آيا موقف حساب در قيامت همان ميزان است يا با هم تفاوت دارند؟

آيا موقف حساب در قيامت همان ميزان است يا با هم تفاوت دارند؟
در موقف «ميزان» عمل سنجيده مىشود. اما در موقف «حساب» عامل و عمل كننده به سنجش در مىآيند. اين موقف نيز از توقفگاههاى سخت قيامت است كه مىبايست خود را براى آن آماده كرد:
(اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِى غَفْلَهٍ مُعْرِضُونَ) «حساب مردم نزديك شده در حالى كه آنها در غفلت و روى گردانىاند».(1)
در آن روز همه مردمان- بجز گروهى كه قبلاً استثنا شده بودند- در دادگاه عدل الهى حاضر مىشوند و پاسخگو خواهند بود:
(وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) «آنها را نگهداريد، كه بايد بازپرسى شوند».(2)
روزى كه كتابها بيرون مىآيند: «وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»(3) «در آن هنگام كه نامهاى اعمال گشوده مىشود».
و هر كس كتاب خود را به گردن خود دارد: (وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَهِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً)(4) «و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آويختهايم و روز قيامت، كتابى براى او بيرون مىآوريم كه آن را در برابر خود، گشوده مىبيند كتابت را بخوانى، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى».
يعنى در دنيا به دنبال چه كسى بوديد، در آخرت نيز پشت سر او به صحنه قيامت وارد مىشويد. مردم به رغم اختلافهاى بسيارى كه دارند، در روز حسابرسى به دو دسته كلى تقسيم مىشوند، يا نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود و آنها كسانىاند كه موقف حساب را به سلامت گذراندهاند و پاداش آنان نيز بهشت برين است و يا نامه عملشان از پشت سر يا به دست چپشان داده مىشود و آنها كسانىاند كه نقد دنيا را به بيهودگى باختهاند و جزاى آنها دوزخ است:
(يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً)(5) «روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم. كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را مىخوانند و به قدر رشته شكاف هسته خرمايى به آنان ستم نمىشود».
(يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَهٌ فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّى ظَنَنْتُ أَنِّى مُلاقٍ حِسابِيَهْ فَهُوَ فِى عِيشَهٍ راضِيَهٍ فِى جَنَّهٍ عالِيَهٍ قُطُوفُها دانِيَهٌ كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِى الْأَيَّامِ الْخالِيَهِ)(6)
«در آن روز همگى به پيشگاه خدا عرضه مىشويد و چيزى از كارهاى شما پنهان نمىماند. پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند، فرياد مىزند: نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد، من يقين داشتم كه به حساب كردارم مىرسم او در زندگانى رضايتبخشى قرار خواهد داشت در بهشتى عالى كه ميوههايش در دسترس است. بخوريد و بياشاميد، گوارا در برابر كردارى كه در روزگاران گذشته انجام داديد».
اين دسته اول، مؤمنانىاند كه حسابشان پاك بوده و پاداش نيكو از خداوند متعال دريافت مىكنند. اما دسته دوم، گرفتار عمل ناشايسته خود مىشوند:
(وَ أَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِى لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَهَ ما أَغْنى عَنِّى مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّى سُلْطانِيَهْ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِى سِلْسِلَهٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ إِنَّهُ كانَ لايُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لايَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ لا يَأْكُلُهُ إِلاَّ الْخاطِؤُنَ)(7) «اما كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند، مىگويد: اى كاش هرگز نامه كردارم را به من نمىدادند و نمىدانستم حساب من چيست؟ اى كاش مرگم فرا مىرسيد مال و ثروتم هرگز مرا بىنياز نكرد قدرت من نيز از دست رفت او را بگيريد و در بند و زنجيرش كنيد سپس او را در دوزخ بيفكنند. بعد او را به زنجيرى كه هفتاد ذراع است، ببنديد زيرا او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمىآورد و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشويق نمىكرد. از اين رو، امروز هم در اينجا يار مهربانى ندارد و نه طعامى، جز از چرك و خون، غذايى كه جز خطاكاران آن را نمىخورند».
ما خداوند را ملاقات مىكنيم منتها برخى به پاى خود مىروند و به اسم جمال الهى ديدار مىكنند و در عيش و رحمت هستند و حسابشان نيز ساده و سريع است اما برخى را مىبرند و به جلال الهى مىبرند و به آنها سخت خواهد گذشت:
(يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً وَ أَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً وَ يَصْلى سَعِيراً إِنَّهُ كانَ فِى أَهْلِهِ مَسْرُوراً إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصيراً)(8) «اى انسان تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى كرد. پس كسى كه نامه اعمالش به دست راستش داده شود، به زودى حساب آسانى براى او مىشود و خوشحال به اهل و خانوادهاش بازمىگردد. اما كسى كه نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، به زودى فرياد مىزند واى بر من كه هلاك شدم و در شعلههاى سوزان آتش مىسوزد زيرا او در ميان خانوادهاش پيوسته [از كفر و گناه خود] شادمان بود. او گمان مىكرد هرگز بازگشت نمىكند آرى، پروردگارش نسبت به او بينا بود».
(1) انبياء (21)، آيه. 1
000 (2) صافات (37)، آيه. 24
(3) تكوير (81)، آيه. 10
000 (4) اسراء (17)، آيه 13-. 14
000 (5) اسراء (17)، آيه. 71
000 (6) حاقه (69)، آيات 18-. 24
000 (7) حاقه (69)، آيات 25- 37 مرحوم سيد بن طاووس از بزرگان دانشمندان شيعه در اعمال شب قدر در كتاب شريف اقبال الاعمال براى آمادگى دعاى خالص مىنويسد: اين گونه آيات قرآن كه اشاره به حالات بهشتيان و دوزخيان را دارد، بخوانيد در حالى كه خود را در صحراى محشر فرض مىكنيد، از سوى به سمت راست خود نگاه كنيد و آيات ثواب و مربوط به بهشتيان را بخوانيد و با دل خود ملاحظه كنيد كه ديگران در راحت و نعمت هستند. و دستان خود را بر گردن خود قفل كنيد و آيات عذاب را بخوانيد و خود را در عذاب ببينيد و آنگاه در پيشگاه خداوند توبه صادقانه كنيد. آرى اگر ما در همين دنيا و به ويژه در شبهاى قدر، حساب خود را پاك كنيم، يقيناً در آن مواقف توقفى به مراتب كوتاه خواهيم داشت.
000 (8) انشقاق (84)، آيات 6- 15 درباره حساب آيات بسيار است. براى نمونه ر. ك: جاثيه (45)، آيه 29 و 30 رعد (13)، آيه 41 نور (24)، آيه 38- 39 نجم (53)، آيه 31 بقره (2)، آيه 284 زلزال (99)، آيات 6-. 8
پرسمان