روزه زمینه ساز دیدن ملکوت آسمان
روزه زمینه ساز دیدن ملکوت آسمان
روزه؛ خزينه حكمت
يك وقت هست كه به خودتان القاء ميكنيد چون ما جوانيم ميل به جنس مخالف داريم و نياز طبيعي و ضروري اينگونه ميلها را براي خود حس ميكنيد، اين يك « وَهْم » است. اين وَهم و توهّم و اين نياز اِلقايي و تحميليِ خيالي با گرفتن روزه از رونق ميافتد، و جدّي نبودنش براي انسان روشن ميشود. در همين راستا است كه ميفرمايد: «با گرسنگي، شهوت فَرْج و شهوت سخن رفع ميشود» هزاران رحمت در همين مطلب آخر نهفته است، چراكه حرف زدنِ افراطي، روح و قلب آدم را نابود ميكند.
حرفِ زياد، قلب را پريشان ميكند و مانع آرامش و حضور قلب ميشود آن وقت روزه باعث سكوت ميگردد و در نتيجه قلب به تعادل و هوشياري خود برميگردد . از پيامبرصلوات الله علیه و اله روايت داريم كه: « اگر اين زياده روي شما در صحبت و بي قيدي و اغتشاش دلهاي شما نبود، حتماً آنچه من ميبينم ميديديد و آن چه ميشنوم ميشنيديد.» ملاحظه كنيد پرحرفي چه نعمت بزرگي را از ما ميگيرد و چگونه رابطة ما را با عالم غيب و معني از بين ميبرد. ديگر اينكه «شهوت»، مناجات را مشوّش ميكند و باعث ميشود شخص، مقصد زندگي را گم كند- پناه به خدا از فراموشي مناجات با خدا- باز در روايت داريم كه روزه خواب را كم و بيداري را افزايش مي دهد، و معلوم است كه زيادي خواب موجب ضايعشدن عمر و سختي دل ميشود.
از بزرگان داريم كه «گرسنگي كليد در خزانه خداست، به كسي نميدهد مگر آنكه را دوست دارد.» يعني تا محبت خدا به بندهاش نباشد او را موفق به روزه نميدارد. اهل دلي ميگفت: « زيركانِ در دين و دنيا، سودمندتر از گرسنگي نديدهاند، طالب آخرت را چيزي زيانكار تر از خوردن نباشد.» باز از بزرگان داريم: «علم و حكمت را در گرسنگي نهادهاند و جهل و معصيت را در سيري.» در حديث از پيغمبرخداصلوات الله علیه و اله ست:
« ما مَلاُ آدَمِيٌّ وِعاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ، بِحَسَبِبْنِ آدَمَ اَكَلاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَاِنْ كانَ لا مَحالَةَ فَثُلْثٌ طَعامٌ وَ ثُلْثٌ شَرابٌ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه»[1]
يعني براي آدم هيچ ظرفي به اندازة پُربودن شكمش برايش شرّ نيست، به حَسَب آدم بودنش نياز به لقمههايي دارد كه طاقت ادامة زندگي در او باشد، در اين حال، ثلث معدهاش براي غذا و ثلث آن براي آب و ثلث آن براي نفس كشيدن باشد.
پس ملاحظه ميكنيد كه طبق سخن رسولخداصلوات الله علیه و اله يكسوم معده بايد از طعام پر شود و نه بيشتر، پس هركس بيش ازاين اندازه براي طعام جا باز كند از حسنات خود كم كرده است و در واقع ازحسنات خود خورده است. فرمودهاند: « اولياء به گرسنگي وخاموشي و بيخوابي وتنهايي، اولياء شدهاند.» سِرّ همه نيكوييها ميان آسمان و زمين، گرسنگي است و سرّ همه بديها سيري است، هر كه نفس خود را گرسنه دارد وسوسهها از او منقطع ميشود. فرمودهاند: «اقبال و توجه خدا به بنده، از گرسنگي و بيماري و بلا ميباشد.» حكيمي را پرسيدند، نفس را به چه طريق مهار كنيم؟ گفت : به گرسنگي و تشنگي. و نيز فرمودهاند:
«هيچ كس را خدا مصفّا نگرداند مگر به گرسنگي، و طيّ الارض نكردند مگر به گرسنگي، و خدا ايشان را دوست نگرفت مگر به گرسنگي.» ابوطالبمكّي ميفرمايد: «مَثَل شكم، مَثَل طبل است، آواز آن به اين خوش است كه سبك و تند و تهي باشد، پس چون جوف خالي باشد، تلاوت خوشتر و قيام طولانيتر و خواب اندك باشد.»
از بزرگان داريم كه سهكس را خدا دوست دارد: «اندك خُور»، «اندك خواب» و «اندك راحت »را.
پی نوشت:
[1] – بحار، ج 63، ص 330.
منبع:هدانابرگرفته از کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا