وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

نقد تثلیث از منظر برخی مسیحیان

تَثلیث یا سه‌گانه‌باوری (به انگلیسی: Trinity) یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روح‌القدس می‌باشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز می‌باشند. مورّخین عموماً توافق نظر دارند که کتاب مقدس هیچ جا آشکارا تثلیث را بیان نکرده‌است.

0

نقد تثلیث از منظر برخی مسیحیان

آيا آيه اي در كتاب مقدس براي اثبات تثليث وجود دارد؟

برخي از مسيحيان مخالف تثليث هستند و آن را آموزه اي شيطاني مي دانند كه خارج از كتاب مقدس است و در اثر فلسفه يونان وارد مسيحيت شده است. آنها به بررسي كتاب مقدس مي پردازند و ثابت مي كنند كه تثليث باطل است. در ادامه بحث بطلان تثليث، آنها به بررسي آياتي مي پردازند كه برخي از آن تثليث را برداشت كرده اند. در اينجا نظر اين مسيحيان در مورد تثليث عيناً نقل مي كنيم:

ميخوام يكي دو بخش كلام را با هم مرور كنيم. متي 28 آيه 18 و 19 پس عيسي پيش آمده، بديشان خطاب كرده، گفت: «تمامي قدرت در آسمان و بر زمين به من داده شده است. پس رفته، همه امّت ها را شاگرد سازيد و ايشان را به اسمِ اب و ابن و روح القدس تعميد دهيد.»

و بخش ديگه اي كه مي خواهيم نگاه بكنيم اول يوحنا 5 آيه 7 هستش: زيرا سه هستند كه شهادت مي دهند، در كتاب كينگ جيمز ميگه كه سه هستند كه در آسمان شهادت ميدهند (پدر، كلام، و روح القدس) و در ادامه ميگه كه اين سه يك هستند.

خيلي ها بر اين عقيده هستند كه اينها بعداً اضافه شده توسط بعضي از كاتبين وقتي كه ترجمه ميكردن، و اين آيه در اكثر نسخه هاي خطي يوناني وجود نداره.

به هر حال من يك دوست تثليثي دارم كه متي 19:28 و اول يوحنا 5:7 را براي من خواند و به من گفت كه اين تثليث را اثبات ميكنه در اينجا ما هيچ شخصيتي از پدر پسر و روح القدس بعنوان سه شخص مجزا نمي بينيم من به دوستم گفتم كه هيچ كدام از اين آياتي كه شما ميگين تثليث را اثبات نميكنه راجع به سه شخصيت در يك وجود، و در يك ذات صحبت نميكنه، ما اينجا در كتاب مقدس صحبتي از سه شخصيت نمي بينيم، بلكه به سادگي از سه عنوان استفاده شده پدر پسر و روح القدس و اين همون جنبه و نمود خداست اين بدين معنا نيستش كه چون از پدر، پسر و روح القدس صحبت ميشه اينها داراي سه شخصيت مجزا هستند، ما نمي تونيم يك آيه را برداريم كه مثلاً تفسير اون برامون سخت باشه و دركش براي ما سخته و بيايم تمام كتاب مقدس را براساس اون تك پايه تفسير بكنيم، ما براي اينكه بتونيم اين را دركش بكنيم بايد به تمام كتاب مقدس نگاه بكنيم، خوب حالا به خاطر اينكه يك جمع بندي در رابطه با موضوع خودمون داشته باشيم بزرگترين فرمان و بزرگترين كلام بر اساس فرمان عيسي اينه كه خدا واحده يك وحدانيت خيلي ساده.

خدا واحد است. اين تعليم چيزي هستش كه در عهد عتيق و عهد جديد مشاهده ميشه كتاب مقدس اين را به ما تعليم نميده كه يك خدا بصورت ابدي در سه شخصيت وجود داره ميگه كه يك خداي راستين و زنده وجود داره.

ما مي خواهيم بينيم كه بزگترين حكم و اولين چيز در ايمان يك فرد مسيحي چيست براي روشن شدن اين مطلب به مرقس (29:12و32 ) توجه مي كنيم كه مي گويد: «عيسي او را جواب داد كه اول همه ي احكام اين است كه بشنو اي اسرائيل ، خداوند خداي ما خداوند واحد است. كاتب وي را گفت « آفرين اي استاد نيكو گفتي زيرا خدا واحد است و سواي او ديگر نيست».

