احكام قسم خوردن
قسم یعنی انسان به اسم خدا یا صفات مختص به آن، مانند “مقلب القلوب و الابصار” یا صفاتی که غالباً برای او به کار میرود و استعمالش ظهور در خدای متعال دارد (نه دیگران)، مانند خالق، رازق و رحیم، به هر زبانی که باشد، قسم بخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند.

احكام قسم خوردن
فهرست این نوشتار:
احكام قسم خوردن
احکام قسم خوردن
[مخالفت با قسم و کفاره]
مسأله 2670 اگر قسم بخورد که کاری را انجام دهد یا ترک کند، مثلًا قسم بخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند (1) چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفّاره بدهد (2) یعنی یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند (3) و اگر اینها را نتواند باید سه روز، روزه بگیرد (4) .
(1) (بهجت): انسان میتواند با قسم خوردن، انجام کاری را که مطلوب شارع است و یا ترک کاری را که نهی شده است، بر خود واجب کند. اگر قسم بخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند، مثلًا قسم بخورد که روزه بگیرد، یا سیگار نکشد.. (2) (سیستانی)، (زنجانی): گناه کرده است، و باید کفّاره بدهد.. (3) (گلپایگانی)، (صافی): یک بنده آزاد کند، یا ده مسکین را اطعام کند یا ده فقیر را بپوشاند..
(4) (خوئی)، (گلپایگانی)، (صافی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی): و باید روزه پی در پی باشد.
(مکارم): مسأله هر گاه عمداً با قسم خود مخالفت کند باید کفّاره دهد؛ ده فقیر را سیر کند، یا بر آنها لباس بپوشاند، یا یک بنده را آزاد نماید و اگر توانایی بر اینها نداشته باشد باید سه روز روزه بگیرد.
(فاضل): مسأله قسم دو نوع است: الف: قسم برای انجام یا ترک کاری در آینده. ب: قسم برای اثبات یا نفی چیزی. الف: اگر قسم بخورد که کاری را انجام دهد یا ترک کند مثلًا قسم بخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند، چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفّاره بدهد، یعنی یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند باید سه روز پی در پی، روزه بگیرد. ب: کسی که برای اثبات یا نفی چیزی قسم میخورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ میباشد ولی کفاره قسم را ندارد. ولی اگر برای اینکه خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب میشود امّا اگر بتواند توریه کند یعنی: موقع قسم خوردن طوری نیّت کند که دروغ نشود بنا بر احتیاط واجب باید توریه نماید؛ مثلًا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، ولی بگوید او را ندیدهام به این قصد که از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
[شرایط قسم]
مسأله 2671 قسم چند شرط دارد (1):
اوّل: کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد (و اگر میخواهد راجع به مال خودش قسم بخورد باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد (2) و حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد) و از روی قصد و اختیار قسم بخورد (3)، پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست (4) و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد (5) قسم بخورد (6)
دوم: کاری را که قسم میخورد انجام دهد (7) باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب و مستحب ّ نباشد (8) و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بجا آورد (9)، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد (10).
سوم: به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود مانند «خدا» و «اللّه» (11) و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حق ّ در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است (12). بلکه اگر به لفظی قسم بخورد که بدون قرینه، خدا به نظر نمیآید ولی او قصد خدا را کند بنا بر احتیاط باید به آن قسم عمل نماید.
چهارم: قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست (13) ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است (14).
پنجم: عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود یا برایش مشقّت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجز شده به هم میخورد (15).
(1) (مکارم): هرگاه کسی با شرایط ذیل قسم یاد کند باید به قسم خود عمل نماید وگرنه کفّاره دارد:.. (2) (مکارم): باید سفیه نباشد.. (3) (اراکی)، (گلپایگانی)، (صافی)، (بهجت)، (سیستانی): کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد..
(خوئی)، (تبریزی): کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد قسم بخورد.. (4) (مکارم): قسم خوردن بچه و دیوانه.. (5) (گلپایگانی)، (صافی): بی اختیار..
(سیستانی): بی قصد یا بی اختیار.. (6) (زنجانی): اوّل: کسی که قسم میخورد باید ممیّز و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن غیر ممیّز و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست ولی اگر کسی که مجبورش کردهاند بعداً قسمی را که خورده اجازه دهد، صحیح خواهد شد، و نیز اگر در حال عصبانی بودن بی قصد یا بی اختیار قسم بخورد صحیح نیست، و قسم بچه ممیّز بدون اذن یا اجازه ولی ّ صحیح نیست. (7) (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): کاری را که برای ((خوئی): انجام) آن قسم میخورد..
