حدیث در مورد گره گشایی از کار مردم

حدیث در مورد گره گشایی از کار مردم
فهرست این نوشتار:
برآوردن حاجت مؤمن
اهمّيّت برآوردن حاجت
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند فرموده است كه مردم عيال من هستند ومحبوبترين مردم نزد من كسى است كه با مردم مهربانتر باشد وبراى برآوردن حاجات آنها تلاش بيشترى كند».[1]
2. در حديثى ديگر فرمود: «راه رفتن در مسير برآورده كردن حاجت برادر مسلمان را از آزاد كردن هزار برده وفرستادن هزار رزمنده با اسباب وآلات نظامى به ميدان جنگ بيشتر دوست مىدارم».[2]
پاداش دنيوى برآوردن حاجت
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «برآوردن حاجت مؤمن از آزاد كردن هزار بنده وفرستادن هزار اسب براى جهاد در راه خدا بهتر است».[3]
2. در حديثى ديگر فرمود: «بر آوردن حاجت مؤمن از بيست حج كه در هر حج صاحبش هزار درهم هزينه كند، بهتر است».[4]
3. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام باقر عليه السلام فرمود: «يك حج بهجا آوردن از آزاد كردن هفتاد بنده بهتر است. وپرداختن هزينه يك خانواده مسلمان به گونهاى كه بدن آنها را بپوشاند وآنها را سير كند وآبروى آنها را حفظ كند، از هفتاد حج بهتر است».[5]
4. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس هفت شوط (دور) بر گِرد خانه كعبه طواف كند، خداوند متعال براى او شش هزار حسنه مىنويسد واز او شش هزار گناه محو مىكند وشش هزار درجه بر درجاتش مىافزايد وشش هزار حاجتش را برآورده مىكند. (ولى) برآورده كردن حاجت مؤمن از ده طواف بهتر است».[6]
در حديثى ديگر فرمود: «هنگامى كه كسى براى انجام دادن خواست شخص باايمانى حركت كند، خداوند به دو فرشته مأموريّت مىدهد كه از راست وچپ برايش استغفار كرده ودعا كنند كه حاجتش برآورده شود».[7]
5. در سخنى ديگر فرمود: «هر مؤمنى در مسير برآوردن حاجت برادر مؤمن خود قدم بردارد، ده حسنه براى او نويسند وده گناه از گناهانش محو كنند وده درجه در بهشت بر درجاتش بيفزايند واين كار برابر با آزاد كردن ده برده وبهتر از يك ماه اعتكاف در مسجدالحرام است».[8]
6. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس براى برآوردن حاجت برادر مسلمانش قدم بردارد، خداوند هفتاد وپنج هزار فرشته را مأمور مىكند كه بر او سايه بيفكنند وبه هر قدمى برايش حسنه بنويسند وگناه او را محو سازند ودرجاتش را بالا ببرند وچون از كار او فارغ شود ومشكلش را حل كند، ثواب حج وعمره را در نامه عملش بنويسند».[9]
پاداش اخروى برآوردن حاجت
1. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كس يك حاجت برادر مؤمن خود را برآورَد، خداوند در قيامت صد هزار حاجت وى را برآورده كند كه يكى از آنها بهشت است ودو ديگر آنكه خويشان وآشنايان خود را وارد بهشت كند به شرط آنكه ناصبى[10] نباشد».[11]
2. از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند بندگانى دارد كه براى برآوردن حاجت مردم تلاش مىكنند، آنها در روز قيامت در امان هستند وهر كس دل مؤمنى را شاد كند، خداوند در روز قيامت دل او را شاد مىكند».[12]
3. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس براى جلب رضاى خدا، در راه برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد، خداوند برايش يك ميليون حسنه مىنويسد كه به سبب آن خويشاوندان وآشنايان وهمسايگان وهر كس را كه به او نيكى كرده، مىآمرزد. ودر قيامت به او خطاب مىشود: وارد جهنّم شو وهر كه را كه در دنيا به تو نيكى كرده، از جهنّم بيرون آور ووارد بهشت كن، مگر كسانى كه دشمن اهلبيت پيامبر باشند».[13]
