توجه امام زمان به شیعیان
توجه امام زمان به شیعیان
عنایت و توجه امام زمان (عج) به شیعیان
امام مهدی (عج)فرمود: انا خاتم الاوصیاء و بی یرفعالله البلاء عن اهلی و شیعتی- من آخرین وصی پیامبر اسلام (ص) هستم و به وسیله من خداوند بلا و گرفتاری را از خانواده خود و شیعیانم دور میسازد. (فرهنگ سخنان امام مهدی (عج) ص 358)
آن حضرت در نیایشی میفرماید: پروردگارا، شیعیان ما از پرتو وجود ما و باقیمانده سرشت ما خلق شدهاند. اما آنان به خاطر مغرور گشتن به دوستی با ما و داشتن ولایت و از روی غفلت، گرفتار گناهان بسیاری گشتهاند. حال اگر گناهانی که مرتکب شدهاند، جزو گناهانی است که بین تو و آنها باید حل و فصل شود (حقالله)، پس به خاطر ما آنها را ببخش و ما هم از آنها راضی هستیم و چنانچه گناهانی که انجام دادهاند، حق الناس بوده و جزو گناهانی است که بین خودشان است و باید حق دیگران پرداخت شود، برای پرداخت بدهی آنان، از خمسی که در اموال برای ما مقرر فرمودی، به عنوان تقاص و تاوان از بدهییشان برداشت کن و به طلبکاران بده و آن شیعیان را وارد بهشت کن و از آتش دوزخ دورساز و آنها را با دشمنان ما که گرفتار غضب تو هستند، در یک مکان قرار نده. (همان،صص 188-187)
باید توجه داشت گناهانی که مشمول رحمت و شفاعت امام (ع) قرار میگیرد، شامل گناهانی میشود که جنبه شخصی و مالی و این قبیل مشکلات جزئی دارد. اما افرادی که مرتکب گناهان عمومی و حقوقی میشوند. مورد شفاعت قرار نخواهند گرفت. مانند: خیانت، جاسوسی، قتل نفس، تهمت و افتراء به دیگران، رباخواری، همکاری با دشمنان، تجاوز به نوامیس مردم، مخالفت با امام، پردهدری، و آبروی دیگران را حراج کردن و … .
عنایت امام زمان به حرعاملی
شیخ حرعاملی درکتاب اثبات الهدی مینویسد: حدود ده ساله بودم که به بیماری سختی مبتلا شدم، به گونهای که همه بستگانم کنار بسترم بودند و مطئمن شدندکه تا شب از دنیا میروم. در این ساعات من در بین خواب وبیداری بودم که پیامبر اکرم (ص) و همه امامان (ع) را دیدم و بر یکیک آنها سلام نموده و با ایشان روبوسی کردم. وقتی با امام صادق (ع) روبوسی کردم به من سخنانی فرمود که یادم نماند، جز اینکه به یاد دارم برایم دعا کرد. همچنین امام عصر (عج) هم برایم دعا نمود. چون وقتی به آن حضرت رسیدم و با او دست دادم و روبوسی کردم، گریه کرده و گفتم: ای مولای من، میترسم با این مرض بمیرم و به نهایت مطلوب خود یعنی علم و عمل نرسم. حضرت به من فرمود: نترس، در این بیماری از دنیا نمیروی بلکه خداوند تو را شفا داده و عمری طولانی خواهی داشت. بعد آقا کاسهای را به دستم داد و من از آب آن نوشیدم و در همان لحظه بیماریام برطرف شده و شفا گرفتم. فورا از بسترم برخاستم و در حضور بستگانم نشستم. همگی تعجب میکردند. اما من چیزی نگفتم. تا اینکه پس از چند روز جریان ملاقتم را با معصومین (ع) برایشان تعریف کردم. (همان، صص 260-259)
تا کی زائران مرا آزار میدهی؟
مرحوم میرزا حسین نوری، از قول آقا محمد، مسئول بخشی از امور حرم عسکریین و سرداب مقدس نقل کرده است که: شخصی به نام مصطفی الحمود از اهل سنت، جزو خادمهای حرم بود و اغلب به آزار زائران میپرداخت و با حیله و نیرنگ، از آنان پول میگرفت و چون بیشتر زیارتنامهها را حفظ بود، به منطقه سرداب مقدس، پشت پنجرهای میآمد و از زائران که بیشترشان در موقع دعا خواندن، برخی عبارات را غلط میخواندند، اشکال میگرفت و به عبارت صحیح تکرار میکرد و با این کار حواس زائران را پرت میکرد و آنها را از حال دعا خارج مینمود. تا اینکه شبی حضرت صاحبالزمان (عج) را در خواب دید که به او میفرماید: تا کی زوار من را آزار میدهی و نمیگذاری زیارت بخوانند، تو را چه به مداخله در این کار، بگذار هر چه میخوانند، بخوانند. او پس از بیدار شدن متوجه شد که هر دو گوشش کر است و دیگر خواندن زائران را نمیشنید. (همان،ص359)
مرحوم آیتالله بهجت میفرمود: چقدر بگوییم که حضرت صاحبالزمان(عج) در دل هر شیعهای، یک مسجد دارد. اگر ما مانند امام زمان (عج) به اندازه توان خود درهدایت مردم تلاش و کوشش کنیم، آیا امکان دارد که مورد عنایت «عینالله الناظر» (چشم بینای خدا) امام مهدی (عج) نباشیم؟ اگر در راه آن حضرت باشیم چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا تمسخر کنند، نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در راه حق ثابت قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم. روزی مرحوم شیخ انصاری در اثنای درس دید یکی از شاگردانش که همواره در درسش حاضر میشد و مطالب را درک نمیکرد، آن روز درس را میفهمد و گاهی هم به استاد اشکال میکند. بعد از پایان درس از کنار او گذشت و به او فرمود: همان آقا که در گوش تو «بسمالله» خوانده برای من تا آخر حمد تلاوت کرده است (نکتههای ناب، صص90-43-34)
کیهان معارف/.