شرح حال پدر آیت الله سید علی آقا قاضی/ دستورالعمل میرزای شیرازی به آیت الله سيدحسين قاضى طباطبائى
گويند زمانى كه آيت الله سيدحسين قاضى قصد داشت، سامرا را ترك كند و به سوى تبريز، زادگاه خودش حركت نمايد، استادش ميرزاى شيرازى به وى فرمود: «در شبانه روز يك ساعت را براى خودت بگذار!»
شرح حال پدر آیت الله سید علی آقا قاضی/ دستورالعمل میرزای شیرازی به آیت الله سيدحسين قاضى طباطبائى
فهرست این نوشتار:
سيدحسين قاضى طباطبائى؛ اين بزرگوار- پدر آيت الله سيدعلى آقا قاضى- فقيهى ژرفانديش بود. در سال 1254 ق در تبريز متولد شد و در اين شهر از محضر بزرگانى استفاده شايان نمود. پس از مهاجرت به عتبات عاليات در خدمت اساتيد همچون آيت الله ميرزامحمد حسن شيرازى، آخوندملاحسينقلى همدانى و امامقلى نخجوانى به كسب علوم اسلامى پرداخت.
گويند زمانى كه آيت الله سيدحسين قاضى قصد داشت، سامرا را ترك كند و به سوى تبريز، زادگاه خودش حركت نمايد، استادش ميرزاى شيرازى به وى فرمود: «در شبانه روز يك ساعت را براى خودت بگذار!»
يك سال بعد، چند نفر از تجار تبريز به سامرا مشرف مىشوند و با آيت الله ميرزامحمدحسن شيرازى ملاقات مىكنند و چون ميرزا از آنان احوال شاگرد مبرّز خويش را جويا مىشود، چنين پاسخ مىدهند: «يك ساعتى كه شما نصيحت فرمودهايد، تمام اوقات ايشان را گرفته و در شب و روز با خداى خود مراوده دارند.»[الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 8، ص 18.]
شهيد بزرگوار آيتالله سيدمحمدعلى قاضى طباطبائى در شرح حال ايشان مىنويسد:
«مرحوم آقاى حاج ميرزاحسين آقا قاضى با برادر سابقالذكرشان [ميرزارحيم] نواده دخترى مرحوم حاج ميرزامهدى قاضى مى باشند ولادت شريفش سال هزار و دويست و پنجاه و چهار هجرى، بعد از آن مسافرت عراق فرموده و در قبه مقدسه سامره سالها به تحصيل علوم دينيه اشتغال و خدمت آيت الله ميرزامحمدحسن شيرازى رحمه الله تلمذ نموده، بعد از مدتى مراجعت به تبريز كرده و چندى با كمال تصور و تقدم و جلالت قدر رابطه با مردم داشته، اخيراً بساط معاشرت چيده و مدتها در گوشه عزلت و وحدت مشغول مجاهده و تصفيه باطن و ترك و تجريد بوده و با بسى از اهل الله ملاقات نموده و به مقامات عاليه رسيده، شخصى بوده جامع علم و عمل و اخلاق مرضيه و حسن معاشرت، جلالت وجه و مناقبت كثيره، سال هزار و سيصد و هشت هجرى در تبريز وفات و بعد نجف اشرف نقل شده. از آثار ايشان است: تفسير فاتحه الكتاب و تفسير سوره انعام.»[خاندان عبدالوهابيه، نسخه خطى ..]