4. در حديثى ديگر فرمود: «هر كس به هنگام سختى ومشكلات به فرياد برادر مؤمن غمگين مضطرّ خود برسد واندوهش را برطرف وحاجتش را روا كند، خداوند متعال هفتاد ودو رحمت به وى اختصاص مىدهد، يكى از آنها را در دنيا به او مىدهد كه كارهاى دنياى او با آن انجام مىشود وبقيّه را براى ترس ومشكلات روز قيامت وى ذخيره مىكند».[14]
5. نيز در روايتى فرمود: «هر كس غمى از دل مؤمنى بردارد، خداوند غمهاى آخرت او را بردارد وهنگامى كه از قبر بيرون آيد دلش مطمئن وشاد باشد. وهر كس به مؤمنى غذا دهد، خداوند او را از ميوههاى بهشت سير كند. وهر كس به مؤمنى آب دهد،خداونداوراازشراب (طهور)دستنخورده بهشت سيراب سازد».[15]
6. در حديثى ديگر فرمود: «هر كس غمى از مؤمنى بردارد، خداوند حاجت دنيا وآخرت او را برآورده سازد. وهر كه عيب مؤمنى را بپوشاند، خداوند هفتاد عيب از عيبهاى دنيا وآخرت او را بپوشاند. وتا مؤمن در حال يارى برادر مؤمن است خداوند ياور اوست».[16]
7. از زين العابدين امام سجّاد عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس حاجت برادر مؤمن خود را برآورَد، خداوند صد حاجت وى را برآورده كند كه يكى از آنها بهشت باشد. وهر كس غمى از مؤمنى بردارد، پروردگار عالم غمهاى آخرت او را بردارد. وهر كس به مؤمنى در مقابل ظالمى كمك كند، خداوند او را در عبور از پل صراط ـ به هنگامى كه قدمها بلغزد ـ يارى خواهد كرد. وهر كس حاجت مؤمنى را برآورَد كه او شاد شود، چنان باشد كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله را شاد كرده باشد. وهر كس مؤمنى را به هنگام تشنگىاش آب دهد، خداوند متعال او را از شراب (طهور) بهشت سيراب مىكند. وهر كس مؤمنى را سير كند، خداوند او را از ميوههاى بهشتى سير مىكند. وهر كس مؤمن برهنهاى را لباس بپوشاند، خداوند بر اندامش لباس ابريشم بهشتى مىپوشاند. وهر كس بر مؤمنى كه عريان نيست لباس بپوشاند، تا نخى از آن لباس باقى باشد پيوسته از بلاها در كفالت خدا باشد. وهر كس خادمى به مؤمنى بدهد، خداوند از پسران بهشتى بهوى خادم مىدهد. وهر كس مؤمن پيادهاى را سوار كند، خداوند او را بر ناقهاى از ناقههاى بهشت سوار مىكند تا در قيامت بر ملائكه مباهات وافتخار كند. وهر كس بر بدن مؤمنى پس از مرگش كفن بپوشاند، گويا لباس وى را از هنگام ولادت تا وقت مردن تأمين كرده است. وهر كس براى مؤمنى همسرى انتخاب كند كه با او اُنس گيرد، خداوند فرشتهاى را به صورت محبوبترين نزديكانش در قبر مونس او مىكند. وهر كس به هنگام بيمارى مؤمنى از وى عيادت كند، ملائكه او را از همه جهت احاطه كرده وبه وى مىگويند: خوشا به حال تو، بهشت گواراى وجودت! به خدا سوگند، برآوردن يك حاجت مؤمن در نزد پروردگار از دو ماه روزه دارى واعتكاف كردن در ماههاى حرام (رجب، ذى القعده، ذى الحجّه ومحرّم الحرام) بهتر است».[17]
8. ازامام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند متعال در روز قيامت، سايبانى قرار داده كه هيچكس در زير آن قرار نمىگيرد، مگر پيامبر يا وصىّ پيامبر يا مؤمنى كه برده مؤمنى را آزاد، يا مؤمنى را داماد، يا صاحب خانه كرده باشد».[18]
9. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شخصى را در روز قيامت به جهنّم مىبرند، مؤمنى از كنار او عبور مىكند، شخص جهنّمى به آن مؤمن مىگويد: به فريادم برس كه در دنيا به تو نيكى كردم وحاجتت را برآورده ساختم. مؤمن به فرشته مأمور او مىگويد: دست از او بردار. خداوند مىفرمايد: چون بنده مؤمنم شفاعت او را كرد رهايش كن».[19]
10. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «در قيامت سه گروه در سايه عرش الهى هستند؛ روزى كه سايهاى جز سايه عرش پروردگار نباشد: كسى كه برادر مسلمان خود را زن دهد، كسى كه خادمى به او بدهد، كسى كه راز او را پنهان كند».[20]
11. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر مسلمانى كه حاجت مسلمانى را برآورده كند، خداوند متعال به وى مىگويد: ثواب تو بر من است وبراى تو به غير از بهشت راضى نمىشوم».[21]
پاداش غمگين شدن براى مشكل ديگران
از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مؤمنى كه برادر مؤمنش حاجتى نزد وى آورَد وقادر بر برآوردن حاجت او نباشد وبراى مشكل وى غمگين شود، خداوند به خاطر اين غم (وهمدلى) بهشت را بر او واجب مىكند».[22]
مجازات اجابت نكردن درخواست مؤمنان
1. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس برادر مؤمنش براى حاجتى نزد وى آيد، رحمتى است كه خدا به سوى بندهاش فرستاده است. اگر قبول كرد ودر پى انجام دادن خواست او رفت، دوستى او به دوستى ما پيوند خورده ودوستى ما به دوستى خداوند متّصل است. وچنانچه قادر بر انجام دادن خواست وى باشد واو را رد كند، خداوند در عالم قبر مارى آتشين بر او مسلّط مىكند كه تا روز قيامت او را بگزد، خواه در روز قيامت خداوند او را بيامرزد يا عذاب كند».[23]
2. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «هر مسلمانى كه مسلمان ديگرى براى حاجتى نزد وى آيد واو قادر بر انجام دادن خواست وى باشد وآن را انجام ندهد، خداوند در روز قيامت او را سرزنش كرده وبه وى مىگويد: برادر تو براى حاجتى نزد تو آمد ومن به تو توانايى دادم كه خواست وى را انجام دهى، ولى تو آن را برآورده نكردى، چون ثواب آن را نخواستى. به عزّتم سوگند كه در هيچ حاجتى نظر رحمت به سوى تو نمىكنم، خواه تو را بيامرزم يا عذاب كنم».[24]
3. در حديثى ديگر فرمود: «هر مؤمنى كه از مؤمن ديگر چيزى را كه به آن محتاج است منع كند واو قادر است كه آن را از خود يا ديگران به او برساند، خداوند متعال او را با روى سياه وديدگانى كبود ودستانى با زنجير در گردن بازداشت كرده وفرمايد: «اين خائنى است كه به خدا ورسول خدا خيانت كرده است». سپس دستور دهد كه او را به جهنّم ببرند».[25]
چگونگى رفتار با مردم
1. در حديثى معتبر مىخوانيم كه امام سجّاد عليه السلام فرمود: «آنگاه كه مىخواهى به هر كدام از مسلمانان ستم يا نفرين كنى، يا عيبشان را آشكار سازى، آنان را بهمنزله اهل ونزديكانت قرار ده، پيرانشان را همچون پدر، كودكانشان را مانند فرزند وآنها كه همسنّ تو هستند بهمنزله برادر خود بدان. وهرگاه شيطان خواست تو را بفريبد كه خود را بهتر از ديگران بدانى، اگر كسى را ببينى كه بزرگتر از تو است بگو: «او در ايمان وكارهاى شايسته بر من پيشى گرفته، پس از من بهتر است» واگر كوچكتر از تو است بگو: «من بيشتر از او گناه كردهام، پس او از من بهتر است» واگر همسان تو است بگو: «به گناهان وخطاهاى خود يقين دارم ودر مورد گناهان او ترديد دارم؛ چرا يقين خود را رها كرده وشك را بگيرم» وهرگاه مشاهده كردى كه مردم تو را تعظيم وتكريم مىكنند، بگو: «از خوبى مردم است كه به محاسن آداب عمل مىكنند» واگر از تو دورى مىكنند وحرمت تو را نگاه نمىدارند، بگو: «اين گناهى است كه من كردهام» اگر چنين رفتار كنى زندگى بر تو آسان ودوستان تو فراوان ودشمنان تو اندك مىشوند. واز نيكى وخوبى آنها شادمان واز بدى وناراحتى آنها دلتنگ وغمگين مىشوى. بدان كه گرامىترين مردم كسى است كه خيرش به آنها برسد واز مردم بىنياز باشد واز آنها تقاضا نكند. وبعد از آن، گرامىترين مردم كسى است كه نيازمند باشد ودرخواست نكند، چرا كه اهل دنيا غالباً در پى مال هستند. هر كس با آنها در مورد مال مزاحمتى نداشته باشد نزد آنها عزيز است. وهر كس مزاحمت ندارد واز مال خود هم به آنها كمك كند، عزيزتر وگرامىتر است».[26]
