رابطه عقل و دین از منظر آیت الله جوادی آملی
هماهنگی عقل و نقل یا عقل و شرع؟
امام کاظم(ع) در آن وصايايي که مرحوم کليني نقل کرد و ديگران هم نقل کردند، به هشام فرمود: هشام! «إِنَّ للهِ عَلَي النَّاسِ حُجَّتَيْنِ»؛[1] خدا دو حجّت و دو برهان براي هدايت مردم نصب کرد: يکي انبيا و مرسلين و ائمه و معصومين(ع) از بيرون، يکي هم عقل و خردمندي از درون. يک چراغي در درون روشن کرد به نام عقل، يک چراغي هم از بيرون روشن کرد به نام وحي.
انسان با هماهنگي اين عقل و شرع بايد هم راه را خوش تشخيص بدهد، هم خوب طي کند. اينکه ميگويند: «كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الشَّرْعُ حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ»؛[2] معناي آن اين است هر چه را که عقل استدلالي فهميد، نقل هم آن را تاييد ميکند؛ منتها اين قاعده چون در روايات نيست و در کلمات معصومين(ع) نيست و جزء مصطلحات فني است بدون نقص نيست، چون عقل در مقابل شرع نيست، شرع، مقابل ندارد؛ شرع فقط حکم خداست و لاغير. اراده ازلي تنظيم ميکند جهان را که خلق کرد، با اين جهان چگونه بايد رفتار کرد؟
انسان را که خلق کرد، انسان چگونه با خودش رفتار کند؟ چگونه با جهان رفتار بکند؟ تنها عامل تنظيم قواعد شرع، اراده ازلي خداست و لاغير.بايد گفت آنچه را که دليل عقلي به آن رسيد، دليل نقلي هم آن را تأييد ميکند و آنچه را که دليل نقلي فتوا داد، دليل عقلي اگر برسد همان را تأييد ميکند. عقل و نقل هماهنگ هستند، نه عقل و شرع! چون شرع قانونگذار است و عقل قانونشناس، هرگز عقلي نيست که عقل قانون وضع کند؛ زيرا همه قوانين قبل از پيدايش عقل حکيمان موجود بود، بعد از مرگ آنها هم هست. هيچ عقلي قانون وضع نميکند، هيچ چراغي حرف نميزند. شرع صراط است و عقل سراج، بين چراغ و راه خيلي فرق است. راه را مهندس احداث ميکند و تنظيم ميکند، چراغ، اين صراط را ميفهمد. به نحو سالبه کليه، ما هيچ قانون عقلي نداريم که عقل قانونگذار باشد. عقل يک چراغ قوي است که قانونشناس است.
آنچه در جهان هست، يا با تجربه حسّي يا با نيمه تجريد رياضي يا با تجريد کلامي يا بالاتر با تجريد فلسفي يا برتر با تجريد عرفان نظري، اين ميفهمد. کار چراغ، فهميدن و کشف کردن است، نه قانونگذاري! اين قوانين قبلاً بود، بعد از مرگ حکيمان و متلکمان و حکماء هم هست. اينکه وجود مبارک امام کاظم فرمود: خدا دو حجّت دارد، يعني يکي از بيرون به نام انبيا و اوليا که حرف خدا را ميرسانند و يکي هم از درون که عقل باشد، عقل هم حرف انبيا و اوليا را ميفهمد.
اين بيان نوراني امام کاظم (ع) با سه چهار بخشي تشريح شده است. فرمود اگر کسي اهل گرايشهاي باطل باشد، او فتيله چراغ عقل را پايين کشيده است. برخي از افرادند که عقلشان خاموش است، با چراغ خاموش حرکت ميکنند، خودشان اين چراغ را پايين کشيدند. اگر کسي گرايش به شهوات داشت، « فَقَد اطفَاَ نورُ عَقلِهِ»؛ اين چراغ را يا خاموش کرد، يا پايين آورد و مانند آن.
يک بياني مرحوم طُريحي صاحب مجمع البحرين، در مجمع البحرين ذيل لغت «عَقَلَ» دارد، آنجا اين حديث مرسل هست؛ ميگويد عقل، شرع دروني است و شرع عقل بيروني است.[3] منظور او از شرع، همان دليل نقلي است.
آيتالله جوادي آملي؛ درس اخلاق مورخه 23/1/97
ــــــــــــــــــــــــــــــ
مرکز اطلاعرسانی اسرا
[1]. الكافي(ط ـ الاسلاميه)، ج1، ص16. [2]. اصول الفقه(مظفر)، ج1، ص208.
[3]. مجمع البحرين، ج5، ص425.