آيا عرفان امام خمينى(ره) برگرفته از عرفان ابن عربى است؟

آيا عرفان امام خمينى(ره) برگرفته از عرفان ابن عربى است؟
بزرگانى هم چون امام خمينى (ره) و علامه طباطبايى (ره) در سلوك عرفانى پيرو قرآن و سنت پيامبر و ائمه معصومين (ع) هستند و عرفان آنها برخاسته از متن دين ناب اسلام و آيات و روايات و سيره و سنت بندگان معصوم و پاك خداوند است.
البته اين منافاتى ندارد كه آنها از آموزه ها و دستاوردهاى بزرگانى مانند ابن عربى به ويژه در عرفان نظرى و مبانى عرفانى بهره گرفته باشند ولى حق اين است كه قرآن و پيامبر و سنت، مهمترين منبع عرفان و معرفت نظرى و مبانى عرفان و معرفت الهى است و هر عارف راستين و مستقيمى بر سر سفره قرآن و پيامبر و عترت پاكش نشسته و مستقيم و يا غيرمستقيم از آنها بهره برده است.
محيى الدين عربى كه او را پدر عرفان مى شناسند و عرفاى پس از او همگى به نحوى ترويج دهنده افكار و نظريات او هستند، جايگاه والايى در عرفان اسلامى به ويژه در تدوين عرفان نظرى و مبانى عرفانى دارد.
او اولين كسى است كه عرفان نظرى را به صورت علمى كه موضوعش ذات حق تعالى است، او در عرفان نظرى و عرفان عملى شيخ العرفا است و به حق او را شيخ اكبر لقب داده اند. عرفاى پس از او مانند صدرالدين محمد قونوى و مولوى و شيخ محمود شبسترى و حافظ و صدرالدين شيرازى، نوعا پيرو و ريزه خوار سفره او هستند پس بزرگانى مانند حضرت امام و علامه طباطبايى كه براى مرحوم صدر المتألهين احترام زيادى قائل بوده اند و از او بهره فراوانى برده اند، به طور غيرمستقيم از ابن عربى استفاده كرده اند.
كتاب هاى محيى الدين ابن عربى مثل نصوص و فتوحات مكيه مورد نظر و عنايت اين بزرگان بوده است ولى البته اين به معناى مقبوليت كامل و نداشتن انتقاد و اشكال برايشان نيست.
لازم به يادآورى است كه امام خمينى (ره) عليرغم بهره گيرى از كتب عرفانى و صحف سلوكى ابن عربى و احترام ويژه براى شخصيت سترگ و والاى او در كتاب تعليقه بر نصوص الحكم در مواضع و موضوعات مختلف ديدگاه هاى ابن عربى را نقد علمى- عرفانى كرده اند چنانكه امثال علامه سيد حيدر آملى ديدگاه هاى انتقادى داشته اند و امام خمينى (ره) در كتاب مصباح الهدايه الى خلافه و والولايه به نظر مى رسد با رويكرد و روشن نوينى به تبيين اصول عرفان نظرى و شرح و بسط مقام انسان كامل در نبوت و ولايت مطلقه پرداخته و از آيات و روايات با قرائت شيعى- ولايى استفاده نموده اند لذا به نظر مى رسد كه جواب سؤال نه بله كامل و نه خير محض است كه امام تابع و پيرو عرفان ابن عربى بوده اند، خير؟ لذا مى توان چنين جواب داد كه اگر چه عرفان ابى عربى و حكمت متعاليه صدرايى تأثير بسزايى در شاكله و شخصيت عرفانى حضرت امام (ره) داشته است اما امام را تابع محض عرفان شيخ اكبر نكرده است بلكه او با فهم و معرفت عميق از عرفان ناب اسلامى در حوزه نظرى و عملى و بهره گيرى از نظرات استاد خويش آيت الله محمدعلى شاه آبادى توانست روال و منوال ويژه اى كه بيشتر از مواد و مصالح انديشه شيعى بهره گرفته است استفاده نمايد لذا با رويكرد انتقادى به شرح عرفان محى الدين پرداخته است.
پرسمان