وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چگونه نماز خالص و بی ریا بخوانم

چه اقداماتى انجام دهيم تا اينكه هنگام نماز روح و جسم را در اختيار خود داشته باشيم تا بتوانيم لذت بيشترى از نماز خويش ببريم؟

0

چگونه نماز خالص و بی ریا بخوانم

چه كار كنيم كه هنگام نماز و يا هر كار ديگر نيت خود را صاف كرده و مخلصانه به درگاه ايزد روى آوريم و چه اقداماتى انجام دهيم تا اينكه هنگام نماز روح و جسم را در اختيار خود داشته باشيم تا بتوانيم لذت بيشترى از نماز خويش ببريم؟

«حضور قلب» يعنى حاضر بودن قلب در محضر خدا و خالى كردن قلب از اغيار و از آن طرف، «اخلاص» يعنى خالص كردن نيت و پاك كردن آن از غير خدا و «ريا» يعنى غير خدا را در نيت آوردن. حال اگر من و شما در نماز، در ذهن خود غير او را قصد كنيم و توجّه مردم و تظاهر به نماز و چگونگى آن را در قلبمان بگذرانيم، چگونه قلب خود را حاضر در محضر خدا ببينيم؟ واضح است كه در صورت ريا و نبودن اخلاص، قلب متوجه غير خداست و در اين هنگام، حضور قلب بى معناست بله، قلب حاضر است، اما در محضر اغيار

به هر حال اخلاص ضد رياست و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غير خدا و پرداختن نيت از ماسوى الله.

1 امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند:

«لابُدّ لِلْعَبْد مِنْ خالِصِ النّيهِ فى كُلِّ حَرَكَهِ و سكونٍ اذلو لم يَكن بهذا المعنى يَكونُ غافِلاً و الغافِلُون قَدْ وَ صَفَهُم الله تَعالى بِقوله: ان هم الا كَالانْعام بَلْ هُمْ اَضَلّ سَبيلاً و قال: اولئك هم الغافلون..» 2

«براى بنده (خدا)، در هر حركت و سكونى از خالص ساختن نيت (براى خدا) چاره و گريزى نيست زيرا اگر چنين نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى اين گونه توصيف فرموده: اينان مانند چهار پايان بلكه گمراه تر هستند و نيز فرموده: اينان همه كسانى هستند كه غافلند».

حضرت على (عليه السلام) نيز فرموده است:

«طُوبى لِمَن اَخْلَصَ للهِ عَمَلَه و عِلْمَهُ و حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ، و اَخْذَه و تَرْكَه، وَ كَلامَه و صُمْته وَ فِعْلَه و قُولَه» 3

«خوشا به حال كسى كه عمل و علم و حبّ و بغض و گرفتن و نگرفتن و سخن و سكوت و كردار و گفتارش (همه و همه را) براى خدا خالص گرداند».

ويژگى ديگر مخلصان، انجام عبادت براى خدا است ويژگى اول شامل اين ويژگى هم مى شود ولى به جهت اهميت عبادات، جداگانه به يادآورى نياز دارد زيرا عبادات اساسى ترين و مهم ترين وسيله پرواز روح مى باشد. از اين رو اگر اخلاص در آن نباشد و ذره اى غير خدا و ريا در نيت باشد، نه تنها پرواز روح نيست بلكه حرام و تمام عمل عبادى باطل مى گردد. مانند آن نجاستى است كه اگر ذره اى از آن در يك ديگ بزرگ غذا باشد، همه غذا را نجس مى كند.

اخلاص در عبادات چندين مرحله دارد:

1 پاكسازى عمل از ريا: ريا نيز بر چند قسم است:

الف. محض ريا، يعنى عمل فقط و فقط براى نشان دادن به مردم انجام گيرد.

ب. انضمام ريا، يعنى انجام عملى كه هم در آن قصد قربت و هم قصد ريا و نشان دادن به مردم باشد.

ج. ريا در بعضى از اجزاى عمل، چه آن بعضى واجب باشد يا مستحب.

