وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

دعای برای چشم درد

0

دعای برای چشم درد

فهرست این نوشتار:

معالجه با آيات قرآن

1. در حديثى معتبر مى‌خوانيم كه حضرت على عليه السلام فرمود: «هرگاه چشم كسى آزرده باشد وبا اعتقاد صحيح آية الكرسى بخواند، شفا مى‌يابد».[1] 
2. در حديثى معتبر آمده است كه حضرت رضا عليه السلام فرمود: «شفاى چشم در خواندن سوره حمد و(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس) و(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق) وآية الكرسى وكشيدن سرمه قُسط[2] ومرو[3] وكندر است».[4] 

 

معالجه با دعا

1. در روايتى معتبر مى‌خوانيم كه امام صادق عليه السلام به شخصى فرمود: «دوست دارى دعايى به تو بياموزم كه براى دنيا وآخرت تو سودمند باشد ودرد چشم از تو زايل كند؟»

عرض كرد: آرى. فرمود: «اين دعا را همواره پس از نماز صبح وشام بخوان: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ النُّورَ في بَصَري وَالْبَصيرَةَ فِي ديني وَاليَقينَ في قَلْبي وَالاْخْلاصَ في عَمَلي وَالسَّلامَةَ في نَفْسِى وَالسَّعَةَ في رِزْقي وَالشُّكْرَ لَکَ اَبَدآ ما اَبْقَيْتَني».[5] 
2. در روايتى آمده است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله اين دعا را براى درد چشم تجويز فرمود: «اَللّهُمَّ مَتِّعْني بِسَمْعي وَبَصَري وَاجْعَلْهُمَا الْوارِثَيْنِ مِنّي وَانْصُرْني عَلى مَنْ ظَلَمَني وَاَرِني فِيهِ ثاري».[6] 
3. در حديث است كه كسى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد وچشم آن حضرت بيمارى مهمّى داشت. روز ديگر به محضرش شرفياب شد، هيچ اثرى از آن بيمارى نديد. علّت را پرسيد؟ حضرت فرمود: «اين دعا را خواندم: اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللهِ، أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللهِ، اَعُوذُ بِعَظَمِةِ اللهِ، اَعُوذُ بِجَلالِ اللهِ، اَعُوذُ بِجَمالِ اللهِ، اَعُوذُ بِكَرَمِ اللهِ، اَعُوذُ بِبَهاءِ اللهِ، اَعُوذُ بِغُفرانِ اللهِ، اَعُوذُ بِحُكْمِ اللهِ، اَعُوذُ بِذِكْرِ اللهِ، اَعُوذُ بِرَسُولِ اللهِ، اَعُوذُ بِآلِ رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ، ما اَجِدُ فى عَيْني وَما اَخافُ وَاَحْذَرُ. اَللّهُمَّ رَبَّ الطَّيِّبِينَ، اَذْهِبْ ذلِکَ عَنّي، بِحَوْلِکَ وَقُدْرَتِکَ».[7] 

