وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آيا خداوند ديندارى را براى بندگان كارى سخت مى داند؟

0

آيا خداوند ديندارى را براى بندگان كارى سخت مى داند؟

ديندارى از جهاتى بسيار آسان و دلپذير است و از جهات و در مواردى هم سخت. اما توجه به نكات زير ضرورى است:

1- اگر مجموعه جهان هستى را مورد مطالعه و دقت قرار دهيم به اين حقيقت مى رسيم كه در نظام كل و در توازن عمومى، وجود پستى ها وبلندى ها، فراز و نشيب ها، هموارى ها و ناهموارى ها، تاريكى ها و روشنايى ها، رنج ها و لذت ها، موفقيت ها و ناكامى ها، همه لازم است. اصولا اگر سختى نباشد، خوشى و لذت به درستى درك و احساس نخواهد شد. سختى ها و گرفتارى ها، مقدمه كمال و پيشرفت است. ضربه ها، موجودات جماد و بى جان را نابود مى سازد و از قدرت آنها مى كاهد ولى موجودات زنده را تحريك مى كند و نيرومند مى سازد «بس زيادت ها كه اندر نقص ها است».

گرفتارى ها و شدائد براى تكامل بشر لازم و ضرورى است. اگر محنت ها و رنج ها نباشد، بشر تباه مى گردد. قرآن كريم مى فرمايد: «لقد خلقنا الانسان فى كبد مسلما ما انسان را در رنج و سختى آفريده ايم».(1)

انسان بايد مشقت ها را تحمل كند و سختى ها بكشد تا هستى لايق و شايسته را بيابد. تضاد و كشمكش، شلاق تكامل است. موجودات زنده با اين شلاق، راه خود را به سوى كمال مى پيمايند. يكسره در خوشى و لذت بودن و در ناز و نعمت زيستن و از سختى ها دورى گزيدن، موجب ضعف و ناتوانى مى گردد و بر عكس، زندگى كردن، در شرايط دشوار و ناهموار، آدمى را نيرومند و چابك مى سازد و جوهر هستى او را آبديده و توانا مى گرداند.

به فرموده امير مؤمنان (ع): درختان بيابانى كه از مراقبت و رسيدگى مرتب باغبان بى بهره اند، چوب محكم تر و با دوام ترى دارند و بر عكس درختان باغ كه دائما تحت مراقبت و رسيدگى قرار دارند سست تر و كم دوامتر هستند».(2)

خداوند متعال مى فرمايد: «و لنبولنك بشى‏ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين بى شك شما را با مقدارى از ترس، گرسنگى و آفت در مال ها و جان ها وميوه ها مى آزمايم، و انسان صبور و با استقامت را مژده و بشارت ده».(3)

يعنى بلاها و گرفتارى ها براى انسان هاى صابر و شكيبا و استوار، سودمند و مفيد است و آثار نيك و ارزشمندى در آنها ايجاد مى كند و در چنين وضعيتى بايد به آنها مژده داد. خداوند براى تربيت و پرورش انسان، دو برنامه تشريعى و تكوينى دارد و هر برنامه شامل سختى ها و شدائد است. در برنامه تشريعى، عبادات را قرار داده و در برنامه تكوينى، مصائب و سختى ها را سر راه انسان ها قرار داده است. روزه، حج، جهاد، انفاق و نماز شدائدى است كه با تكليف ايجاد گرديده و صبر و استقامت در انجام آنها سبب تكميل نفوس و پرورش استعداد هاى عالى انسانى است. گرسنگى، فقر، ترس، تلفات مالى و جانى، شدائيدى است كه در تكوين پديد آورده شده است و به طور قهرى انسان را در بر مى گيرد.

بنابراين كشمكش يك پايه اساسى زندگى انسان ها و يك عنصر اصلى در سرشت بشر است. فرمول اصلى آفرينش جهان، فرمول تضاد است و دنيا جز مجموعه اى از اضداد نيست. هستى و نيستى، بقا و فنا، سلامتى و بيمارى، دارايى و ندارى، پيرى و جوانى و بالاخره خوشبختى و بدبختى در اين جهان توأمند «گنج و مار و گل و خار و غم و شادى بهمند».

