آسیبشناسی حزن و اندوه در قرآن
آسیبشناسی حزن و اندوه در قرآن
نقی خوشرو
اندوه حالتی در انسان است که پس از فقدان نعمتی پدیدار میشود. اندوه در تقابل با سرور و فرح قرار دارد. بنابراین، علل و عوامل ایجادی اندوه میتواند مانع از سرور و شادی در انسان شود؛ چنانکه عوامل ایجادی سرور، اندوه را میزداید. اگر آثاری برای سرور و شادی گفته شده، در زمان اندوه ضد آن بر انسان مستولی میشود. نویسنده در مطلب پیش رو علل و عوامل و نیز آثار اندوه را بیان کرده و راههای درمان آن را نیز توضیح داده است.
آثار حزن و اندوه
برای اینکه اهمیت مسئله روشن شود بیان آثار آن میتواند انگیزهای برای خواننده باشد تا در پی شناخت علل و عوامل و سپس درمان اندوه باشد. از این رو، آثار و پیامدهای اندوه بر دیگر بحثها مقدم شده است.
حزن که در فارسی به اندوه تعبیر میشود، نقیض فرح و سرور است.(لسانالعرب، ابن منظور، ج۳، ص۱۵۸، «حزن») این بدان معناست که تحقق حالت حزن در شخص به معنای فقدان سرور و شادی و فرح در آن شخص خواهد بود.
حزن حالتی است که هنگام از دست رفتن نعمتی یا محبوبی یا فرصتی به انسان دست میدهد. حزن چون امر نفسانی و باطنی همانند درد است، تنها از راه نشانهها و علائم آن میتوان آن را در شخص تشخیص داد. به این معنا که آنچه در درون و روان به شکل یک هیجان منفی بروز میکند، در بیرون و جسم به شکل تغییرات در چهره و اندام و حتی حرکات و فعالیتهای بدنی ظاهر میشود.
از مهمترین علائم حالت نفسانی اندوه در شخص میتوان به اموری چون گرفتگی چهره، تنگدلی، بیتابی، بیمیلی به کار، گوشهگیری، گوشه نشینی، کماشتهایی، خستگی، بیاحساسی، آشفتگی در خواب، خستگی، افسردگی، غفلت، عدم تمرکز، تشویش و اضطراب ذهنی، اشک، گریه، تغییرات در وزن، تحولات در رفتار و فکر و مانند آن اشاره کرد.
اندوه، حالتی نفسانی است که شخص را در خود فرو میبرد و قدرت تحرک بدنی و تفکر ذهنی را از وی میگیرد. نشانههای اندوه در چهره به صورت از دست دادن بشاشت و تازگی بروز میکند. چهره در هم میرود و رنگ رخسار به زردی میگراید. گوشهگیری و کز کردن و چمباتمه زدن از نشانههای رفتار انسان اندوهگین است. شدت فشار روحی و روانی تا آن اندازه بالا میرود که گاه اختیار خود را از کف میدهد. زودرنجی و خستگی از دیگران و پاسخهای نامربوط و بیربط دادن از دیگر نشانههای حزن و اندوه است. اگر حزن و اندوه شدت یابد و مهار نگردد، در بلندمدت شخص را به انواع بیماریهای جسمی چون زخم معده و قلبی و ناراحتی اعصاب دچار میسازد. اگر ریشههای اندوه شناسایی نشود و به درمان و از میان بردن عوامل و علل ایجادی آن اقدام جدی صورت نگیرد، بیگمان فرجام آن جز مرگ زودرس و ناهنجاری هیجانی و شتابآلودی چون اقدام به خودکشی نخواهد بود.
