سعادت و خوشبختی انسان در چیست
سعادت و خوشبختی انسان در چیست
پرسش:
خوشبختی چیست وشاخصهای آن از منظر آموزههای وحیانی کدام است؟
پاسخ:
مفهوم خوشبختی
خوشبختی یا سعادت یکی از کلیدواژههایی است که همزاد با انسان یکی از مهمترین دغدغههای زندگی او به شمار میآید. اینکه مفهوم خوشبختی چیست و چگونه میتوان به خوشبختی رسید، همواره بزرگترین چالش مکاتب فکری و نحلههای گوناگون دینی و غیردینی بوده است. در اینجا به نحو اجمال به برخی از دیدگاهها درباره خوشبختی اشاره میکنیم و سپس به شاخصهای خوشبختی از منظر دین میپردازیم.
1- لغتنامه دهخدا برای خوشبختی سه معنای مختلف آورده است. اولین معنای آن کامیابی است. پیشرفت کردن و رسیدن به رفاه به ویژه از نظر اقتصادی. دومین معنا خرسندی است. شادابی، هنگامیکه فرد به موفقیت رسیده و ازنظر مالی وضعیت خوبی داشته و کم بیش به آرزوهایش رسیده باشد. سومین معنا سعادت است. قرار گرفتن در مرحله رضایت شخصی. (لغتنامه دهخدا، ج 6، ص 8875)
2- روانشناسان در تعریف خوشبختی میگویند:
رضایت از وضعیت موجود یعنی احساس خوشبختی، یعنی مهم نیست شما خوشبخت باشید یا نه، مهم این است که احساس خوشبختی کنید و همین احساس است که خوشبختی را شکل میدهد.
3- خوشبختی همان تفسیری است که ما از رویدادها، حوادث و روابطمان در گذشته، حال و آیندهای زندگی در ذهن خود به تصویر میکشیم. پس درواقع حقیقت خوشبختی، چیزی به جز تصویرسازیهای ذهنی ما از جریان زندگی نیست.
شاخصهای خوشبختی از منظر دین
براساس آموزههای وحیانی نگاه افراد به آفرینش و دیدگاههای انسانها به هستی، مبنای تفسیر خوشبختی یا سعادت به حساب میآید. اینکه انسان عالم هستی را در مادیات خلاصه کند یک تفسیری از خوشبختی و شاخصهای آن ارائه میدهد و یا اگر عالم هستی را در مادیات و غیرمادیات (امور معنوی) تفسیر و تبیین کند، به گونه دیگری خوشبختی و سعادت انسان را با شاخصهای خاص خود تعریف میکند. بنابراین تفسیر جامع دین، هدیهای الهی است که آرامش خاطر و آسایش وجود تمامی پیروان و شیفتگان را در دوری از نگونبختی و بدبختی فراهم میسازد و راه روشن خوشبختی را فرا روی تمامی علاقهمندان میگشاید.
بیگمان، دستیابی به تمام معیارها و پرداختن به همه شیوههای خوشبختی با این رویکرد، در این مجال مختصر نمیگنجد. از این رو، به اهم صفات و ویژگیهای بنیادین خوشبختی اشاره میکنیم.
شناخت و معرفت به دین
آگاهی از دین، اولین قدم در راه رسیدن به موفقیت کامل و خوشبختی واقعی است. لذا بر هر انسانی لازم است دین را به طور کامل بشناسد، تا بهتر بتواند مسیر زندگی خود را، بر طبق دستورالعملهای سعادتبخش دین اداره کند، چراکه بدون شناخت دین، هرگز عرصه زندگی نمیتواند از توطئه شیاطین ایمن باشد، و از آلوده شدن به امورات ضدخوشبختی در امان باشد.
2- صبر، تحمل و توکل:
صبر و تحمل دربرابر تلخیها و ناراحتیهای دوران زندگی، رمز موفقیت و خوشبختی است. استقامت در مسیر سعادت، آنگاه استمرار دارد که طالب خوشبختی، در اثر ایمان، روح و روان خویش را به صبر و تحمل عادت دهد. انسان باید بداند که هیچ پناهگاهی دربرابر حوادث ناگوار روزگار، ایمنتر از پناهندگی به خدای مهربان نیست. انسان متوکل، ضمن تلاش و تکاپوی بسیار، خود را صاحب تمام توانها و صلاحیتها نمیداند، با دیدهای فراتر از چشمان ظاهری، کارهای خود را به دست کارساز آفرینش و توفیقآفرین هستی میسپارد و با نشاط روحی و قوت قلب در عرصه سعادت و سلامت فعالیت میکند.
