وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آيا رمزى بودن برخى آيات قرآنى هميشگى است؟ يا امكان معنادار شدن آن وجود دارد؟

0

آيا رمزى بودن برخى آيات قرآنى هميشگى است؟ يا امكان معنادار شدن آن وجود دارد؟

هر چه زمان مى‏گذرد و توانايى علمى انسان افزايش مى‏يابد، دريچه‏هاى جديدى از معارف قرآنى رو به سوى او گشوده مى‏شود تا آنجا كه بنا بر بعضى از روايات، آياتى در قرآن مجيد وجود دارد كه تنها مردم آخرالزمان از مفاهيم ژرف آن بهره‏مند مى‏گردند. چنان كه در تفسير الميزان از اصول كافى نقل شده است: امام سجادعليه السلام فرموده است: «ان‏اللَّه عزوجل عَلِمَ ان يكون فى آخرالزمان اقوام متعمقون فانزل‏اللَّه تعالى: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» والايات من سوره الحديد الى قوله‏ «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»» «همانا خداوند- عزوجل مى‏دانست كه در آخرالزمان، مردمى ژرف‏انديش خواهند بود به همين جهت آيات‏ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آيات سوره حديد تا «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» را نازل فرمود(1).

اين از ويژگى‏هاى اعجازآميز قرآن مجيد است كه براى بشر- در دوران‏هاى مختلف زندگانى او پيام دارد و هيچ‏گاه كهنه نمى‏شود. فزونى توانايى علمى و افزايش درك بشرى از معارف الهى، ثمره فرآيندى است كه از تكامل علوم انسانى و كشف و پيشرفت در علوم تجربى حاصل شده است. به گونه‏اى كه بعضى از آيات كه براى مردمان قرن‏هاى گذشته غيرقابل توجّه بوده است و يا شناخت سطحى درباره آن داشته‏اند، امروزه بسيار معنادار شده و اشارات آن براى صاحبان علم و معرفت، بسيار راه‏گشا و اعجازآميز بوده است. به عنوان نمونه يكى از آياتى كه در ميان برخى از مسلمانان زمان‏هاى گذشته و حتى امروز، جنبه رمزى به خود گرفته، اين‏آيه شريفه است كه: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّى وَ ما أُوتِيتُمْ‏مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً»(2) «و درباره روح از تو مى‏پرسند، بگو: روح از [سنخ‏] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است». در صورتى كه برخى ديگر از بزرگان- از جمله علامه طباطبايى چندين صفحه درباره تفسير اين آيه پرداخته است. همچنين با پيشرفت علوم تجربى و گذشت زمان، مطابقت برخى از آيات با واقعيت كشف شده و اعجازعلمى قرآن به اثبات رسيده است مانند آيه شريفه: «رَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»(3) «پروردگار خاوران و باختران». اين آيه از تعدد مشرق‏ها و مغرب‏ها به مركزيت زمين و وجود كرات ديگر اشاره دارد. همچنين گاهى‏با پيشرفت علوم تجربى، معناى برخى از آيات به گونه‏اى شفاف‏تر آشكار مى‏گردد. بنابراين از آنجا كه قابليت‏هاى فزون‏تر معرفتى و پيشرفت‏هاى علمى و كشفيات جديد، در رفع بعضى از خرافات و موهومات مؤثر است و در دفع بسيارى از اشكالات و مشكلات تفسيرى به ما كمك مى‏كند، برخى از بزرگان توصيه كرده‏اند با فاصله هر چند سال، تفسيرى جديد از قرآن نگاشته شود (به نقل از علامه طباطبايى) و از آنجا كه پيشرفت زمان و تحولات فرهنگى جامعه و اعلام نيازهاى نسل نو، تأثيرات خاصى بر ذهن پژوهشگر و مفسر قرآن مى‏گذارد، گريزى نيست كه با تلاشى پيگير، معارف عميق‏ترى از قرآن استخراج گردد و با ادبيات روز و قالبى نو عرضه گردد.

گاهى از اين روزآمد شدن تفسير و الهام‏گيرى از تحولات فرهنگى و علمى، به «تفسير عصرى» ياد مى‏شود(4). البته اين انگيزه بسيار مبارك و پرفايده است به شرط اينكه حوزه‏هاى معرفت‏شناسى علم و دين باز شناخته شود و از تحميل يافته‏هاى ذهنى و علم زدگى بر آيات قرآنى، خوددارى گردد(5).

(1) الميزان، ج 19، ص. 154
000 (2) معارج (70)، آيه. 40
000 (3) معارج (70)، آيه. 40
000 (4) سيد محمد على ايازى، قرآن و تفسير عصرى.
000 (5) براى آگاهى بيشتر ر. ك:

الف. تفسير الميزان، ج 3، صص 28- 135

ب. مهدى هادوى تهرانى، مبانى كلامى اجتهاد

ج. على ربانى گلپايگانى، معرفت‏شناسى

د. هادى معرفت، التمهيد، ج 6

ه. محمد على رضايى، تفسير علمى قرآن.

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.