درمان چشم درد با دارو

1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «دمبلان (شلغم) از گياه بهشت وآويشن براى درد چشم سودمند است».[12] 
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مسواك زدن، آب ريزش چشم را درمان مى‌كند وچشم را جلا مى‌دهد».[13] 
3. در روايتى صحيح مى‌خوانيم كه شخصى از درد چشمش به امام صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «دارويى از جدوار[14] وكافور بساز واز هر كدام به مقدار مساوى استفاده كن».[15] 
4. نيز در حديثى فرمود: اين دارو ضعف چشم وخيالات را برطرف مى‌كند.[16] 
5. در حديثى ديگر فرمود: «دهنه فرنك[17] براى زايل كردن سفيدى كه روى چشم ظاهر مى‌شود مفيد است».[18] 
6. در روايتى معتبر آمده است كه امام کاظم عليه السلام فرمود: «صبر[19] سقوطرى[20] وكافور رباحى[21] (از هر كدام به مقدار مساوى) بسايند، سپس آن را از پارچه ابريشم بيرون كنند وهر ماه يك مرتبه در چشم بكشند؛ اين كار دردهاى چشم وسر را مى‌كشد».[22] 
7. روايت شده است كه امام حسين عليه السلام به يكى از اصحابش (كه از درد چشم رنج مى‌برد) فرمود: «هليله زرد را با هفت دانه فلفل بساى وبپز وبر چشمت بكش».[23] 
8. در حديث است كه شخصى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد واز سفيدى كه در چشمش ظاهر شده بود ودرد دندان ومفاصل شكايت كرد. حضرت فرمود : «دو درهم فلفل ودو درهم دار فلفل ويك درهم نشادر پاكيزه صاف تهيّه كن وهر سه را خوب بساى واز پارچه ابريشم بيرون كن ودر هر چشمى سه ميل بكش وساعتى صبر كن. اين كار سفيدى روى چشم را قطع، گوشت چشم را پاك ودرد را ساكن مى‌كند. سپس چشم را با آب سرد بشوى وبعد از آن سرمه سنگ بكش».[24] 
9. در حديث است كه حضرت على عليه السلام به سلمان وابوذر فرمود: «هنگامى كه چشمتان درد مى‌كند، بر پهلوى چپ نخوابيد وخرما نخوريد».[25] 
10. از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خوردن ماهى براى درد چشم زيان دارد».[26] ودست بر چشم ماليدن بعد از شستن دست در پايان غذا، انسان را از درد چشم حفظ مى‌كند.[27] همان‌گونه كه گرفتن ناخن وشارب در پنجشنبه وجمعه چنين خاصيّتى دارد.[28] 
11. در حديثى معتبر مى‌خوانيم كه حضرت على عليه السلام فرمود: «حضرت عيسى عليه السلام از شهرى عبور كرد ديد صورت مردم آن شهر زرد وچشمانشان كبود است. آنان از بيمارى به آن حضرت بسيار شكايت كردند. حضرت فرمود: شما گوشت را بدون آنكه بشوييد مى‌پزيد ومى‌خوريد، در حالى كه هر حيوانى كه ذبح مى‌شود جنابتى همراه اوست. آنها به فرمايش حضرت عمل كردند وبيماريشان برطرف شد».[29]