(8) (بهجت): و قسم بر ترک امری که راجح است، هر چند دنیوی باشد، منعقد نمیشود و متعلق قسم با رجحان بطور قطع کفایت میکند ولی انعقاد قسم در امر متساوی الطرفین، یعنی مباح، مبنی بر احتیاط است. [پایان شرط دوم] (9) (سیستانی): یا ترک کند، چنانچه آن فعل یا ترک از نظر عقلا رجحان داشته باشد یا برای شخص او مصلحتی دنیوی داشته باشد، قسمش صحیح است. [پایان شرط دوم] (10) (خوئی)، (تبریزی): باید انجام آن بهتر از ترکش نباشد..
(زنجانی): دوم: کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید واجب یا مستحب ّ باشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحب ّ نباشد، بنا بر این اگر کاری انجام و ترک آن از هر جهتی یکسان باشد اگر ترک آن را قسم بخورد باید به قسم خود عمل نماید و اگر انجام آن را قسم بخورد لازم نیست انجام دهد.. (11) (مکارم): یا نامی که به غیر او نیز گفته میشود، ولی از قرائن معلوم است که مقصودش خداست، بلکه اگر به نامهایی قسم یاد کند که بدون قرینه، خدا به نظر نمیآید ولی او قصد خدا را کند، بنا بر احتیاط واجب باید به آن قسم عمل کند. [پایان شرط سوم] (سیستانی): یا خدا را به صفات و افعالی یاد کند که مخصوص اوست مثلًا بگوید: قسم به آن کسی که آسمانها و زمین را آفرید، و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق ّ در نظر میآید مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است بلکه اگر به اسمی قسم بخورد که فقط در مقام قسم خوردن ذات حق ّ از آن به نظر میآید مثل سمیع و بصیر باز هم قسمش صحیح است. [پایان شرط سوم] (12) (گلپایگانی)، (بهجت): [پایان شرط سوم] (خوئی)، (تبریزی): بلکه احتیاط وجوبی در غیر این صورت نیز عمل به قسم است [پایان شرط سوم] (صافی): بلکه بنا بر احتیاط واجب در غیر این صورت هم به قسم عمل نماید [پایان شرط سوم] (زنجانی): و نیز اگر به قرینهای به خدای متعال قسم بخورد صحیح است و بنا بر احتیاط بی قرینه هم صحیح است. [پایان شرط سوم] (13) (مکارم): اگر در قلبش بگذراند کافی نیست و در کتابت و نوشتن، احتیاط، عمل به آن است.. (14) (سیستانی): چهارم: قسم را به زبان بیاورد، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است؛ و کسی که قادر بر تکلم نیست، اگر بنویسد و آن را در قلبش قصد کند کافی است، بلکه قادر بر تکلم نیز اگر بنویسد بنا بر احتیاط واجب باید به آن عمل کند..
(زنجانی): چهارم: قسم خوردن را به وسیلهای همچون گفتار یا نوشتار یا اشاره کردن انشاء کند، و ظاهراً لازم نیست قسم را به زبان آورد ولی نام خداوند را باید به زبان آورد و نوشتن آن یا اشاره به آن کفایت نمیکند، و آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد و به خداوند عالم اشاره کند صحیح است.. (15) (اراکی): و همچنین است حکم در مورد نذر و عهد.
(خوئی)، (تبریزی)، (زنجانی): پنجم: عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد، ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او بهم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر یا قسم یا عهد بقدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد.
(زنجانی): و اگر عمل کردن به نذر با ضرر یا حَرَج (یعنی مشقّت زیادی که معمولًا آن را تحمّل نمیکنند) همراه باشد، مانع از صحّت قسم نیست، آری گاه تحمّل ضرر یا حَرَج از نظر شرع ناپسند است که در این صورت قسم به علّت دارا نبودن شرط دوم صحیح نیست.
(گلپایگانی)، (صافی): پنجم: عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد، ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود، قسم او به هم میخورد و نیز اگر عمل کردن به قسم به قدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد و یا اینکه متعلق قسم در موقع عمل مرجوح یا حرام شود قسم به هم میخورد و همین طور است حکم در عهد و نذر.