در تثنيه باب ( 4:6 ) مي خوانيم: «اي اسرائيل بشنو يهوه خداي ما خداي واحد است»

 

در اين آيات مي خوانيم كه عيسي مي گويد خداوند واحد است و و كاتب نيز اين را تاييد مي كند و خود خدا نيز دارد خودش را با نام يهوه بيان وآشكار مي كند يعني كسي كه وجود خودش را آشكار مي كند كلمه يهوه يك كلمه عبري است بزرگان و محققين تثليث در گذشته بر اين عقيده بودند كه اين كلمه مركب هستش و چند جز را تشكيل مي دهد و برخي از محققين اين دوره از تثليث نيز بر اين عقيده استوار مانده اند و مثالي را براي اثبات گفته هاي خود بيان مي كنند و مي گويند مثل شاخه انگور كه دانه هاي بسياري دارد اما يك شاخه است .

آيا واقعا وحدانيت خدا را مي شود با چنين مثالهايي تغيير داد؟ و مثل شاخه انگور يا مثالهاي ديگر را بيان كرد؟ تثليثي ها هيچ وقت نگفتن ونمي توانند بگويند كه به چه شكلي و با چه رابطه اي به چنين نتيجه اي رسيده اند و اين مسئله را براي خودشان و ديگران استدلال و سپس اين مسئله را قبول كرده اند كه همچين چيزي است، در دنيا هر كلمه اي مفهوم يا مفاهيمي را مي رساند وقتي مي گوييم 1و2و3 خوب اين اين عدد 1و2و3 هر كدام براي خودشان مفهومي را مي رساند آيا مي توان كاري كرد كه كلام واقعاً معني واقعي خودش را ندهد و بگوييم عدد يك خودش از چند جز تشكيل شده و عدد 2و3 جزي از عدد 1 هستند و براي اثبات اين گفته مثل شاخه انگور را بياوريم خوب اين دو اصلاً هيچ ربطي به هم ندارند خداوند دارد در اين آيات چه از طريق عيسي و از طريق خودش به صراحت و وضوح اعلام مي كند كه يهوه واحد است يعني تك است يعني دارد در رابطه با يك خدا صحبت مي كند نه دو خدا و نه خدايي كه داراي چند شخصيت است و در آيه 7 مي گويد « وآنها را به پسرانت به دقت تعليم نما و حين نشستن در خانه ، و رفتن به راه ، و وقت خوابيدن و بر خواستنت از آنها گفتگو نما » خوب اينجا نيز خداوند چه زيبا بيان مي كند كه مواظب باشيد و دقت فراوان در تعليم داشته باشيد .

اين يك توهين نيست بله دعوت به درك حقيقي كلام خداونده

شاید این مطالب را هم بپسندید:

تثليث دروغي بزرگ، توجه داشته باشيد شيطان و معلمين تعليم ديده و فريب خورده از شيطان از تعاليم راستين كليساي حقيقي خداوند خشمگين مي شوند و اين تعاليم را رد مي كنند.

حال به عبارت الوهيم مي پردازيم عبارت الوهيم يك عبارت عبري است كه به معناي خداست اما در خودش يك صف مركب دارد و در قديم محققين تثليثي از اين عبارت الوهيم استفاده مي كردند تا تثليث را ثابت و استفاده كنند اما خوشبختانه محققين تثليث به اين نتيجه رسيده اند كه اين يك اشتباه بود كه مفهومي را از اين كلمه برداشت مي كردند و اون تركيب يك تركيب كلامي است وقتي كه با ضمير جمع در مورد اقتدار و سلطنت خدا صحبت مي شود صحبت از يك گروه خاص يا يك جمع خاص نيست بلكه آن ضميرجمع به جهت شاُن و اقتدار خدا بكار مي رود و دارد به ضمير هاي خاص خدا اشاره مي كند، چون او قادر مطلق است.

ما در جوامع خود نيز افراد بزرگ و مهم را با ضمير جمع خطاب مي كنيم و از كلمه شما براي احترام به آنها استفاده مي كنيم آيا اين دليل بر چند شخصيت بودن فرد هست يا اون فرد از چند نفر تشكيل شده است؟

ما بايد به مفهوم كلام نيز توجه بكنيم و فقط به معني توجه نداشته باشيم تثليثي ها ميگويند خدا واحد است اما هر بار كه اعتراف به ايمان آنها را مي بينيم متوجه مي شويم كه تثليثي ها به يك خدا كه خداي ابدي است ايمان دارند و اين خدا داراي سه شخصيت است پدر خداست پسر خداست روح القدس نيز خداست و همه آنها خدا هستند در اينجا سه شخصيت مجزا از هم مي بينيم كه خدا هستند و اين سه شخصيت سه شخص را تشكيل مي دهند سه در يك و يك در سه آنها براي اثبات اين گفته خود به اين صورت بيان مي كنند كه پطرس ، يعقوب و يوحنا سه شخصيت مجزا هستند اما يك بشريت دارند اين دقيقاً همان چيزي است كه مثلاً بگويم سه خدا وجود دارد خوب اگر اين طرز اثبات مطالب باشد طبق اين مثال تمام اقشار يك جامعه كه دارند به يك موضوع مي پردازند يك هستند مثلاً تمام معلم هاي كلاس اول يك شهر يا يك كشور چون دارند يك فرامين را درس مي دهند يك نفر هستند و يك ذات دارند ، ما بايد واقعاً بزاريم زبان يك معني بدهد اگر خدا يك است پس خدا يك است اما اگر سه هستش خوب بگيم سه خدا داريم .

چرا ما بايد يگانگي يا وحدانيتي را كه خدا دارد به اون اشاره مي كند را زير سوال ببريم در كتاب مقدس هزاران هزار بخش مختلف وجود دارد كه به وحدانيت خدا اشاره مي كند در ايوب ( 13:32 ) ليكن او واحد است و كيست كه او را برگرداند و آنچه دل او مي خواهد به عمل مي آورد . خداوند هرگز عوض نمي شود و هيچ كس نمي تواند او را از آنچه قصد كرده منصرف نمايد و او هر چه اراده كند انجام مي دهد .

در اشعيا ( 5:45 تا 9 ) من يهوه هستم و ديگري نيست وغير از من خدايي نيست من كمر تو را بستم هنگامي كه مرا نشناختي تا از مشرق آفتاب و از مغرب آن بدانند كه سواي من احدي نيست من يهوه هستم و ديگري نيست پديد آورنده ي نور و آفريننده ي ظلمت صانع سلامتي و آفريننده بدي من يهوه صانع همه اين چيزها هستم اي آسمانها از بالا ببارانيد تا افلاك عدالت را فرو ريزد و زمين بشكافد تا نجات و عدالت نمو كند و آنها را باهم بروياند زيرا كه من يهوه اين را آفريده ام واي بر كسي كه با صانع خود چون سفالي با سفالهاي زمين مخامصه نمايد آيا كوزه به كوزه گر بگويد چه چيزي ساختي يا مصنوع تو درباره تو بگويد كه كه او دست ندارد.

همه كساني كه به آموزه تثليث ايمان دارند و عضو اعترافات تثليثي هستند، هم اكنون علامت وحش را بر پيشاني خود دارند. در عوض كساني كه به خاطر اعتقادات كتاب مقدسي خويش اين اصل جزمي را نمي پذيرند، مورد آزار و اذيت قرار خواهند گرفت . به ياد داشته باشيد همان طوري كه كليساي كاتوليك با استفاده از اين علامت موفق شد در گذشته ، اولين موج جفا را بر ايمانداران وارد كند، به همين ترتيب در زمان آخر با استفاده از علامت تثليث قادر خواهد شد ايمان داران را در تنگنا قرار دهد .

در ميان مبشران تلويزيوني تثليثي و گردهمايي هاي كاريزماتيك وجود دارد. با وجود اينكه اين افراد مي كوشند خود را توجيه كنند، خداوند به آنها نشان خواهد داد كه بدكارند (قانون شكن هستند) و آنها را هرگز نشناخته است . عمل راستين روح همواره در هماهنگي با آموزه كلام خدا است .

در اينجا جا دارد اين پرسش ها مطرح شوند:

– چرا خدا خود هيچ گاه از تثليث يا وحدت در تثليث صحبت نكرده است ؟
– چرا هيچ نبي اي از خداي سه گانه صحبت نكرده است ؟
– چرا هيچ رسولي از وجود سه شخص در الوهيت سخن نگفته است ؟ چرا استراحت خداي پسر و خداي روح القدس در كتاب مقدس يافت نمي شود؟
– چرا در يهوديت و در زمان رسولان هرگز درباره الوهيت بحث و جدل در نگرفته است ؟
– چرا در زمان رسولان و پس از آنها، كسي به نام پدر و پسر و روح القدس تعميد نگرفته است ؟

كسي كه به آموزه تثليث ايمان مي آورد و تعميد تثليثي مي گيرد، علامت وحش را دريافت مي كند. علامت وحش چيزي جز آموزه تثليث نيست . اين آموزه را كليساهاي سنتي پروتستان پذيرفتند و اين آموزه اي است كه از نكات ديگر مندرج در اعترافات ايماني بيشتر مورد تأكيد قرار خواهد گرفت .

ايمانداران كتاب مقدسي نه صليب را حمل مي كنند و نه علامت آن را.
ايمان تثليثي توسط حكومت تحميل شد. اين ايمان به عنوان يك اهرم فشار در جهت آزار يهوديان ، مسيحيان و مسلماناني كه باورهاي متفاوتي داشتند به كار رفت . اين وضعيت هزار سال به طول انجاميد.

نرم افزار مسیحیت پژوهی.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.