چه چیزی باعث قساوت قلب می شود
چه چیزی باعث قساوت قلب می شود
قساوت قلب و راهکارهای درمان
پرسش:
قساوت قلب چیست و چه عواملی موجب میشود انسان به این رذیله اخلاقی دچار شود؟ راهکارهای درمان و علاج آن کدام است؟
پاسخ:
مفهوم قساوت و رقت
یکی از رذائل اخلاقی در انسان که در ارتباط با نیروی خشم و غضب است، عبارت از قساوت است، یعنی سخت دلی و سنگدلی. آنگاه که انسان نسبت به همنوع خودش تألمی را مشاهده کند و بشنود، ولی متأثر نشود، این حالت زشت عدم تأثر و بیتفاوتی از نظر روحی با مشاهده و شنیدن دردی نسبت به همنوع خودش حالت قساوت است. ضد این حالت عبارت است از رقت، رحمت، مهربانی و رحمت. یعنی آن حالت زیبای روح در ارتباط با تألماتی که برای همنوع انسان پیش میآید که متأثر و متألم و ناراحت میشود.
عوامل قساوت قلب
چرا روح انسان که در ابتدای خلقت با صفت رحمت و نرمی همراه است تبدیل به یک حالت سختی و قساوت میشود، علل و اسباب آن کدام است؟ براساس آموزههای وحیانی اسلام اهم عوامل و علل و اسباب قساوت در محورهای زیر خلاصه میشود.
1- گناه
یکی از عواملی که روح انسان را از حالت نرمی و رقت خارج کرده و به حالت سختی و قساوت میکشاند گناه است. در روایات آمده است که گناه قساوت قلب میآورد. امام علی(ع) میفرماید! «ما قست القلوب الالکثرهًْالذنوب» دلها به سختی و قساوت نمیگراید مگر به علت زیادی گناهان (وسائل الشیعه، ج 16، ص 45) همچنین در روایتی دیگر امام صادق(ع) میفرماید: «من الشقاء الاصرار علی الذنب» اصرار بر گناه از شقاوت است. (همان، ص 46)
بنابراین کثرت گناه و اصرار بر گناه موجب میشود که انسان از نظر انسانیت مسخ شود و نیروهایی که به رحمت و نرمی در نهاد انسان به ودیعت نهاده شده بود به سمت افول و خاموشی رود و انسان تبدیل به یک موجود قسی و بیرحمی خواهد شد که نسبت به مصیبتهایی که به همنوع و برادران دینی خود وارد میشود، حالت بیتفاوتی پیدا میکند.
2- غفلت
در روایتی امام باقر(ع) به «جابر جعفی» میفرماید: «یا جابر ایاک و الغفله، فضیها تکون قساوهًْ القلب» ای جابر از غفلت بپرهیز! زیرا در غفلت حالت قساوت قلب بوجود میآید. (همان، ج 12، ص 93) شاید در اینجا مراد از غفلت، غفلت از مرگ و غفلت از خدا باشد، زیرا معمولاً انسانهای غافل از خدا و مرگ هستند که دلهایشان دچار قساوت میشود.
3- طول آرزو
در این رابطه امام علی(ع) میفرماید: کسی که آرزو داشته باشد فردا را زنده بماند و زندگی کند، کسی است که آرزو دارد همیشه در دنیا بماند و همیشه در دنیا زنده باشد و کسی که آرزو کند همیشه در دنیا زنده باشد، قلبش سخت میشود و نسبت به دنیا رغبت پیدا میکند. (مستدرکالوسایل، ج 2، ص 106)
بنابراین طول آرزوهای دنیایی موجب غفلت از خدا و آخرت و هدف قراردادن دنیا و در نهایت قساوت قلب و سخت دلی میشود. پیامبر اکرم(ص) یکی از آثار شقاوت را شدت حرص نسبت به دنیا فرمودهاند: «و شدهًْ الحرص فی طلب الدنیا» (همان، ج 12، ص 96)
4- کثرت مالاندوزی
در روایتی که صاحب مستدرک الوسایل نقل میکند. علی(ع) میفرماید: «و ان کثرهًْ الهال مقساهًْ للقلب» آن چیزی که قلب را به سختی و سنگی میکشاند، مال زیاد است (همان) البته اگر انسان با هواهای نفسانی خود مبارزه کند و زندگی در دنیا را هدف غایی خود نداند بلکه وسیلهای برای عبور از آن و به عنوان یک مزرعه بداند برای رسیدن به قلههای معنویت و تکامل، در این حالت زیادی اموال تأثیری در قساوت قلب او ندارد. لذا روایتی از عیسی بن مریم(ع) نقل میشود که فرمود: «وکثر هًْ الذنوب من حب الدنیا، و حب الدنیا رأس کل خطیئه» منشأ اینکه انسان دستش آلوده به گناهان زیاد میشود، علاقمندی و حب او به دنیا است و این حب به دنیا سرآمد همه خطاهای انسان بشمار میآید.