(مکارم): پنجم: عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد، ممکن باشد ولی بعداً عاجز شود یا مشقّت شدید داشته باشد از همان وقت که چنین شده قسم او بهم میخورد.
(سیستانی): پنجم: عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد، و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن نباشد و بعداً ممکن شود، کافی است؛ و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او بهم میخورد، و همچنین است اگر بقدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد، و این عجز اگر به اختیار او باشد یا بدون اختیار، ولی او در تأخیر از زمان قدرت عذری نداشته باشد، گناه کرده و کفّاره واجب است.
(فاضل): مسأله الف: قسم کسی شرعاً اعتبار دارد که: 1 بالغ باشد. 2 عاقل باشد. 3 با اختیار و قصد باشد. 4 اگر نسبت به امور مالی قسم میخورد، سفیه و مفلس نباشد. بنا بر این قسم کودک یا دیوانه یا کسی که مجبور است قسم بخورد، یا از فرط عصبانیت نمیفهمد چه میگوید، اعتباری ندارد و همین طور قسم کسی که سفیه یا ورشکسته است و حاکم شرع او را از تصرّفات مالی منع کرده، اعتباری ندارد. ب: اگر قسم میخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند؛ 1 باید شرعاً بد نباشد. 2 باید شرعاً خوب باشد. 3 اگر قسم بخورد کار مباحی که شرعاً نه خوب است نه بد انجام دهد یا ترک کند، باید طبق قسم خود عمل کند و اگر قسم بخورد که کاری را که فعلًا خوب است انجام دهد ولی هنگام انجام آن کار، شرعاً از جهاتی بد شود قسم او به هم میخورد و لازم نیست آن را انجام دهد. ج: 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا اللّه. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولًا از آن صفت، خدای سبحان اراده میشود یا قرینهای به کار ببرد که مراد او را بفهماند، قسم صحیح است. 4 شخص لال، اگر با اشاره قسم بخورد، قسم او صحیح است، ولی کسی که میتواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدّسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمّه اطهار علیهم السلام احکام قسم را ندارد. د: قسم در صورتی صحیح است که انسان توانایی انجام آن را داشته باشد و اگر هنگام قسم خوردن بتواند آن کار را انجام دهد و هنگام عمل از انجام آن ناتوان شود یا برای او مشقّت داشته باشد، عمل به آن لازم نیست و قسم به هم میخورد. کاری را که عهد میکند که انجام دهد، نیز همین حکم را دارد، یعنی اگر هنگام عمل غیر مقدور شود، لازم نیست آن را انجام دهد.
[ جلوگیری پدر یا شوهر از قسم خوردن فرزند]
مسأله 2672 اگر پدر از قسم خوردن فرزند جلو گیری کند، یا شوهر از قسم خوردن زن جلوگیری نماید، قسم آنان صحیح نیست.
(گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر پدر آنچه را فرزند قسم خورده بجا بیاورد، بگوید بجا نیاورد و آنچه را قسم خورده بجا نیاورد بگوید بجا آور، قسم او بی اثر میشود.
(بهجت): مسأله اگر پدر، فرزند را از قسم خوردن نهی کند و یا شوهر همسرش را از قسم خوردن نهی نماید، قسم آنان صحیح نیست بلکه اگر پسر بدون اذن پدر و زن بدون اذن شوهر قسم بخورد، قسم آنان نیز منعقد نخواهد شد.
(زنجانی): مسأله قسم فرزند بدون اجازه پدر و قسم زن بدون اجازه شوهر صحیح نیست، بنا بر این اگر پدر یا شوهر از قسم خوردن، یا عمل به کاری که به آن قسم خورده میشود، قبل از قسم خوردن نهی کند، قسم صحیح نخواهد بود.
[فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد ]
مسأله 2673 اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد (1) قسم آنان بعید نیست صحیح نباشد (2) لکن نباید احتیاط را ترک کنند.
(1) (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (نوری): پدر و شوهر میتوانند قسم آنان را به هم بزنند، ((خوئی)، (تبریزی): بلکه ظاهر آن است که قسم آنان بدون اجازه پدر یا شوهر، منعقد نمیشود و همچنین است حکم کنیز و بنده نسبت به مولایشان).
(2) (اراکی): بقیّه مسأله ذکر نشده.
