زشتی ها وزیبایی های آفرینش
زشتی ها وزیبایی های آفرینش
آفرینش زشتیها
چرا در دنیا زشتی و زیبایی درهم آمیخته است و آیا بهتر نبود خداوند تنها زیبائیها را میآفرید؟
بدیهی است لازمه نظاممندی جهان هستی «تنوع توانمندیها» و «تفاوت گونهها» میباشد تا نیازهای گوناگون تأمین شود و سلسله مراتب برقرار شود و تقسیم مسئولیتها شکل بگیرد. طبیعی است در گردش نظام هستی هر کدام از کوه و دشت و گیاه وحیوان وانسان به گونهای نقش دارند و هر کدام از جهت شکل ظاهری و استعدادهای درونی نسبت به یکدیگر قویتر و یا ضعیفتر همچنین زیباتر و یا زشتتر باشند.
بنابراین آنچه از سوی خداوند آفریده شده است جلوهای از نظام مندی جهان هستی و سلسله مراتب موجودات است و بخش مهمی از تعیین زیباییها و زشتیها بستگی به سلیقه انسانها دارد. چنانکه یک کودک سیاه پوست چه بسا برای یک سفیدپوست زیبا نباشد اما از نگاه مادر کودک زیبا و خوشایند باشد. البته چه بسا گفته شود زیبایی یک صفت واقعی و یک حقیقت ذاتی است، به گونهای که در میان انسانها برخی به طور واقعی زیبا هستند و نزد سفید و سیاه دلپسندند و برخی میوهها شادابی و با طراوت هستند و چشم هر بینندهای را به سوی خود جلب میکنند در این صورت، آیا بهتر نبود خداوند جهان را به گونهای میآفرید که همه انسانها زیبا و همه میوهها با طراوت و شاداب باشند؟!
در این باره باید گفت شکلگیری زیبایی انسانها و شادابی میوهها نتیجه مراقبتها وعوامل ویژه ژنتیکی و محیطی میباشد، به گونهای که در مناطق استوایی انسانها سیاه پوست و در مناطق قطبی انسانها سرخ پوست میشوند و این از جلوههای «حکمت» و «عدالت» خداوند است که انسانها با دقت در اسرار آفرینش میتوانند راز و رمز زیباییها و زشتیها را به دست آورند و در مسیر فراهم سازی زیباییها و زیبا شدنها و دوری از زشتیها تلاش کنند. در نتیجه میتوان گفت؛ وجود هر «زیبا» و هر «زشتی» نتیجه عوالم مربوط به خود و شرایط ژنتیکی و محیطی میباشد و نمیتوان انتظار داشت محصول شرایط نامساعد و شرایط مساعد یکسان باشد و این جلوه «عدالت» خداوند میباشد.
از سوی دیگر همچنانکه زیباییها انسانها را به سوی خود جذب میکنند و تلاش میکنند زیباییها را به دست آورند. زشتیها نیز برای انسانها عبرت آموز میباشند و موجب نفرت ودوری انسان میشوند و حتی گاهی زشتیها، تأثیر بیشتری در انگیزه انسان به سوی زیباییها میشوند، بنابراین وجود زشتیها در نظام جهان نیز حکیمانه میباشد.
به عبارت دیگر یکی از آثار زشتیها، جلوه بیشتر زیباییهاست. اگر تمام دنیا یک جور بود و همه انسانها خوب بودند و اگر همه افراد بشر، خصیصه امام علی و یک انسان سعید و خوب را میداشتند، دیگر آن حضرت و انسانهای وارسته دنیا به طور برجسته قابل شناخت نبودند. پس آنچه که ما آن را خوب و سعید و زیبا مینامیم، زیبایی، سعید و خوب بودنش مدیون همین زشتی زشت، بدی بد و شقاوت شقی است.[193] اگرچه زیبایی به تنهایی نیز یک واقعیت دلپذیر میباشد، اما در کنار زشتها و زشتیها جلوه بیشتر پیدا میکند و این نمونهای از زیباآفرینی خداوند در نظام آفرینش در نگاه کلان به هستی میباشد.
[193]. نگا: توحید، ص 312؛ عدل الهی، صص 163-165.
- منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، خداشناسى / مؤلف محمدرضا كاشفى