3- نیت الهی داشتن در کارها:
خلوص نیت به پروردگار متعال، راه وصول به خواستها و اهداف است؛ زیرا جهان هستی با تمام خصوصیاتش تحت سیطره و اراده اوست و هیچ عاملی نمیتواند بدون اراده خداوند، مفید یا مضر به حال کسی باشد، و خداوند اراده کرده است آنانی را که با نیت خالص عمل کنند، سعادتمند سازد.
4- دانش و بینش:
دانش، مشعل فروزان دیدن است، و بینش، روشنگر خوب دیدن، درست دیدن و به جا دیدن. انواع داراییهای مادی و معنوی و تمام امکانات رهیابی، در صورتی زمینهساز نیکانجامی و خوشبختی خواهند بود که در مسیر انسانی و انگیزه الهی به کار گرفته شوند. دانش و بینش، لحظههای زندگی را صفحات زرینی میکنند که همه نعمتها، به کیمیایی ارزشمند، تبدیل شده، در راه رسیدن به خوشبختی و سعادت رقم میخورند.
5- رهایی از اسارتهای ذلتبار:
غبارروبی ضریح وجود از دلبستگیهای پوچ و بیمحتوا و پاک کردن آیینه نفس از وابستگیهای پست، زمینهساز رویش زلال عشق و معرفت بر صفحه دل و رواق دیده میشود. ارمغان هدایتی که رسولان الهی نخستین وظیفه خود را در انجام دادن آن بیان کردهاند، تهذیب نفس و رهایی از اسارت ذلتبار است. بیشک، هرچه زنجیرهای وابستگی به تعلقات مادی و هوسهای حیوانی کمتر باشد، قدرت پرواز و شکوفایی بیشتر خواهد شد و این، رمز سعادت و راز خوشبختی حقیقی در گذر زندگی دنیوی است.
6- اخلاق شایسته:
گام دیگر در دستیابی به قله رفیع خوشبختی آن است که در عرصه زندگی در مدار حق و بندگی، اخلاق شایسته پیدا کنیم. رویی گشاده، اخلاقی ملایم و سخنانی زیبا و مهذبانه داشته باشیم، از سلیقههای شخصیای که آنها را به نام دین جا میزنیم، دوری کنیم، خودسازی را در خمودی، بیحالی، بداخلاقی و سکوت بیجا ندانیم، و از آن سو، خوشاخلاقی را در شکستن حریم الهی و دریدن مرزهای دین نبینیم.
اخلاق در نگاه پاک معصومان(ع) خوشبختی جاودان معرفی شده است. رسول اکرم(ص) فرمود:
«کسی که این ویژگیهای شایسته را دارا باشد، نیکبختی دنیا و آخرت را از آن خود کرده است: اخلاق نیک که با آن در بین مردم و با آنان زندگی کند؛ قلب خاشع و سپاسگزار از تمامی نعمتهای الهی؛ زبانی که به ذکر خداوند مشغول است.» (بحارالانوار، ج 93، ص 311)
و چون شخصی از رسولالله(ص) دستورالعملی خواست تا با عمل بدان محبت خدا، خلق خدا، افزایش مال و دارایی، طولانی شدن عمر و محشور شدن با پیامبر(ص) را – که دستاوردی جز خوشبختی دنیا و نیکبختی آخرت نخواهد داشت – به دست آورد، حضرت فرمود:
«اگر محبت خداوند میخواهی، پرهیزکار و متقی باش،
اگر علاقه مردم را میجویی به آنان نیکی کن و از آنچه در دستشان میبینی، روی بگردان،
اگر افزایش دارایی خود را طلب میکنی، آن را از حقوق الهی و مردم، پاک کن.
اگر سلامت تن میخواهی، بسیار صدقه بده.
اگر بلندی عمر میجویی، صله رحم کن و اگر به دنبال محشور شدن با من هستی، سجدههایت را طولانی نما.» (همان، ج 85، ص 164).
معارف کیهان.