(مکارم): قسم آنان صحیح نمیباشد.
(بهجت): رجوع کنید به ذیل مسأله 2672 (گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد و شوهر کاری را که زن قسم خورده بجا نیاورد، بگوید بجا آور یا قسم خورده بجا آورد بگوید بجا نیاور، قسم زن بی اثر میشود.
(زنجانی): مسأله اگر فرزند با اجازه پدر یا زن با اجازه شوهر قسم بخورد، بعداً پدر یا شوهر نمیتواند قسم فرزند یا زن را به هم بزند.
مسأله اختصاصی
(بهجت): مسأله 2124 اگر انسان قسم بخورد که کار واجب یا مستحبّی را انجام دهد و یا معصیت یا مکروهی را ترک کند، باید به مفاد قسم عمل کند و مخالفت آن کفّاره دارد.
[از روی فراموشی یا ناچاری به قسم عمل نکند]
مسأله 2674 اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری (1) به قسم عمل نکند، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید (2). و قسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید و اللّه الآن مشغول نماز میشوم و بواسطه وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد.
(1) (خوئی)، (سیستانی): [و] یا غفلت.. (تبریزی): [و] یا ندانستن.. (2) (مکارم): اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد..
(بهجت): مسأله تخلّف از قسم در صورت اضطرار یا فراموشی کفّاره ندارد.
[انواع قسم]
مسأله 2675 کسی که قسم میخورد (1) اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ میباشد (2) ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را (3) از شرّ ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب میشود (4) و این جور قسم خوردن غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد.
(1) (خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی): که حرف من راست است..
(2) (سیستانی): اگر دروغ باشد حرام است بلکه قسم دروغی که در مقابل فصل منازعات خورده میشود، از گناهان بزرگ میباشد..
(3) (زنجانی): مسلمان یا غیر مسلمان را (که اموال وی احترام دارد)..
(4) (اراکی): امّا اگر بتواند توریه کند، یعنی موقع قسم خوردن، طوری نیّت کند که دروغ نشود بنا بر احتیاط واجب باید توریه کند، مثلًا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، احتیاط آن است که بگوید: او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام. و این جور قسم خوردن غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد.
(گلپایگانی)، (خوئی)، (تبریزی)، (صافی): امّا اگر بتواند توریه کند، یعنی موقع قسم خوردن طوری نیّت کند که دروغ نشود ((گلپایگانی)، (صافی): بنا بر احتیاط واجب باید (خوئی)، (تبریزی): بهتر این است که) توریه نماید مثلًا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیّت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، بگوید او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
(زنجانی): امّا اگر بتواند توریه کند یعنی موقع قسم خوردن طوری نیّت کند که دروغ نشود، بنا بر احتیاط مستحب ّ توریه نماید، مثلًا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیّت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، احتیاط مستحب ّ آن است که بگوید او را ندیدهام و قصد کند که مثلًا از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
(سیستانی): امّا اگر بتواند توریه کند و توجّه به آن هم داشته باشد احتیاط واجب این است که توریه کند (یعنی معنایی را اراده کند که بر خلاف ظاهر لفظ است و نشانهای برای مقصود خود اقامه ننماید) مثلًا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را دیدهای؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، بگوید او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
(فاضل): رجوع کنید به ذیل مسأله 2670 (مکارم): مسأله کسانی که برای اثبات مطلبی قسم میخورند، اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد، حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شرّ ظالمی قسم دروغ بخورد، اشکال ندارد، بلکه گاه واجب میشود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است، غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
(بهجت): مسأله اگر انسان بدون اینکه تصمیم قلبی بر انجام یا ترک کاری داشته باشد قسم بخورد، مثلًا در مکالمات روزمرّه بگوید: به خدا چنین شد یا چنین نشد اینگونه قسم موجب کفّاره نیست ولی اگر راست باشد مکروه است، و اگر دروغ باشد گناه است. اگر برای از بین بردن حق ّ مسلمانی، قسم بخورد حرام است. و اگر برای اینکه خودش یا مسلمان دیگری را از شرّ ظالمی نجات دهد قسم دروغ بخورد اشکالی ندارد، بلکه گاهی واجب میشود.
- توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، بهجت،فاضل، اراکی، خویی، گلپایگانی، تبریزی.

