برای رسیدن به عرش باید از راه فاطمه(سلاماللهعلیها) رفت(مقام عرشی فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)؛ جلسه دوم)
چون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مقام عرشی دارد؛ اگر میخواهید به عرش برسید، باید از طریق ایشان بروید. اگر ما بتوانیم با حضرت زهرا انس بگیریم، راه عالم فرشتگان به قلب ما باز میشود و میفهمیم به حملههای شیطان چگونه پاسخ بدهیم؛ یعنی میفهمیم که از طرف شیطان چه افکاری به ما تحمیل می شود. و هر چه از این مادر آسمانی مان دورتر هستیم و انس کمتری با او می گیریم، بیشتر به احساس پوچی و منفی می افتیم.
برای رسیدن به عرش باید از راه فاطمه(سلاماللهعلیها) رفت(مقام عرشی فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)؛ جلسه دوم)
فهرست این نوشتار:
چون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مقام عرشی دارد؛ اگر میخواهید به عرش برسید، باید از طریق ایشان بروید. اگر ما بتوانیم با حضرت زهرا انس بگیریم، راه عالم فرشتگان به قلب ما باز میشود و میفهمیم به حملههای شیطان چگونه پاسخ بدهیم؛ یعنی میفهمیم که از طرف شیطان چه افکاری به ما تحمیل می شود. و هر چه از این مادر آسمانی مان دورتر هستیم و انس کمتری با او می گیریم، بیشتر به احساس پوچی و منفی می افتیم.
الله یعنی هستی جاری در همه اشیاء؛ هستی محض؛ هستی مطلق و بی نهایت که دائماً به شکل های مختلف خودش را ظهور میدهد و ما دائما با حس، خیال، وهم، عقل و فوق عقل مان او را ادراک میکنیم. به هر چیز که نگاه میکنید جلوه و ظهور خداوند است و انسان باید بتواند درک درستی از الله که هستی محض است، داشته باشد.
هستی بینهایت و مطلق به هیچ وجه قابل شناسی نیست؛ مگر این که ظهور داشته باشد، یعنی مفهوم هستی را میفهمیم، اما به باطنش راه نداریم. چون باطن، آن قدر قابل دسترسی نیست. مثل انرژی و نیرویی که قابل درک است، اما کسی آن را ندیده. فقط با ظهورات انرژی و نیرو روبرو هستیم.
الله تبارک و تعالی اولین ظهورش نور محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است که کاملترین ظهور و عالیترین نمونه اوست که در قرآن به مثل اعلی تعبیر شده است.
ما در بخش جمادی عاشق کمالات جمادی هستیم، در بخش گیاهی دنبال کمالات گیاهی، در بخش حیوانی دنبال کمالات حیوانی، در بخش عقلانی دنبال علم هستیم. اما در بخش انسانی که بخش فوق عقلانی است، عاشق کمال مطلق و بی نهایت الله هستیم. پس در «لااله الا الله» یعنی همان بخش انسانی و بی نهایت را می خواهم.
اهل بیت (علیهم السلام) تنها راه رسیدن به خدا هستند
ما با کمالات محدود هم می توانیم با ظهورات محدود خدا ارتباط برقرار کنیم، اما چون عاشق کمال مطلق هستیم، این کمالات محدود، ما را سیر نمیکند، مگر اینکه به هستی و کمال مطلق برسیم. بنابراین، برای دسترسی ما به کمال مطلق، نیازمند به ظهور مطلق هستیم که الله کامل ترین ظهور خود را ظهور میدهد و آن ظهور نور محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) است، تا بخش بینهایت طلب ما دچار سرگردانی و پوچی نشود و بداند کجا می شود آن را پیدا کرد و با آن عشق بازی نمود.
آن کسی که خدای دارای کمال مطلق را میخواهد، باید از اهل بیت (علیهمالسلام) شروع کند. بدانید که بدون اهل بیت (علیهم السلام) انسان به خدا نمیتواند برسد. بقیه چیزها جلوه محدود خدا هستند. اما ما را به جلوه مطلق خدا نمی رسانند و تنها راه رسیدن به خدا اهل بیت (علیهم السلام) هستند.
در منحنی خلقت و خلق نور محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) این نور همان نوری است که به واسطه آن خداوند عالم جبروت، ملکوت و ناسوت را آفریده است، در واقع یک هستی است که در عالم ناسوت ظهور میکند. همه این عوالم با جلوه های مختلف، ولی همه با هم هستند.
مراحل خلقت از الله تا ناسوت را قوس نزول میگویند و ماجرای برگشت هستی از ماده تا الله را نیز قوص صعود یا معاد میگویند. پس جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) اصل و ریشه ماست و ما از آنجا به طبیعت آمده ایم.
سوالات مهم و اساسی زندگی انسان چیست؟
پدر و مادری که ازدواج کردهاند و بچهای از آنها متولد شده است، به بچه خود روح نمیدهند، بلکه یک انعقاد نطفه بوده و تا وقتی بچه بزرگ میشود و روح به او تعلق میگیرد، این کار بوسیله پدر و مادر صورت نمیگیرد. پس باید برای انسان این سوالات پیش بیاید که ما از کجا آمدهایم؟ اصلا ما کی هستیم؟ این روح و این نفس که عاشق خداوند است کیست؟ باید این سوالات برای انسان پیش بیاید و گرنه او تحقیر میشود و در حد کمالات جمادی و گیاهی باقی می ماند و می پوسد و از بین می رود.
اگر برای شما این سوالات پیش نیاید، شما در رحم دنیا رشد نخواهید کرد. باید این دغدغه را داشته باشید که ما از کجا آمده ایم؟ ریشه ما کجاست؟ در کجا هستیم و به کجا میرویم؟ کسی که این درد و دغدغه و نگرانی را ندارد و این سوالات دردش نباشد، این فرد مسیر انسانی را نمی رود و در همین جا می ماند.
اگر می خواهید به رحمت برسید، باید برای شما مهم باشد که از کجا آمدهاید و برای چه اینجا هستید و سپس کجا خواهید رفت؟ به عنوان یک انسان باید به این سوالات فکر کنید، نه از روی بخش جنسیت زن و مرد بودن، نه از روی بخش عقل، نه از روی بخش بدنی، بلکه از روی انسان بودن باید این سوالات مطرح شود که ما اینجا چه می کنیم؟ اصلا برای چه اینجا هستیم؟ و به کجا خواهیم رفت؟ این سوالات مسائل اساسی و مهم زندگی است.
وقتی زیارت جامعه کبیره میخوانیم، باید بدانیم «معدن الرحمه» یعنی چه؟ باید بدانیم هر فیضی که نصیب ما می شود تماماً به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) است. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مقامی داشتند که فرشته ها خدمت ایشان می رسیدند و مقام انسان هم از ملائکه بالاتر است و علت سجده ملائکه بر انسان، به خاطر این است که انسان همه اسماء الهی را دارد و چون فرشته ها ندارند، باید بر او سجده کنند. «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا= و تمامی اسما را به آدم آموخت».
خلق حضرت زهرا (سلام الله علیها) قبل از خلقت آسمان و زمین است
امام صادق (علیهالسلام) در توصیف مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند که نور فاطمه (سلام الله علیها) قبل از خلقت آسمان و زمین بوده است و عالم فرشته ها بعد از این مرحله خلق شده است. پس ما هم می توانیم به مقامی بالاتر از فرشتگان برسیم و جایگاه و جنس ما از فرشتگان بالاتر است و فرشتگان خدمتگزار حضرت زهرا (سلام الله علیها) بوده اند. پس این امکان برای ما نیز وجود دارد که از طریق مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها) به آن مقام برسیم. مثلا از پادشاهی فرزندی متولد میشود و از آنجایی که این پادشاه خدمتگزارانی دارد، به خاطر اینکه این فرزند هم فرزند این پادشاه و شاهزاده است. پس این خدمتگزاران پادشاه خدمتگزار شاهزاده هم هستند. بنابراین، وقتی فرشتگان خدمتگزار مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند، ما نیز از کانال وجودی مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و با ارتباط سالم برقرار کردن، به جایی برسیم که فرشتگان با ما هم ارتباط داشته باشند.
چرا برخی از مرگ می ترسند؟
مرگ ترس ندارد، بلکه عروسی مؤمن است. چون مؤمن در دنیا با مرگ دوست شده و با آن ارتباط برقرار کرده است، در زمان مرگ، دیگر با آن بیگانه نیست، بلکه دنبال تولد سالم برای ورود به برزخ است. پس وقتی به چنین کسی بگویید سرطان داری و مرگت نزدیک شده است، دیگر نمیترسد. این طور نیست که ناراحت بشود و حسرت جوان ها را بخورد، بلکه او با پیری و سرطان در اوج جوانی است و خود را آماده و مهیای پیوند با غیب نموده است.
اما اگر کسی در این دنیا با آخرت انس برقرار نکرده باشد، تا اسم مرگ بیاید می ترسد. اما کسی که انس برقرار کرده تا اسم مرگ و عزرائیل را می شنود، لذت می برد. چون این فرد در دنیا با عزرائیل رفیق بوده دیگر ترسی از مرگ ندارد.
عزرائیل هر کس با قیافه باطن همان فرد به سراغش خواهد آمد. پس اگر از مرگ میترسید به خاطر باطن خودتان است. درون باطن خودتان وحشتناک است و نتوانستید درون خود را برای مرگ و آخرت آماده کنید. پس با باطن و درون خودتان رفیق شوید تا ببینید چقدر دنیا برای شما دوست داشتنی خواهد شد و از مرگ هم ترسی نخواهید داشت.
پس اگر نتوانید در این دنیا با حضرت زهرا (سلام الله علیها) و فرشتگان و خانواده آسمانی خود انس بگیرید، خیلی وای به حال شما می شود. ما باید به سمت خانواده آسمانی خود حرکت کنیم و یک رابطه حقیقی برقرار کنیم. برای این کار باید زمان و وقتمان را به آن اختصاص بدهیم، صبح و ظهر و شب وقت و زمانی را برای اهل بیت (علیهمالسلام) اختصاص بدهیم. این انس خیلی مهم و با ارزش است.