[1] . مكارم الأخلاق، ص 374.
[2] . «قُسط» بيخ گياهى است بى‌ساقه كه روى زمين مى‌خوابد وداراى برگ‌هاى پهن است وبه فارسى آن راكوشنه مى‌گويند (فرهنگ عميد).
[3] . «مرو» نوعى ماهى بزرگ است كه در درياهاى شمالى، مخصوصاً بين ارض جديد وايسلند زندگى مى‌كند.آن را در تابستان شكار مى‌كنند وگوشتش را تازه يا نمك‌سود به مصرف مى‌رسانند. از كبد آن روغنىمى‌گيرند كه معروف به روغن ماهى است ودر طب به كار مى‌رود (فرهنگ عميد).
[4] . كافى، ج 6، ص 503، ح 38.
[5] . ترجمه: «بار خدايا، به حقّى كه تو به محمّد وخاندان محمّد داده‌اى، بر محمّد وخاندانش درود فرست ودرديده‌ام نور ودر دينم بينايى وبصيرت ودر قلبم يقين ودر عملم اخلاص ودر وجودم سلامتى ودر روزى‌اموسعت وگشايش قرار ده وتا زمانى كه زنده‌ام توفيق شكرگزاريم ده». مكارم الأخلاق، ص 393.
[6] . ترجمه: «بار خدايا، از گوش وچشمم مرا بهره‌مند ساز وآنها را وارث من قرار ده وبر كسى كه به من ستمكرده يارى‌ام كن وانتقامم را از وى بگير و به من نشان ده». طبّ الأئمّه، ص 83.
[7] . ترجمه: «در مورد بيمارى چشمم وآنچه از آن بيم وخوف ووحشت دارم، به عزّت وقدرت وعظمتوجلال وجمال وكرم وبهاء وغفران وحكم وذكر خداوند ورسول خدا 9 وخاندان رسول خدا پناهمى‌برم. پروردگارا، اى خداى پاكان، به حول وقوّتت اين ناراحتى را از من زايل كن». مكارم الأخلاق،ص405.
[8] . ترجمه: «بار خدايا، از تو مى‌خواهم اى پروردگار جهان فانى وپروردگار جسدهاى فرسوده، از تو مى‌خواهمبه اطاعت روح‌ها در بازگشت به جسدهايشان وبه طاعت جسدهاى به هم پيوند خورده وشكافته شدن قبرهااز اهل آن وبه دعوت راستين تو در مورد آنان وگرفتن تو آنان را به حقّ آن هنگام كه خلايق از قبور خارجمى‌شوند و منتظر حكم تو هستند و حاكميّت تو را مى‌بينند واز مجازات تو مى‌ترسند وبه رحمت تواميدوارند. روزى كه مال وفرزندان سودى نمى‌رسانند وروزى كه هيچ‌كس ديگرى را بى‌نياز نمى‌كند وآنانيارى نمى‌شوند، مگر آن كس كه خداوند به او رحم كند. او عزيز ورحيم است. اى رحمان، از تو مى‌خواهم كهدر ديده‌ام نور ودر قلبم يقين قرار دهى وتا زنده‌ام ذكر ويادت را شب وروز بر زبانم جارى سازى، زيرا تو برهر چيزى توانايى».
[9] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 287.
[10] . سوره نور، آيه 35.
[11] . مكارم الأخلاق، ص 375.
[12] . كافى، ج 6، ص 370؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 145.
[13] . كافى، ج 6، ص 496، ح 7.
[14] . «جدوار» ريشه گياهى است كه در كوه‌هاى تبّت وهند مى‌رويد ودر بعضى نواحى خراسان هم يافتمى‌شود. طعمش تلخ ودر طبّ قديم براى از بين بردن سم به كار مى‌رفته است (فرهنگ عميد).
[15] . كافى، ج 8، ص 383، ح 80.
[16] . همان، ح 81.
[17] . «فرنك» قطره‌هاى سفيدى است كه از كوهى در نزديكى طنجه يا طبنة آفريقا مى‌ريزد وبراى سفيدىچشم خوب است ومعروف به دهنه فرهنگ است. ر.ك : كافى، ج 8، ص 383، ح 582.
[18] . كافى، ج 8، ص 383، ح 582.
[19] . «صَبِر» شيره يا صمغ گياهى است به رنگ زرد، طعمش تلخ ودر فارسى به آن صَبْر زرد مى‌گويند. الوا همگفته‌اند. گياه آن از نوع زنبق وداراى برگ‌هايى پهن وتيغ‌دار است ودر وسط آن ساقه بلندى مى‌رويدوگل‌هايش در سر ساقه قرار دارد (فرهنگ عميد).
[20] . «سقوطرى» يا «اسقطرى» جزيره‌اى است در درياى هند كه در سمت راست شهر جايى از شهرهاى زنج قراردارد (كافى، ج 8، ص 386، پاورقى حديث 83).
[21] . «رَباح» سود، فايده ونيز به معناى خمر، مى ونام شهرى است كه از آنجا كافور خوب مى‌آورده‌اند «كافوررباحى» (فرهنگ عميد).
[22] . كافى، ج 8، ص 383، ح 583.
[23] . طبّ الأئمّه، ص 86.
[24] . طبّ الأئمّه، ص 87.
[25] . همان، ص 85.
[26] . همان، ص 84؛ كافى، ج 6، ص 324، ح 8 و9.
[27] . كشف الغمّه، ج 2، ص 699؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 148، ح 19.
[28] . كافى، ج 6، ص 498، ح 14؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 74، ح 311 و312.
[29] . علل الشرايع، ج 2، ص 575، باب 377، ح 1.