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مفهوم قساوت و رقت و عوامل قساوت قلب شامل: 1- گناه 2- غفلت 3- طول آرزو 4- کثرت مالاندوزی پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
راهکارهای درمان قساوت قلب
مرحوم نراقی در جامعالسعادات میفرماید: «اگر کسی به قساوت قلب و سختدلی مبتلا شود و بخواهد آن را از دل برطرف کند و از طرفی بخواهد رقت و رحمت را در دل زنده کند، این کار در نهایت صعوبت و مشکلی است. به جهت اینکه قساوت در دل یک طبیعت ثانوی به وجود میآورد و انسان به آسانی نمیتواند این حالت زشت را ترک گوید.» یعنی اینکه انسان به عنوان پیشگیری خیلی باید مراقب باشد که به این حالت قساوت و سبعیت و درندگی نرسد، چون اگر مبتلا شد درمان و معالجه آن بسیار مشکل است، نه اینکه محال و غیرممکن باشد، ولی در نهایت دشواری و سختی است. اما راهکارهای درمان و معالجه معمولا در دو عرصه انجام میگیرد: 1- عرصه نظری و علمی 2- عرصه عملی و رفتاری
الف) عرصه نظری و علمی
1- از نظر علمی به عواملی که منشأ قساوت قلب میباشد توجه کند مانند: گناه، غفلت و ثروتاندوزی و حبالدنیا و… و تلاش و مراقبت نماید که از تاثیرگذاری این عوامل کمترین آسیب را ببیند و با علل و اسباب دیگری مانند: کثرت یاد خدا، و یاد مرگ و پرهیز از زمینهها و بسترهای گناه و مقابله با هواهای نفسانی جلوی عوامل تاثیرگذار بر قساوت قلب را بگیرد.
2- توجه به آثار قساوت قلب که در چه ابعادی حیات فردی و اجتماعی انسان را متأثر کرده و انسان را تبدیل به یک حیوان درندهخو و بیرحم و سفاک میکند. ریشه تمامی جنایتهای هولناک بشری که در گذشته و حال اتفاق افتاده توسط چنین انسانهای قسیالقلب بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود. همچنین توجه به آثار زیبای رحمت، رأفت و مهربانی و نرمی که ضد قساوت است در حیات فردی و اجتماعی انسان توجه کند. آری ملکات انسان از نظر علمی چنین است تا موقعی که در روح و روان انسان هستند و هنوز به عمل خارجی تبدیل نشدهاند، اگر انسان آنها را ترک کند کمکم به زوال میروند و از روح انسان محو میشوند.
ب) راهکارهای عملی و رفتاری
تمام اعمال و رفتاری را که در نقطه مقابل قساوت یعنی رقت و رحمت است انجام بدهد. مانند: دستگیری از نیازمندان و کمک به همنوعان و معاونت در امور خیر و انجام کارهای باقیات صالحات. امام صادق(ع) میفرماید: بر مسلمانها سزاوار است کوشش کنند در اینکه به هم نزدیک شوند و دلها را به هم نزدیک کنند و برای اهل حاجت مواسات کنند و بعضی نسبت به برخی دیگر عطوفت و مهربانی کنند تا اینکه آن طور که خدای متعال امر کرده «رحماء بینهم» باشند. (الکافی، ج 2، ص 174) در روایتی دیگر از پیامبر(ص) آمده است که «لا یرحمالله من لا یرحمالناس» خداوند مهربانی و رحم نمیکند به کسی که به مردم رحم نمیکند. (مستدرک الوسایل، ج 9، ص 56)
در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) آمده است که حضرت فرمود: «الراحمون یرحمهم الرحمن» خداوند که معدن رحمت است به کسانی که اهل رحمت هستند رحم میکند. «ارحموا من فیالارض یرحمکم من فیالسماء» به کسانی که در زمین هستند، مهربانی و ترحم کنید و رقت و رأفت داشته باشید، آن موجودی که در آسمان (جهت علی) است به شما رحم میکند. (همان، ص 55)
جمعبندی و نتیجهگیری
نتیجهگیری و جمعبندی بحث این است که جهت درمان و معالجه قساوت قلب در دو عرصه باید عمل کرد 1- عرصه نظری و علمی که توجه به عواملی و منشأ قساوت قلب و آثار آن در حیات فردی و اجتماعی و همچنین توجه به عوامل و منشأ رقت قلب و آثار و برکات آن در ابعاد مختلف زندگی میباشد. 2- عرصه عملی و رفتاری که انجام رفتارهایی است که در نقطه مقابل قساوت یعنی رقت و رحمت شامل: کمک به نیازمندان و همنوعان، مشارکت در امور خیر و انجام کارهای باقیات و صالحات که دلهای انسانها را نسبت به یکدیگر مهربان میکند میباشد.
کیهان