لزوم مقابله با گمراهی ها در جامعه با دعوت به هدایت الهی

لزوم مقابله با گمراهی ها در جامعه با دعوت به هدایت الهی ، گفتاری از آیت الله مصباح یزدی
[fusion_builder_container hundred_percent=”yes” overflow=”visible”][fusion_builder_row][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”]
[/fusion_builder_column][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”][نگهبان مرزها …]
در روايتي آمده است که شخصي از امام معصوم ميپرسد: من از ثواب مرزباني و مرزداري بسيار شنيدهام؛ آيا بروم نگهبان مرزهاي سرزمين مسلمين شوم و از قلمرو آنان دفاع کنم، يا به دنبال آموختن بروم؟
حضرت پاسخ ميدهند: اين دو قابل مقايسه نيست. ثواب تحصيل معارف و نقشي که اين تلاش براي هدايت انسانها دارد با پاداش مرزباني و جهاد در راه خدا برابر نخواهد بود.
آن شخص شگفتزده ميشود و امام که اين شگفتي را ميبينند، ميفرمايند:
اگر تو مرزبان شوي، نفعش براي جامعه اسلامي، جلوگيري از يورش دشمن به سرزمين مسلمين است و اين يعني حفظ بخشي از سرزميني که امکان دارد به دست دشمن بيفتد؛ نگهداري قسمتي از داراييهاي مسلمين که در صورت کوتاهي از مرزباني در اختيار دشمن قرار ميگيرد و در نهايت شايد نجات جان چند نفر که در مخاطره قرار ميگيرد. چه بسا اين جانهاي نجات يافته، پس از مدتي بدون توشه به سراي ديگر بروند و سعادت جاويدان را در آغوش نگيرند.
حال اگر يک نفر جامعهاي را از گمراهي نجات دهد؛ کشتي غرق شدگان شود؛ به امدادشان شتافته و گروهي را هدايت کند، تلاش او موجب ميشود که آنان تا ابد از عذاب الاهي رهايي يابند و به رحمت بيپايان الاهي برسند.
اين مثال اهميت و ارزش راهنمايي مردم در مسائل ديني و اعتقادي را به خوبي نشان ميدهد. اهميت اين مسئله وقتي روشنتر ميشود که جامعه اسلامي در معرض خطر گمراهي باشد؛ ضلالتي سيلآسا که چون توفاني شديد مردم را تهديد ميکند. اگر مسلمانان هدايت شده در معرض کفر و الحاد قرار بگيرند، خسارتش بسيار بيشتر از آن است که کافري در گمراهي خود باقي بماند. مؤمنانْ دوستان خوب ما و سرمايههاي معنوي ارزشمندي هستند که امکان دارد به دشمن تبديل شوند.
اگر کساني بتوانند در سطحي گسترده، از اين فساد جلوگيري و فريبخوردگان را راهنمايي کنند، کارشان با هيچ عبادت ديگري قابل مقايسه نيست.
تقريباً نيم قرن پيش، امواجي منفي که آهنگ ماترياليسم و کفر داشتند به ايران هجوم آوردند و گروهي از جوانان را در کام مادهگرايي و افکار مُلحدانه فرو بردند. مؤمنان و عالمان متعهد بسيار خون دل خوردند. عالمي مجتهد زحمت ميکشيد و جواني را با اسلام، ديانت، نماز و مسجد پرورش ميداد؛ وقتي اين جوان وارد دانشگاه ميشد، نمازشبخوان بود؛ اما پس از يک سال در آن فضاي غبار آلود و نااميد کننده، ميشد منکر خدا! کسي که دامن همت به کمر زد و در برابر اين امواج خروشان ايستاد، علامه مطهري بود و او علامه طباطبايي را کمک کرد تا فلسفههاي مادي را نقد و از موازين اعتقادي، با حکمتهاي عالي و برهانهاي قوي دفاع کند. اگر شهيد مطهري در اين عرصهها گام نمينهاد، شايد ميليونها مسلمان گمراه ميشدند. او بود که اين التهابهاي انحرافي را سرکوب و اين موج مخرب را برطرف کرد.
[ بزرگترين امتياز استاد شهید مطهری ]
گرچه همه مؤمنان نيروهاي نهفته دروني بسياري دارند، ظرفيت خود را نميشناسند و نميدانند با تلاش خود چقدر ميتوانند ديگران را از گمراهي نجات دهند. نمونهاي نادر که موفق شد در راه هدايت نسل جوان و ساير قشرها گامهايي سودمند و ارزنده بردارد، استاد مطهري بود. فضايل اين مرد بسيار بود، اما شايد بزرگترين امتيازش آن باشد که در هر حال و هر بُرههاي از عمرش، کوشيد تا بفهمد وظيفهاش چيست و بزرگترين خدمت در راه راهنمايي ديگران و رهاييشان از گمراهي کدام است. او از هيچ فرصتي براي گام برداشتن در اين راه کوتاهي نکرد؛ همواره ميخواست رو به جلو برود؛ چه آن زماني که در حوزه بود و چه آن وقتي که احساس کرد به دليل شرايطي، بايد به جز روش سنتي حوزه، از روشي ديگر بهره برد. او ميدانست که سربازان شيطان، سنگرهاي دانشگاه را اشغال کردهاند و در اين محيط علمي و آموزشي، کسي نيست که بتواند پاسخگوي شبهات و اشکالات وارد شده بر دين باشد، و اگر هم باشد، راه استفادهاش را نميداند. او فهميده بود که عدهاي چنين تواني دارند، اما حصاري دور خود کشيده، مشغول کارها و پژوهشهاي خويش هستند؛ توجهي به محيط پيرامون، نسل جوان و قشرهاي جامعه که در معرض الحاد و نابودي هستند ندارند و اگر هم دارند، نميدانند بايد چگونه و از کجا آغاز کنند.
بنابراين او کوشيد در حوزه علميه معلوماتي کسب کند، تا بتواند تکليفي را که بر او واجب شده، و وظيفهاي را که خداوند برايش معين کرده است، انجام دهد. در کنار فراگيري علم، با مطالعاتي جنبي، خود را آماده کرد تا بتواند در محيط دانشگاه، براي اين نسل تشنه و در معرض نابودي و گمراهي، خدمات فرهنگي مناسب ارائه کند. استاد مطهري عهدهدار چنين برنامهاي شد تا نابترين، عميقترين و ژرفترين مباحث کلامي و حکمت اسلامي را به زباني ساده، رسا و قابل فهم و درک براي نسل جوان و نيز با برخوردي صميمي، عاطفي و با ملاحت بيان کند. وي عاشق کارش بود و به شدت با التقاط و انحرافات عقيدتي مبارزه ميکرد. گرچه گاهي در گوشه و کنارْ برخي شاگردانش حرکاتي ميکردند و او را ياري ميدادند، ولي مطهري، خودش محور مبارزات در دانشگاه، ـ يعني مرکز نشر افکار گوناگون ـ بود. شما نيز ميتوانيد با درس خواندن، در مسيري گام برداريد که بسيار باارزش باشد.
منبع: هدانا برگرفته از کتاب آفتاب مهر ص۱۳۹_۱۴۰، آیت الله مصباح یزدی.
[/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]