برخی مکروهات از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی

برخی مکروهات از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی
در روايتى معتبر مىخوانيم كه حضرت رسول اعظم صلى الله عليه و آله از خوردن در حال جنابت نهى كرد وفرمود:
«اين كار فقر وپريشانى در پى خواهد داشت».
واز گرفتن ناخن با دندان ومسواك كردن در حمّام وانداختن آب بينى در مساجد وخوردن نيمخورده موش نهى كرد وفرمود: «مساجد را محلّ رفت وآمد خود قرار ندهيد، بدينگونه كه از درى وارد واز در ديگر خارج شويد، مگر اينكه دو ركعت نماز (تحيّت) در آن بخوانيد».
واز ادرار كردن زير درخت ميوهدار، يا در ميان راه نهى كرد.
ونهى فرمود از اينكه با دست چپ، يا در حالى كه بر پهلو تكيه كرده، چيزى بخورند.
واز گچ كردن بر قبور ونماز خواندن در قبرستان نهى كرد.
وفرمود:
«هر كس كه در فضاى باز غسل مىكند مراقب باشد عورتش آشكار نشود».
ونهى كرد از آب خوردن از كناره دسته كوزه كه محلّ اجتماع چركهاست.
واز ادرار كردن در آب راكد (ايستاده) كه باعث زوال عقل مىشود نهى كرد.
ونهى فرمود از اينكه كسى با يك لنگه نعلين (كفش) راه برود، يا ايستاده نعلين بپوشد.
واز اينكه كسى روبهروى خورشيد يا ماه ادرار كند نهى كرد وفرمود: «هنگامى كه داخل حاجتگاه مىشويد رو به قبله يا پشت به آن ننشينيد».
ونهى كرد از گريه بلند ونوحه (شيون) كردن در مصيبتها.
وزنان را از رفتن به تشييع جنازه نهى كرد.
ونهى كرد از اينكه چيزى از قرآن را با آب دهان محو كنند، يا چيزى از آيات قرآن را با آب دهان بنويسند.
واز خواب دروغ نقل كردن (به منظور آزار دادن مردم يا غير آن) نهى كرد وفرمود: «هر كس چنين كند، خداوند متعال او را در قيامت موظّف مىكند كه دانه جوى را گره بزند واو قادر بر اين كار نخواهد بود وبه همين سبب عذاب مىشود».
واز مجسّمهسازى نهى كرد وفرمود: «هر كس مجسّمهاى بسازد، خداوند متعال در روز قيامت به او دستور مىدهد كه در آن مجسّمه روح بدمد وقادر نخواهد بود».
ونهى فرمود از اينكه حيوانى را به آتش بسوزانند.
واز دشنام دادن به خروس نهى كرد، زيرا مردم را براى نماز صبح بيدار مىكند.
ونهى كرد از داخل شدن در معامله ديگران؛ مثل اينكه مؤمنى بخواهد چيزى بفروشد يا بخرد وديگرى بگويد من كالاى بهترى دارم از من بخر، يا من اين كالا را از تو گرانتر مىخرم.
از سخن گفتن زياد به هنگام آميزش نهى كرد وفرمود: اين كار سبب لال شدن فرزند مىشود.
وفرمود: خاكروبه را شب در خانه نگذاريد وهمان روز بيرون ببريد كه شيطان در آن لانه مىكند.
واز اينكه در شب كسى با دست آلوده به غذا بخوابد نهى كرد كه اگر چنين كند وشيطان ديوانهاش كند، جز خود كسى را سرزنش نكند.
ونهى كرد از استنجا با سرگين واستخوان.
واز اينكه زنى بدون اجازه شوهرش از خانه بيرون رود نهى كرد كه اگر چنين كند تا زمانى كه به خانه بازگردد ملائكه آسمانها وهر كس از جنّيان وانسانها كه بر او بگذرند نفريناش كنند.
