جدایی دین از سیاست بخاطر آلوده بودن سیاست
جدایی دین از سیاست بخاطر آلوده بودن سیاست
قداست دين و آلودگى سياست
با توجه به اينكه دين و روحانيت امرى مقدس است و سياست شيطنت آلود، چگونه مى توان بين آنها رابطه برقرار كرد؟
چنين نگرشى ناشى از نگاه يكسويه و بدبينانه به سياست است؛ در حالى كه سياست اقسام مختلفى دارد.
خواجه نصيرالدين طوسى در اين زمينه مى نويسد: «اما اقسام سياست، اول سياست «فاضله» باشد كه آن را امامت خوانند و غرض از آن «تكميل خلق» بود و لازمه اش نيل [ به ]سعادت. دوم سياست «ناقصه» بود كه آن را تغلّب خوانند و غرض آن «استبعاد خلق» بود و لازمه اش نيل [ به ]شقاوت و مذمّت».[97]
وى در جاى ديگر از ارسطاطاليس ـ حكيم يونان باستان ـ نقل مى كند: «سياست چهار نوع است: سياست ملك، سياست غلبه، سياست كرامت و سياست جماعت».[98]
در يك تقسيم كلى و اساسى مى توان گفت: «سياست» بر دو قسم است:
1. سياست الهى، متعالى و ارزشمند، مبتنى بر حكمت، عزت و مصلحت.
2. سياست شيطانى، ناپسند و ضد ارزشى، مبتنى بر زور، غلبه، نيرنگ و خدعه.
بنابراين نخست بايد مشخص كرد كه كدام قسم از «سياست»، مورد نظر است و از چه منظر و ديدگاهى، به «سياست» نگريسته مى شود.
اينكه در سياست هاى رايج دنيا، نيرنگ و دروغ وجود دارد؛ به معناى آن نيست كه «سياست» لزوما همين است و بايد با اينها آميخته باشد؛ بلكه اين نوعى از سياست (سياست تزوير) است كه هم در هدف و هم در روش، با سياست اسلامى مغايرت دارد. امام خمينى (رحمه الله) پس از آزادى از زندان ـ ضمن بيان خاطره اى از دوران اسارت ـ فرمود: «آمد يك نفر … گفت: آقا سياست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فريب، نيرنگ و خلاصه پدر سوختگى است و آن را شما براى ما بگذاريد … گفتم: از اول ما وارد اين سياست كه شما مى گوييد، نبوده ايم».[99]
اما آيا نمى توان نوع ديگرى از «سياست» داشت كه در پى اهداف بلند الهى و سعادت و كمال بشرى است؛ همان طور كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) ، امام على، امام حسن، امام حسين (علیهم السلام) و امام راحل (رحمه الله) عمل كرده اند.
بر اين اساس هر چند دين از «سياست شيطانى» و ماكياولى ـ كه آميخته با تزوير و شرارت است ـ دور است؛ اما با سياست فاضله و اخلاقى ـ كه منطبق با تعاليم و آموزه هاى الهى و عملكرد پيشوايان دين است ـ كاملاً هماهنگى و انطباق دارد. در عين حال دين در مقابله با سياست هاى شيطانى نيز، تدابير هوشمندانه اى دارد و پيراستگى سياست دينى از آلودگى ها آن را از هوشمندى در برابر فريبكاران تهى نمى سازد.[100]
[97]. اخلاق ناصرى، ص 298.
[98]. همان، ص 248.
[99]. صحيفه نور، ج 1، ص 65.
[100]. براى مطالعه بيشتر ر.ك:
الف. قاضى زاده، كاظم، انديشه هاى فقهى ـ سياسى امام خمينى (رحمه الله) ، مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهورى، ص 95 ـ 54؛
ب. ابراهيم زاده آملى، نبى الله، حاكميت دينى، اداره آموزش هاى عقيدتى ـ سياسى نمايندگى ولى فقيه در سپاه؛
پ. مبلغى، احمد، دانشنامه امام على (علیه السلام) ، ج 6، مقاله هدف و وسيله، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، صص 412 ـ 353.
منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسمان، پرسش ها و پاسخ ها «ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران .»