درمان خوره و پیسی در روایات

درمان خوره و پیسی در روایات
فهرست این نوشتار:
درمان پيسى[1]
1. در حديث است كه يونس بن عمّار از پيسى كه در بدنش ظاهر شده بود به حضرت صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «هنگامى كه يكسوم آخر شب فرا مىرسد وضو بگير ومشغول نماز شب شو واين دعا را در آخرين سجده نماز بخوان: يا عَلِىُّ يا عَظيمُ، يا رَحْمـنُ يا رَحيمُ، يا سامِعَ الدَّعَواتِ، يا مُعْطِىَ الْخَيْراتِ، صَلِّ عَلى مُحمّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْطِني مِنْ خَيْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَاصْرِفْ عَنّي مِنْ شَرِّ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَاَذْهِبْ عَنِّى هَـذَا الْوَجَعِ (ونام آن بيمارى را ببر) فَاِنَّهُ قَدْ غاظَني وَاَحْزَنَني[2] ودر تضرّع ودعا اصرار كن». يونس بن عمّار گويد: به سفارش امام عمل كردم، قبل از آنكه به كوفه برسم پيسى از من برطرف شد.[3]
2. در حديثى ديگر آمده است كه اسحاق بن اسماعيل وديگران نيز از اين بيمارى به امام صادق عليه السلام شكايت كردند. حضرت فرمود: «وضو بگيريد ودو ركعت نماز بگزاريد وحمد و ثناى الهى كنيد وبر محمّد واهل بيت او صلوات بفرستيد، سپس اين دعا را بخوانيد: يا اَللهُ يا اَللهُ يا اَللهُ، يا رَحْمـنُ يا رَحْمـنُ يا رَحْمـنُ، يا رَحيمُ يا رَحيمُ يا رَحيمُ، يا واحِدُ يا واحِدُ يا واحِدُ، يا اَحَدُ يا اَحَدُ يا اَحَدُ، يا صَمَدُ يا صَمَدُ يا صَمَدُ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا سامِعَ الدَّعَواتِ، يا مُنَزِّلَ الْبَرَكاتِ، يا مُعْطِىَ الْخَيْراتِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَعْطِني خَيْرَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنِّي شَرَّ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَأَذْهِبْ ما بي، فَقَدْ غاظَنِى الاْمْرُ وَاَحْزَنَنَي».[4]
3. در روايتى ديگر فرمود: «سوره ياسين را با عسل بر ظرفى بنويس، سپس آن را با آب بشوى وآب حاصل از آن را بنوش تا پيسى برطرف شود».[5]
4. در حديثى ديگر فرمود: «سوره انعام را با عسل در ظرفى بنويس، سپس آن را با آب بشوى وآب آن را بنوش».[6]
5. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خوردن چغندرى كه با گوشت گاو پخته شده باشد، پيسى را برطرف مىكند».[7]
6. در حديثى ديگر فرمود: «هيچ چيز براى پيسى سودمندتر از تربت امام حسين 7نيست،(مقداركمى)ازآن راباآب باران بخوروبرمحلّ بيمارى بمال».[8]
درمان خوره (جذام)
1. در كتاب مكارم الأخلاق آمده است: «آيات زير را براى درمان خوره و پيسى بر ظرفى بنويس، سپس آن ظرف را بشوى وآب آن را بخور واين آيات را همراه خود داشته باش: (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ. يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[9] . اَلْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضِ جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً أُولِى أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَـثَ وَرُبَاعَ)[10] بِاِسْمِ فُلانِ بْنِ فُلانٍ. وبه جاى فلان بن فلان، نام بيمار وپدرش برده شود».[11]
2. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «گوشت گاو، خوره وپيسى را برطرف مىسازد».[12]
3. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «موى بينى از مبتلا شدن به خوره جلوگيرى مىكند».[13]