قسم
تعریف: یعنی انسان به اسم خدا یا صفات مختص به آن، مانند “مقلب القلوب و الابصار” یا صفاتی که غالباً برای او به کار میرود و استعمالش ظهور در خدای متعال دارد (نه دیگران)، مانند خالق، رازق و رحیم، به هر زبانی که باشد، قسم بخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند.
نکته
اگر لفظ استعمال شده ظهور در حق تعالی ندارد، اما شخص، منظورش ذات باری تعالی بوده، بنابر احتیاط واجب احکام قسم را دارد.
مسئله
اگر قسم به غیر خداوند باشد، مانند اینکه قسم به پیامبر اکرم (ص)یا ائمه معصومین (ع)یا به قرآن کریم و امثال آن باشد،قسم محقق نمیشود.
شرایط انعقاد قسم:
۱. صیغه قسم که در بالا شرائط آن بیان شد.
۲. مقسمعلیه چیزیکه بر آن قسم خورده شده است.] در صورتی که قسم به انجام آن باشد، باید عمل واجب یا مستحب یا مباح باشد؛ چه رجحان در این عمل مباح باشد و چه نباشد و در صورتیکه قسم به ترک آن است، عمل حرام یا مکروه یا مباح باشد. بنابراین در قسم، مقسمعلیه نباید امر مرجوحی باشد.
مسئله
در صورتی که مقسمعلیه هنگام قسم امر راجحی باشد و بعد از آن مرجوح شود، قسم باطل میشود؛ هرچند دوباره بعد از انحلال قسم دارای رجحان شود.
۳. مقسمعلیه مقدور باشد و مشقت فراوان یا ضرر قابل ملاحظه نداشته باشد.
۴. کسی که قسم میخورد، باید بالغ، عاقل، بااختیار و قصد باشد و نسبت به مقسمعلیه محجور نباشد.
۵. اذن پدر در مورد قسم فرزند، و اذن شوهر در مورد قسم زن، لازم است.
شکستن قسم
هر آنچه در بخش شکستن نذر بیان شد، در قسم نیز جاری است.
[کفاره شکستن نذر اگر کسی حنث نذر کند، باید یا ده فقیر را اطعام کند یا آنان را لباس پوشاند و در صورتیکه مقدور نباشد، سه روز پیاپی روزه بگیرد.]
کفاره شکستن قسم
حکم تخلف از قسم و عجز از آوردن آن، مانند نذر است.[اگر ناذر، از انجام منذور (چه نذر مطلق و چه نذر مقید به زمان) عاجز شود، نذر منحل میشود و چیزی بر عهده ناذر نیست؛ مگر در مورد نذر روزه که در صورت عجز، باید در ازای هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.] رساله آموزشي.
قسم خوردن به غیر خداوند
سؤال۳: آیا قسم خوردن به قرآن یا امام حسین یا حضرت عباس(علیهم السلام) حکم قسم به الله را دارد؟
جواب: قسم به غیر اسماء خداوند تبارک و تعالی، قسم شرعی محسوب نمی شود و الزام آور نیست و تخلف از آن کفاره ندارد، ولی در هر صورت اگر قسم دروغ بخورد، حرام است.
منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای.

شرایط قسم خوردن (مسئله 2300)
مسأله 2300ـ هرگاه کسى با شرایط زیر قسم یاد کند باید به قسم خود عمل نماید و گرنه کفّاره دارد:
1ـ کسى که قسم یاد مى کند باید بالغ و عاقل باشد و اگر درباره مال خود قسم مى خورد باید سفیه نباشد، همچنین حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد و از روى قصد و اختیار قسم بخورد، بنابراین قسم خوردن بچّه و دیوانه و کسى که مجبورش کرده اند درست نیست، همچنین اگر در حال عصبانى بودن بدون اراده و قصد قسم بخورد. 2ـ کارى را که براى انجام آن قسم مى خورد باید حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم بر ترک آن مى خورد واجب و مستحب نباشد و اگر براى انجام کار مباحى قسم مى خورد باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، همچنین اگر قسم براى ترک کار مباحى مى خورد باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. 3ـ به یکى از نامهاى خداوند قسم یاد کند خواه نامى باشد که به غیر ذات مقدّس او گفته نمى شود، مانند «خدا» و «اللّه» یا نامى که به غیر او نیز گفته مى شود، ولى از قرائن معلوم است که مقصودش خداست، بلکه اگر به نامهایى قسم یاد کند که بدون قرینه خدا به نظر نمى آید ولى او قصد خدا را کند بنابر احتیاط واجب باید به آن قسم عمل کند. 4ـ قسم را باید به زبان بیاورد، بنابراین اگر در قلبش بگذراند کافى نیست و در کتابت و نوشتن احتیاط، عمل به آن است، ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. 5ـ عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر موقعى که قسم مى خورد ممکن باشد ولى بعداً عاجز شود یا مشقّت شدید داشته باشد از همان وقت که چنین شده قسم او به هم مى خورد.
