ابعاد شکل‌گیری فتنه بزرگ و موج سوم براندازی

 

نوشتار حاضر گفت و گوی  دکتر سید عبدالله متولیان پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه با روزنامه رسالت است که  ابعاد  پیچیده فتنه را در سال ۷۸ و ۸۸ تشریح می کند. این کارشناس از باب آینده پژوهشی  پیش‌بینی می کنند که فتنه جدیدی در راه است و فتنه‌گران در حال باز تولید فتنه ای هستند که ابعاد گسترده ای دارد.

چکیده
سابقه تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به شیوه  جنگ نرم ، از سوی شیطان بزرگ و با همکاری هم پیمانان آمریکا به ویژه دولت های اروپایی ، به سال های پایانی جنگ تحمیلی باز می گردد. مراکز تحقیقاتی آمریکایی با بررسی نوار پیروزی های پی در پی رزمندگان شجاع ایران ، ضمن تجزیه و تحلیل ویژگی های اختصاصی رزمندگان شیعه ایرانی به عنوان عوامل اصلی پیروزی ، به بزرگ ترین اشتباه استراتژیک غرب در انتخاب منطقه  نبرد پی برده و به این نتیجه رسیدند که علاوه بر سه بعد و ویژگی منحصر به فرد شیعیان شامل: 1– امید به مهدویت و آینده  روشن و تسخیر ناپذیری

2–عشق به امام حسین و آرزوی شهادت  عاشورایی و فنا ناپذیری

3–تقلید وولایت پذیری و تأثیر ناپذیری از دشمن ، مهم ترین علت پیروزی ایران ، انتخاب کشور عراق برای نبرد با ایران بوده است که کربلا به عنوان قبله  قلبی شیعه در آن جا قرار دارد.
جمع بندی حاصله ، شیطان بزرگ را به فکر تغییر در مدل براندازی ایران انداخته و حاصل تحقیقات مراکز مطالعاتی آمریکایی بر روی ایران منتج به تدوین پروژه  براندازی نرم ،متأثر از مدل های براندازی در شوروی سابق ، نیکاراگوئه ،اوکراین ، گرجستان ، لهستان و… با عنوان “پروژه  2020” گردید که در سه مقطع 10 ساله و جمعاً 30 ساله طراحی شده و تا کنون دو مرحله از این پروژه با ناکامی غرب و فتنه گران داخلی مواجه شده است.
گفتگو با دکتر متولیان را درباب موج سوم براندازی نرم در لابه لای سئوالات زیر پی می گیریم:

رسالت :با توجه به مصاحبه سال قبل با عنوان “آیا فتنه ای دیگر در راه است؟” مناسب است که به منظور آماده شدن ذهن خوانندگان مرور اجمالی و مختصری از گفتگوی پیشین ارائه فرمایید.
متولیان :بر اساس نتایج تحقیقات میدانی یک تیم زبده متشکل از پاتریک کلاوسون ، فرانسیس فوکویاما ، کنت تیمرمن ، ساموئل هانتینگتون و… تجزیه و تحلیل و بررسی های صورت گرفته در مراکز پژوهشی و تحقیقاتی ،که منجر به تدوین دکترین جدید آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق “جنگ نرم” شد؛ پروژه 30 ساله ای را با عنوان “پروژه  2020 ” تهیه و در قالب سه مقطع 10 ساله برای سال های 78 و 88 و 98 در دستور کار خود قرار دادند.

این پروژه  30 ساله بر ریل گذاری در حوزه های سیاسی امنیتی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی تاکید دارد. در هر کشوری وقتی نظام سیاسی تغییر می کند که چهار نظام مشتمل بر : 1– نظام سیاسی  2– نظام اقتصادی  3– نظام فرهنگی  4– نظام اجتماعی با هم سقوط نموده و دگرگون شود و بر این اساس استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ (با توجه به تأثیر قطعی انقلاب اسلامی بر شکل و ساختار آینده  سیاسی جامعه  جهانی) با هدف پیشگیری از سقوط امپراتوری قانون مند شده  سلطه ، در پروژه  2020 برای نابود کردن این 4 نظام برنامه ریزی نموده است.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در آذر ماه سال 68 (حدود 6 ماه بعد از قبول مسئولیت ولایت امری مسلمین) پرده از این پروژه برداشته و فرمودند: “این ها راجع به اسلام ، کارشناس و متفکر دارند که می نشینند و در باره  ملت ها و اندیشه ها و روحیات و مذاهب گوناگون پرونده هایی درست می کنند و در مراکز فرهنگی و تحقیقاتی و جاسوسی خود ، تمام آن پرونده های آرشیو شده را دوباره مطرح می کنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام می دهند ؛ این که می شنویم که در اسرائیل سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار می شود ، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا سمینارها و جلسات تحقیقاتی ، توسط دنیای غرب و استکبار تشکیل می شود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح می گردد.

 

استکبار همه  وجودش را در جهت اداره  مطلوب خودش به کار می گیرد و کاملاً با فکر حرکت می کند و جریانات جهانی را هدایت می نماید تا محفوظ بماند چون می داند که اگر فکر و پیش بینی و آینده نگری نکرده و اگر آمار نداشته باشد ، ضربه خواهد خورد. عالی ترین و متمایز ترین دستگاههای فکری در اختیار استکبار است ، این ها از 15 یا 20 سال قبل برای مسائل بلند مدت سرمایه داری ، فکر و طراحی می کنند و نقشه می ریزند تا در آینده ، دقیقاً بیست سال دیگر از آن جواب بگیرند.”

 

تأسف بار این جاست که علیرغم گذشت بیش از دو دهه از پروژه  2020 و با توجه به این که شاهد دو مرحله از آن پروژه ، در سال های 78 و 88  بوده ایم ، هنوز بسیاری از نخبگان و خواص که وظیفه شناخت و مقابله  با آن را دارند ، از این پروژه  بسیار خطرناک بی اطلاع بوده و تأسف بارتر این که بسیاری از دست اندر کاران در حوزه سیاست و برخی جناح ها و احزاب سیاسی به این پروژه اعتقاد و باور ندارند و مصیبت و بلا از آن هم بالاتر ، که برخی از سیاسیون و احزاب سیاسی خواسته یا ناخواسته در چنبره  این پروژه ، گرفتار شده و متأسفانه به جای توبه و عذر خواهی از پیشگاه خداوند و مردم و تلاش برای جبران گذشته  ننگین خود ، کماکان بر حفظ ارتباط با براندازان خارجی تاکید ورزیده و خود را برای انجام وظایف محوله در مرحله  بعدی براندازی آماده می کنند.

رسالت :با توجه به این که تمامی طرح های براندازی در کشورهای مختلف  در همان مرحله نخستین به پیروزی رسیده ، جنابعالی علت اصلی شکست پروژه   براندازی در ایران را در سال های 78 و 88 چگونه ارزیابی می کنید؟
متولیان :تجربه براندازی مخملین و انقلاب های رنگین به سبک غرب ، که در کشورهای  نیکاراگوئه ، شوروی سابق ، اوکراین ، گرجستان ، لهستان ، و… در همان مرحله  نخستین به ثمر نشسته و نظام سیاسی کشور های هدف مطابق با مدل طراحی شده ، به صورت بنیادین تغییر یافت و دیگر نیازی به انجام مراحل بعدی نبوده در مورد ایران به دلایل متعدد از جمله موارد زیر در مراحل اول و دوم طرح براندازی جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه شد:
1 – پیشینه  فرهنگی ایران زمین و بد بینی مفرط ایرانیان به غرب
2 – عامل مذهبی و مشخصاً اعتقاد به مهدویت و عاشورا و کربلا
3 –قدرت ولایت و رهبری نظام
4 – باورها و اعتقاد قلبی مردم به نظام و ولایت فقیه
5 – قدرت روحانیت و بسیج در بیدار سازی مردم و خنثی کردن توطئه ها
6 –خاطرات تلخ مردم از دخالت های آشکار و پنهان غرب در امور داخلی ایران و….

رسالت :به طور کلی مرحله  سوم براندازی را چگونه می بینید؟
متولیان :هم اینک قرائن وشواهد بسیاری بر تلاش دشمنان بیرونی با استفاده از عوامل و منابع داخلی خود ، برای انجام مرحله سوم فتنه  براندازی نظام با بهره گیری از تجربه  مراحل قبلی و به صورت فتنه ای مرکب دلالت می کند.
این شواهد و قرائن نشان می دهد ، فتنه جویان و افراطیون اصلاح طلب با حمایت سرویس های جاسوسی خارجی در صدد تحمیل فتنه ای پیچیده ، چند لایه و مرکب بوده و این بار به عکس دو مرحله قبلی که بر ترویج خشونت و اغتشاش و بحران های اجتماعی استوار بود ، خود را برای براندازی قانونی از طریق واداشتن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به قبول اعمال تغییرات در متن قانون اساسی آماده می کنند.

در فتنه های پیشین از اراذل و اوباش در کف خیابان ها استفاده شد و به پاره کردن عکس حضرت امام خمینی سلام الله علیه و جسارت به مقدسات دینی و حتی دستگاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کشیده شد  ، اما دشمن در فتنه  88 نقاط ضعف خود را شناخته و فهمیده که وقتی به حضرت امام ره جسارت می شود و وقتی به حضرت آقا جسارت می شود ، مردم یک پارچه به پا می خیزند؛ به همین دلیل در فتنه  آینده پاره شدن عکس امام را نخواهیم داشت ، بلکه برعکس احترام  به حضرت امام و ولایت فقیه تحریف شده رمز عملیاتی فتنه  آینده است.

رسالت :آیا این تحلیل دشمنان بیرونی در مورد اقتدار و توانمندی بسیار بالا و استراتژیک ولایت فقیه به عنوان علت العلل  شکست های پی در پی طرح های براندازانه و ضرورت تغییر استراتژی و اتخاذ تاکتیک های جدید مبتنی بر تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی  را افراطیون و فتنه گران داخلی هم قبول دارند یا نظریه ای متفاوت از نگاه های بیرونی ارائه می دهند؟
متولیان :بله تقریباً در کلیات بسیار شبیه هم بوده و برتغییر تاکتیک ها  و استفاده از ظرفیت های ناشناخته در داخل نهادهای دینی و از جمله مهم ترین آنها یعنی حوزه های علمیه تاکید دارند. واقعیت این است که با خلق حماسه  عظیم 9 دی و پراکنده شدن اطراف فتنه گران، یکی از همین فتنه گران در تحلیل ناکارآمدی طرح های براندازانه  فتنه گران ، با یک چرخش 180 درجه ای مواجه شده و می گوید اصلاح طلبان (فتنه گران) به این باور قطعی رسیده اند که گسست رابطه مردم با روحانیت و به ویژه با شخص (حضرت امام) خامنه ای به عنوان یک انسان مهذب و متقی -و واسطه  فیض رحمانی حضرت ولی عصر (عج)- ، ناممکن بوده و در اکثر موارد نتیجه  عکس داده است، به همین دلیل در برنامه (بخوانید فتنه )  جدید ، ضمن قطع امید از مردم به عنوان پیاده نظام خود در مرحله  شروع فتنه ، بر ورود در لایه های حوزه های علمیه و بهره گیری از ظرفیت های روحانیت تأکید می گردد. به این ترتیب ، اصحاب فتنه به خوبی در یافته اند که هر حرکت و برنامه ای که به رابطه  مردم با روحانیت و اصول اساسی مکتب شیعه (اعتقاد به امام زمان عج و کربلا و امام حسین علیه السلام) لطمه وارد کند ، لزوماً محکوم به شکست خواهد بود ، به همین دلیل در حرکت جدید خود بنا دارند مستقیماً و از طریق به کار گیری فتنه های چند لایه و مرکب و از درون روحانیت شیعی ، نظام را وادار به تسلیم نمایند.