2. در حديث است كه حضرت عيسى عليه السلام به يكى از يارانش فرمود: «آنچه دوست ندارى با تو رفتار كنند با هيچكس انجام نده».[27]
شاد كردن ديگران
اهميّت شاد كردن مؤمن
1. در حديثى صحيح ومعتبر مىخوانيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كس مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده وهر كه مرا شاد گرداند، خداوند را خشنودكرده است».[28]
2. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام باقر عليه السلام فرمود: «تبسّم كردن به روى برادر مؤمن وغبار از صورتش گرفتن، حسنه است. وخداوند هيچ عبادتى را بيشتر از شاد كردن مؤمن دوست نمىدارد».[29]
3. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «كسى كه مؤمنى را شاد گرداند او را شاد نكرده، بلكه حضرت رسول صلى الله عليه و آله را شاد گردانيده است».[30]
پاداش شاد كردن مؤمنان
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس مؤمنى را شاد كند، خداوند متعال هزار هزار حسنه براى او مىنويسد».[31]
2. در حديثى ديگر فرمود: «خداوند متعال به حضرت داوود عليه السلام وحى كرد كه هرگاه بندهاى از بندگانم حسنهاى نزد من آورَد، بهشت را بر او مباح مىكنم. حضرت داوود عليه السلام پرسيد: كدام حسنه؟ خداوند فرمود: قلب بنده مؤمن مرا شاد كند، هر چند دانه خرمايى به او هديه كند. حضرت داوود عليه السلام به خداوند عرض كرد: كسى كه تو را بشناسد سزاوار نيست كه از تو قطع اميد كند».[32]
3. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه: «خداوند متعال خطاب به حضرت موسى عليه السلام فرمود: «بندگانى دارم كه بهشت را براى آنها ارزانى داشته وآنان را حاكم بر بهشت مىگردانم». عرض كرد: آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: «كسى كه قلب مؤمنى را شاد گرداند». سپس حضرت موسىعليه السلام فرمود: مؤمنى در كشور پادشاهى جبّار زندگى مىكرد پادشاه در پى آزار واذيّت آن مؤمن بود كه از دست پادشاه گريخت وبه سرزمين كفّار رفت وبه كافرى پناه برد. مرد كافر به او جاى داد وبا او مهربانى كرد واز وى پذيرايى كرد. هنگامى كه مرگ آن كافر فرا رسيد خداوند متعال به او وحى كرد: «به عزّت وجلالم سوگند كه اگر براى تو در بهشت جايى بود حتماً تو را به بهشت مىبردم، ولى بهشت بر كسى كه كافر بميرد حرام است». سپس به آتش جهنّم خطاب كرد: «او را بترسان، ولى نسوزان» ودستور داد كه در اوّل وآخر هر روز براى او روزى ببرند».[33]
4. در احاديث معتبر مىخوانيم كه حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: «هنگامى كه مؤمن از قبر خارج مىشود شخصى همراه اوست وبه او مىگويد: «از جانب خداوند به تو به كرامت وخوشحالى بشارت باد!» مؤمن به او مىگويد: «خداوند به تو بشارت به نيكى دهد» آن شخص همواره همراه مؤمن هست وبه هر خطرى كه مىرسند به او مىگويد: «اين از آنِ تو نيست» وبه هر نيكى گذر كنند مىگويد : «اين از آنِ تو است» وپيوسته چنين بشارتهايى به وى مىدهد تا آنكه به جايگاه حساب وكتاب مىرسد وهنگامى كه راهى بهشت مىشود به او مىگويد : «بشارت باد تو را كه خداوند دستور داد تو را به بهشت ببرند» مؤمن مىپرسد: «تو كيستى كه از قبر تا اينجا مرا بشارت دادى ومونس من بودى واز جانب خداوند به من خبر مىدادى؟ آن شخص مىگويد: «من آن شادى هستم كه در دل فلان برادر مؤمن خود ايجاد كردى، خداوند در دنيا مرا از آن شادى آفريد كه بشارتدهنده تو ومونس تنهايى تو باشم».[34]
[1] . كافى، ج 2، ص 199، ح 10.