ونهى كرد از اينكه زن براى غير شوهرش خود را زينت كند واگر چنين كند، بر خداوند لازم است كه او را به آتش جهنّم بسوزاند.
ونهى فرمود از اينكه زن نزد غير شوهرش ونامحرمان، بيش از پنج كلمه ضرورى سخن بگويد (در آنجا كه احتمال انحراف از جادّه عفاف مىرود).
ونهى كرد از اينكه زنى نزد زن ديگر بخوابد ولباس يا ملحفهاى در ميان
آنها نباشد.
ونهى كرد از اينكه زن آنچه در خلوت ميان او وشوهرش گذشته را براى زنى ديگر نقل كند.
ونهى فرمود از اينكه كسى با همسر خود رو به قبله آميزش كند.
ونهى كرد از اينكه در كنار جادّهاى كه محلّ رفت وآمد است با همسرش آميزش كند واگر چنين كند، خدا وملائكه وهمه مردم بر او نفرين كنند.
واز رفتن نزد كسانى كه مدّعى خبر دادن از آينده هستند، مانند منجّمان وكاهنان ورمّالان وصوفيان كذّاب نهى كرد وفرمود: «هر كه نزد اينان برود وآنها را تصديق كند، از آنچه بر من نازل شده بيزارى جسته است».
واز بازى با نرد وشطرنج واستفاده از طبل وتنبك وطنبور وعود نهى كرد.
واز غيبت كردن وگوش دادن به آن وسخنچينى كردن وگوش دادن به آن نهى كرد وفرمود: «سخنچين وارد بهشت نمىشود».
واز رفتن به ميهمانى انسانهاى فاسق وقسم دروغ نهى كرد وفرمود: «قسم دروغ، شهرها را ويران مىسازد». وفرمود: «هر كس براى آنكه مال مسلمانى را ببرد قسم دروغ بخورد، خداوند در قيامت با او در غضب باشد، مگر آنكه توبه كند ومال آن كس را پس بدهد».
واز نشستن بر سر سفرهاى كه بر آن شراب مىخورند نهى كرد.
ونهى كرد از داخل شدن به حمّام بدون لنگ وسيلى بر صورت زدن به هنگام مصيبت وسخن گفتنى كه انسان را از ياد خدا غافل سازد.
واز آشاميدن در ظروف طلا ونقره (وخوردن غذا در آنها) واز فروختن خرما بر روى درخت پيش از آنكه سرخ يا زرد شود نهى كرد.
ونهى فرمود از اينكه مردان لباس ابريشمين بپوشند، ولى براى زنان اشكالى ندارد.
ونهى كرد از اينكه رطب را بر درخت به عنوان خرما وانگور را بر درخت به عنوان مويز بفروشند.
واز فروختن آلت نرد وشطرنج نهى كرد.
ونهى فرمود از خريدن وخورانيدن شراب وفرمود: «شراب وكسى كه درخت انگور را به قصد شراب مىكارد وآن كس كه انگور را براى تهيّه شراب مىفشارد وهر كه آن را مىخورد وآن كس كه ساقى مىشود وهر كه آن را مىفروشد، وكسى كه آن را مىخرد وكسى كه پول آن را مصرف مىكند وآن كس كه آن را حمل ونقل مىكند وكسى كه براى او حمل ونقل مىشود، همه ملعون پروردگارند وفرمود: «هر كه شراب بخورد نمازش تا چهل روز قبول نمىشود واگر بميرد وچيزى از آن در شكمش باشد بر خداوند لازم است كه او را مجازات كند».
واز رباخوارى وشهادت بهناحق ونوشتن سند ربا نهى كرد. وخداوند گيرنده، دهنده، نويسنده، وگواه بر رباخوارى را نفرين كرده است.
واز مصافحه كردن با كفّار اهل ذمّه وخواندن شعر در مسجد واعلان گمشده در مسجد نهى كرد.