بدانید که ما برای همین انس و ارتباط با خدا و اهل بیت (علیهمالسلام) آفریده شده ایم و هیچ کار دیگری در این دنیا جز این کار نداریم. ما نیامده ایم اینجا که تجارت کنیم یا رئیس جمهور و نماینده مجلس و…بشویم؛ بلکه آمده ایم در این دنیا تا با خدا و اهل بیت (علیهم السلام) انس برقرار کنیم. پس به فکر خودتان باشید، ببینید جایگاه تان در آسمان کجاست؟
قشنگ ترین غصه، چه غصه ای است!
اگر قرار است برای چیزی غصه بخورید، باید برای رسیدن به خانواده آسمانی غصه بخورید و دغدغه داشته باشید،. بدانید که اگر کسی برای جنبه های پایینی و دنیا غصه بخورد جهنمی می شود. قدر خودتان را بدانید که غصه هایتان را انتخاب کنید. ببینید برای چه چیزی غصه می خورید؟ غصه ای بخورید که شما را نورانی کند نه غصه ای که شما را جهنمی می کند! غصه های جهنمی انسان را تاریک می کند.
غصه از کلمه غم می آید و غم را به ابر می گویند که تو را دلگیر و ابری می کند و دلت ابری می شود و این غم و غصهتو را به گریه کردن و قرص خوردن می برد. چون به خاطر مسائل گیاهی یا جمادی یا حیوانی غم دارید و غصه می خورید و این نگرانی ها موجب کوچکی و حقارت انسان می شود.
بدانید که مادرمان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میتواند واسطه ارتباط ما با فرشتهها شود. ببینید ما چه مادری داریم که قدرش را نمیدانیم و از آن استفاده نمیکنیم؟
حضرت زهرا (سلام الله علیها) مقام عرشی دارد. اگر می خواهید به عرش برسید باید از طریق ایشان بروید.
چرا به فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) محدثه می گویند؟
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «کانت محدثه و لم تکن نبیه إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِیهَا كَمَا تُنَادِی مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ= فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود. ولی پیامبر نبود. او را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل مىشدند و با او همان گونه که با مریم دختر عمران گفتگو داشتند».
محدث کسی است که به او الهام میشود؛ آن کسی که از عالم اخبار را دریافت می کند و دائما با غیب با او در ارتباط بوده و بدون آنکه به مقام نبوت رسیده باشد ملائکه با او سخن گویند.
در زیارت نامه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میخوانیم: «السَّلامُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ= سلام بر تو اى هم سخن با ملائكه و بسیار دانا». این حکایت از آن دارد که حضرت زهرا همیشه مورد خطاب ملائکه بوده.
یکی از نقشهائی که حضرت صدیقه طاهره داشتند و زنهای ما هم باید از این نقش خوب استفاده کنند، حضور اجتماعی ایشان است. بخصوص در برطرف کردن موانع ظهور. البته با حفظ شئونات اسلامی. امام خمینی (ره) در این رابطه فرمودند: «نقش خانم ها اگر بیشتر از آقایان نباشد، کمتر از آنها هم نیست». یا در جائی دیگر فرمودند: «مرد از دامن زن به معراج می رود».
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) همیشه مرجع علمی زمانه خود بودند. خانمهای زیادی میآمدند و سوالات دینی و علمی شان را از حضرت می پرسیدند.
امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرمودند: حضرت فاطمه به زن مؤمنی كه با زن معاندی درگیر بودند، راه حجت را گشود و او بر زن معاند مسلط شد و او خوشحال شد. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمود: «ان فرح الملائكة باستظهارك علیها اشد من فرحك و ان حزن الشیطان و مردته بحزنها اشد من حزنها= خوشنودی ملائكه از این پیروزی تو بیشتر از خوشنودی توست و اندوه شیطان بر شكست او بیش از اندوه اوست».
کسی میتواند خبر از این واقعیتها (خوشحالی و ناراحتی) بدهد که اشراف بر فرشتگان و شیاطین داشته باشد. پس اگر می خواهید با فرشتگان ارتباط بگیرید، باید به خانه این مادر رفت و آمد داشته باشید. حتی اگر میخواهید ازحملات شیطان در امان بمانید، در خانه مادر باشید تا بفهمید شیطان حمله می کند.
اگر ما بتوانیم با حضرت زهرا انس بگیریم، راه عالم فرشتگان به قلب ما باز می شود؛ حمله های شیطان را درک میکنیم و می فهمیم که چگونه باید به آنها پاسخ بدهیم؛ میفهمیم که شیطان چه افکاری را به ما تحمیل می کند. اما هر چه از این مادر دور هستیم و انس کمتری می گیریم، به احساس پوچی و منفی نگری بیشتری می افتیم./منتظران منجی
ادامه دارد…