احکام قسم خوردن (مسئله 2301 تا 2304)
مسأله 2301ـ هرگاه پدر از قسم خوردن فرزند (در هر سن و سالی که باشد) جلوگیرى کند، یا شوهر از قسم خوردن زن مانع شود قسم آنان صحیح نیست، حتّى اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم یاد کند قسم آنان صحیح نمى باشد.
مسأله 2302ـ هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت کند باید کفّاره دهد، ده فقیر را سیر کند، یا بر آنها لباس بپوشاند، یا یک بنده را آزاد نماید (و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوعیّت ندارد میان دو چیز دیگر مخیّر است) و اگر توانایى بر اینها نداشته باشد باید سه روز روزه بگیرد.
مسأله 2303ـ اگر از روى فراموشى یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد و قسمى که آدم وسواسى مى خورد مثل این که مى گوید و اللّه الآن مشغول نماز مى شوم، ولى وسواس مانع مى گردد اگر وسواس او طورى باشد که بى اختیار به قسم خود عمل نکند کفّاره ندارد.
مسأله 2304ـ کسانى که براى اثبات مطلبى قسم مى خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولى اگر مجبور شود که براى نجات خود یا مسلمانان دیگرى از شرّ ظالمى قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب مى شود و این نوع قسم خوردن که براى اثبات مطلبى است غیر از قسمى است که در مسائل پیش گفته شد که براى انجام کار یا ترک کارى بود.رساله توضیح المسائل
سؤال 1256 ـ اگر کسى قسم بخورد که به مسجد نرود، آیا عمل کردن به این قسم لازم است و شکستن آن کفّاره دارد؟
جواب: عمل کردن به این قسم لازم نیست و شکستن آن کفّاره ندارد.
سؤال 1257 ـ فردى زنى را به عقد موقّت خود درمى آورد، زن مى گوید: «چون احتمال دارد حامله شوم، اجازه دخول نمى دهم» مرد قسم مى خورد در صورتى که حامله شد او را به عقد دائم خویش دربیاورد. آیا این قسم واجب الوفاست؟
جواب: چنانچه به نام خدا قسم یاد کرده، عمل به این قسم واجب است.
سؤال 1258 ـ لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) کفّاره قسم چه مى باشد؟
جواب: هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت کند، باید کفّاره بدهد; یعنى ده فقیر را سیر کند، یا بر آنها لباس بپوشاند، و اگر توانایى بر اینها نداشته باشد، باید سه روز روزه بگیرد.
ب) اگر با زبان به یکى از سه واژه «و اللّه، باللّه، تاللّه» قسم یاد کرد که فلان کار را انجام ندهد (البتّه نزد خودش، یعنى پیش خود قسم یاد کرد که فلان کار را نمى کنم) آیا عمل بر این قسم لازم است؟
جواب: اگر با زبان سوگند بخورد، کارى را انجام ندهد عمل به آن واجب است; مشروط بر این که کارى باشد که شرعاً واجب یا مستحب نباشد.
ج) آیا مى تواند قسم را از گردن خود ساقط کند؟ اگر مى تواند، چگونه؟
جواب: در صورتى که قسم با شرایطش انجام شود، ساقط کردنش ممکن نیست.
مقدار کفاره ترک قسم
پرسش : اگر کسی که قسم شرعی خورده با آن مخالفت کند و از بجا آوردن مورد قسم خودداری کند آیا باید کفاره بدهد؟
پاسخ : هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت کند باید کفّاره دهد، ده فقیر را سیر کند، یا بر آنها لباس بپوشاند، یا یک بنده را آزاد نماید (و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوعیت ندارد میان دو چیز دیگر مخیر است) و اگر توانایى بر اینها نداشته باشد باید سه روز روزه بگیرد. (احتیاط مستحب آن است که این سه روز پشت سر هم باشد.)