ونهى فرمود از اينكه در مسجد شمشير را برهنه كنند ونيز چيزى (مانند سنگ) بر صورت جانوران بزنند.
ونهى كرد از نگاه به عورت مسلمان وفرمود: «هر كس عمداً به عورت مسلمانى نگاه كند، هفتاد هزار فرشته او را نفرين كنند».
وحتّى نهى فرمود از اينكه زنى به عورت زنى نگاه كند.
واز فوت كردن بر غذا وآب ومحلّ سجده نهى كرد.
واز نماز خواندن در قبرستان ودر راه وآسيابها ورودخانهها ودر محلّى كه شتران را مىبندند وبر بام كعبه معظّمه نهى كرد.
واز كشتن زنبور عسل وداغ نهادن بر صورت چهارپايان نهى كرد.
واز اينكه كسى به غير خدا قسم بخورد نهى كرد وفرمود: «هر كس به غير خدا قسم بخورد از رحمت خدا بيزار شده است».
واز قسم خوردن به سوره قرآن نهى كرد وفرمود: «هر كس به سورهاى از قرآن قسم ياد كند، بايد در مقابل هر آيه آن سوره يك كفّاره بدهد، خواه قسم راست باشد يا دروغ». (علما اين كفّاره را حمل بر استحباب كردهاند).
ونهى فرمود از اينكه قسم بخورد وبگويد: به جان تو وجان فلان شخص.
واز نشستن جُنب در مسجد وبرهنه شدن در شب وروز وحجامت كردن در روز چهارشنبه وجمعه نهى كرد.
ونهى فرمود از سخن گفتن در روز جمعه هنگامى كه خطيب جمعه خطبه مىخوانَد كه اگر چنين كند ثواب نماز جمعهاش كامل نيست.
ونهى فرمود از اينكه انگشتر ساخته شده از فلزّ زرد يا آهن در انگشت كند.
ونهى كرد از اينكه تصوير حيوان در نگين انگشتر باشد.
واز خواندن نماز نافله به هنگام غروب آفتاب وبه هنگام ظهر نهى كرد.
واز روزه گرفتن در عيد فطر وقربان وسه روز بعد از عيد قربان (براى كسانى كه در منى هستند) ويومالشّك به نيّت ماه رمضان، نهى فرمود.
ونهى كرد از اينكه همانند چهارپايان دهان بر آب بگذارد وبنوشد. وفرمود : «با دستان (تميز وغير آلوده خود در كنار چشمه وآنجا كه ظرفى نباشد) آب برداريد وبياشاميد كه بهترين ظرفهاى شماست».
ونهى كرد از انداختن آب دهان در چاهى كه از آن آب مىخورند.
واز به كار گرفتن كارگر قبل از تعيين اُجرتش نهى كرد.
ونهى كرد از اينكه دو مسلمان با هم قهر كنند واگر ناچار باشند، بيش از سه روز طول ندهند كه هر كس چنين كند سزاوار آتش جهنّم است.
ونهى فرمود از اينكه طلا را به طلا ونقره را به نقره با اضافه وزن بفروشند (كه ربا محسوب مىشود).
واز مدح وتمجيد مردم در پيش روى آنان نهى كرد.
وفرمود: «هر كس قرآن را فرا گيرد واز روى بىاعتنايى فراموش كند، روز قيامت دستهايش در گردنش بسته باشد وخداوند به تعداد هر آيهاى مارى را بر وى مسلّط گرداند، مگر اينكه خداوند او را بيامرزد».
وفرمود: «هر كس قرآن را بياموزد وپس از آن حرامى بخورد، يا محبّت دنيا وزينت دنيا را بر عمل كردن بر قرآن مقدّم بدارد، مستحقّ غضب الهى گردد، مگر اينكه توبه كند. واگر بدون توبه بميرد قرآن با او دشمنى كند».