4. نيز در حديثى فرمود: «تربت حضرت رسول صلی الله علیه و آله، خوره را برطرف مىسازد».[14]
5. از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «گرفتن شارب در هر روز جمعه، باعث حفظ از بيمارى خوره مىشود».[15]
6. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «زمينه ابتلاى به بيمارى خوره در همه وجود دارد وخوردن شلغم، زمينه آن را از بين مىبرد».[16]
درمان بهق[17]
1. در كتاب مكارم الأخلاق آمده است: «براى درمان بيمارى بهق، اين آيات را بر موضع بيمارى بنويسد: (وَإِنْ مِّنْ شَىْءٍ إِلاَّ عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ.[18] هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ * أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ)».[19]
2. در حديث است كه كسى از پيسى وبهق به امام صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «به حمّام برو، حنا ونوره را با هم مخلوط كن وبر محلّ آن بمال، اثرى از آن نخواهد ماند».[20]
درمان زگيل[21]
از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «دست بر زگيل بمال واين دعا را سه نوبت بخوان: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمـنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، اَللّهُمَّ امْحُ عَنّيما اَجِدُ».[22]
درمان دمل وطاعون
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى دانهها ودملهاى ريزى كه در بدن ظاهر مىشود، در ابتداى ظهورش انگشت شهادت را بر دور آنها بگرداند وهفت مرتبه ذكر «لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ الحَليمُ الْكَريمُ» بگويد ودر مرتبه هفتم انگشت را با (كمى) فشار بر روى آن بگذارد».[23]
2. در روايتى ديگر فرمود: «بيشتر دملها ودانههاى ريز از خون فاسدى است كه در وقت طغيان آن را از بدن بيرون نمىكنند؛ بنابراين، هر كه اين مشكل در بدنش پديد آيد هنگامى كه به رختخواب مىرود اين دعا را بخواند: اَعُوذُ بِوَجْهِ اللهِ الْعَظيمِ وَكَلِماتِهِ التّامّاتِ، الَّتي لا يُجاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَلا فاجِرٌ، مِنْ شَرِّ كُلِّ ذي شَرٍّ[24] تا از اين دردها وساير دردها عافيت يابد».[25]
3. در حديثى ديگر فرمود: «براى كرى ودمل وقوبا[26] ، اين آيات را بنويسد وبا خود نگاه دارد: (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الاَْرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ)[27] ، (مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى)[28] اَللهُ اَكْبَرُ وَاَنْتَ لا تَكْبُرْ وَاللهُ يَبْقى وَاَنْتَ لا تَبْقى وَاللهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ».[29]
4. در حديث است كه كسى به حضرت على عليه السلام عرض كرد: مادّه طاعون در بدن من ظاهر شده (وعلامتهاى آن آشكار گشته، چه كنم؟) حضرت فرمود : «سيب بخور». آن شخص به دستور حضرت عمل كرد وشفا يافت.[30]
درمان خنازير[31] و ورم
1. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام رضا عليه السلام فرمود: «در خانه ما در گردن دخترى خنازير ظاهر شد. كسى در خواب به من گفت: دعاى «يا رَؤُوفُ يا رَحيمُ يا رَبِّ يا سَيّدي» را مكرّر بخواند».[32]
2. در روايتى ديگر فرمود: «براى درمان هر ورمى كه در بدن پديد آيد ومىترسى به حالتى بد منتهى شود، در زمانى كه براى نماز واجب وضو دارى قبل از نماز براى شفاى آن ورم اين سوره را از آيه: (لَوْ أَنْزَلْنَا هَـذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ)[33] ، (تا آخر) بخوان. اگر چنين كنى آن ورم به زودى آرام گيرد».[34]
3. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بر هر ورمى، آيات آخر سوره حشر را از: (لَوْ أَنْزَلْنَا هَـذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ)، تا پايان سوره سه مرتبه بخوان».[35]
درمان غدّه
در حديث است كه كسى به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد: در بدنم غدّهاى ظاهر شده (چه كنم؟) حضرت فرمود: «سه روز روزه بگير وروز چهارم به هنگام ظهر غسل كن وبه صحرا يا پشت بام ساختمان بلندى برو وچهار ركعت نماز با هر سورهاى كه بخواهى بگزار ودر حدّ امكان در گريه وتضرّع وحضور قلب تلاش كن وهنگامى كه از نماز فارغ شدى لباس از تن درآور ولباس كهنه پاكيزهاى به مانند لنگ بر خود ببند وبر خاك سجده كن وپهلوى راست خود را بر خاك بگذار وبا خشوع وگريه اين دعا را بخوان: يا واحِدُ يا اَحَدُ، يا كَريمُ يا جَبّارُ، يا قَريبُ يا مُجيبُ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاكْشِفْ ما بي مِنْ مَرَضٍ وَاَلْبِسْنِى الْعافِيَةَ الْكافِيَةَ الشّافِيَةَ، فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَامْنُنْ عَلَىَّبِتَمامِ النِّعْمَةِ وَاَذْهِبْ ما بي، فَقَدْ آذَاني وَغَمَّني».[36] سپس فرمود: «هنگامى عمل به اين دستور سودمند خواهد بود كه يقين به تأثيرش داشته باشى». آن شخص عمل كرد وبه زودى شفا گرفت.[37]
[1] . «پيسى» (برص)، مرضى است كه بر اثر آن لكّههاى سفيد روى پوست بدن ظاهر مىشود (فرهنگ عميد).
[2] . ترجمه: «اى خداوند بلند مرتبه، اى بزرگ، اى بخشنده، اى مهربان، اى شنونده خواستهها، اى دهندهنيكىها، بر محمّد وآل محمّد درود فرست واز خير دنيا وآخرت مطابقت كرمت به من عطا كن وشرّ دنياوآخرت را مطابق كرمت از من دور كن واين درد را از من برطرف فرما، زيرا مرا به رنج انداخته ومحزونمساخته است».
[3] . عدّة الدّاعى، ص 257؛ بحارالأنوار، ج 67، ص 223، ح 30.
[4] . ترجمه: «اى خدا، اى خدا، اى خدا، اى رحمان، اى رحمان، اى رحمان، اى رحيم، اى رحيم، اى رحيم، اىيكتا، اى يكتا، اى يكتا، اى احد، اى احد، اى احد، اى صمد، اى صمد، اى صمد، اى مهربانترين مهربانان، اىقدرتمندترين قدرتمندان، اى قدرتمندترين قدرتمندان، اى قدرتمندترين قدرتمندان، اى پروردگار دوجهان، اى پروردگار دو جهان، اى پروردگار دو جهان، اى شنونده دعاها، اى نازلكننده بركات، اى عطاكنندهنيكىها، بر محمّد وآل محمّد درود فرست وخير دنيا وآخرت را به من عطا كن وشرّ دنيا وآخرت را از مندور كن وبيماريم را شفا بخش كه اين بيمارى مرا به رنج انداخته ومحزونم كرده است». مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 234؛ بحارالأنوار، ج 67، ص 223، ح 30.
[5] . مكارم الأخلاق، ص 384.
[6] . همان.
[7] . محاسن، ص 519، ح 724؛ مكارم الأخلاق، ص 384.
[8] . مكارم الأخلاق، ص 384.
[9] . ترجمه: «خداوند هر چه را بخواهد محو وهر چه را بخواهد ثابت نگاه مىدارد؛ و«امّ الكتاب» ]= لوحمحفوظ[ نزد اوست». سوره رعد، آيه 39.
[10] . ترجمه: «ستايش مخصوص خداوند است، آفريننده آسمانها وزمين كه فرشتگان را رسولانى قرار دادداراى بالهاى دوگانه وسهگانه وچهارگانه». سوره فاطر، آيه 1.
[11] . مكارم الأخلاق، فى الإستشفاء بالقرآن، ص 443.
[12] . بحارالأنوار، ج 62، ص 212، ح 5.