د. ريا در مكان عمل، گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز در صف اول جماعت كه انتخاب صف اول ريايى باشد.

ه‏د. ريادر زمان عمل گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز اول وقت كه انتخاب زمان اول وقت از روى ريا باشد.

و. ريا در وصف عمل، مثل خواندن نماز با تأنّى و خشوع كه اين تأنى و خشوع از روى ريا باشد.

اگر تمام اين اقسام ريا نسبت به عمل عبادى (عملى كه در آن قصد قربت شرط است مثل نماز) باشد، هم حرام و هم مبطل عمل است البته با اختلاف كمى در فتاوا.. 2

4 پاكسازى عمل از رياى بعد از عمل

گاهى عملى مخلصانه انجام مى گيرد ولى بعد از اتمام عمل صاحب عمل كارى مى كند و يا سخنى مى گويد كه به ديگران بفهماند فلان عمل را انجام داده ام اين نوع ريا (سُمعه) گرچه مبطل عمل عبادى نيست، اخلاص را شائبه دار مى كند. اين خوشايند نفسانى و چشم بر ستايش ديگران دوختن مذموم است، چنان كه در قسمتى از يك روايت آمده: «أ و يحرص فى كُلِّ اَمْرِه عَلى المَحْمِدَه‏أ».

 غير معشوق ار تماشايى بود

عشق نبود هرزه سودايى بود

عشق آن شعله است كاو چون برفروخت

هر چه جز معشوق باقى جمله سوخت

تيغ لا در قتل غير حق براند

در نگر زان پس كه بعد لا چه ماند

ماند الا الله و باقى جمله رفت

شاد باش اى عشق شركت سوز زفت

خود هم او بود آخرين و اولين

شرك جز از ديده احول مبين

اى عجب حسنى بود جز عكس آن

نيست تن را جنبشى از غير جان

آن تنى را كه بود در جان خلل

خوش نباشد گر بگيرى در عسل

اين كسى داند كه روزى زنده بود

از كف اين جان جان جامى ربود

و آنكه چشم او نديده است آن رخان

پيش او جان است اين تف دخان

6 چون نماز فرمان الهى و نشانه ستايش عبد نسبت به معبود است اگر براى غير خالق و معبود اقامه گردد، نوعى شرك نيز محسوب مى شود چون عملى كه بايد براى خدا انجام گيرد در غايت و هدف آن غير خدا هم دخيل بوده است و حتى اگر غير خدا نبود، آن عمل انجام نمى گرفت و به همين خاطر نمازگزارى كه نمازش را براى نشان دادن خود به مردم و يا ستايش و مدح ديگران اقامه نمايد، مشرك تلقّى شده است. چنانچه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرموده است: «مَنْ صَلى صَلاهَ يُرائى بِ ها فَقد اَشْرَكَ» 7 «كسى كه براى خود نمايى نماز بخواند، مشرك است».

نه تنها رياء در حال نماز شرك به خداست بلكه ريا و خودنمايى در هر عملى شرك محسوب مى گردد، هر نوع ريا و خودنمايى داراى دو جهت است كه هر دو جهت آن منجر به شرك مى شود: ريا يا بدان معناست كه انسان شأن و عظمت الهى را چنان كوچك نموده كه در عرض مخلوقات او قرار داده و يا بدان معناست كه خود يا ديگران را به عظمت خالق بالا برده است در هر حال بايد آن را ترك كند و اخلاص را به طور كامل رعايت نمايد.

پى نوشت ها:

1 معراج السعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص.

2 ميزان الحكمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، ح. 3

4748 همان، ح. 4

4750 عروه الوثقى، سيد محمد كاظم طباطبائى يزدى، ج 1، ص 470 تا 472، (بحث نيت نماز).

5 ميزان الحكمه، ج 3، ح. 6

6807 مثنوى معنوى دفتر پنجم، ص. 7

851 بحارالانوار، ج 67، ص. 222

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.