وهر كس با زن مسلمان يا مسيحى يا يهودى يا زرتشتى زنا كند وبىتوبه بميرد، خداوند متعال درهاى بسيارى از جهنّم به قبرش مىگشايد كه حيوانات موذى از جهنّم وارد قبرش مىشود واو تا روز قيامت در آتش مىسوزد.
وهنگامى كه از قبرش مبعوث مىشود مردم از بوى متعفّن وى اذيّت مىشوند وهمه او را به اين كار زشت مىشناسند تا به جهنّم برود.
وفرمود: «هر كس به خانه مؤمنى نگاه كند تا از اسرار درون خانهاش باخبر شود، خداوند وى را با منافقينى كه از عيبهاى مسلمانان جستوجو مىكردند محشور مىكند ونميرد تا خدا او را رسوا سازد مگر اينكه توبه كند».
وفرمود: «هر كس به آنچه خداوند روزى وى كرده راضى نباشد واز خدا شكايت كند وصبر نكند، هيچ حسنهاى از او بالا نمىرود (وقبول نمىشود) وخداوند در قيامت از وى خشمگين خواهد بود، مگر اينكه توبه كند».
وفرمود: «هر كس بر زنى ظلم كند ومَهرش را نپردازد، نزد خداوند زناكار محسوب مىشود وخداوند در قيامت او را سرزنش مىكند كه من كنيز خود را به مَهر مخصوص به عقد تو درآوردم وتو بر پيمان خود وفا نكردى وبه آن زن ستم كردى. از حسنات وى بگيريد وبه جاى مَهر آن زن به وى بدهيد واگر حسناتش تمام شود خداوند دستور مىدهد وى را به جهنّم ببرند».
واز كتمان شهادت نهى كرد وفرمود: «هر كس شهادتى نزد او باشد وآن را كتمان كند، خداوند متعال در روز قيامت در حضور مخلوقات، گوشت بدن وى را به خودش مىخورانَد».
وفرمود: «جبرئيل پيوسته به من در مورد حقّ همسايگان سفارش مىكرد تا آنجا كه گمان كردم سهمى از ارث براى آنان قرار خواهد داد… .
وپيوسته مرا به مسواك زدن امر مىكرد تا آنكه گمان كردم واجب خواهد شد. وپيوسته مرا به نماز شب سفارش مىكرد تا آنجا كه گمان كردم نيكان امّتم شبها نخواهند خوابيد».
وفرمود: «هر كس مسلمان تهيدستى را سبك بشمارد، حقّ خدا را سبك شمرده است وخداوند متعال او را در قيامت سبك مىشمارد، مگر آنكه توبه كند.
وهر كس مسلمان تهيدستى را گرامى بدارد، خداوند در روز قيامت از وى راضى وخشنود شود.
وهر كس از ترس خدا از گناه وخواهش نفسانى حرامى خوددارى كند، خداوند جهنّم را بر او حرام مىكند واو را از وحشت هولناك روز قيامت در امان نگاه مىدارد ودو باغ بهشتى كه در قرآن مجيد[1] وعده فرموده به او عطا مىكند.
وهر كس دنيا وآخرت بر او عرضه شود ودنيا را بر آخرت ترجيح دهد در قيامت حسنهاى كه به وسيله آن از جهنّم نجات پيدا كند نخواهد داشت.
وهر كس آخرت را بر دنيا ترجيح دهد، خداوند از وى خشنود شود وگناهانش را بيامرزد.
وهر كس چشمش را از نگاه به حرام پر كند، خداوند در روز قيامت ديدهاش را از آتش پر مىكند، مگر آنكه توبه كند.
وهر كس با زن بيگانهاى مصافحه كند، خداوند از وى خشمناك مىشود.
وهر كس زنى را بهطور نامشروع در بغل گيرد، او را با شيطانى در يك زنجير كرده وهر دو را به جهنّم مىبرند.
