آیا عبادت و توبه بخاطر ترس از جهنم مورد قبول است
آیا عبادت و توبه بخاطر ترس از جهنم مورد قبول است
اگر كسي توبه كرد براي ترسِ از جهنّم، آيا اين توبه قبول است يا نه? اينجاست كه مرحوم خواجه نصير، محقّق طوسي و مرحوم علامه ميگويند اين توبه قبول نيست[1]، مشكل اين است كه اگر كسي توبه كرد، گناهي را انجام ميداد، توبه كرد براي اينكه به جهنم نرود، ميگويند اين توبه قبول نيست. توبه آن است كه بگويد اين كار، چون خلافِ رضاي خدا بود و بد بود و خدا گفت نكن من كاري را كه خدا گفته بود نكن، ميكردم، چيزي كه قبيح است و خدا او را تقبيح كرد من انجام ميدادم حالا پشيمان شدم، ديگر نميكنم. فايده اين كار، نجات از جهنم است؛ اما اين شخص براي نجات از جهنم توبه نكرده كه اگر نجات از جهنم در كار نبود او توبه نميكرد، چون از جهنم ميترسد توبه ميكند، نه براي اينكه آن كار زشت است و خدا گفت نكن.
بررسي قبول يا عدم قبول توبهٴ خوفاً من النار
اين را مرحوم علامه و مرحوم محقّق طوسي ميگويند: توبهٴ اين شخص، بعيد است مقبول باشد.
ولي در بحثهاي قبل آنجا كه عبادت به سه قِسم تقسيم شد بعضي از عبادتها «خوفاً من النار» است، بعضي «شوقاً الي الجنة» است، بعضي «حُبّاً لله» است، آنجا روشن شد كه عبادت كساني كه براي ترس از جهنم خدا را عبادت ميكنند اين هم مقبول است، براي اينكه در همان نصوص، عبادت عابدان به سه قِسم تقسيم شد: يك عده عبادتشان «خوفاً من النار» است؛ يك عده عبادتشان «شوقاً الي الجنة» است؛ يك عده عبادتشان «شكراً» و «حبّاً» است كه «فتلك عبادة الاحرار». پس گروه اول و گروه دوم عبادتشان صحيح است و با فضيلت؛ منتها عبادت گروه سوم افضل است[2]. پس اگر كسي توبه كرد، براي اينكه به جهنم نرود _گرچه ضعيفترين مرحلهٴ توبه است_ ولي توبهٴ او مقبول است «خوفاً مِن النار» توبه كرده است.
روحِ اينگونه از عبادتها را كه شما بررسي ميكنيد، ميبينيد اين شخص بر خلاف آنچه در جهان هست دارد حركت ميكند، زيرا او توبه كرد براي اينكه به جهنم نرود. وقتي كارِ او را باز ميكنيد، ميبينيد او خدا را براي خود ميخواهد، خدا را ميخواهد كه به وسيله خدا از جهنم نجات پيدا كند يا به بهشت برود، پس خدا وسيله است و نجات از جهنم يا ورود به بهشت. هدف، اين شخص روحاً چه كرده است? روحاً خدايي كه ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ﴾[3] است او را «هو الوسط» قرار داد؛ خدا را واسطه قرار داد، ورود در بهشت را براي خود هدف تلقّي كرد. خدا را ميخواهد تا خدا او را از عذاب برهاند و به بهشت برساند. خدا را براي خدا نميخواهد، خدا براي او مطلوب بالذات نيست «هو الآخِر» نيست نزد او، ورود در بهشت و لذّت در بهشت براي او «هو الآخِر» است. اين شخص بر خلاف آنچه در جهان هست دارد حركت ميكند. لذا دربارهٴ اين افراد تعبير شده است كه «المُستحِلّ توسيط الحقّ مرحومٌ»[4] يعني آنها كه حق را واسطه قرار ميدهند براي اهداف خودشان، آنها هم از رحمت خدا بهرهمندند، اينچنين نيست كه محروم باشند [بلكه] آنها هم مرحوماند ولي كاري است بسيار ضعيف و نازل كه انسان خدا را بخواهد كه خدا مشكل كارِ او را حل كند كه خدا بشود وسيله يعني «هو الوسط» بشود، نه «هو الآخر».
خب، بنابراين آنچه را كه مرحوم محقّق در متن تجريد فرمود و مرحوم علامه هم آن را امضا كرد[5] و نقدي نداشت كه اگر كسي توبه كرد براي خوف از آتش اين توبه بعيد است كه مقبول باشد يا مقبول نيست، اين سخن تام نيست، حق اين است كه اين توبه مقبول است، گرچه اين شخص از آن فيض اكمل محروم است.
پرسش:…
پاسخ: آن اوّلي به قيامت كاري ندارد، اين دوّمي واقعاً معتقد به قيامت است، به قيامت كار دارد و امر را براي قيامت انجام ميدهد و جزء كساني است كه در روايات، به عنوان عبادت كننده معرفي شدند.
پرسش:…
پاسخ: بله، شركِ رقيق نسبت به آن مرحلهٴ عاليه شرك دارد، براي اينكه خدا را وسط قرار داد براي آن هدف نهايي يعني دو تا مطلوب دارد، اين چون هر درجهٴ نازلهٴ از توحيد نسبت به مرحلهٴ عاليه شرك است وگرنه عبادت اين گروه هم مقبول است.
[1] – كشف المراد، ص 567.
[2] – ر.ك: الكافي، ج 2،ص 84؛ ر.ك: نهجالبلاغه، حكمت 237.
[3] – سورهٴ حديد آيهٴ 3.
[4] – اثنا عشر رساله (ميرداماد الاسترآبادي)، ج 2، ص 48
[5] – كشف المراد، ص 567.
منبع: تقریرات و یادداشتهای حجت الاسلام مهدی طاها از جلسه تفسیر سوره نساء حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی؛ سایت هدانا.