[30] . ترجمه: «اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‌كرديم، مى‌ديدى كه در برابر آن خاشع مى‌شود واز خوف خدامى‌شكافد. اينها مثال‌هايى است كه براى مردم مى‌زنيم، شايد در آن بينديشند. واو خدايى است كه معبودىجز او نيست، داناى آشكار ونهان است، او رحمان ورحيم است. او خدايى است كه معبودى جز او نيست،حاكم ومالك اصلى اوست، از هر عيب منزّه است، به كسى ستم نمى‌كند، امنيّت‌بخش است، مراقب همه چيزاست، قدرتمندى شكست‌ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‌كند وشايسته عظمت است ؛خداوند منزّه است از آنچه شريك براى او قرار مى‌دهند. او خداوندى است خالق، آفريننده‌اى بى‌سابقه،وصورتگرى (بى‌نظير)؛ براى او نام‌هاى نيك است ؛ آنچه در آسمان‌ها وزمين است تسبيح او مى‌گويند واوعزيز وحكيم است». (سوره حشر، آيات 21 ـ 24) طبّ الأئمّه، ص 23.
[31] . ترجمه: «ما شما را از آن ]= زمين[ آفريديم ؛ ودر آن بازمى‌گردانيم ؛ وبار ديگر (در قيامت) شما را از آنبيرون مى‌آوريم». سوره طه، آيه 55.
[32] . ترجمه: «در آن روز، همه از دعوت‌كننده الهى پيروى كرده وقدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (وهمگىاز قبرها برمى‌خيزند) وهمه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان خاضع مى‌شود؛ وجز صداى آهستهچيزى نمى‌شنوى». سوره طه، آيه 108.
[33] . ترجمه: «اى زمين، آبت را فرو بر… وگفته شد: «قوم ستمگر از رحمت خدا دور باد». سوره هود، آيه 44.
[34] . سوره طلاق، آيه 2 و3، ترجمه: «وهر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‌كند،واو را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‌دهد، وهر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مى‌كند؛ خداوندفرمان خود را به انجام مى‌رساند، وخدا براى هر چيزى اندازه‌اى قرار داده است».
[35] . ترجمه: «ودر پيش روى آنها سدّى قرار داديم ودر پشت سرشان سدّى وچشمانشان را پوشانده‌ايم ولذانمى‌بينند». مكارم الأخلاق، ص 377، ح 9.
[36] . ترجمه: «گويى آن را نشنيده است ؛ گويى اصلاً گوش‌هايش سنگين است». سوره لقمان، آيه 7.
[37] . ترجمه: «گوش و چشم و دل، همه مسؤولند». سوره اسراء، آيه 36.
[38] . مكارم الأخلاق، ص 375.
[39] . طبّ الأئمّه، ص 22.
[40] . همان، ص 73.
[41] . محاسن، ص 515، ح 708.
[42] . ترجمه: «كوه‌ها را مى‌بينى وآنها را ساكن وجامد مى‌پندارى، در حالى كه مانند ابر در حركت‌اند؛ اين صنعوآفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده ؛ به يقين او از كارهايى كه شما انجام مى‌دهيد آگاهاست». (سوره نمل، آيه 88) طبّ الأئمّه، ص 24.
[43] . طبّ الأئمّه، ص 24.
[44] . همان، ص 25.
[45] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. براى اوست آنچه در شب وروز قرار داد؛ واو شنوا وداناست».سوره انعام، آيه 13.
[46] . ترجمه: «گفتيم: «اى آتش، بر ابراهيم سرد وسالم باش. آنها مى‌خواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند؛ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم». سوره انبياء، آيات 68 و69.
[47] . ترجمه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است وكسى كه در اطراف آن است. ]= فرشتگان وموسى[ ومنزّهاست خداوندى كه پروردگار جهانيان است». سوره نمل، آيه 8.
[48] . ترجمه: «بار خدايا، اى كه از هر چيزى بى‌نيازى وهيچ چيز از تو بى‌نياز نيست. از بنده‌ات وفرزند كنيز خودشرّ آنچه را كه مى‌هراسد وشرّ دردى را كه به تو شكايت مى‌كند بازدار».
[49] . ترجمه: «به نام خداى شفادهنده، هيچ پناه و نيرويى جز از ناحيه خداوند بلندمرتبه وبزرگ نيست». طبّالأئمّه، ص 24.
[50] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. به نام خدايى كه با نام او هيچ بيماريى ضرر نمى‌رساند، پناه مى‌برمبه كلمات خداوند كه با وجود آنها هيچ چيز ضرر نمى‌رساند وخدايا! تو پاك هستى، پاك هستى، پاك هستى.اى پروردگار، به نام ظاهر ومقدّس ومباركت كه هر كس به آن تو را بخواند به او عطا مى‌كنى وهر كس دعا كنداو را اجابت مى‌كنى. از تو مى‌خواهم اى الله، اى الله، اى الله كه بر محمّد وخاندانش درود فرستى ومرا ازدردهايى كه در دهانم وسرم وگوشم وديده‌ام وشكمم وپشتم ودستم وپايم وهمه اعضا وجوارح بدنممى‌يابم، عافيت بخشى». طبّ الأئمّه، ص 23.
[51] . كافى، ج 6، ص 379، ح 6.
[52] . طبّ الأئمّه، ص 24.
[53] . كافى، ج 8، ص 168، ح 231.
[54] . «حَنظَل» ميوه‌اى است به شكل هندوانه بسيار كوچك، طعمش تلخ، گياه آن نيز شبيه بوته هندوانه است.ودر جاهاى خشك وخنك مى‌رويد. در فارسى هندوانه ابوجهل وخربزه ابوجهل وخربزه روباه وكبستوكبسته وكبستو وكوشت وشرنگ هم گفته شده است (فرهنگ عميد).
[55] . كافى، ج 8، ص 168، ح 232.

منبع: کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی با بازنگری تحت نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.