آثار سوء اجتماعى و اخلاقى اعتقاد به جبر چيست

آثار سوء اجتماعى و اخلاقى اعتقاد به جبر چيست
آثار سوء اجتماعى و اخلاقى اعتقاد به جبر چيست؟
بدون شك مسلك جبر آثار سوء اجتماعى زيادى دارد، مانند ميكرب فلج، روح و اراده را فلج مىكند. اين عقيده است كه دست تطاول زورگويان را درازتر و دست انتقام و دادخواهى زورشنوها را بستهتر مىكند. آن كس كه مقامى را غصب كرده و يا مال و ثروت عمومى را ضبط نموده است، دم از موهبتهاى الهى مىزند و به عنوان اينكه هر چه به هر كس داده مىشود خدادادى است.
بهترين سند براى حقانيت و مشروعيت آنچه تصاحب كرده ارائه مىدهد و آن كه از مواهب الهى محروم مانده به خود حق نمىدهد كه اعتراض كند، زيرا فكر مىكند اين اعتراض، اعتراض به «قسمت» و تقدير الهى است و در مقابل قسمت و تقدير الهى بايد صابر بود، سهل است، بايد راضى و شاكر بود. ظالم و ستمگر از اعمال جابرانه خود به بهانه سرنوشت و قضا و قدر رفع مسؤوليت مىكند، زيرا او دست حق است و دست حق سزاوار طعن و دق نيست، و به همين دليل مظلوم و ستمكش نيز آنچه از دست ستمگر مىكشد تحمل مىكند، زيرا فكر مىكند آنچه بر او وارد مىشود مستقيماً و بلاواسطه از طرف خداست و با خود مىگويد: مبارزه با ظلم و ستمگرى هم بيهوده است، زيرا پنجه با پنجه قضا افكندن است، وهم ضد اخلاق است، زيرا منافى رضا و تسليم است.
معتقد به جبر، چون رابطه سببى و مسببّى را در اشيا، بالخصوص در ميان انسان و اعمال و شخصيت روحى و اخلاقى او از يك طرف و ميان آينده سعادت بار، يا شقاوت بارش از طرف ديگر منكر است، هرگز در فكر تقويت شخصيت و اصلاح اخلاق و كنترل اعمال خود نمىافتد و همه چيز را حواله به تقدير مىكند.
مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 1 ج انسان و سرنوشت، شهيد مطهرى. پرسمان