رسالت :به استفاده  فرصت طلبان از ظرفیت حوزه های
علمیه اشاره کردید ؛ منظورتان به طور اخص از این ظرفیت ها چیست یا بهتر است این گونه سئوال را مطرح کنیم که منظور فتنه گران از ظرفیت حوزه های
علمیه چیست؟ و آیا اصولاٌ برای این مطلب قرینه و شاهدی هم وجود دارد؟
متولیان :در کنارشواهد متعدد براین مدعا ، فرمایشات مقام معظم رهبری بهترین دلیل است ؛ در سال 89 و یک سال بعد از فتنه  سبز اموی ، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، طی سفری استثنایی و 10 روزه به قم ، همه  توجه ها را به قم و خود جلب نمودند.( تا کنون و پس از آن هیچ گاه سابقه نداشته  که معظم له بیش از 5 روز سفر داشته باشند.) حضرت آقا در این سفر استراتژیک و بسیار مهم ضمن دیدار با آیات عظام تقلید و مردم و نخبگان و مسئولین استانی ، پرده از سناریو و استراتژی جدید دشمنان بیرونی و فتنه جویان داخلی برای مقابله با انقلاب اسلامی برداشته و به عنوان نتیجه و حاصل این سفر 10 روزه فرمودند: “همان گونه که انقلاب از قم و حوزه  علمیه آغاز شد ، قرار است که آنتی تز انقلاب را نیز از قم آغاز کنند”.

فرمایشات امام خامنه ای (اگر چه 5 سال است که مورد کم لطفی و بلکه بی توجهی نخبگان و خواص جامعه قرار گرفته است) ، به عیان و آشکارا از توطئه  جدیدی پرده بر می دارد که در آن ، به عکس دو فتنه  قبلی ، در بدو امر از اراذل و اوباش خیابانی و اغتشاش و آشوب خبری نیست ، بلکه فتنه و منازعه  اصلی در کانون دین و انقلاب یعنی حوزه های علمیه شکل گرفته و در قدم های بعدی با مردمی مواجه خواهیم شدکه (نه به شکل اوباش گری بلکه به شکل خوارج که بر پیشانی آنان داغ عبادت نقش بسته و تعریف دیگری از دین دارند) به دفاع از خط فکری منبعث از حوزه ، وارد میدان مبارزه خواهند شد.

رسالت :نزدیک شدن فتنه گران به حوزه های علمیه برای تعقیب اهداف خود ، آیا ممکن است برای آنان نتایج عکس به همراه داشته و همین نزدیکی ، سبب تغییر بنیادین و اصلاح اندیشه  آنان شود؟
متولیان :از آن جا که اساس این طرح در بیرون از کشور و به خصوص در کشور انگلستان طراحی شده است ، بروز تغییرات در اندیشه  فتنه گران منطقی و معقول به نظر نمی رسد ، بلکه باید گفت جریان برانداز در بررسی علل شکست خود در مراحل پیشین متوجه غفلت از روحانیت و حوزه های علمیه  شیعی شده و بر این باور است که اسلام مورد نظر انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر فرهنگ تشیع که به عنوان اسلام ناب محمدی یا اسلام (امام) خمینی سلام الله علیه از آن یاد می شود بر سه پایه زیرین استوار است :
1 – حوزه های علمیه  شیعی به عنوان پایگاه اصلی تفکر شیعه
2 –ولایت فقیه به عنوان رکن اصلی استقرار حاکمیت اندیشه  شیعی
3 – مردم به عنوان قاعده  حکومت اسلامی که از آن تحت عنوان امت امام یاد می شود.
طراحان فتنه  آینده از میان سه رکن فوق الاشاره ، این بار رکن اول یعنی حوزه های علمیه به عنوان پشتوانه  علمی و عملی حرکت و رستاخیز شیعه را هدف گیری کرده اند و از آن جا که در حوزه های علمیه به صورت هدفمند به دنبال روحانیونی می روند که به انحاء مختلف با ولایت فقیه زاویه دارند ، وقوع احتمال فوق الذکر تقریباً صفر به نظر می رسد.

رسالت :به نظر می رسد ورود در حوزه های علمیه ، بدون مقدمه و برنامه ریزی قبلی تا حدود زیادی با شکست مواجه شود ، به نظر شما برنامه فتنه گران برای ورود به حوزه های علمیه چیست؟
متولیان :قطعا همین طور است ، پس از شکست فتنه گران در فتنه  سبز اموی در سال 88 ، مقدمات ورود فتنه گران به حوزه ها فراهم شد و کانون اصلی این مقدمه در داخل دولت دهم شکل گرفت . یکی از مهم ترین مقدمات فتنه  مرکب سوم برای ورود به حوزه های علمیه ، جریان انحراف موسوم به جریان مشاییسم است که با پوشش دین و امام زمان عج و به عنوان نزدیک ترین فرد به احمدی نژاد پا به عرصه  وجود گذاشته و پیش از دولت احمدی نژاد هیچ رد پایی از این جریان سیاسی پیدا نمی شود ، این جریان محصول دو فتنه  قبلی است و مدل به روز شده  کارگزاران سازندگی و جبهه  مشارکت است. دو جریان سیاسی قبلی خواسته یا ناخواسته (و قاصر یا مقصر) در راستای انهدام نظام های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی  و به عنوان مقدمه  دو فتنه  قبلی ایفای نقش نمودند.

رسالت :با توجه به اختلاف  ماهوی سیاسی و فکری دولت دهم با جریان اصلاح طلبی ، چگونه می توان حضور جریان برانداز در دولت دهم را توجیه نمود؟
متولیان :پس از فروکش کردن التهاب های ناشی از فتنه 88 ، جریان برانداز بیرونی ، با استفاده از ظرفیت های پنهان و آشکار خود در کشور ، وارد عمل شده و پس از پی ریزی مقدمات اندیشه  انحرافی در بدنه  دولت دهم ، به شکل عملیاتی از سال 1390 با هدایت دفتر محلی سازمان سیا در دبی موسوم به “دفتر دبی” و نفوذ در بدنه  دولت دهم، چند وظیفه  مهم و پایه ای را بر عهده می گیرد:
1 – محاصره  فکری احمدی نژاد و مرز بندی وی با جریان اصولگرایی و ایجاد زمینه های تنفر از وی در بین جناح های سیاسی.
2 – طرح ریزی یکی از پیچیده ترین پرونده های فساد اقتصادی کلان در درون مجموعه  ریاست جمهوری و زیر گوش احمدی نژاد پاکدست. البته این طرح اگر چه در زمان احمدی نژاد دنبال می شد لیکن برای مقطع بعد از سال 92 و دوران ریاست جمهوری یازدهم صورت می پذیرفت و در تحقق مرحله  سوم براندازی نقش کلیدی ایفا می نماید. همچنان که ملاحظه می شود هم اینک بحث داغ فساد اقتصادی دولت دهم یکی از ابزارهای مهم برای حمله به اصولگرایان به شمار رفته و جریان فتنه از موضوع فساد اقتصادی دولت دهم بیشترین بهره را در جهت تطهیر فسادهای سیاسی و فرهنگی بی شمار دوره اصلاحات و سران فتنه  سبز اموی ، برده و در صورت عدم مدیریت صحیح این موضوع از سوی نهادهای قضائی ، امنیتی و اطلاعاتی ذیربط ، حتی امکان بهره برداری و فشار بیشتر بر نظام در بازگشت سران فتنه به حاکمیت ، دور از ذهن نیست.

امروز هیچ کس از ریشه یابی مفاسد اقتصادی در دولت دهم سئوال نمی کند و صرفا به بزرگ نمایی و موج انتشار اخبار مربوط به فساد اقتصادی در دولت قبلی بدون ورود به فسادهای اقتصادی دولت های پیشین و مقایسه کمی و کیفی و ریشه ای ، بسنده می شود.

3 – استفاده از ظرفیت های موجود در حاکمیت مثل دفتر ایرانیان خارج از کشور برای توجیه سفر به خارج از کشور و اخذ تماس با اپوزیسیون خارج نشین. خوب است به یاد بیاوریم که بعد از فتنه  88 مقام معظم رهبری فرمودند “در حوادث اخیر چشم نظام بینا و بیدار نبود” و وزیر اطلاعات وقت در اسفند ماه 88 به غفلت وزارت از این فتنه اذعان می نماید.
سئوال جدی امروز این است که با توجه به این که در دو فتنه  78 و 88 متأسفانه چشمان نظام (دستگاه اطلاعاتی) بینا و بصیر نبود ، آیا این احتمال وجود ندارد که خدای ناکرده ، در فتنه  بعدی هم شاهد غفلت دستگاه اطلاعاتی نظام از فتنه گران باشیم.

 

4 – فتنه گری و ایجاد اختلاف بین اصولگرایان با هدف شکست اصولگرایان در انتخابات 1392 . باید اذعان نماییم که جریان برانداز ، این وظیفه را به بهترین وجه ممکن انجام داده تا جایی که به جرأت می توان گفت مهم ترین عامل و علت اصلی پیروزی جناب آقای دکتر روحانی در انتخابات 92 بروز اختلاف بین اصولگرایان بوده  و بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که بیش از نیمی از آرای جناب آقای روحانی متعلق به اصولگرایان است.

رسالت :این طور که می فرمایید ظاهراً محور اصلی جریان برانداز در حوزه های علمیه ، ایجاد محفلی بزرگ از مخالفان ولایت فقیه است ، اگر موافق باشید قدری در خصوص نحوه  تجمیع مخالفان ولایت فقیه توضیح دهید.
متولیان :در حوزه های علمیه امروز 4 مکتب فکری نسبت به ولایت فقیه وجود دارد:
1 – معتقدین به ولایت مطلقه  فقیه و پیروان مکتب امام خمینی سلام الله علیه که اکثریت قاطع حوزه را به خود اختصاص داده است.
2 –کسانی که ولایت فقیه را از ریشه قبول ندارند مانند انجمن حجتیه.
3 – کسانی که می گویند همان طور که قبلاً ماهواره نبوده ولی حالا که هست باید حکمش را کشف و صادر نماییم ، ولایت فقیه هم از مواردی است که فعلاً وجود دارد و باید حکمش را بدهیم ، لیکن این ولایت مطلقه نبوده بلکه مقیده است. این عده خود به دسته های جزیی دیگری تقسیم می شوند.
4 – کسانی که ولایت بر مهجورین را فقط قبول دارند.

رسالت :اگر موافق باشید قدری عینی تر به پروژه  براندازی آینده ، یا همان “پروژه  2020” بپردازیم و به اصطلاح از حواشی گذشته و وارد متن پروژه شویم .
شما در تبیین مقدمات این پروژه از پیچیدگی و مرکب بودن براندازی آینده صحبت کردید ، لطفاً در مورد پیچیدگی این پروژه قدری توضیح دهید.
متولیان :قرائن و شواهد زیادی وجود دارد که به خوبی نشان می دهد موج سوم فتنه بر اساس سه حلقه  اصلی و تعدادی حلقه  فرعی و پشتیبان بنا نهاده شده است. این حلقه ها اگر چه مستقل از هم عمل می کنند ولی در واقع در عین استقلال ، نسبت به یکدیگر هم پوشی کامل داشته به طوری که وجود یک فرماندهی خارجی پنهان و به اصطلاح نخ تسبیح شیطانی این حلقه ها ، آنان را در طول یکدیگر در فتنه 98 قرار داده است. توجه به این مطلب بسیار ضروری است که اساساً برخی از حلقه های فتنه  سوم مانند حلقه  تشیع لندن نشین از همان سال 68 شروع به فعالیت و یار گیری کرده  و برخی از حلقه های فرعی به عنوان ایجاد بستر های فتنه  بزرگ ، از همان سالهای 88 به بعد فعالیت خود را آغاز کرده و برخی دیگر نیز در 2 سال اخیر و در دولت تدبیر و امید در مسیر تصرف سنگر مجلس دهم در حال اجراست.

رسالت :به نظر می رسد مدیریت چنین فتنه  بزرگی ، کار بسیار مشکلی باشد ، سئوال مهم این است که کسانی که در اداره  یک فتنه  ساده ناموفق بوده اند چطور می خواهند یک فتنه  بزرگ را اداره کنند؟
متولیان :ناگفته پیداست که تمامی فتنه های براندازی در کشور های مختلف و از جمله ایران ، با هدایت سرویس های اطلاعاتی بیگانه و به ویژه شیطان بزرگ و عوامل داخلی آنان صورت گرفته و مشخصاً در مورد ایران؛ علت شکست فتنه گران پیچیدگی و یا سادگی فتنه های پیشین نبوده ، بلکه یکی از علل مهم شکست آنان بی توجهی به نقاط قوت نظام سیاسی و مردم ایران بوده است . تجربه  دو فتنه  پیشین مبتنی بر سناریوی “فشار از پایین ، چانه زنی در بالا” به براندازان نشان داد که این سناریو در ایران به دلایل متعدد از جمله موارد زیر فاقد کارایی است :
1 – نفوذ روحانیت و در صدر آن ولایت در بین مردم ایران.
2 – فرهنگ دینی مردم ایران بر اساس تقلید بنیان گذاری
شده است.
3 – رابطه  ویژه  شخص حضرت امام خامنه ای با مردم که به دلیل مراتب تقوایی ایشان سخنانش در دل مردم فوری اثر می کند و به همین دلیل افراد ناراضی نیز به ندای او لبیک  می گویند.
4 – وجود تشکیلات معظم و سازماندهی شده  بسیج که به دلیل حضور در متن مردم ، از نفوذ بسیار بالایی برخوردار بوده و به راحتی بحران ها را کنترل و هدایت می کند.

رسالت :جریان برانداز چگونه می خواهد بر نقاط قوت نظام به عنوان مشکل اساسی خود غلبه کند؟
متولیان :براساس جمع بندی مذکور ، طراحی مدل جدید براندازی در ایران به مسئول سابق میز سوریه در پنتاگون که در مورد مسائل ایران نیز از اشراف بسیار خوبی برخوردار بود محول گردید. وی با بررسی نقاط ضعف و قوت روحانیت و دو فتنه  قبلی و با بهره گیری از دیدگاههای متفاوت در حوزه های علمیه  شیعی ، پروژه  مرکب وچهار مرحله ای زیر را با هدف تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق تغییر قانون اساسی پیشنهاد داده است:
1- فشار سیاسی از بالا ، فشار اجتماعی از پایین. در این مرحله حلقه های سه گانه ، با تصرف میکروفیزیک قدرت ،
فشار سیاسی خود را از طریق مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی به نظام با تکیه بر فشار های اجتماعی از سوی اقشار اجتماعی و قومیت ها وارد خواهند کرد.
2- فشار امنیتی از پایین ، چانه زنی در بالا. در این مرحله صحنه  منازعه و امتیاز خواهی به کلی واژگون شده و با تکیه بر تحرکات و فشار امنیتی اسلام سلفی و تکفیری در استان های سنی نشین از یک سو و فشارهای طرفداران تشیع لندن نشین و ضد ولایت فقیه در حوزه های علمیه از سوی دیگر قدرت چانه زنی
را در بالا تقویت می کنند.
3- فشار بین المللی از بیرون و فشار امنیتی از پایین ، چانه زنی در بالا. در مرحله  سوم ، موضوع خواسته های داعش ایرانی در پوشش حقوق اهل سنت ایران به یک موضوع بین المللی تبدیل و با هدایت سرویس های جاسوسی بیگانه و حمایت تند روها و افراطیون و فتنه گران ، پای شیطان بزرگ و بیگانگان به مناقشات داخلی ایران باز شده و با فشار مضاعف غرب به جمهوری اسلامی ، میدان عمل جریانات سلفی و تکفیری تقویت شده و به تحرکات خود افزوده و قدرت چانه زنی در بالا را به شدت افزایش خواهند داد.
4- تسلیم شدن رهبری و تشکیل کمیته  تغییر قانون اساسی و اعمال خواسته های روحانیون بی اعتقاد به ولایت فقیه ، اهل سنت ، اقوام و مذاهب و…
5-  انجام مرحله  نهایی براندازی با دخالت بیگانگان در اعمال تغییرات مورد نظر در قانون اساسی و تغییر بنیادین نظام اسلامی به یک جمهوری همسو با غرب و یا شبیه نظام های موجود در منطقه نظیر عراق و افغانستان.

رسالت :با این فرمایش جنابعالی چنین می توان نتیجه گرفت که اولین حلقه  فتنه  مرکب بعدی در داخل حوزه و مبتنی بر اعمال فشار بر نظام و صدر آن یعنی ولایت فقیه شکل خواهد گرفت ، اگر چنین است در این خصوص نیز توضیح دهید؟
متولیان : از فردای شکست فتنه گران در سال 88 جریان سیاسی حامی فتنه با بهره گیری از تجربه  جداسازی مجمع روحانیون از دل جامعه  روحانیت ، پروژه ای را با عنوان “پروژه آیت الله سازی” از بین روحانیون مخالف ولایت فقیه و در راستای ترویج اسلام سکولار در متن نظام اسلامی را در دستور کار خود قرار داده و طی 7 سال گذشته موفق به سازماندهی بیش از 250 روحانی مجتهد جوان که در مورد ولایت فقیه نظریات متفاوتی دارند شده است. این جریان که در حال حاضر فاقد هویت سیاسی و نام مشخص هستند در حقیقت نسخه  به روز شده  همان “مجمع روحانیون مبارز” است که به مقتضای شرایط زمانی و محیطی به صورت بی نام و تحت حمایت پنهانی برخی از رجال صاحب نام کشور ، در حال شکل گیری هستند. گفته می شود در صورت شکل گیری این جریان سیاسی ، باعث بروز مشکلات بسیار زیاد برای نظام خواهند شد.

این روحانیون که همگی زیر پرچم فلسفه  سید حسین نصر وحدت و اشتراک نظر دارند ، قرار است در گام نخست با پنهان کردن اعتقادات خود نسبت به ولایت فقیه و عبور از فیلتر شورای نگهبان ، در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال جاری به عنوان نامزد انتخاباتی شرکت کرده و با هزینه  بسیار زیاد (که این هزینه از سوی غرب و به ویژه انگلستان و شیطان بزرگ تامین می شود) و با تبلیغات ویژه ای که قرار است با پول های کلان پنهانی ستاد فتنه  بزرگ ، برای آنان صورت پذیرد ، وارد مجلس خبرگان شده و تغییرات اساسی در مورد ولایت فقیه در قانون اساسی را در دستور کار خود قرار دهند. به واقع این پروژه اولین حلقه از حلقات اصلی موج سوم براندازی با عنوان “حلقه  اسلام سکولار”است که در کنار حلقه های اصلی و فرعی بعدی عمل می نمایند.

 

این ظن وگمان آن جایی قوت می گیرد که یکی از عناصر سیاسی متنفذ در نظام ، در گفتگو با یکی از روزنامه های زنجیره ای ، خواسته یا ناخواسته پرده از این بازی شیطانی برداشته و با آشکارسازی بخشی از این طرح می گوید; (نقل به مضمون) “سالهاست که دشمنان بخشی از نظام جمهوری اسلامی را غیر دموکراتیک می دانند ، حال چه اشکالی دارد که ما با پیشنهاد خبرگان و رأی مستقیم مردم ، ولایت فقیه را هم مثل ریاست جمهوری به صورت انتخاب مستقیم توسط مردم برگزیده و بهانه را از دست دشمن بگیریم.”

نفس پذیرش این پیشنهاد (صرف نظر از غیر عقلی و غیر قانونی و توطئه آمیز بودن آن) ناخواسته مستلزم پذیرفتن مدت دار کردن ولایت فقیه هم خواهد بود چرا که تکرار پذیری از اصول دموکراسی بوده و تمامی جوانانی که طی مدت زمان معین مثلاً 10 سال بعد واجد شرایط رأی دادن خواهند شد ، حق خود را برای تعیین رهبری ، مطالبه خواهند نمود. قبول این رفرم ظاهری نظام را وارد بازی بسیار خطرناکی خواهد کرد که انتها نداشته و به شورایی کردن و تخصصی کردن رهبری و در نهایت انهدام حکومت شیعه و ایجاد حکومتی شبیه عراق و لبنان نیز خواهد کشاند و صد البته غرب در این منازعه با جدیت تمام به دنبال اعمال تغییرات اساسی در نقشه ایران براساس نقشه از پیش طراحی شده  خاورمیانه  جدید است ، خاصه این که سایر حلقه های فتنه که در ادامه شرح خواهیم داد نیز با این موضوع هماهنگی کامل داشته و طالب تغییرات فوری در قانون اساسی هستند.

متأسفانه اخباری وجود دارد که برخی افراد و جناح های سیاسی به دلایل شخصی و یا هماهنگ با سرویس های اطلاعاتی بیگانه ، قویاً از این حلقه حمایت کرده و از پشتیبانان اصلی آن در داخل به شمار می روند.

رسالت :آیا حلقه  دوم فتنه  98 هم مانند حلقه  اول در حوزه های علمیه در حال تکوین و شکل گیری است؟
متولیان :بله ؛ حلقه  دوم که به تشیع لندن نشین و یا تشیع انگلیسی مشهور بوده  و مستقیماً  توسط سرویس اطلاعاتی اَنگلستان (اینتلیجنت سرویس) حمایت و پشتیبانی می شود نیز (مانند حلقه  اسلام سکولار) از همان سالهای آغازین طراحی پروژه  2020 (1368 شمسی و 2000 میلادی) در متن و بطن حوزه های علمیه ایران ، عراق ، کویت و… راه اندازی شده و از آن با عنوان “اسلام متحجر یا اسلام لندن نشین” یاد می شود.

رسالت :در فتنه های پیشین ، فتنه گران تمام توان خود را در واگرایی مردم از نظام صرف می کردند ؛ آیا حلقه  اسلام متحجر یا شیعه  لندن نشین هم در جهت واگرایی مردم از نظام عمل خواهد کرد؟
متولیان :فتنه گران و براندازان در دو فتنه  پیشین بر اختلاف افکنی بین صفوف متّحد مردم و جدا کردن مردم از نظام با تئوری های “دولت مردم” ، “مردم نظام” و… تاکید داشتند اما در هر دو فتنه ، بر خلاف انتظار فتنه گران ، آنان نظاره گر اتحاد بیشتر مردم حول ولایت فقیه ، با استفاده از نقاط قوت نظام؛ نظیر ماه محرم و عاشورا و شکست قطعی همه  برنامه های خود بودند. در فتنه  آینده در گام نخست فتنه گران به هیچ وجه به دنبال ایجاد فضای بحرانی و آشوب گری نبوده ، بلکه به دنبال طرح ریزی یک برنامه مرموز مبتنی بر وقوع درگیری های گسترده بین شیعیان و اهل سنت در سراسر کشور هستند.

رسالت :آیا می توان به صورت فهرست واربه اهم برنامه های این حلقه اشاره بفرمائید؟
متولیان : اگر چه این جریان انگلیسی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی برنامه های گسترده ای تدارک دیده است لیکن شاید بتوان به صورت نمونه به ترتیب توالی زیر اشاره داشته باشیم:
1 –یارگیری از بین جوانان شیعه به شیوه  انجمن حجتیه.
2 – جلب حمایت های مادی و معنوی مردم و به خصوص جوانان فریب خورده از برنامه های این جریان خطرناک.
3 – سازماندهی و ایجاد ساختارهای لازم برای ایجاد و حفظ و گسترش ارتباط با مردم.
4 – ایجاد سامانه های تبلیغی مناسب برای انجام برنامه های از پیش طراحی شده.
5– انجام برنامه های تفرقه افکنانه بین شیعیان و اهل سنت نظیر توهین به خلفا و بزرگان اهل سنت.
6–پمپاژ موج نفرت و کینه و عداوت در بین اهل سنت بویژه اهل سنت استان های مرزی ایران.
7 –تلاش برای ایجاد پیوند بین اهل سنت ایران با سلفی های تکفیری اهل سنت در آن سوی مرز ها.
8 – تلاش برای گسترش واگرایی جوانان شیعی نسبت به ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی.
9 –تلاش برای گسترش خصومت و درگیری بین شیعیان و اهل سنت در ایران و سایر کشورهای مسلمان.
10 – اعلام موجودیت سیاسی برای ورود به حاکمیت نظام و انجام براندازی به وسیله  تمامی اهرم های در اختیار.