فرزندان آيت الله سيد حسين قاضى طباطبائى:
1- آيتالله سيدعلى آقا قاضى
شرح حال مرحوم آيت الله سيدعلى آقا قاضى در كتب مختلف نوشته شده است امّا آنچه از قلم شهيد آيت الله سيدمحمدعلى قاضى به رشته تحرير درآمده اعتبار و سنديت تاريخى دارد كه تيمناً عين عبارات آن بزرگوار آورده مىشود:
«آقاى حاج ميرزاعلى آقا قاضى طباطبائى عالم عامل، اديب، شاعر، فقيه، محدث، عارف متأله، در لغت عربيه و املاء و انشاء و نظم مهارت عجيبى دارند و فقيهى ساده و محدثى متتبّع متظع مىباشند. واقعاً بى اغراق مفخر سادات طباطبائيه هستند، افاض الله علينا من بركاتهم. ولادتشان در سال هزار و دويست و هشتاد و پنج هجرى در تبريز واقع شده، بعد از بلوغ و رشد مشغول تحصيل علوم اديبّه و دينيه شرعيه گرديده، مدتى در خدمت والدشان به استفاده و استفاضه ظاهرى و باطنى اشتغال داشته، بعد به عتبه مقدسه نجف اشرف در عراق منتقل شده، زمانى به حوزه درس مرحوم آيت الله شيخ محمدحسن مامقانى حاضر گشته، بعدها به طهاره اعراق اصّليه رجوع فرموده و بساط تنعم چيده و دست و دامن صفت زايد از لذايذ دنيويه شسته وانشانده و به كلى از تهيه اسباب عاريه منقطع و با تمام اركان مشغول اصلاح نفس و تصفيه باطن گرديده و به خدمت جمعى از اكابر اولياء رسيدند، من جمله سالهاى دراز، خدمت مرحوم حاج سيداحمد كربلائى مجتهد رحمه الله، كه از اكابر و اولياء و از تلامذهى مرحوم مبرور آخوندملاحسينقلى همدانى بوده اند رسيده و از انوار قدسيه ايشان انتظائه و استفاضه نمودهاند. و حضرت ايشان با برادرشان آقاميراحمد قاضى متولد سنة هزار و دويست و نود و سه هجرى قمرى نواده دخترى مرحوم حاج ميرزامحسن قاضى اعلى الله مقامه مىباشند و از اولادشان آقاسيدمحمدتقى و آقاسيدمهدى نواده دخترى مرحوم آقاميرزامحمدعلى قاضى (قدس سره) مىباشند.»[همان منبع.]
2- سيداحمد قاضى طباطبائى
آن بزرگوار مانند پدر و برادر بزرگوارش در زمره علماى ربانى، به صدق و صفا مشهور و به زهد و عزلت از دنيا معروف بود. از هياهو كناره گزيده در منزل خود به تزكيه نفس و تهذيب روح مشغول بوده است. استاد سيدمحمدحسين قاضى در كتاب آيت الحق مىنويسد: من مدتى كه در تبريز بودم، نديدم بستر خوابى براى ايشان بگسترانند.[آيتالحق، ص 132 ..]
مرحوم آقاسيداحمد قاضى داراى شخصيتى جامع بود و افزون بر احاطه بر علوم نقلى، منبر وعظ و ارشاد را فراموش نمىكرد و شنوندگان را از درياى علوم اسلامى سيراب مىنمود.
او در فهم و تفسير قرآن داراى برجستگى خاصى بود. مجلس تفسير ايشان هر صبح دوشنبه برگزار مىشد و تا نزديكى ظهر ادامه مىيافت. علامه سيدمحمدحسين طباطبائى با اينكه بيشتر روزها را در روستاى شادآباد مىگذراند ولى از اين مجلس كه در تبريز بود، غيبت نمىكرد و مقيد بود كه در آن شركت كند.
مرحوم شيخ محمد رازى نويسنده كتاب گنجينه دانشمندان در معرفى ايشان مىنويسد:
«مرحوم سيدالاعلام، حاج سيداحمد قاضى طباطبائى، عابدى عالم و زاهدى كامل بود كه در تبريز سكونت داشت و از اجتماع كناره گرفته و در گوشه منزل خود به انزوا و تزكيه نفس و تهذيب روح و اخلاق خود پرداخته بود. قصه اى با اين نويسنده دارد كه مناسب است آن را بنگارم. در ماه شعبان 1369 قمرى، در فصل تابستان بنابر دعوت بعضى اهل علم تبريز مسافرت به آن سامان نموده و به يكى از دانشمندان معروف تبريز وارد و مورد احترام روحانيون و علماى تبريز واقع و از چند مسجد تبريز دعوت براى تبليغ ماه رمضان شدم. دو روز به ماه رمضان مانده چند نفر از رفقاى روحانى قم كه به آنجا آمده بودند به ديدنم آمده و گفتند: از حاج سيداحمد قاضى ملاقات كرده اى؟
گفتم: ايشان نيامدند به ديدن من و گفتند: آقاى قاضى منزوى است؛ جايى نمىرود؛ پيرمرد است؛ خوب است ديدنى از ايشان نماييد. گفتم: عيبى ندارد؛ مىرويم.