مهمترین آثاری که قرآن برای اندوه و حزن بیان کرده است
عبارتند از:
1. هلاکت و مرگ: یکی از آثار حزن و اندوه شدید در افراد، هلاکت و مرگ است. البته شدت در افراد با توجه به آستانه تحمل و صبر آنان تفاوت دارد. در این میان اموری چون سن و سال، جنسیت، ایمان، میزان تعلق به از دست رفته و مانند آن نقش اساسی دارد. برخی از افراد وقتی صبرشان تمام شود و فراتر از آستانه تحمل، فشاری بر ایشان وارد شود، از درون فرو میپاشند و افسردگی شدید آنان را به هلاکت میافکند. به این معنا که از درون خورده میشوند و از میان میروند. برونریزی مشکلات و دردهای درونی از راه بیان احساسات و عواطف، گریه و ناله و مانند آن میتواند درد و فشار وارده را کاهش دهد. سامیا دولتی کلانتر، زرتشتی و دهدار مزرعه و روستای کلانتر به نگارنده میگفت: در آیین زرتشتی عزاداری و گریه نیست و حتی در مرگ عزیزان هیچگونه عزاداری انجام نمیشود. ایشان پس از مرگ دخترش دچار بیماری سخت درمان یا بیدرمان سرطان میشود. او به نقل از دکتر معالجش میگفت: دکتر به من گفت که ناراحتیات را درونت ریختی و به این درد مبتلا شدی!
به هر حال، شدت حزن و اندوه اگر از آستانه تحمل شخص بالاتر باشد، وی را به هلاکت میاندازد. خداوند بارها به پیامبر(ص) هشدار میدهد که نسبت به کفرپیشگی و هلاکت ابدی مردمان، اندوهگین مشو و بر خود سخت مگیر! و یا از سخنان آنان متاسف و اندوهگین مشو! زیرا چنین حالتی موجب هلاکت آدمی میشود.(کهف، آیه ۶؛ شعراء، آیه ۳)
بر پایه گزارشهای قرآن و تایید با سکوت از سوی خداوند، معلوم میشود که حزن و اندوه شدید فراق حضرت یوسف(ع) نزدیک بود که حضرت یعقوب(ع) را به هلاکت افکند، هر چند که آستانه تحمل ایشان به سبب توکل به خدا و عدم یاس از او بسیار بالاتر از حد تحمل دیگران بود.(یوسف، آیات ۸۵ و ۸۶)
2. آرزوی مرگ: از دست دادن چیزهایی که بسیار بااهمیت و حیاتی است، شخص را در حالتی فرو میبرد که دیگر از بودن و زندگی بیزار میشود، زیرا بر این باور است که از دست رفتن آن نعمت یا محبوب یا حتی گاه فرصت، به معنای از دست رفتن آینده سعادتمند است. وقتی فرزندی میمیرد شخص چنان دچار اندوه میشود که نمیتواند زندگی بیفرزند را تحمل کند و آن را بیهوده میشمارد و آرزوی مرگ میکند؛ چرا که همه وجودش را معطوف او کرده بود و اکنون با فقدان آن محبوب، دیگر ارزشی برای زندگی خود قائل نیست. گویی همه سرمایه وجودش یکباره از دست رفته است. فقدان از دست رفتن این گونه تعلقات موجب، میشود که شخص آرزوی مرگ کند.
البته دیده شده که افرادی در این حالت از حالت عادی خارج شده و تحت تاثیر هیجانات شدید منفی، دست به خودکشی زده و یا کاری کرده که آسیب جدی به سلامت جسم و روح خود وارد کردهاند. بدتر آنکه برخی از افراد تنها برای از دست رفتن فرصتی، آرزوی مرگ یا اقدام به خودکشی میکنند، مانند کسانی که فرصت امتحانی را از دست داده یا شکست عشقی خوردهاند یا فرد محبوبشان با دیگری ازدواج کرده باشد و مانند آن، که در اخبار و حوادث روزانه بسیار شنیده و دیده و خوانده میشود.