رسالت :گفتید که این جریان مرموز انگلیسی در حال ایجاد ساختارهای لازم برای تحقق مأموریت های محوله از سوی سرویس های جاسوسی بیگانه است ؛ لطفاً مقداری در مورد ساختارهای مورد نظر این جریان توضیح دهید؟
متولیان :طی سال های گذشته ، سرویس های جاسوسی اَنگلستان موفق به جذب ، نفوذ و سازماندهی حدود 70 روحانی نمای شیعی از جنس علی محمد باب ، بر اساس نیازهای جدید در حوزه های
علمیه شیعی بویژه در حوزه  علمیه  قم شده است که تنها یکی از این جماعت سازمان داده شده فتنه  انگلیسی سیدصادق شیرازی موسوم به “فرقه  شیرازیه” است. جریان اسلامی متحجر و لندن نشین در طول سال های پس از انقلاب مشغول یارگیری و توسعه و نفوذ در سراسر ایران بوده و موفق به ایجاد ساختار در زمینه های تبلیغی فرهنگی و اقتصادی نظیر ایجاد صندوق های قرض الحسنه (با پول های دریافتی از اَنگلستان) شده است که به برخی از این ساختارها اشاره می شود:
1- شبکه مداحان و عناصر تبلیغی:
بهره‌برداری از عواطف و احساسات مذهبی یکی از شیوه‌های توسعه نفوذ این جریان است که با ارتباط‌گیری با هیأت‌های مذهبی، حوزه‌های علمیه، مداحان و طلاب و روحانیون و پیشنهاد کمک‌های مالی (با استفاده از پول های سرویس های اطلاعاتی اَنگلستان و آمریکا و…) و حل مشکلات آنها دنبال می‌شود. هیأت‌ها و مداحانی که گرایش افراطی به تحریک احساسات و استفاده از شیوه‌های نامتعارف و جنجالی مثل قمه‌زنی و اهانت علیه مقدسات اهل سنت دارند، از جمله اهداف اصلی این جریان برای وصل به شبکه تبلیغی به‌شمار می‌آیند.
2- تأسیس مؤسسات دینی:
یکی از شبکه‌های فرهنگی و اجتماعی این جریان با تأسیس حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی اجتماعی مثل کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه شکل گرفته که گفته می‌شود به 1000 مؤسسه در زمینه‌های مذهبی، مالی، اجتماعی، علمی و فرهنگی می‌رسد. تنها در داخل کشور تعدادی حوزه علمیه و 23 کتابخانه و دهها صندوق‌قرض‌الحسنه در اختیار این جریان انحرافی می‌باشد.
3- شبکه وسیع رسانه‌ای
بهره‌برداری گسترده از فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای از جمله ویژگی‌های این جریان است که با سخاوت و حمایت انگلیس و سرویس‌های دول غربی تبدیل به شبکه‌‌ی گسترده و توانمندی شده است. این جریان با در اختیار داشتن دهها شبکه ماهواره‌ای و سایت اینترنتی تحت عناوین مقدسی چون شبکه های جهانی امام حسین(ع) ، چهارده معصوم ، فدک ، حضرت ابوالفضل ، مرجعیت ، القائم، سایت عقاید شیعه، سایت حرم امام‌حسین(ع) و… به زبانهای فارسی، عربی، اَنگلیسی و ترکی و … فعالیت می‌کند. این شبکه‌ها در حالی با بهترین کیفیت (برای هرشبکه به صورت ماهانه مبلغ حدود یکصد میلیون دلار خرج می شود) اداره می‌شوند که رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم مطلق قرار داشته و حتی به شبکه  قرآن جمهوری اسلامی ایران هم اجازه فعالیت داده نمی‌شود. جالب اینکه شبکه فدک که توسط یاسرالحبیب داماد سیدمجتبی شیرازی اداره می‌شود در شهر لندن قرار داشته ولی  هیچ مزاحمتی از سوی اَنگلستان علیه آن صورت نمی‌گیرد.
4- ارتباط آشکار با پیراستعمار و سرویس‌های اطلاعاتی
شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی این جریان مروز انگلیسی ، بدون هیچ‌گونه مزاحمتی با عناوین مذهبی در سراسر جهان  فعال می‌باشند و انتقال پول به راحتی از طریق شبکه‌های بانکی کشورهای مختلف برای آنها مقدور است. جالب این جاست که عناصر اصلی شبکه‌های رسانه‌ای آنها در انگلیس مستقر می‌باشند.

رسالت :این جریان انحرافی و خطرناک چه اهدافی را در کشور تعقیب می نماید؟
متولیان :این فرقه های نوظهور انحرافی در پناه ساختارهای فوق ، اهداف متعددی را تعقیب می کنند مثل:
1 –ساختن چهره ای خشن و طالبانی و داعشی از شیعه در منظر افکار عمومی جهانی
2 –گم شدن حقانیت شیعه و اسلام ناب محمدی
3 –مبارزه با جریان اصیل مهدویت شیعی
4 –ایجاد شکاف در بین صفوف شیعه در جهان
5 – تعقیب پروژه  اَنگلیسی مدل سازی و ارائه  اسلام بی خطر و آمریکایی در مقابل اسلام ناب
6 – ارائه  یک مدل جایگزین برای ولایت فقیه در ساختار جمهوری اسلامی مورد نظر اَنگلستان
7 –استفاده  ابزاری از عشق به اهل بیت علیهم السلام برای فریب مردم و سازماندهی آنان در فتنه  آینده
8 –ترویج ، گسترش و پمپاژ تنفر و کینه نسبت به شیعیان در دل اهل سنت بویژه اهل سنت استان های مرزی ایران
9 – تعقیب مدل سازی اندیشه سیاسی تکفیری شیعی شبیه طالبانیزم سنی به عنوان مکمل جریان تکفیری
10 –ترویج موج جنگ شیعه و سنی در جهان اسلام
11 – ایجاد زمینه برای ترویج اسلام سکولار به عنوان خواستگاه غرب (اسلام آمریکایی).
12 – ایجاد زمینه  همکاری بین اسلام سکولار و جریان سنی مذهب جهت اعمال فشار مشترک به نظام به منظور تغییر بنیادین نظام همسو با ساختارهای جهانی و ایجاد جمهوری منهای ولایت فقیه.

رسالت :در سخنان مقدماتی از سه حلقه  اصلی نام بردید . لطفاً در مورد سومین حلقه  اصلی براندازی 98 نیز توضیح دهید؟
متولیان :جریان شیعه  لندن نشین که در بالا توضیح دادم ؛ با جدیت تمام به دنبال ایجاد سومین حلقه از حلقه های اصلی براندازی در داخل کشور با نام ” حلقه  سلفی های تکفیری ایران”هستند. به این منظور جریان شیعه  لندن نشین مأموریت دارد با ضرب آهنگ تند و به صورت مستمر و از طریق ده ها شبکه های تلویزیونی و هزاران و بلکه میلیون ها سایت اینترنتی و شبکه های گسترده اجتماعی و… به صورت شبانه روزی موج نفرت و کینه علیه شیعیان را در استان های سنی نشین ایران پمپاژ نموده و به این ترتیب ، استان های مرزهای شرق و غرب ایران که سنی نشین هستند (و به فضل پروردگار در همگرایی کامل با مرکزیت کشور به سر برده و هیچ مشکلی با نظام ندارند) را به واگرایی و میل به جدا شدن از مرکزیت ایران سوق داده و برای ایران مشکلات امنیتی درست کنند. واقعیت این است که تا این لحظه خود اهل سنت ایران بهترین مانع جدی در برابر تعرضات احتمالی جریان تکفیری اهل سنت آن سوی مرز بوده و داعش و طالبان و… بیش از آن که از مرکزیت ایران کینه به دل داشته باشند از اهل سنت مرزنشین ایران شاکی هستند. امّا چنانچه خدای ناکرده اسلام متحجر تکفیری موفق به واگرایی اهل سنت نسبت به مرکزیت نظام شود ،پای داعش و سلفی های تکفیری اهل سنت نیز به ایران باز خواهد شد. با باز شدن پای سلفی های تکفیری به ایران و انجام انفجارات احتمالی ، جبهه  متحد عبری ، عربی ، غربی به خود اجازه  دخالت در اوضاع داخلی ایران ، به نفع اهل سنت را خواهد داد.

 

رسالت :آیا می توان پیش بینی کرد که حلقه  سلفی های تکفیری در ایران در صورت شکل گیری ، چه هدفی را دنبال می کند؟
متولیان :بله ؛ در صورت نتیجه دادن بازی اسلام لندن نشین متحجر ، و باز شدن پای سلفی های تکفیری سنی ، در هماهنگی با اهل سنت به داخل کشور ، آنچه که به عنوان یکی از مهمترین مستمسک ها برای فشار بر حاکمیت ایران مورد توجه قرار خواهد گرفت ، تکیه بر روی جمعیت اهل سنت در ایران و ضرورت تغییر قانون اساسی ، منطبق با موازنه  جمعیتی خواهد بود. قابل ذکر است که سال 1395 سال سرشماری نفوس در کشور است و یک جریان انحرافی در صدد سوء استفاده از افزایش نفوس اهل سنت و درخواست اعمال تغییرات در برخی اصول قانون اساسی نظیر مذهب رسمی وولایت فقیه بوده و به دنبال ایجاد مدل بیمارگونه و دیکته شده  غربی که در کشورهای عراق و لبنان به کار گرفته شده است خواهند بود که در آن سهم اهل سنت در یکی از پست های کلان نظام نظیر رئیس قوه  مجریه و یا تعداد قابل توجهی از وزارت خانه ها مشخص شده باشد و ناگفته پیداست که وقتی که این دومینوی ضد امنیتی در کشور همراه با دخالت بیگانگان و در رأس آن ها شیطان بزرگ آغاز شود تا انهدام کامل نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجزیه ایران به چند کشور ، منطبق با طرح خاورمیانه  بزرگ دنبال خواهد شد.

رسالت :آیا اهداف این جریان و حلقه  خطرناک را هم می توانید فهرست وار برشمارید؟
متولیان :آن طوری که از شواهد و قرائن بر می آید ؛ سرویس های اطلاعاتی بیگانه بویژه سرویس اطلاعاتی اَنگلستان برای این حلقه نیز یک برنامه مدون و منظم ارائه داده که برخی از راهبردهای مهم این حلقه عبارت است از:
1 – ایجاد واگرایی در استان های سنی نشین مرزی.
2 – تشکیل احزاب سیاسی سنّی در مناطق سنی نشین.
3 – گسترش فعالیت های سیاسی ، با ضرب آهنگ رو به رشد مخالفت با مرکزیت جمهوری اسلامی ایران.
4 – تبدیل شدن احزاب سیاسی سنی به سه شاخه شامل الف) شاخه اکثریت سیاسی همسو با مرکزیت نظام  ب) شاخه اقلیت سیاسی مخالف با مرکزیت نظام  ج) شاخه اقلیت نظامی سلفی تکفیری که تنها راه را ، مقابله  نظامی و چریکی با نظام جمهوری اسلامی می داند. ( قابل ذکر است که هر سه شاخه به صورت پنهانی از سوی سرویس های اطلاعاتی مثلث غربی عبری عربی حمایت و پشتیبانی خواهند شد.)
5 –افزایش تحرکات سیاسی و تبلیغاتی جریان سنی مذهب با حمایت رسمی بیگانگان پس از اعلام رسمی نتایج سرشماری نفوس در آغاز نیمه دوم سال 95 . این جریان عمده  فعالیت خود را به بعد از اعلام نتایج سرشماری نفوس در سال 95 موکول کرده و بر این باور است که چنانچه طبق قرائن و شواهد موجود ، آمار اهل سنت نسبت به وضع موجود افزایش قابل ملاحظه داشته باشد ، زمینه برای افزایش تحرکات و اعمال فشار سیاسی، تبلیغاتی ، نظامی در داخل و با همکاری بیگانگان به شدت فراهم خواهد شد.