[13] . همان، ح 8.
[14] . همان، ح 9.
[15] . همان، ص 213، ح 10.
[16] . همان، ح 11.
[17] . «بَهَك» لكّه سفيدى كه بر اثر علّتى غير از بيمارى برص روى پوست پيدا مىشود. در عربى به آن بهقمىگويند (فرهنگ عميد).
[18] . ترجمه: «وخزاين همه چيز، تنها نزد ماست ؛ ولى ما جز به اندازه معيّن آن را نازل نمىكنيم». سوره حجر،آيه 21.
[19] . ترجمه: «آيا هنگامى كه آنها را مىخوانيد صداى شما را مىشنوند؟! ـ يا سود وزيانى به شما مىرسانند؟!»(سوره شعرا، آيات 72 و73) مكارم الأخلاق، ص 384.
[20] . طبّ الأئمّه، ص 71.
[21] . «آزَخ» دانه كوچك سفت وسخت كه روى پوست بدن پيدا مىشود امّا درد ندارد. ازخ، آژخ، زگيل، وردانوبالو هم گفته مىشود (فرهنگ عميد).
[22] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. به نام خدا وبه ذات (پاك) خدا (شروع مىكنم.) محمّد 9 رسولخداست وهيچ پناه ونيرويى جز از ناحيه خداوند بلندمرتبه بزرگ نيست. بار خدايا، مشكلى را كه در بدن منهست از من محو كن». طبّ الأئمّه، ص 60.
[23] . طبّ الأئمّه، ص 38.
[24] . ترجمه: «از شرّ هر صاحب شرّى، به خداوند بزرگ وكلمات تامّه او كه هيچ نيكوكار وبدكارى از آن عبورنمىكند، پناه مىبرم».
[25] . طبّ الأئمّه، ص 108.
[26] . «قوبا» نوعى بيمارى پوستى است.
[27] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. وكلمه خبيثه (وسخن آلوده) را به درخت ناپاكى تشبيه كرده كهاز روى زمين بركنده شده وقرار وثبات ندارد». سوره ابراهيم، آيه 26.
[28] . ترجمه: «ما شما را از زمين آفريديم ؛ وبه آن بازمىگردانيم وبار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرونمىآوريم». سوره طه، آيه 55.
[29] . ترجمه: «خداوند بزرگتر از آن است كه وصف شود وتو (اى درد) بزرگ نيستى، خداوند باقى مىماند وتو(اى درد) باقى نمىمانى وخداوند توانا بر هر چيزى است». مكارم الأخلاق، ص 384.
[30] . محاسن، ص 552، ح 895.
[31] . «خنازير» به معناى غدّههاى سختى است كه در گردن وزير گلو پيدا مىشود وگاه تبديل به زخم وجراحتمىگردد واز آنها چرك مىآيد (فرهنگ عميد).
[32] . دعوات راوندى، ص 197، ح 541؛ بحار الأنوار، ج 95، ص 100، ح 3.
[33] . ترجمه: «اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مىكرديم، مىديدى كه در برابر آن خاشع مىشود واز خوف خدامىشكافد». سوره حشر، آيه 21.
[34] . طبّ الأئمّه، ص 110؛ بحارالأنوار، ج 95، ص 100.
[35] . طبّ الأئمّه، ص 48 (باترجمه).
[36] . ترجمه: «اى خداوند يگانه، اى يكتا، اى كريم، اى جبّار، اى نزديك، اى اجابتكننده، اى مهربانترينمهربانان، بر محمّد وآل محمّد درود فرست وبيمارى مرا شفا ده ولباس عافيت كامل وشفا در دنيا وآخرتبر من بپوشان وبا تمام وكامل كردن نعمتت بر من منّت بگذار وآنچه را كه از بيمارىها در وجود من استزايل فرما كه مرا آزار داده وغمگين ساخته است».
[37] . طبّ الأئمّه، ص 109؛ بحارالأنوار، ج 91، ص 377، ح 36.