خداوند گزارش میکند که حضرت مریم(س) هنگامی که با از دست دادن آبرو و عرض خویش مواجه میشود، قدرت تحملش کاهش یافته و دچار حزن شدید میشود و آرزوی مرگ میکند که ای کاش زنده نبود و مواجه با این مشکل و اتهام و آثار بعدی آن نمیشد.(مریم، آیات ۱۶ تا ۲۴)
3. رنگ پریدگی و دگرگونی چهره: اندوه و حزن شدید میتواند چهره آدمی را دست خوش تحولات زودگذر و گاه دائمی کند. وقتی کسی آرزوی پسر دارد ولی خبر دخترداری به او میدهند، از اینکه تبدیلی در جنسیت نوزاد پیش آمده و پسر به دختر تبدیل شده به شدت اندوهگین و رنگ از رخسارش میپرد. خداوند گزارش میکند که این گونه بودند که بر اثر غُصه ناشى از خبر تولد نوزاد دختر، چهرهشان تغییر رنگ میداد.(نحل، آیه ۵۸؛ زخرف، آیات ۱۶ و ۱۷)
البته این حالت اختصاص به این خبر ندارد، بلکه هر خبری که بر خلاف علائق انسان باشد میتواند موجبات تغییر در چهره شود. از دست رفتن هر چیز محبوبی میتواند واکنش حزن را در انسان ایجاد کرده و آثار آن در چهره نمایان شود.
4. گریه واشک: اندوه موجب میشود که شخص متاثر از عوامل ایجادی آن، حالت اعتدالی خود را از دست دهد و بهگریه افتد واشک بر رخسارش روان شود.(توبه، آیه ۹۲)
5. فرسایش و بیماریهای چشم: چشم عضو حساسی است. هر حالت شدید درونی به سرعت در چشم بروز میکند. ازاین رو میتوان ترس و شادی را نخست در چشمها یافت. چشمها رسواکنندهترین عضو بشر است. البته ضربان و تپش قلب در مرتبه مقدم هستند ولی به سادگی چشمان نیستند و لذا میتوان گفت که در مرتبه نخست چشم و سپس چهره شخص است که او را رسوا میکند. وقتی هیجانی شدید در انسان رخ دهد اگر این هیجان مربوط به حزن و اندوه باشد، موجب فرسایش چشم و آسیب به آن خواهد شد. بر اساس آیاتی از جمله آیات۸۴ تا ۸۶ سوره یوسف، حزن شدید، سبب فرسایش چشم آدمى و پیدا شدن اقسام بیماریهای چشمی میشود.
6. نابینایی: از دیگر آثار حزن و اندوه شدید،گریههای شدید و دائمی است که موجب کوری شخص میشود. همین مسئله درباره حضرت یعقوب(ع) در قرآن گزارش شده است.(یوسف، آیه ۸۴)
7. فرسایش جسم: حزن شدید بر جسم انسان تاثیر مستقیم به جا گذاشته و آن را دچار فرسایش و آماده هر گونه بیماری میکند. کسانی که دچار حزن و اندوه باشند و استرس سراپایشان را فرا بگیرد، لاغر شده و اجازه میدهند تا بیمارهای روحی و روانی و جسمی دیگر نیز بر آنها مسلط شود. از آیات پیش گفته و نیز آیه ۱۷ سوره مزمل به دست میآید که حزن شدید، سبب فرسایش جسم آدمى است.
8. افشای راز: از دیگر آثاری که قرآن برای اندوه و حزن شدید بیان میکند، افشاگری است. به این معنا که انسان در حالت حزن شدید تعادل روحی و روانی خود را از دست میدهد و آغاز به افشای رازها میکند. خداوند در داستان مادر موسی(ع) و حزن از دست دادن فرزند، به این نشانه و اثر حزناشاره میکند.(قصص، آیات ۷ تا ۱۰)
اینها تنها بخشی از مهمترین آثاری است که برای اندوه میتوان بیان کرد. همین آثار به خوبی نشان میدهد که مسئله حزن و اندوه یک مسئله مهم در زندگی بشر است و انسان میبایست عوامل و علل ایجادی آن را بشناسد تا گرفتار آن نشود و به سخن دیگر پیشگیری بهتر از درمان است.
عوامل و علل ایجادی
حزن و اندوه
قرآن بیش از چهل مورد را به عنوان علل و عوامل مستقیم و غیر مستقیم حزن بر شمرده است. که در میان برخی نقش بنیادی و برخی دیگر نقش ابزاری دارد.
مهمترین علل و عوامل ایجادی حزن را میتوان در اموری چون ارتداد(اعراف، آیات ۱۴۸و۱۵۰؛ طه، آیات ۸۴ و۸۵)، بازماندن از کار خیر چون جهاد(توبه، آیه ۹۲)، برخورد ناپسند دیگران(یوسف، آیه ۶۹)، گرفتارى انسان به بلا و سختى(شوری، آیه ۴۸؛ یونس، آیه ۲۲)، تعرض به موقعیت و مقام و عرض (هود، آیات ۷۷ و ۷۸؛ عنکبوت، آیه ۳۳)، ترس از آبروریزی(توبه، آیه ۴۰)، شکست و ناکامی (آل عمران، آیه ۱۵۳)، حسادت و شنیدن اخبار خوش و موفقیت درباره دیگران(آل عمران، آیه ۱۲۰؛ توبه، آیه ۵۰)، حق ناپذیری دیگران(نحل، آیه ۱۲۷؛ نمل، آیه ۷۰؛ لقمان ، آیه ۲۳)، زوال نعمت(حدید، آیه ۲۳)، شتاب در کفر(آل عمران، آیه ۱۷۶)، ضرر مالی(قلم، آیات ۱۸ تا ۳۱؛ آل عمران، آیه ۱۵۳)، روشن شدن حقایق و ظهور آن(مائده، آیه ۱۰۱)، عدم مساوات در امور زندگی(احزاب، آیه ۵۱)، کمبود و قحطی و خشکسالی(روم، آیات ۴۸ و ۴۹) ، نجوای شیطانی (مجادله، آیه ۱۰) و مانند آن جستجو
کرد.
پیشگیری و مصونیتیابی
شاید بتوان گفت پیشگیری و مصونیت یابی از حزن و عوامل و علل ایجادی آن بهتر از آن است که انسان مبتلا شود و سپس در اندیشه درمان باشد. در اینجا به برخی از مهمترین عوامل بازدارنده و مصونیت بخش از حزناشاره میشود:
1. ایمان: با نگاهی به آموزههای قرآنی میتوان دریافت که بسیاری از مشکلات بشر به فقدان توحید بویژه توحید در فعل و عبادت باز میگردد. خداوند در آیاتی چند ایمان واقعى به خداوند را از جمله مهمترین موانع حُزن و اندوه انسان معرفی میکند. (بقره، آیات ۶۲ و ۲۷۷؛ مائده، آیه ۶۹؛ انعام، آیه ۴۸؛ یونس، آیات ۶۲ و ۶۳)
2. توجه به قضا و قدر الهی: اگر انسان به قضا و قدر الهی و مشیت حکیمانه و عالمانه خداوند ایمان داشته باشد هرگز دچار حزن نخواهد شد. خداوند در آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید، توجّه به مقدّرات الهى را مانع اندوه بر زوال نعمتهاى دنیایى معرفی میکند.
3. توکل بر خدا: توکّل به خدا نیز از راههاى مصون ماندن از حزن و اندوه است که خداوند به این مطلب در آیه ۱۰ سوره مجادله توجه داده
است.
4. ولایت الهی: پذیرش ولایت الهی از دیگر موانع حزن است. ولایت الهى وای که شخص به عنوان اولیاء الله باشد موجب میشود که از گرفتار شدن به اندوه در امان باشد و هیچ حزن و اندوهی او را نگیرد چنانکه خوف و ترسی نیز از آینده نخواهد داشت.(یونس، آیات ۶۲ و ۶۳)
5. عبودیت: از دیگر عوامل مصونیت بخش از حزن و خوف مقام عبودیت است. کسی که عبدالله است هرگز گرفتار خوف و حزن نیست و از این دو امر مصون خواهند ماند.(زخرف، آیه ۶۸)
6. اعمال صالح: از دیگر عوامل مصونیت بخش میتوان به عمل صالحاشاره کرد که در آیاتی از جمله آیه ۶۲ و ۲۷۷ سوره بقره و ۳۵ سوره اعراف و ۴۸ سوره انعام به عنوان موانع حُزن و اندوه معرفی شده است.