وهر كس مسلمانى را در خريد وفروش فريب دهد از ما نيست ودر روز قيامت با يهوديان (ستمكار) محشور مىشود».
وفرمود: «هر زنى كه شوهرش را با زبانش بيازارد، خداوند هيچ حسنهاى از او قبول نمىكند تا آنكه شوهر را از خود راضى سازد، هر چند روزها روزه باشد وشبها به نماز بايستد وبردهگانى در راه خدا آزاد كرده وبر اسبان جنگى سوار كرده وبه جهاد بفرستد، همچنين اگر مردى به زن خود ستم كند.
وهر كه خشمى از كسى فرو برد كه توانايى انتقام از وى را دارد، خداوند ثواب شهيد به او كرامت مىكند».
واز خيانت كردن در اموال مردم نهى كرد وفرمود: «هر كس در امانتى خيانت كند وتا قبل از مرگش آن را به اهلش نرساند، مسلمان از دنيا نرفته وخداوند در روز قيامت از او خشمگين باشد.
وهر كه در مورد ديگرى شهادت بهناحق بدهد، خداوند وى را در پايينترين نقطه جهنّم با منافقان بر زبانش آويزان كند.
وهر كس مال خيانتى را بخرد، گويى خود خيانت كرده است.
وهر كس حقّ برادر مؤمن خود را حبس كند، خداوند بركت روزى را بر وى حرام مىكند، مگر اينكه توبه كند.
وهر كس از گناه ديگران باخبر شود وآن را اشاعه دهد، گويى خود مرتكب آن شده است.
وهر كس برادر مسلمانش در رابطه با وامى به او نيازمند باشد واو قادر بر پرداخت باشد وندهد، خداوند بوى بهشت را بر وى حرام مىكند.
وهر كس براى رضاى خدا بر اخلاق بد زوجهاش صبر كند، خداوند ثواب شاكران را به وى مىدهد.
وهر زنى كه با شوهرش مدارا نكند وبا او سازگار نباشد واو را وادار بر كارهايى كند كه از قدرتش خارج است، خداوند هيچ حسنهاى از او قبول نمىكند ودر روز قيامت از او خمشگين خواهد بود.
وهر كس برادر مسلمان خود را گرامى دارد، گويى خدا را گرامى داشته است».
ونهى كرد از اينكه شخصى امام جماعت گروهى شود كه به امامت وى راضى نباشند وفرمود: «هر كس با رضايت جمعى، امامت جماعت آنها را بر عهده گيرد ودر وقت مناسب حاضر شود ونماز را به خوبى برگزار كند، مانند ثواب آن جمع را مىبرد، بىآنكه از ثواب آنها كاسته شود.
وهر كس براى صله رحم، يا به منظور كمك مالى به نزد يكى از بستگانش برود، خداوند متعال ثواب صد شهيد به وى كرامت مىكند ودر مقابل هر قدمى كه در اين راه برمىدارد، چهل هزار حسنه براى او مىنويسد وچهل هزار گناه از وى محو مىكند وچهل هزار درجه بر درجاتش مىافزايد وچنان باشد كه صد سال از براى خدا عبادت كرده باشد.
وهر كس حاجتى از حوائج دنيوى نابينايى را برآورده سازد وبراى اين كار گام بردارد وتلاش كند، خداوند متعال بيزارى از نفاق وآتش جهنّم را روزىاش گرداند وهفتاد حاجت از حاجات دنيوىاش را برآورده كند وپيوسته در رحمت الهى باشد تا بازگردد.
وهر كس بيمارى را يك شبانه روز تحمّل كند وبه عيادتكنندگان خود شكايت نكند، خداوند متعال او را با حضرت ابراهيم عليه السلام مبعوث گرداند، تا همچون برقى درخشنده از پل صراط عبور كند.
وهر كس در راه برآورده شدن حاجت بيمار گام بردارد، خواه برآورده شود يا نشود، همانند روزى كه از مادر متولّد شده از گناهان پاك مىشود.