6 – انجام تحرکات نظامی از جنس عملیات های
خرابکارانه و انفجارات در داخل کشور و ایجاد ناامنی در سراسر کشور بویژه اهداف مورد نظر داعش در مناطق شیعه نشین.
7 – اعلام رسمی خواسته های شاخه  اکثریت به مرکزیت نظام ، مبنی بر اعمال تغییرات در متن قانون اساسی در چارچوب افزایش سهم اهل سنت در حاکمیت.
8– افزایش سطح همکاری شاخه  نظامی با جریان سلفی خارج از مرزها نظیر داعش ، النصره ،
القاعده ، طالبان و… و کشاندن پای بیگانگان به موضوعات داخلی ایران ، هم زمان با اعلام نتایج سرشماری نفوس ، به منظور تضمین اثر بخشی فرایند تحقق خواسته های شاخه اکثریت و وادار کردن نظام به قبول و تن دادن به خواسته های فرا قانونی شاخه  اکثریت.
9–بین المللی کردن خواسته های جریان سلفی اهل سنت ایران مبنی بر ضرورت اعمال تغییرات در متن قانون اساسی در جهت تضمین سهم اهل سنت در هر سه قوه  نظام متناسب با جمعیت و تغییر مذهب رسمی کشور و حتی تعیین سهم اهل سنت در اداره  کلان نظام و ولایت فقیه.
10 –همسویی بین اسلام سلفی سنی راه یافته به مجلس یازدهم با جریان اسلام سکولار برای تغییر و تبدیل بنیادین نظام از یک نظام دینی مبتنی بر ولایت مطلقه  فقیه به یک نظام دینی سمبلیک ترکیبی از اهل سنت و تشیع مبتنی بر اسلام بی خطر آمریکایی.
11 –اعلام طرح آمریکایی ، انگلیسی ضرورت جداشدن استان های سنی نشین از مرکزیت با حمایت آشکار بیگانگان و مثلث شوم غربی ، عبری ، عربی ، به عنوان تضمین عقب نشینی جمهوری اسلامی ایران در برابر خواسته های نامشروع حلقه  سلفی.
12 – پیاده سازی طرح تجزیه ایران در راستای طرح جامع خاورمیانه بزرگ با مدل از پیش طراحی شده  آمریکایی. (قابل ذکر است که طرح تجزیه  ایران به چند کشور ، اولین بار در سال 78 و در جریان فتنه  18 تیر دنبال شد که به دلیل هوشیاری رهبری معزز و معظم نظام ، عقیم و خنثی گردیده و در نطفه خفه گردید.

رسالت :آن طور که در مقدمه  پروژه  2020 اشاره کردید ، سه حلقه  اصلی این پروژه را تعدادی حلقه های فرعی حمایت و پشتیبانی می کنند. لطفاً در مورد
حلقه های فرعی نیز توضیح دهید.
متولیان :همان طور که عرض شد؛سه حلقه  اصلی در فتنه  98 را مجموعه ای از حلقه های فرعی حمایت و به نتیجه رسیدن آن را تضمین می کنند ، اگرچه هر کدام از این حلقه های فرعی بجز نقشی که در موج سوم براندازی و فتنه  بزرگ ایفا می نمایند ، به صورت مستقل در خدمت بعضی از جناح های سیاسی نیز هستند ولی در یک نگاه کلان در خدمت پروژه  2020 بوده و در یک قالب کلی طرح ایجاد آشفتگی و ایجاد فضای غبار آلود و پرشبهه را دنبال می کنند به طوری که مجموعه  این حلقه های فرعی در یک ریل گذاری هدفمند فضایی را در جامعه ایجاد خواهد کرد که تشخیص حق و باطل حتی برای خواص نیز بسیار دشوار خواهد شد ، که به اختصار و ایجاز به برخی از آن ها اشاره می شود:
1 – پروژه  پان قومیسم:
این پروژه از دیر باز و از همان آغاز انقلاب اسلامی مورد نظر و طمع سیاستمداران اَنگلستان و سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ بوده و علیرغم شکست های پی در پی ، دشمنان غربی از این پروژه دست بر نداشته و کماکان بر استفاده از ظرفیت اقوام در به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران ، تکیه می کنند و هم اینک نیز در دوران دولت یازدهم نیز برای آن حساب ویژه باز شده است.

2 –پروژه  حمایت قشری از فتنه گران:
از آغاز دولت یازدهم جریان مرموز فتنه که به دولت جناب آقای روحانی به صورت کنسرسیوم نگاه کرده و به شکل نانوشته ، وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری و وزارت آموزش و پرورش را سهم خود می داند ، با استفاده از موقعیت خود در دولت و وزارت علوم ، بر سازماندهی جریانات سیاسی رادیکال و تند رو در محیط های دانشجویی در سراسر کشور و بازگرداندن دانشگاه ها به سال های 78 تا 82 تحت عنوان بازگرداندن نشاط سیاسی به دانشگاه ها و احترام به دیدگاههای متکثر دانشجویی اصرار داشته و باید گفت متأسفانه تا حدودی موفق هم بوده اند. ستاد فتنه براین باور است که بر اساس نسخه های براندازی و دستورالعمل های جورج سوروس ، جریانات دانشجویی بیشترین نقش را  در پیشبرد اهداف فتنه گران ایفا خواهد نمود. ستاد فتنه در ارزیابی خود از نقش هر یک از اقشار و صنوف در موفقیت طرح های براندازی به این نتیجه رسیده که تشکل های دانشجویی بیشترین نقش را ایفا خواهند کرد.

3 – پروژه  ناراضی کردن مردم و ایجاد فشار اقتصادی بیشتر بر مردم:
مکتب اقتصادی نئوکینزی (مکتب مورد نظر کارگزاران سازندگی) علاوه بر گسترش و نهادینه سازی فساد اقتصادی بر استثمار طبقه کارگر تاکید ویژه داشته و مدعی است که اگر شکم کارگر سیر باشد کار نمی کند و به همین دلیل بر گرسنه نگه داشتن این طبقه آبرومند کارگری اصرار می ورزند. اما در وضعیت فعلی شواهدی دیده می شود که براین مدعا دلالت دارد که طرح فشار اقتصادی بر آحاد مردمبه عنوان حلقه  فرعی در فتنه  آینده در دستور کار فتنه گران قرار دارد و قرار است همان بلایی را که جریان انحراف بر سر احمدی نژاد آورد ، این مکتب با فشار اقتصادی به مردم ، بر سر دولت یازدهم هم بیاورد ، خاصه این که به صورت آشکارا از دولت یازدهم تحت عنوان رحم اجاره ای  و دولت یک دوره ای یاد می کنند.

4 – پروژه آنتی تز یا پادروایت (ضد روایت) آقای جفری هالورسون:
آقای دکتر جفری هالورسون با انتشار مقاله ای در مرکز ارتباطات استراتژیک ایالت آریزونای آمریکا ، به دنبال ارائه  راهکاری منطبق با فضای مذهبی جامعه  ایران برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ، با ایجاد چالشی داخلی است ، از این رو در این طرح براندازی ، کلیدی ترین عنصر مذهب تشیع یعنی قیام امام حسین علیه السلام را مورد هدف قرار می دهد. این محقق ، با مطالعات دقیق خود ، به خوبی رمز مقاومت ملت ایران در برابر زیاده خواهی غرب را درک کرده و عنوان نموده است که باید با ایجاد جبهه  یزید و امام حسین علیه السلام در زمان حاضر ، نبرد حق علیه باطل را به جای ایران (حسینی) علیه استکبار غرب (یزیدی) به جبهه ای متشکل از دو نگرش داخلی و دو قطبی نظام (یزیدی) و جبهه  مقابل نظام (حسینی) تغییر داد.
به عبارت دیگر ، جفری هالورسون ، مقامات آمریکایی را به ایجاد یک اپوزیسیون مذهبی که رهبری مخالفت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را بر عهده بگیرد ترغیب می نماید تا با ایجاد یک شکاف درون مذهبی ، فتنه ای با طعم و رنگ شیعی را در ایران برپا دارند. براساس این طرح ، می بایست شخصی در حد مرجعیت ، عَلَم ناسازگاری با ولایت فقیه را برپا داشته و در روندی آرام ، مخالفت خود را در قالب نظریات فقهی با ولایت فقیه اعلام نماید. در فاز بعدی با تبلیغات هماهنگ امپراتوری رسانه ، بر روی مباحث این مرجعیت مخالف ، از وی به عنوان نماد آزادگی و اصلاح گری یاد شده و با مطرح شدن و علنی شدن مخالفت های این چهره ، جبهه  مورد نظر غرب در مقابل نظام اسلامی توسط یک مرجع شیعی با مقبولیت عام کلید می خورد و در فاز بعد قرار است از این مرجع به عنوان (امام) حسین زمان یاد شده و ولی فقیه ، در موضع یزید زمان قرار گیرد. در مراحل آغازین این طرح ، مهمترین نقش به دنیای مجازی و امپراتوری رسانه ای غرب و در مراحل بعدی و پس از تشکیل مجلس دهم ، روزنامه های زنجیره ای وظیفه اصلی همسان سازی ولایت فقیه با یزید را به عهده خواهند گرفت.

طی هفت سال گذشته طرح آنتی تز یا پادروایت ، توانسته در حوزه های علمیه تعدادی از طلبه های جوان را به این‌طرح جذب نماید. قابل ذکر است که ستاد فتنه ، عدم توفیق بالای طرح را نتیجه  ارتباط گسترده  مردم با ولایت فقیه و قوت و توانایی های خاص مقام معظم رهبری می داند و به همین دلیل بر طرح جفری هالورسون به صورت ویژه تاکید دارد.

5 – پروژه  نا امن سازی مرز ها:
اگرچه در موج سوم فتنه ، خواست اهل سنت  در مراحل اولیه به ظاهر یک خواست عمومی قانونی و غیر امنیتی نشان داده می شود ، لیکن تحرکات اهل سنت تکفیری در مرزها و استان های مرزی ، و انفجارات و شبیخون های از نوع کومله و دموکرات و… یکی از اهرم های تضمین موفقیت موج سوم فتنه تلقی می گردد و اخبار موجود در شبکه های اجتماعی از یک آتش زیر خاکستر در این مناطق مبتنی بر افزایش جمعیت اهل سنت حکایت می کند.

6 – پروژه  امام زدایی و تحریف امام خمینی سلام الله علیه:
پروژه  تحریف حضرت امام خمینی سلام الله علیه ، در کنار پروژه  امام زدایی نقطه  عطفِ پذیره  اجتماعی اعمال تغییرات مورد نظر فتنه گران در موج سوم و فتنه  بزرگ بوده و به همین دلیل بلافاصله از سال 88 و بعد از فتنه سبز اموی این دو پروژه (امام زدایی و تحریف) در دستور کار فتنه گران قرار گرفته و متأسفانه ، شخصیت های موّجه و دارای سابقه در نظام در این اقدام ظالمانه ، نقش اصلی را به عهده گرفته و تلخ تر این که بیت حضرت امام ره و مرکز حفظ آثار و اندیشه  آن حضرت نیز به هیچ وجه در حد و اندازه های مورد انتظار ظاهر نشده و در اغلب اوقات چشم خود را  بر خاطرات مبتنی بر تحریف حضرت امام بسته است و از همین رو است که مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای ، رأساً وارد میدان شده و در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی سلام الله علیه به دفاع از اصول آن حضرت پرداخته و نخبگان و دانشمندان و مردم را نسبت به خطرات تحریف امام ، هوشیار نمودند.

در یک نگاه واقع بینانه و کلان باید گفت بی تردید دو فتنه  قبلی نیز بر پیگیری پروژه  تحریف حضرت امام خمینی سلام الله علیه تاکید داشتند به طوری که در دوران سازندگی با ایجاد نظام سرمایه داری وابسته به الگوهای فساد خیز غربی ، نقطه  مقابل حمایت از مستضعفین ریل گذاری شد و در دوره  اصلاحات نیز افکار و اندیشه های اسلام ناب محمدی به عنوان میراث حضرت امام (ره) نفی شد و به عبارت روشن تر نفی افکار حضرت امام (ره) و اسلام ناب محمدی ، نفی کارآمدی جمهوری اسلامی  ، تلاش برای تعریفی انحرافی از ولایت فقیه و نفی اندیشه  ولایت فقیه از مهمترین اهداف ریل گذاری شده در عصر ننگین اصلاحات بوده است و هم اینک نیز در سومین مرحله از پروژه  بسیار خطرناک تحریف خط امام ره ، القای ضرورت کنار آمدن با کدخدا ، و تلاش در جهت انحراف ، رودررویی و فرسایش نیروهای انقلاب و ایجاد اشتباه محاسباتی در جامعه و به خصوص در بین خواص و در نتیجه تحریف خط امام ره و اسلام ناب محمدی در حال پیگیری است.

7 – پروژه  تطهیر سران فتنه:
با روی کار آمدن دولت جناب آقای روحانی ، جریان فتنه با استفاده از ظرفیت های اصلاح طلبی موجود در دولت یازدهم ، طرح تطهیر سران فتنه را عملیاتی نموده و قرائن و شواهد و برخی اخبار بدست آمده از سوی حامیان فتنه حکایت از ادامه  این طرح و با هدف جابجایی شاکی و متشاکی دارد. گفته می شود فتنه گران بنا دارند با یک برنامه  گام به گام در مرحله  نخست صرفاً موضوع منافقانه و مغالطه آمیز ضرورت اتحاد و جذب حداکثری را دنبال کرده و در مراحل بعدی و پس از موفقیت در بحث تطهیر سران فتنه ، به تدریج در موضع طلبکار ، طرح محاکمه  نظام را دنبال نمایند. ناگفته پیداست که فتنه گران در طول سال های پس از جنگ نشان داده اند که موفقیت در برنامه های براندازی را صرفا در حذف ولایت فقیه از قانون اساسی دانسته و به همین دلیل منظور اصلی آنان از بحث محاکمه  نظام ، مشخصاً انتقام گیری از ولایت است.

8 – پروژه  تطهیر دولت اصلاحات:
مرور کارنامه  دولت اصلاحات که بخش ناچیزی از آن ، در مقاله  “بررسی اهداف فتنه گران از پروژه  رفع حصر سران فتنه” ارائه شده است به خوبی نشان می دهد که آن قدر کارنامه دولت هفتم و هشتم ، موسوم به دولت اصلاحات آلوده و پرفساد است  که با آب زمزم و حتی آب کوثر هم قابل تطهیر نیست ، از طرف دیگر این را نیز خوب می دانند که ذائقه  مردم شریف و انقلابی ایران از حرمت شکنی ، ساختار شکنی ، حمله  ناجوانمردانه به ارزشهای حیاتی ، به سخره گرفتن مقدسات دینی ، همراهی با اجانب و بیگانگان ، جاسوسی برای غرب و… در دوره  اصلاحات ، به شدت تلخ بوده و این خاطره  تلخ تا دهه های آینده هم از خاطر ملت پاک شدنی نیست ، به همین دلیل ستاد فتنه بنا دارد با غوغا سالاری و توسل به تمامی اهرم های خود و فشار به نظام ، نسبت به تطهیر تحمیلی دولت اصلاحات اقدام و زمینه  تحریف تاریخ و باز نویسی کارنامه  این دوره  تاریک از انقلاب اسلامی را فراهم آورند.

9 – پروژه  لجن مال کردن اصولگرایان:
جریان فتنه که بهتر از هر کس دیگری می داند که رئیس جمهور یازدهم یک شخصیت مستقل غیر اصلاح طلب بوده و به جریان اصولگرایی نزدیک تر است و رأی ایشان نیز ، نتیجه  بروز اختلاف در اردوگاه اصولگرایان بوده و در صورت رفع اختلافات فی مابین اصولگرایان  ، تمامی نقشه های آنان برای فتنه های بعدی نقش بر آب خواهد شد ، با جدیت و شدت هر چه تمام تر پروژه  تخریب و لجن مال کردن اصولگرایان را از طریق اتهامات اقتصادی به عنوان مهمترین و کارآمدترین تضمین موفقیت خود در دستور کار قرار داده است. فتنه گران معتقدند در صورتی که نتوانند اصولگرایان را در نظر و نگاه مردم لجن مال کنند ، موج سوم براندازی و فتنه اکبر ، قطعاً با چالش جدی مواجه شده و اساس پیروزی طرح های براندازی آینده را به خطر خواهد انداخت ، فلذا از تمامی اهرم های موجود و با استفاده از عملیات روانی و به‌کارگیری ظرفیت های امپراطوری رسانه ای و روزنامه های زنجیره ای جهت تخریب و لجن مال کردن اصول گرایان استفاده می کنند.

 

10 – پروژه حمله به سپاه و بسیج و بدنام کردن سپاه با اتهامات اقتصادی:
یکی از نگرانی های ستاد فتنه ، در هر انتخابات جهت گیری آراء بسیجیان به دلیل بصیرت بالای آنان علیه اهداف فتنه گران است ، به همین دلیل یکی از مهمترین مأموریت های ستاد فتنه ، گسست پیوند و ارتباط بین بسیجیان و سپاه پاسداران به عنوان مسئولین اداره بسیج ، از طریق بدنام کردن سپاه به فساد اقتصادی و… است. ستاد فتنه در جلسات درونی خود از انجام این پروژه در انتخابات سال 76 به عنوان یک تجربه  موفق نام برده که در آن انتخابات ، هرچه سران و فرماندهان سپاه گفته و بسیجیان را ترغیب می کردند ،  بسیجیان عکس گفته و خواسته فرماندهان عمل کرده و به خاتمی رأی دادند ، بر این اساس در انتخابات مجلس در اسفند ماه ، باید به نحوی با اتهامات اقتصادی این فاصله زیاد شود که مانند انتخابات 76 بسیجیان برخلاف میل فرماندهان سپاه عمل نمایند.

 

11 – پروژه  رسانه ای کردن خاتمی:
فتنه گران پروژه  رسانه ای کردن خاتمی را به عنوان یک ضرورت و در راستای قبح شکنی و دهن کجی به خواست مردم و نظام و ولایت فقیه ، مورد توجه ویژه قرار داده و تمامی رسانه های همسو و روزنامه های زنجیره ای را به خدمت گرفته و رسانه ای شدن خاتمی را موجب موضع انفعالی نظام می داند که  این امر موجب تمایل بخشی از جامعه به طرف خاتمی و در نتیجه دوقطبی شدن جامعه خواهند شد.

در حال حاضر اگر چه بخشی از اصلاح طلبان مرز خود را با فتنه گران مشخص نموده اند لیکن از آن جا که ستاد فتنه ، ماهیت اندیشه ای خود را به شدت مدیون خاتمی می داند ، رسانه ای کردن خاتمی را به عنوان یک فرصت طلایی برای هم گرایی اصلاح طلبان و در نتیجه پوشش دادن به اصحاب فتنه در دستور کار قرار داده است.ستاد فتنه براین باور است که به هیچ عنوان نباید اجازه داد بین اصلاح طلبان و خاتمی فاصله ایجاد شود چرا که فاصله  بین اصلاح طلبان و سران فتنه ، به منزله قبول مرگ و نابودی فتنه  سبز اموی خواهد بود.

 

12 – پروژه  تصمیم سازی و تحمیل اراده خود به رهبری نظام:
فتنه گران پیگیری طرح های براندازی خود را معطوف به وادار نمودن رهبری معزز و معظم انقلاب به همراهی با آنان و رفع حصر از سران فتنه ودر نتیجه بازگشت سران فتنه به حاکمیت می داند ، و از آن جا که عبور از سد مستحکم ولایت را غیر ممکن می دانند ، تنها راه برای عبور از این مانع بزرگ را تحمیل اراده  خود به رهبری از راه پروژه  تصمیم سازی برای رهبری می داند و تأسف بار آن جاست که برخی مدیران در قوه اجرایی نظام در این خصوص ایفای نقش نموده و با فتنه گران همراهی می کنند. رفتار بخشی از کارگزاران نظام در موضوع هسته ای در همین راستا قابل توجیه است.

 

13 – پروژه  صلح امام حسن و جام زهر:
عبور از مانع رهبری بی شک مستلزم قرار دادن نظام در تنگناهایی است که رهبری نظام را مجبور به تصمیماتی نماید که برخلاف مشی و اراده  رهبری و براساس مصالح نظام و مردم گرفته شود. در طول دو سال اخیر و همزمان با انجام مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم ، تلاش های بسیاری برای شبیه سازی شرایط کشور با شرایط روزهای پایان دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه  598 توسط جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت  و فتنه گران طی این دو سال ، مکرراً در جهت خوراندن جام زهر ، تلاش های ناموفقی داشته اند (کما اینکه در ماجرای انتخابات مجلس هفتم نیز فتنه گران در صدد خوراندن جام زهر بودند که با هوشیاری و نهیب به موقع مقام معظم رهبری ناکام ماندند). هم اینک کار به جایی رسیده که در پناه پروژه هسته ای ،یکی از نمایندگان معتدل اصلاح طلب مجلس ، متأسفانه در لباس افراطیون اصلاح طلب وارد میدان شده و با استناد مغالطه آمیز به رفتار حضرت امام خمینی در تصمیم به پذیرش قطعنامه  598 و قبول همه مسئولیت های
ناشی از آن ، رهبری نظام را به خوردن جام زهر و قبول مسئولیت های ناشی از عبور از خطوط قرمز نظام دعوت می نماید.! و از سوی غرب نیز در راستای تحکیم و اثر بخشی این پروژه ، اقدامات متعددی در شرف انجام است ، به گونه ای که با تصویب قطعنامه  2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعزام عجولانه هیئت های اقتصادی و سیاسی به ایران ، پیش از تصویب توافقنامه در مجلس شورای اسلامی و بیان دیدگاههای شاذ و نادر در مورد عدم نیاز رأی مجلس برای برجام و… ایران چاره ای جز پذیرش توافق نامه بدون بررسی در مراجع قانونی نداشته و مجبور به پذیرش آثار قطعنامه  شورای امنیت نیز خواهد بود. ستاد فتنه  اکبر به این پروژه به عنوان یک پروژه آزمایشی نگاه کرده و در صورت موفقیت ، به طور قطع در حوزه های دیگر نیز شاهد اعمال فشار به رهبری خواهیم بود.

 

14 – پروژه تطهیر مجلس ششم:
مجلس بعدی به عنوان یک مقدمه  ضروری برای پیشبرد اهداف فتنه گران در موج سوم براندازی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است ،
و مجلس دهم به شرطی به تصرف اصحاب فتنه خواهد افتاد که ذائقه  مردم از فساد و تاریکی های مجلس ششم به کلی پاک شود ،  به همین دلیل این روزها یکی از بحثهایی که توسط ستاد فکر و مرکز هدایت روزنامه های زنجیره ای با جدیت دنبال می شود ، موضوع تطهیر مجلس ششم است؛ مجلسی که سیاه ترین کارنامه را برای خود در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زده و لکه ننگی پاک نشدنی بر پیشانی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. براندازی پارلمانی ، تعقیب بحث رفراندوم با هدف تغییر نظام ولایت فقیه ، سیاه نمایی در نطق های پیش از دستور نمایندگان ، پیگیری طرح نامه پراکنی سناتور ژوزف بایدن معروف به طرح OLL ، جاسوسی برای سرویس های اطلاعاتی بیگانه ، تحصن و استعفای دسته جمعی متأثر از طرح انقلاب مخملین جرج سوروس ، مواردی از فساد اخلاقی و… برخی از صدها مورد مربوط به کارنامه  رنگین و ننگین مجلسی است که ستاد فتنه هم اینک قصد تطهیر آن را دارد.

 

15 – پروژه  تصرف مجلس دهم و بازگشت به مجلس ششم:
براندازان یک مجلس هماهنگ با فتنه گران را در تحقق اهداف آنان در پروژه  2020 بسیار ضروری می دانند و از آغاز به کار دولت یازدهم فعالیت مضاعف خود را برای تصرف مطلق مجلس ششم از طرق مختلف و از جمله به دست گرفتن سکان هدایت وزارت علوم و در نتیجه ، به دست گرفتن فرمان تشکل های دانشجویی در سراسر کشور به کار بسته اند. ستاد فتنه معتقد است بدون به دست گرفتن سکان مجلس دهم ، عملاً برنامه های براندازانه  آنان را با مشکلات جدی مواجه خواهد ساخت.