عدم دسترسی به فقیر برای پرداخت کفاره قسم
پرسش : اگر فردی کفاره قسم بر عهده داشته باشد و توان مالی اطعام ده نفر را نیز داشته باشد ولی دسترسی به ده نفر فقیر مقدور نشود، می تواند ده مد طعام به یک فقیر بدهد یا تبدیل به سه روز روزه می شود؟
پاسخ : احتیاط جمع بین هر دو است ولی مراکزی هستند که فقرای زیادی تحت پوشش دارند و با رعایت شرایط شرعی کفاره قبول می کنند که می تواند کفاره را به آنها بپردازد.
قسم خوردن در حدود و تعزیرات، قصاص و دیات
پرسش :با توجّه به قاعده ى «البیّنة على المدّعى و الیمین على من انکر» و با عنایت به حدیث شریف «لایمین فى حدّ» بفرمایید:
الف) در صورت فقدان بیّنه و اقرار در دعاوى کیفرى، آیا شاکى مى تواند از متّهم تقاضاى قسم نماید؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، در صورت نکول متّهم و ردّ قسم به شاکى، آیا با قسم شاکى مى توان نامبرده را به مجازات مقرّر محکوم نمود؟ج) چنانچه متّهم عمل ارتکابى را انکار نماید، و بگوید: «اگر شاکى قسم یاد کند مسؤولیّت آن را مى پذیرم» آیا به استناد حلف شاکى مى توان متّهم را به مجازات جرم ارتکابى محکوم نمود؟د) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در جرائمى مانند سرقت ـ که داراى جنبه حقّ اللّهى و حق النّاسى هر دو مى باشد ـ از جهت اثبات جنبه مالى و کیفرى تفاوتى وجود دارد؟هــ) در فرض فوق آیا بین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تفاوتى هست؟
پاسخ :الف) در حدود و تعزیرات، همان گونه که در روایت بالا آمده، مطلقاً قسم نیست; ولى در قصاص و دیه قسم راه دارد.
ب) آرى احکام ردّ قسم در قصاص و دیات نیز جارى است.
ج) منکر باید قسم یاد کند. و اگر حاضر به قسم نشد و قسم را به شاکى ردّ کرد، و شاکى قسم خورد ادّعاى شاکى ثابت مى شود. (این در قصاص و دیات است، نه حدود و تعزیرات.)
د) نسبت به مسایل مالى احکام یمین مردوده جارى است، ولى در حدّ یمین راه ندارد، بلکه باید از طریق بیّنه یا اقرار ثابت شود.
ه) از جواب بالا معلوم شد.
قسم خوردن صغیر
پرسش :چنانچه برای دفاع از حق لازم شود که صغیر قسم بخورد، آیا می توان از صغیر درخواست قسم خوردن کرد و آیا قسم خوردن صغیر صحیح است و یا نه؟پاسخ :یکی از شرایط شخصی که قسم می خورد، بلوغ می باشد بنابر این صغیر نمی تواند قسم یاد نماید، البته ولی و قیم او برای دفاع از او می توانند قسم یاد نمایند.
لزوم اذن و رضایت ولی به قسم خوردن فرزند
پرسش :اگر پدر مانع قسم خوردن فرزند بشود و یا اینکه بدون اجازه پدرش قسمی بخورد، تکلیف چیست؟پاسخ :هرگاه پدر از قسم خوردن فرزند (در هر سن و سالی که باشد) جلوگیرى کند، حتّى اگر فرزند بدون اجازه پدر قسم یاد کند قسم آنان صحیح نمى باشد.
قسم خوردن مدعیان قتل بدون علم
پرسش :دو پسر بچه 12 ساله که هم کلاس بوده اند قبل از رسیدن وقت مدرسه به طرف رودخانه مى روند و یکى از آنها در رودخانه غرق مى شود. اولیاى طفل غرق شده ادّعا دارند که همراه وى او را به رودخانه هُل داده و او افتاده و غرق شده است. ولى متّهم منکر قضیّه است و بیّنه نیز اقامه نشده و حتّى از اطفال هم سن و سال نیز کسى به عنوان مطّلع وجود ندارد. حال با توجّه به مراتب فوق چنانچه قضیّه به قسم منجر شود، قسم متوجّه چه کسى مى باشد و آیا مسأله راه حلّ دیگرى دارد؟
پاسخ :باتوجّه به این که درفرض مساله کسى در آن جا حاضر نبوده و در قسمهاى قسامه، علم لازم است و قسم خوردن مدّعى یا مدّعیان موضوعیّت ندارد چون دلیلى بر اثبات جرم نیست، متّهم تبریه مى شود و احتیاط این است که کودک قسم یاد کند.