به اتفاق آن چند نفر به منزل آن مرحوم رفتيم. مرا معرفى كردند. به من بسيار توجه و محبت فرمودند. نزديك ظهر برخاستيم برويم، به من فرمودند: بالام (يعنى جانم) شما باشيد! آقايان خداحافظى كرده، رفتند. مرحوم قاضى به من خيلى التفات كرده و پس از پذيرايى فرمودند: بالام براى چه به تبريز آمدى؟
گفتم: هواى تهران و قم گرم بود؛ آمدم تبريز هواخورى.
فرمود: ديگر بگو! گفتم: ماه رمضان منبر هم بروم.
گفتند: اين را بگو! اما بالام يك سؤال دارم؛ راست بگو!
گفتم: انشاءالله راست مىگويم! گفتند بگو ببينم هيچ در عمرت به خودت منبر رفته اى كه مى خواهى به مردم منبر بروى؟ گفتم: نه. گفت: بالام پس اول به خودت برو، بعد به ديگرى! گفتم: به چشم. و با اين جمله كلام ايشان هواى منبر رفتن از سر من پريد و نتوانستم ديگر در تبريز بمانم. همان روز از تبريز به تهران آمده و آن سال را در منزل مانده و به خودم منبر رفتم.
فرزند برومند ايشان آيت الله سيدحسين قاضى طباطبائى تبريزى از علماء بزرگوار قم و افاضل اصحاب و مبرّزين تلاميذه مرحوم آيتالله سيدمحمد حجت بودهاند. در سال (1317 ق) در تبريز متولد شده و مدتى از محضر مرحوم حاج ميرزاعلى اصغر ملكى و آيت الله ابوالحسن انگجى استفاده نموده و بعد به نجف اشرف عزيمت نموده و از مباحثات مرحوم شيخ احمد كاشفالغطاء، مرحوم ميرزاعلى ايروانى، آقاضياءالدين عراقى و آقاسيدابوتراب خوانسارى استفاده كرد، آنگاه به مشهد رضوى مشرف و به دروس مرحوم آقاحسين قمى و آقازاده خراسانى و ميرزامهدى اصفهانى حاضر شده و در تاريخ (1354 ق) به قم مشرف و يك سال از مرحوم آقاشيخ عبدالكريم حايرى بهره مند گرديد. و بعد به تدريس فقه و اصول اشتغال داشتند. آثار علمى ايشان عبارتند از: رساله در ربا، رساله در جمع اخبار طينت و خلفت ارواح و ابدان. آن جناب در شب سهشنبه 26 ربيعالثانى 1393 وفات نموده و در قبرستان حايرى در مقبره مرحوم والدش به خاك سپرده شد.»(1)– گنجينه دانشمندان، جلد 2، ص 228 ..
شجره نامه آیت الله قاضی
آيتالله سيدعلي قاضى طباطبائى در تعليقهاى كه بر كتاب ارشاد شيخمفيد نگاشتهاند، نسب شريف خويش را چنين مرقوم فرمودهاند:
اقلّ الخليفه، السيد على بن المولى الحاج الميرزا حسين بن الميرزا احمد قاضى بن الميرزا رحيم القاضى بن الميرزا تقى القاضى بن الميرزا محمد القاضى بن الميرزا محمدعلى القاضى بن الميرزا صدرالدين محمد بن الميرزا يوسف نقيبالاشرف بن الميرزا صدرالدين محمد بن مجدالدين بن سيداسماعيل بن الامير علىاكبر بن الامير عبدالوهاب بن الامير عبدالغفّار بن سيدعمادالدين امير حاج بن فخرالدين حسن بن كمالالدين محمد بن سيدحسن بن شهابالدين على بن عمادالدين على بن سيداحمد بن سيدعماد بن ابىالحسن على بن ابىالحسن محمد بن ابىعبدالله احمد بن محمدالاصغر و يعرف بابن الخزاعيه بن ابىعبدالله احمد بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل الديباج بن ابراهيم الغمر بن الحسن المثنّى بن الامام ابى محمد الحسن المجتبى بن الامام الهمام، على بن ابىطالب عليه و عليهمالسلام و امّ ابراهيم بن الحسن فاطمه بنت سيدالشهداء، الحسين بن على عليهم الصلوه والسلام.
[1] ( 1)– الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 8، ص 18.
[2] ( 2)- خاندان عبدالوهابيه، نسخه خطى ..
[3] ( 1)- همان منبع.
[4] ( 2)- آيتالحق، ص 132 ..
[5] ( 1)– گنجينه دانشمندان، جلد 2، ص 228 ..
سایت هدانا برگرفته از کتاب کوه توحید