[2] . كافى، ج 2، ص 197، ح 4.
[3] . همان، ص 193، ح 3.
[4] . همان، ح 4.
[5] . ثواب الأعمال، ص 170، ح 13.
[6] . كافى، ج 2، ص 194، ح 6.
[7] . كافى، ج 2، ص 195، ح 10.
[8] . همان، ص 196، ح 1.
[9] . همان، ص 197، ح 3.
[10] . «ناصبى» به كسى گفته مىشود كه با اهل بيت پيامبر 9، يعنى ائمّه معصومين :، دشمنى دارد وبهآنها ناسزا مىگويد واين مطلب جزءِ اعتقادات دينى اوست.
[11] . كافى، ج 2، ص 3 و192، ح 1.
[12] . كافى، ج 2، ص 197، ح 2.
[13] . همان، ح 6.
[14] . كافى، ج 2، ص 199، ح 1؛ الاختصاص، ص 250.
[15] . كافى، ج 2، ص 199، ح 3.
[16] . كافى، ج 2، ص 200، ح 5.
[17] . ثواب الأعمال، ص 175 و 176.
[18] . قرب الإسناد، ص 231، ح 1171.
[19] . ثواب الأعمال، ص 206.
[20] . خصال، ج 1، ص 151، ح 137؛ بحارالأنوار، ج 74، ص 356، ح 2.
[21] . كافى، ج 2، ص 194، ح 7؛ ثواب الأعمال، ص 223.
[22] . كافى، ج 2، ص 196، ح 14.
[23] . همان، ص 367، ح 4.
[24] . امالى طوسى، ج 1، ص 96.
[25] . محاسن، ص 100، ح 71؛ ثواب الأعمال، ص 286.
[26] . احتجاج، ج 2، ص 158 و159.
[27] . امالى صدوق، ص 366، ح 12.
[28] . كافى، ج 2، ص 188، ح 1.
[29] . همان، ح 2.
[30] . همان، ص 189، ح 6.
[31] . همان، ص 192، ح 13.
[32] . كافى، ج 2، ص 189، ح 5؛ ثواب الأعمال، ص 163.
[33] . كافى، ج 2، ص 188، ح 3.
[34] . كافى، ج 2، ص 191، ح 10.
در احادیث آمده هر کس به برادر مومنش کمک کند ثواب میبرد. خب امروزه اطراف ما بسیاری از افراد هستند که مومن نیستند آیا ما نباید به آن ها کمک کنیم و اگر هم کردیم ثوابی دارد؟ چرا همواره لفظ مومن آمده چرا نگفته اگر به انسانی کمک کنید ثواب میبرید؟و یا در حدیثی آمده اگر شاخه ای از راه مسلمانان بردارید ثواب میبرید خب چرا در حدیث نیست اگر شاخه ای از سر راه مردم بردارید؟
سلام علیکم
در احادیث کمک به انسانها و حیوانات مطرح شده است اما طبیعتا کمک به مومنین اجر و قرب بالاتری دارد.
وفقکم الله لکل الخیر
امتیاز بینندگان:5 ستاره