7. تقوا: این نیز از دیگر موانع حزن و عامل مصونیت بخش از آن است که در آیاتی از جمله ۳۵ سوره اعراف به آن توجه داده شده
است.
8. پرداخت واجبات مالی: از دیگر عوامل مصونیت بخش از حزن پرداخت زکات و انفاق و دیگر واجبات مالی است.
(بقره، آیات ۲۷۷ و ۲۶۲ و ۲۷۴)
9. نماز: خداوند در آیه ۲۷۷ سوره بقره به پا داشتن نماز را از موانع حُزن و اندوه دانسته است. به سخن دیگر ایمان به توحید فعلی یعنی پروردگاری و ربوبیت خداوند و مشیت و قضا و قدرش در کنار اعمال عبادی چون نماز و روزه و انفاق و زکات و مانند آنها موجب مصونیت میشود.
در آیات قرآن موارد دیگری نیز برای مصونیت بخشی بیان شده که در حقیقت بیان مصادیق ایمان و عمل صالح است. از این رو به همین میزان در اینجا بسنده میشود.
رفع حزن و درمان آن
آنچه بیان شد راه مصونیت از حزن است اما اگر دچار حزن و اندوه شد چه کنیم؟ این پرسشی است که خداوند درآیات دیگر به آن پاسخ داده است.
1. ایمان به قضای الهی: مهمترین عامل برطرفکننده حزن این است که انسان به قضای الهی ایمان داشته باشد. اینکه بداند خداوند حکیم به حکمت و هدفی حکمی کرده است. این حکم یا از باب بلا یعنی کیفر است یا ابتلاء و آزمون. به هر حال خداوند در مقام پروردگاری چیزی را نمیفرستد و یا نمیگیرد مگر آنکه حکمت و هدفی پیش آن باشد.(حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
2. استغفار و آمرزش طلبی: انسان خواسته و ناخواسته اعمالی انجام میدهد که تبعات و آثاری دارد. برای اینکه از پیامدهای آن در امان بمانیم باید همواره استغفار کنیم. اگر حزن و اندوهی به ما دست داد باید استغفار و آمرزش بخواهیم تا در کنف حمایت الهی قرارگیریم. در آیات و روایات برای رهایی از حزن به استغفار و توبه و مانند آن توجه داده شده است. آیه ۳۴ سوره فاطر به شکلی این مطلب را مورد تاکید قرارداده است.
3. توجه به عزت و برتری خدا: اگر انسان به قدرت و غنای الهی توجه یابد و خود را در کنف آن بداند، این عامل زوال حزن است. خداوند به مومنان توجّه داده که اهل ایمان برتر از کافران و دیگران هستند و همین مسئله توجه یابی است که باعث رفع اندوه ایشان شد.(آل عمران،
آیات ۱۳۹ و ۱۴۰)
4. توجه به علم ، قدرت، عزت، شنوایی و بینایی خداوند: اینکه انسان توحید را در همه جهات از عبودیت و الوهیت و توحید فعل قبول داشته باشد، دیگر هرگز اندوه و حزنی نخواهد داشت؛ زیرا میداند که خداوند دانا و توانا و دارای عزت است و هر چه میکنیم میبیند و هر چه میگوییم میشنود و پاسخگوی بنده است و اگر مصیبتی آمد به حکمت بلا و یا ابتلاء بوده است.
(یونس، آیه ۶۵ )
5. توجه به سنت الهی: توجّه انسان به سنّتهاى الهى چون سنت ابتلاء ، سنت بلاء، سنت پیروزی و شکست و سنت آسانی پس از سختی و مانند آن موجب میشود که انسان گرفتار حزن و اندوه نشود. در حقیقت شناخت سنن الهى و توجّه به تدبیر وى، مهمترین عامل رفع حزن است.
(آل عمران، آیات ۱۳۹ و ۱۴۰
و ۱۷۶) اینها برخی از مهمترین عواملی است که حزن و اندوه آمده را درمان میکند و انسان را به حالت اعتدال و تعادل باز میگرداند.
کیهان