هدف خلقت و گمراهی انسانها
هدف خلقت و گمراهی انسانها
حکمت خدا و گمراهی انسان ها!
هدف از خلقت این است که انسان بهکمال و سعادت برسد اما ما در عمل میبینیم که اکثر مردم گمراه شدهاند، ایا این مسئله یعنی نرسیدن موجودات بهغایاتشان با حکمت خدا منافات ندارد؟
در این باره نخست باید به واقعیت جهان هستی و گستردگی موجودات توجه داشته باشیم و در مقایسه با تمام موجودات تعداد انسانهای گمراه و ریشههای آن را بررسی کنیم ودر مقام ارزش گذاری کیفیت خوبیها وخوبان را در برابر کمیت بدیها و بدان نادیده نگیریم و در جمعبندی نهایی آینده جهان که سراسر عدالت و پیروزی حق بر باطل خواهد بود را فراموش نکنیم، لذا خداوند متعال در آیات متعدّدی متذکر این حقیقت شده و فرموده است؛
<… وَ إِنَّک لَتَهْدی إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ صِراطِ اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ أَلا إِلَی اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُورُ>[177]؛
«و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت میکنی. راه خداوندی که تمامی آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ اوست؛ آگاه باشید که همهی امور تنها بسوی خدا بازمیگردند!».
<أَ فَغَیرَ دینِ اللَّهِ یبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کرْهاً وَ إِلَیهِ یرْجَعُون>[178]؛
«آیا آنها غیر از آیین خدا میطلبند؟! در حالی که تمام کسانیکه در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اکراه، در برابرِ او تسلیماند، و همه به سوی او بازگردانده میشوند».
نکات آیات شریفه:
1. این آیات نشان میدهند؛ آسمانها و زمین و جهان آفرینش بسیار گسترده است و طبق برخی روایات، هم اکنون هزاران ستاره و سیاره در کنار سیاره زمین قرار دارند؛ و عالم ملکوت فوق تمام اینهاست و فراتر از عالم ملکوت، جبروت واقع شده که ملکوت در برابرش، چون حلقهای است در بیابانی وسیع. پس در این گسترهی وسیع خلقت، که به یقین توان تصوّرش از ذهنها به دور است. همچنین در کره زمین نیز میلیاردها موجود زندهاند که تعداد انسان در میان آنها، جزء اندک شمارترین انواع میباشد. همچنین این جهان میلیاردها سال است که وجود دارد، در حالی که از آفرینش انسان امروزی زمان طولانی نمیگذرد. آیا میتوان گفت در تمام این مدّت که انسان نبود، جهان غیرحکیمانه بود؟!!
2.به روشنی میتوان گفت؛ هیچ موجودی نیست مگر اینکه در جهان هستی بهسوی سرمنزل مقصود خویش در حرکت است؛ و انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ لکن آدمی افزون بر روند تکوینی و همراهی با مجموعه جهان هستی، دارای نقشه راه و دستورات قانونی و تشریعی نیز میباشد که باید آن را با پای اختیار خویش بپیماید. روشن است که خداوند متعال طی این مسیر را به اختیار بشر گذاشته و فاعلیت و ارادهی خویش را در افعال ارادی بشر، و از کانال اختیار بشر ظاهر میسازد. پس در این زمینه اگر خداوند متعال، سلب اختیار از بشر کند، یقیناً نقض غرض لازم خواهد آمد. پس خداوند متعال در این حیطه، سعادت بشر را به خود او واگذاشته تا با پای اختیار خویش راه سعادت را بپیماید. امّا روندگان این راه یکسان نیستند؛ بلکه مردم به سه دسته تقسیم میشوند:
گروه نخست که شامل پیامبران و معصومان و اولیای الهی میباشند که از آنان به مقربان یاد میشود. اینان در عالی ترین درجات بهشت جای دارند. اما گروه دوم، مؤمنان و انسانهای شایسته هستند که از اینان به اصحاب یمین یاد میشود و از درجات بهشت بهرهمند میشوند، چنانکه درباره قاری قرآن گفته میشود:
«یقَالُ لِقَارِئِ الْقُرْآنِ اقْرَأْ وَ ارْق»؛ «بخوان و بالا برو»،
چرا که مراتب بهشت، متناظر با درجات ایمان و عمل صالح و عمل به آیات قرآن شکل میگیرد.
گروه سوم، اصحاب شمال هستند که گرفتار خطا و غوطهور در گناه میباشند و سزاوار جهنماند. البته به مقداری که زمینههای خوبی و نیکی در آنها باشد رفته رفته از عذاب رها میشوند.
پس نپنداریم که چون عدّهای در این جهان به سعادت تشریعی خویش نمیرسند، پس هیچگاه به بهشت و سعادت راه نمییابد. بلکه بسیاری از اهل جهنّم نیز به اهل بهشت خواهند رسید و جز پیشوایان کفر، لجاجتپیشه و حقستیزند کسی در جهنّم نخواهد ماند، بنابراین جهان براساس «عدالت» و حسابرسی و همچنین براساس حکمت و هدفمندی آفریده شده و به سرانجام خواهد رسید.
3. براساس ارزشگذاری خوبیها وخوبان میتوان گفت اشرف مخلوقات الهی پیامبران و اولیای الهی هستند و اشرف آنها نیز وجود مقدس سرور کائنات، حضرت محمد مصطفی و خاندان پاکش میباشد. وجود نورانی آن بزرگوار بهتنهایی برابری میکند با تمام هستی.
بر همین اساس امام باقر فرموده است:
«… قال لمحمّدٍ: وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عُلُوِّ شَأْنِی لَوْلَاک وَ لَوْ لَا عَلِی وَ عِتْرَتُکمَا الْهَادُونَ الْمَهْدِیونَ الرَّاشِدُونَ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ»[179]؛ «خداوند متعال به محمّد فرمود: به عزّت و جلال و شأن والایم سوگند که اگر تو و علی و عترت هادی و مهدی و راهنمایت نبودید، بهشت و جهنم نمیآفریدم».
یعنی غرض خلقت تمام موجودات، انسان کامل است و اگر او نبود، خلقت عالم غیر حکیمانه میشد.
[177]. شوری (42)، آیات 52- 53.
[178]. آلعمران (3)، آیه 83.
[179]. بحار الأنوار، ج25، ص19.
- منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، خداشناسى / مؤلف محمدرضا كاشفى