يكى از انصار پرسيد: اگر آن بيمار از اهل خانهاش باشد ثوابش بيشتر است؟ فرمود: «آرى». سپس فرمود: «هر كس مشكل وغم واندوهى از غمهاى دنيوى مؤمنى را برطرف سازد، خداوند متعال هفتاد ودو غم از غمهاى آخرت وهفتاد ودو بلا از بلاهاى دنيا را از او دفع كند كه آسانترين آنها درد شكم باشد».
وفرمود: «هر شخصى كه از وى حقّى طلب شود كه قادر بر دادن آن باشد وتأخير كند، هر روز گناه باجگير (عشّار) براى او نوشته مىشود.
وهر كس به برادر مؤمن خود احسان كند ولى بر وى منّت بگذارد، خداوند عملش را حبط ونابود كرده وثوابى به او نمىدهد. خداوند متعال فرمايد: «من بهشت را بر منّتگذارنده وبخيل وسخنچين حرام كردم».
وهر كس در راه خدا صدقهاى دهد، در مقابل هر درهمى به وزن كوه احد از نعمتهاى بهشتى به او داده مىشود.
وهر كس واسطه صدقهاى به شخص نيازمندى شود، مانند ثواب كسى كه آن صدقه را پرداخته به او مىدهند، بىآنكه از ثواب صدقهدهنده كاسته شود.
وهر كس از ترس خدا گريه كند، خداوند به هر قطره اشكى كه از چشمانش جارى شود قصرى در بهشت به وى مىدهد كه با مرواريد وساير جواهرات تزيين شده باشد، به گونهاى كه هيچ چشمى نديده وهيچ گوشى نشنيده وبر قلب هيچ كسى خطور نكرده باشد.
وهر كس براى نماز جماعت به سوى مسجد برود، در مقابل هر گامى كه برمىدارد هفتاد هزار حسنه برايش مىنويسد وهفتاد هزار درجه بر درجاتش مىافزايد واگر در اين حال مرگش فرا رسد، خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مأمور مىكند كه در قبر از وى ديدن كنند ودر تنهايى مونس او باشند وتا هنگام مبعوث شدن از قبر برايش طلب آمرزش كنند.
وهر كس براى رضاى خداوند متعال اذان بگويد، خداوند ثواب فوقالعادهاى براى او مىنويسد. وهنگامى كه مؤذّن «اَشهدُ اَن لا اِلـهَ اِلاَّ الله» مىگويد، هفتاد هزار فرشته صلوات مىفرستند وبرايش استغفار مىكنند ودر روز قيامت در سايه عرش الهى باشد تا خداوند از حساب مخلوقات فارغ شود. وثواب گفتن «اَشهدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» را چهل هزار فرشته مىنويسند.
واگر در نماز جماعت بر صف اوّل وتكبير اوّل محافظت كند وبه مسلمانان آزار نرساند، خداوند متعال همانند ثواب مؤذّنان، در دنيا وآخرت به او كرامت فرمايد.
وفرمود: «هيچ بدى را كوچك نشمريد، هر چند در نظر شما كوچك آيد…، زيرا گناه كبيره با استغفار باقى نمىمانَد. وگناه صغيره باقى نمىمانَد با اصرار (زيرا هنگامى كه بر گناه صغيره اصرار كردى واز آن توبه نكردى كبيره مىشود)».[2] [3]
[1] . سوره الرّحمن، آيه 46.
[2] . امالى شيخ صدوق، مجلس 66، ص 433؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 11؛ مكارم الأخلاق،ص 433.
[3] . اين نوشتار ـ بحمدالله ـ در ساعت هفت صبح 29/12/1386 و خواندن آن در محضر حضرت استاد در14/3/1388 و اصلاحات نهايى آن در 3/12/1388 به پايان رسيد. والحمد لله ربّ العالمين.