 

16 – پروژه  مقصر سازی مجلس نهم:
بی شک از همان روز پیروزی آقای روحانی ، ستاد فتنه برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دهم برنامه ریزی کرده و یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر پیروزی خود را بد نام کردن مجلس فعلی و معرفی این مجلس به عنوان مانع اصلی موفقیت دولت دانسته و از هر بهانه ای برای وصول به این مقصود استفاده می نماید. برخی شواهد و قرائن نشان می دهد که علت اصلی عدم موفقیت دولت یازدهم سنگ اندازی و کارشکنی های آشکار و پنهان فتنه گران در مسیر برنامه های دولت است. فتنه گران به این ترتیب تلاش می کنند به مردم القا نمایند که در انتخابات پیش رو به کسانی رأی دهند که به اصطلاح با برنامه های آنان هماهنگ باشند. متأسفانه در پناه کارشکنی های اصحاب فتنه که وقیحانه به این دولت یک نگاه اجاره ای دارند ، به موقعیت و جایگاه دولت در بین مردم لطمات جدی وارد شده و این دولت را دولت دروغگویان لقب داده اند.!

 

17 – پروژه  دو قطبی و چند قطبی سازی جامعه:
اگرچه در مراحل آغازین موج سوم فتنه ، مردم به صورت مستقیم نقش ایفا نمی نمایند و عمده کار روی دوش مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی و رئیس جمهور بعدی گذاشته شده است لیکن پیشبرد نهایی طرح مستلزم همراهی مردم در مرحله امنیتی شدن طرح است و حمایت مردم از موج سوم ،  مستلزم ایجاد فضای دو قطبی در جامعه است. نامگذاری امسال به نام “دولت و ملت ، همدلی و همزبانی” نشانه هوشمندی رهبری معزز و فرزانه   انقلاب و توجه ویژه  معظم له به این دسیسه  شیطانی فتنه گران بوده است.

 

18 – پروژه بزرگ ارتباطات شبکه ای در عصر فتنه:
از سال 88 تا کنون یکی از دغدغه های فتنه گران دستیابی به شبکه  ارتباطی مطمئنی است که در لحظات بروز حادثه و فتنه توسط نظام قابل فیلتر کردن نباشد و قرائن و شواهد نشان می دهد که طراحان اصلی پروژه  2020 در سازمان جاسوسی آمریکا (CIA)، در مسیر دستیابی به این شبکه  مطمئن بیشترین نقش را داشته و به موفقیت های بسیار بزرگی نیز دست یافته اند و در حال آزمایش شبکه ای هستند که حتی بدون نیاز به وجود سیم کارت و صرفاً از طریق یک دستگاه تلفن همراه و با سیستم های جدید ماهواره ای ،  ارتباطات اعضای شبکه را فراهم می کند.

 

19 – پروژه  ترویج و گسترش تحرکات و اعتراضات کارگران و فرهنگیان:
ناگفته پیداست که کارگران و فرهنگیان به عنوان دو قشر اصلی و بسیار بزرگ از جامعه ، بیشترین نقش را در تشدید بحران یا خنثی سازی آن ایفا می نمایند و به همین دلیل مشخص ، ستاد فتنه تمام هم و غم خود را متوجه ایجاد اعتصابات و تحرکات کارگران و فرهنگیان کرده و معتقد است نارضایتی عمده مردم از راه ناراضی کردن این دو قشر عظیم جامعه میسر خواهد شد و متأسفانه اخبار واصله بر همراهی برخی از عناصر دولتی با این پروزه دلالت دارد

 

20 – پروژه هسته ای و ضرورت رابطه با شیطان بزرگ:
همان طور که گفته شد موفقیت نهایی موج سوم ، مستلزم از بین رفتن اتحاد و همدلی و ایجاد فضای پرتنش و دوقطبی در جامعه است. ستاد فتنه بعد از پیروزی آقای روحانی به پروژه هسته ای
برای دستیابی به فضای پرتنش و دوقطبی بسیار امیدوار شده و براین باور است که به طور قطع و یقین ، مقام معظم رهبری با خواسته های رئیس جمهور مخالفت خواهد کرد و این مخالفت ، سبب خواهد شد بخشی از جامعه ، رهبری نظام را مانع اصلی گفتگوی مستقیم با آمریکا و رفع تحریم ها و حل مشکلات مردم دانسته و این فضای مسموم و دوقطبی در بالاترین سطح جامعه شکل گرفته و مردم را رودرروی رهبری قرار خواهد داد و به این ترتیب زود تر از موعد مقرر به مقاصد خود دست خواهند یافت لیکن هوشمندی مقام معظم رهبری توطئه  خائنانه  آنان را خنثی کرده و سبب اتحاد بیشتر جامعه و درک مشترک آنان نسبت به بدعهدی و فریب کاری و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا شده است. هم اینک علیرغم گذشت دو سال از این پروژه ، کماکان پروژه  هسته ای یکی از مهمترین پروژه ها در جهت دوقطبی سازی جامعه و از بین بردن روح اتحاد و همدلی در جامعه پیش روی فتنه گران بوده و به آن دل بسته اند. از طرف دیگر خواسته  شیطان بزرگ از اصرار بر ادامه  مذاکرات نیز از یک سو ایجاد محیط متشنج و تفرقه گون در داخل ایران و از سوی دیگر همراه کردن افکار عمومی جهان علیه ایران است و قرار نیست در این مذاکرات آمریکایی ها امتیازی به ایران بدهند و هم چنان که در متن برجام مشاهده می شود انجام تعهدات شیطان بزرگ و شیطانکهای غربی به ده ها اما و اگر موکول شده است و دل بستن به این توافق نامه ، بسان حرکت روی امواج لغزنده و خطرناک می باشد.

 

21 – پروژه  احمدی نژاد:
در این تردیدی نیست که در دوره  دوم دولت آقای احمدی نژاد جفایی بسیار بزرگ در حق نظام صورت گرفته و حلقه ای به نام حلقه  انحراف شکل گرفت که با بهره گیری از سابقه و نفوذ قبلی و کنونی خود در دستگاه اطلاعاتی نظام با شدت تمام در صدد انحراف از مسیر و راه نورانی حضرت امام ره بود ولی هم اینک نیز هیچ تردیدی وجودی ندارد که یکی از مهمترین حلقه های جانبی مؤثر در پیشبرد اهداف فتنه گران در موج سوم فتنه ، بی شک بحث حمله به احمدی نژاد و بایکوت کردن صد در صدی او است. در این نیز هیچ تردیدی نیست که در جمهوری اسلامی ایران هر کس تخلفی انجام داده و یا جرمی مرتکب شده ، باید در مقابل قانون پاسخگو باشد ، لیکن در این موضوع خاص اولاً کسانی این پروژه را دنبال می کنند که دامن خودشان به مراتب در انواع فساد سیاسی ، اقتصادی ، اخلاقی و… آلوده تر است ثانیاً  حملات چندجانبه به احمدی نژاد برای آنان نتیجه  عکس به همراه داشته است.  امروز با غوغاسالاری و انجام عملیات روانی رسانه ای ،شرایطی فراهم نموده اند که درست مثل دوره  سیاه اصلاحات که هیچ کس جرأت دفاع از حزب الله را نداشت و با هزار انگ و برچسب نواخته می شد هم اینک نیز هیچ کس جرأت ورود به حوزه  دفاع از احمدی نژاد با هرانگیزه ای از جمله تلاش برای مصون نگه داشتن اصول گرایی از آسیب های این پروژه  خطرناک را نداشته باشند. اما نکته  کلیدی این است که قتنه گران بیش از هر کس دیگری می دانند که هدف از پروژه  احمدی نژاد چیز دیگری است و نیاز ستاد فتنه به احمدی نژاد برای پیشبرد مقاصد شیطانی خود آن قدر زیاد است که حتی اگر نظام هم مایل به عدم بازگشت احمدی نژاد به صحنه  سیاست باشد ، قرائن زیادی وجود دارد که ستاد فتنه به هر شکل ممکن در صدد وادار کردن  نظام به این موضوع است.

 

22 – پروژه  نسیم 2
یکی از مشکلات ستاد فتنه در دو فتنه  پیشین، سازماندهی نحوه تماس خود با مردم و  روش های فریب مردم و اطلاع رسانی به طرفداران فریب خورده ، برای حضور در لحظه های خاص در محل های تعیین شده و انجام دستورات ستاد فتنه بوده است. در مرحله  کنونی ، برای نیل به این هدف ، ستاد فتنه با بهره گیری از تجربه پروژه  نسیم در انتخابات 84 هم اینک پیگیری نسیم 2 را در دستور خود قرار داده است. در طرح نسیم 2 به جای استفاده از بولتن ، محور اصلی طرح بر استفاده از شبکه ارتباطی پیش گفته استوار شده است و قرار است از طریق این شبکه ، ارتباط بین حداقل6 میلیون نفر افراد سازمان یافته دراین پروژه برقرار گردد. یکی از وظایف اصلی پروژه  نسیم 2 تلاش گسترده برای پخش شایعات ساخته شده توسط ستاد فتنه و آلوده سازی جامعه و اذهان مردم و تضمین اثر بخشی پروژه های دیگر و کمک به گسترش شبهات  است.

 

23 – پروژه  تحریف امام خامنه ای و مصادره رهبری:
یکی از مشکلات اصلی فتنه گران ، عدم همراهی مردم ایران به عنوان حامیان جان برکف حضرت امام خامنه ای با برنامه های آنان است که بی شک برنامه های آنان را با خطر جدی مواجه خواهد ساخت. برای عبور از این بن بست ، پروژه تحریف و مصادره  امام خامنه ای در دستور کار فتنه گران با حمایت ظرفیت های موجود در دولت اعتدال قرار گرفته است. طبق این پروژه ، فتنه گران به عنوان عناصری ولایی و هر کس که در میدان حمایت از اصول حاکم بر اندیشه ولایی وارد صحنه شود به عنوان ضد ولایت فقیه معرفی خواهد شد. از همان روز روی کار آمدن دولت یازدهم ، ستاد فتنه با تغییر رویکرد خود با یک تیر دو هدف استراتژیک را نشانه گرفت ،از یکسو ولایت فقیه و از سوی دیگراصول گرایان به عنوان پشتوانه های مردمی رهبری در تیررس این پروژه قرار گرفت ؛ به این ترتیب به تهدیدات ناشی از مقاومت و روشنگری های رهبری نظام ؛ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به عنوان فرصت نگاه کرده و با اجرای یک طرح منافقانه ، خود را پیرو تمام عیار رهبری نشان داده و در هر مناسبت بر  تبعیت ظاهری از رهبری تاکید می نمایند. اجرای این پروژه ، مراحل متعددی را تعقیب می نماید و در مرحله کنونی در صدد معرفی کردن اصول گرایان به عنوان حامیان دروغین رهبری بوده و موج نفرت علیه اصول گرایان را در جامعه به دلیل پیش گفته دامن می زنند.

 

24 – پروژه  دلواپسان:
ستاد فتنه با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده قرار است تمامی منتقدین و دغدغه داران (به عنوان سرمایه های اصلی انقلاب و موتور محرک مردم در برابر براندازان) را با برچسب ها و انگ های ناروا و ظالمانه نظیر همسو با نتانیاهو ،کاسبان تحریم و… در چشم مردم منفور و از میدان خارج نمایند و در این را از هیچ کوششی فروگذار نیستند. این پروژه به عنوان مکمل پروژه لجن مال کردن اصول گرایان مطرح بوده و از سوی دیگر علاوه بر تطهیر گذشته  ننگین اصلاح طلبان افراطی ، به پروژه  مصادره  رهبری نیز کمک بزرگی خواهد کرد و به همین دلیل از آن ،به عنوان یکی از بزرگترین پروژه های فرعی ستاد فتنه یاد می شود و ترجیع بند فتنه گران و اصحاب رسانه ای زنجیره ای ، موضوع حمله به دلواپسان خود بافته و خود ساخته  فتنه گران بوده که با یک ضرب آهنگ موزون در بین آنان پیگیری می شود. در حقیقت این پروژه توسط فتنه گران و کسانی پیگیری می شود که دلواپسان حقیقی عدم رابطه با کدخدا و شیطان بزرگ هستند.