استفتائات آيت الله مكارم شيرازي.

پرسش: اگر به ائمه اطهار علیهم السلام قسم بخوریم و آن قسم را بشکنیم حکمش چیست؟
۲پرسش: بنده دو بار در مورد دو موضوع مختلف قسم به مقدسات (قرآن و خدا و غیره) خورده ام ولی به علت شدت شهوت آنها را شکستم می خواستم بدانم که حکم مسئله من چیست؟
۳پرسش: کفاره ۳ بار قسم خوردن قران به دروغ چیست و باید به چه کسی داده شود ؟
۴پرسش: آیا می توان کفاره عهد و قسم و یمین و نذر را بغیر مساکین داد ؟
۵پرسش: اگر کسی قسم خود را بشکند و قول دهد که تکرار نشود آیا آن در حکم عهد است ؟
۶پرسش: یکی از آشنایان یک بار به خدا و کعبه قسم خورده که به خانه فرزندش نرود (به دلیل ناراحتی از فرزند و عصبانیت). اکنون پس ازگذشت مدّتی که اختلاف حل شده ایشان قصد دارد قسم خود را بشکند و به خانه فرزندش برود. آیا این کار کفاره دارد؟ جریمه شکستن قسم در این حالت چیست؟ اگر باید کفاره بدهد یا اطعام نماید یا غیره، آیا میتواند بعداً این کار را انجام دهد یا اینکه لازم است قبل از رفتن به منزل فرزندش انجام دهد؟
احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردناحكام قسم خوردناحكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن احكام قسم خوردن
سلام
و ایا اگر قسم به صورت کلی باشد با هر بار شکستن یک کفاره دارد یا یک بار برای همیشه؟
سلام علیکم
با یک مثال توضیح بدهیم: شخصی نذر کرده هر پنجشنبه روزه بگیرد. در صورتی که یک پنجشنبه را روزه نگیرد:
الف) اگر هنگام نذر، منظورش تمام پنجشنبهها به عنوان مجموعه واحد بوده، به این معنا که اگر حتی یک پنجشنبه هم روزه نگیرد، مطلوب تأمین نشده است در این صورت به خاطر یک بار تخلف، نذر منحل شده و کفاره بر او واجب میشود و هفتههای بعد، دیگر روزه واجب نیست.
ب) هر پنجشنبه جداگانه مد نظر است در این صورت در ازای هر پنجشنبهای که عمداً روزه نگیرد، یک کفاره واجب است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام. حکم قول عهد با خدا یا نذر و قسم برای بعضی موضوعات روزمره مثلا این که اول اون کتاب درسی رو بخونم یعد این یکی یا اینکه برنامه ریزی درسی نکنم و غیره حتی اگه از وسواس نباشه که قول دادم ولی بعدا پشیمون بشم و بخوام بشکنمش چیست؟ و ایا کفاره دارد؟ و اگه هم از روی وسواس باشه حکمش چیه؟
سلام علیکم
اگر شرایط نذر محقق شده باشد کفاره واجب است.
وفقکم الله لکل الخیر
دختر عمه م ی موضوعی درباره شوهرم بهم گفت و منم قسم داد ک ب جون مادرم ک ب شوهرم نگم. منم قسم جون مادرم و خوردم. الان ولی توی مشقت هستم و اگ ب شوهرم نگم زندگیم میپاشه چون دیگه سرد شدم ازش ولی نمیتونم بگم چرا. اگ قسمم و بشکنم و بهش بگم ممکنه برای مادرم اتفاقی بیفته؟ باید کفاره بدم؟
سلام علیکم
بحث قسم نیست، اگر کسی شما را امین دانسته و مطلبی را به شما گفته است در امانت خیانت نکنید؛ آثار وضعی بدی برای شما دارد.
درباره گفتن یا نگفتن مسائل فرق می کند، چه بسا نباید همسر شما بداند و آینده زندگی شما را در خطر بیندازد. باید با یک مشاور هم از نزدیک صحبت کنید و می توانید با دفتر مرجعتان نیز تماس حاصل کنید.
وفقکم الله لکل الخیر