 

25 – پروژه  فرافکنی علل فشار اقتصادی بر مردم :
براساس این پروژه از یک سو با فشار مضاعف اقتصادی بر مردم ، زمینه های واگرایی مردم از نظام را فراهم آورده و از سوی دیگر با پیوند دادن مشکلات اقتصادی به حمایت ایران از نهضت های انقلابی و اسلامی جهان و ارائه  تحلیل ها و تفاسیر غلط از رفتار راهبردی نظام و ولایت فقیه ، زمینه های گسترش فتنه در بین مردم و خواص را پیگیری می کنند و به این ترتیب علاوه بر تضعیف موقعیت رهبری ، به دنبال تضعیف عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا (اصطلاحاً خاورمیانه) و تخریب جایگاه ایران در کشورهای لبنان ، سوریه ، عراق ، یمن و… هستند.

 

26 – پروژه  شیطان سازی جدید:
در فتنه 88 فتنه گران به شدت جهت جایگزینی موج نفرت علیه روسیه به جای شیطان بزرگ اقدام کردند ولی نتایج مورد نظر آنان به دست نیامد . در این مرحله از براندازی نیز اخبار و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که فتنه گران در صدد القای موج نفرت نسبت به کشوری غیر از شیطان بزرگ نظیر فرانسه هستند. در این خصوص  باید گفت که مسئله  برخورد مناسب با فرانسه به عنوان پلیس بد در جریان مذاکرات هسته ای یک ضرورت اجتناب ناپذیر است اما هرگز نباید فراموش کنیم که بر اساس منطق قوی حضرت امام خمینی سلام الله علیه  و نگاه راهبردی حضرت امام خامنه ای ، بی شک آمریکا به عنوان شیطان بزرگ و سلسله جنبان همه  شرارت ها علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده و هر حرکتی بر خلاف این مسیر قطعاً از سوی شیطان بزرگ و عوامل داخلی آمریکا هدایت شده و باید همان گونه که در فتنه  88 با طرح جایگزینی روسیه برخورد شد با این طرح نیز با شدت تمام برخورد شود.

 

رسالت :در یک نگاه کلی و به صورت مشخص شما چه کسانی را در فتنه  آینده دخیل می دانید؟
متولیان :با عنایت به مطالب گفته شده باید گفت ، در طیف وسیعی از افراد و جریانات سیاسی داخلی و خارجی در فتنه  آینده به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم ایفای نقش خواهند کرد . قبل از آنکه به این اشخاص و جریانات اشاره کنم لازم است به این نکته  مهم نیز تاکید کنم که انگیزه  افراد و جریانات سیاسی در مقدمات و پیشبرد فتنه ، یکسان نبوده و هر یک از آنان به مقتضای شرایط و بر اساس نوع بینش و تفکر خود ، با انگیزه ها و اهداف مختلف ، وارد میدان فتنه جویی خواهند شد؛ برخی از این افراد و جریانات از این قرار است:
1 – بانیان و مبین و فعالان فتنه های 78 و 88 .
2 – عالمان متهتک در حوزه های علمیه که در قالب مخالفان ولایت فقیه مطرح می شوند.
3 –معتقدین تعامل و رابطه با شیطان بزرگ و به طور کلی تشنگان رفاه غربی و آمریکایی.
4 – شیفتگان قدرت و سیاست از هر جناح و حزب.   5 – جاهلان متنسک.   6 – برخی از ساکتین فتنه  88  .  7 – طالبان اقتصاد و زر اندوزی و تشنگان ثروت.     8 – شاخه ای از اهل سنت سلفی و تکفیری.    9 – حامیان اسلام سکولار و آمریکایی.    10 – برخی از منسوبین به بیت حضرت امام سلام الله علیه.     11 – زخم خوردگان از نظام و مردم.     12 – برخی از چهره های
منتسب به اردوگاه اصولگرایی.    13 – برخی از عناصر رادیکال در قومیت ها     14 – گروهک منحله نهضت آزادی    15 – به بیان دیگر می توان گفت در فتنه  بزرگ آینده مجموعه و ملغمه ای از جریانات و مباحث و مسائل  فکری ،
عقیدتی ، آخرالزمانی ، سیاسی ، جاسوسی ، مذهبی ، قومی و قبیله ای ، امنیتی ، اقتصادی ، فلسفی ، خارجی و… در کنار هم و با سرانگشت هدایت بیگانگان به ایفای نقش خواهند پرداخت. این خطوط و جریانات در یک چیز وحدت و اشتراک نظر دارند و آن هم کسب سهم بیشتر در حاکمیت و تغییر ساز و کارهای این تقسیم ارث  از طرق قانونی.

 

رسالت :نوع مطالب مستدل و دقیق شما نوعی ترس را به خواننده ممکن است القا نماید ؛ سئوال مهم این است که شما چقدر این پروژه را موفق ارزیابی می کنید؟
متولیان :به سئوال بسیار خوبی اشاره فرمودید؛ بیان ابعاد این پروژه  30 ساله به هیچ وجه به منزله  موفقیت آن نخواهد بود بلکه موفقیت یا عدم موفقیت این پروژه به عوامل متعدد داخلی و خارجی بستگی دارد. ضمن اینکه ما بر اساس اعتقادی که به قرآن کریم و موضوع مهدویت و ظهور منجی داریم ، براین باوریم که بی تردید پیروزی قطعی و نهایی در تمامی توطئه ها و صبح روشن از متعلق به جبهه  حق خواهد بود ، به جرأت می توان گفت بزرگ‌ترین ، مهمترین و شوق آورترین پیش بینی حضرت امام ، بحث نزدیک بودن ظهور و اتصال این انقلاب الهی به انقلاب جهانی امام عصر(عج) است در حالی که برخی از افراد در حال حاضر و با رخ دادن بسیاری از نشانه ها ، هنوز هم  درموردنزدیک بودن
ظهورشک وتردیددارند،امام عزیزازسه دهه قبل باقاطعیت وصراحت،نزدیک بودن ظهورواتصال این انقلاب به انقلاب مبارک امام مهدی(عج) را پیش بینی کرده و آن را قریب الوقوع می دانست :
“این قرن به خواست خدا قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین خواهد بود.”
“گویی جهان مهیا می شود برای طلوع آفتاب امامت از افق مکه مکرمه و کعبه آمال محرومان و مستضعفان …انقلاب اسلامی با تایید خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و ان شاءا…با گسترش آن قدرتهای شیطانی به انزوا کشیده خواهند شد و حکومت مستضعفان برپا و زمینه برای حکومت جهانــی مهدی آخرالزمان (عج)
مهیاخواهدشد.”

12 آبان 1360 /6 محرم 1402،
مستضعفان که اکثریت قاطع جهان را تشکیل می‌‌‌دهند مطمئن باشند که وعده حق‌تعالی نزدیک است و ستاره نحس مستکبران رو به زوال و افول است.

صحیفه نور ج 15 ص 62
با اطمینان می‏گویم: اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می‏نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد .. صحیفه نور ج 20 ص 325
آشکارشدن نشانه های بسیارنزدیک بودن ظهور که درتحقق نشانه هاوبیانات بزرگان وگواهی دلهای پاک به خوبی خودرانشان میدهد،قریب الوقوع بودن مهمترین پیشبینی حضرت امام مبنی برنزدیک بودن ظهورواتصال انقلاب اسلامی به این واقعه مبارک رابه خوبی نشان میدهد ، قابل توجه است که این پیش بینی بزرگ به خوبی با برخی از پیش بینی های دیگر حضرت امام چون فروپاشی آمریکا ، نابودی اسرائیل و فتح قدس که در حال تحقق هستند ، در ارتباط تنگاتنگ می باشد و جهان در آینده ای بسیار نزدیک باچشمانی حیرت زده، تحقق این پیش بینی بزرگ روح خدا را نظاره گر خواهد بود.
رسالت :برای پیشگیری از وقوع این پروژه خطرناک ، چه راه کارهایی را پیشنهاد می کنید؟
متولیان :کاربرد کلمه  پیشگیری به نظرم کلمه رسا و کاملی نیست چرا که این پروژه 26 سال است که شروع شده و برخی از پروژه های فرعی نیز برای مرحله  سوم آن نیز از سال 88 به بعد شروع شده است ، فلذا آن چه که در خصوص می گوئیم ، اشاره به راههای مقابله و برون رفت از این فتنه است ، چرا که تقریباً تمامی زیر ساخت های
لازم برای فتنه  بزرگ آینده در حوزه های اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و… از سالهای دور (از سال68 تا 92) ریل گذاری شده و هم اینک شاهد مراحل پایانی آن و به هم پیوستن حلقه های فتنه  بزرگ هستیم.
به هر حال به اجمال به نظرم می رسد که اگر شرایطی فراهم شود که مطالب این جلسه توسط برخی دستگاهها نظیر بسیج مستضعفین به صورت اینفوگرافی و پاورپوینت در آمده و در دسترس بسیجیان قرار گیرد ، به طور قطع برنامه های براندازانه  فتنه گران  و موج سوم فتنه را با شکست مواجه خواهد ساخت ، چرا که بی تردید و در هر سناریویی ، مردم در موفقیت یا عدم موفقیت فتنه گران نقش اصلی و بنیادین را ایفا خواهند نمود ولذا آگاه سازی مردم باید مهمترین هدف باشد ، از طرف دیگر فکر می کنم باید اتاقهای فکر و ستادهایی شبیه ستاد بحران در دستگاههای مختلف برای طراحی روشهای خنثی سازی و مقابله با این پروژه تشکیل شود تا ان شاءالله با آمادگی کافی به انجام وظایف خود پرداخته و از حضور با نشاط و با انگیزه  مردم در صحنه بهره ببریم.

رسالت :امروز هم مانند بحث سال قبل مطالب بسیار خوبی در خصوص ابعاد فتنه  2020 ارائه فرمودید لیکن باز هم بحث ، نا تمام ماند و شرح ابعاد فتنه  بزرگ آینده یا به تعبیر شما موج سوم فتنه ،  به مجلس دیگری موکول شد و به قول سعدی در دیباچه  گلستان ” مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ماهمچنان در اول وصف تو مانده ایم ” . در خاتمه ضمن تشکر از بردباری و حوصله ای که به خرج داده و با دقت نظر به سئوالات مطروحه پاسخ دادید می خواستیم ان شاءالله اجازه بفرمائید تا در فرصتی دیگر خدمتتان رسیده و بقیه  بحث را پیگیری نمائیم

متولیان :از لطف شما سپاسگزارم و برای خودم تبیین ابعاد فتنه  آینده موسوم به پروژه  2020 و خراب کردن بازی دشمنان قسم خورده انقلاب مقدس اسلامی را یک توفیق ویژه الهی می دانم و در حقیقت من باید از شما به خاطر فراهم آوردن این فرصت تشکر کنم و از خوانندگان محترم نیز استدعا دارم به هر طریق ممکن نسبت به انتشار گسترده مطالب اقدام نمایند و براین باورم که اگر چه برای ابعاد مختلف موج سوم فتنه ، قرائن و شواهد و اسناد بسیار زیادی وجود دارد لیکن باید گفت حتی اگر هیچ سندی هم در این مورد وجود نمی داشت ، تجربه تلخ دو فتنه پیشین و عقب ماندن دستگاه های ذیربط و اهمیت موضوع ، این اقتضا را دارد که نهادهای امنیتی ، قضائی و… با دقت تمام این موضوع بسیار مهم را رصد نموده و نسبت به شناسایی و کشف و خنثی سازی و برخورد با عوامل اصلی فتنه  مرکب آینده اقدام نمایند.
در خاتمه ضمن تشکر مخصوص از خوانندگان محترم، ان شاءالله به شرط زنده بودن و مدد گرفتن از ذات پاک اقدس الهی ، در فرصت مناسب بعدی ابعاد بیشتری از موج سوم براندازی را متناسب با عصر ظهور تقدیم خواهم کرد. حق یار و نگه دار شما باد.
رسالت: متشکرم

منبع:هدانابرگرفته از رسالت