مولوى مى گويد:

رنج، گنج آمد كه رحمت ها در او است‏

مغز تازه شد چو بخراشيد پوست‏
اى برادر موضع تاريك و سرد

صبر كردن بر غم و سستى و درد
چشمه حيوان و جام مستى است‏

كان بلندى ها همه در پستى است‏
آن بهاران مضمر است اندر خزان‏

در بهار است آن خزان مگريز از آن‏
همره غم باش و با وحشت بساز

مى طلب در مرگ خود عمر دراز
(براى مطالعه بيشتر ر. ك: عدل الهى، شهيد مطهرى (ره)، بحث فوائد شرور)

افرادى كه به خدا نزديك تر و داراى ايمان بيشترى هستند، رنج و سختى آنان بيشتر است و اين به خاطر آن است كه اين جهان، جهان عمل و تكليف است و آخرت، جهان حساب و جزاى اعمال است. افرادى كه داراى ايمان هستند، تلاش بسيارى در راه خدا انجام مى دهند و بسيارى از رنج و سختى آنان رنج هايى است كه با انجام اعمال نيك، در راه عبوديت و بندگى خدا آنها را متحمل مى شوند.

2- يكى از مقامات افراد برجسته و اولياى خدا، صبر و پايدارى در مقابل مصائب و خشنود بودن به قضاى الهى است. اين خود موجب اعتلاى درجه آنان است، ولى متقابلا افرادى كه مؤمن نيستند ممكن است كه دنيا با راحتى و آسايش ظاهرى زندگى كنند، اما از فيض و صبر و رضاى به قضاى خدا محروم باشند.

3 براساس آنچه از احاديث استفاده مى شود، خداوند گاهى مؤمنان را در دنيا به بلاها و رنج ها مبتلا مى كند تا اين گرفتارى ها كفاره گناهان آنان شود و در روز قيامت ديگر چيزى كه به خاطر آن عقوبت و كيفر شوند در كار نباشد و آنان را از نعمت خود برخوردار سازد، ولى افرادى كه كافر و مشرك هستند چنانچه برخى كارهاى نيك داشته باشند، پاداش آنان را در همين جهان به آنان مى دهد در نتيجه، در آن جهان با دست خالى حاضر خواهند شد.

4 آنچه در پريشانى آمده، قاعده كلى نيست. در قرآن مى خوانيم: «ان تكونوا تألمون فانهم يألمون كما تألمون و ترجون من الله ما لايرجون اگر شما (مومنان) رنج مى كشيد، كافران نيز همان گونه كه شما رنج مى كشيد، رنج مى كشند، و حال آن كه شما اميدى به خدا داريد كه آنان ندارند».

شاید این مطالب را هم بپسندید:

5 آنچه در اين مسأله مهم است، جهان بينى دينى است. جهان بينى دينى، دنيا و رنج هايش را بد نمى داند، بلكه به عكس رنج ها را عاملى براى تحّرك بشمار مى آورد زيرا رنج ها وابستگى انسان را به دنيا كم مى كنند و او را به راه مى اندازند. اين ذات دنياست كه با تغيير احوال و فصول و مرگ حتمى، به انسان آگاهى مى دهد كه اينجا جاى ماندن و قرار نيست.

بنابراين برخوردارى ها و يا بلاها وسختى ها، معيار سعادت نيستند و از همين جاست كه نقش بلاها در سير و سلوك معنوى و شكوفايى قابليت هاى درونى مؤمن آنقدر اهميت پيدا مى كند كه در حديث آمده است: «البلاء للولاء (1) كسانى كه ايمان بيشترى دارند، رنجشان بيشتر است». فراموش نكنيم دنيا دار مكافات نيز هست و در بسيارى و در بسيارى از موارد انسان نتيجه حركت هاى خلاف نظام خود را مى بيند، چه مؤمن باشد و چه كافر.

1- اصول كافى، باب بلا و امتحان.

پس مى‏توان گفت كه سختى و بلا بر چند قسم است و هر يك بر صنف خاصى وارد مى‏شود:

1) بلاهايى كه براى رسوا ساختن مشركان و كافران و معاندان و تبهكاران است.

2) بلاى وارد بر مؤمن متوسط كه زاييده‏ى گناه وى است و موجب ريزش گناه او مى‏گردد «و ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و هر مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست».

اميرمؤمنان على (ع) مى‏فرمايد: سپاس و ستايش خدايى را كه رنج و گرفتارى پيروان ما را مايه‏ى زدوده شدن گناهان آنان در دنيا قرار داد تا با اين رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.

3) بلاى وارد بر مؤمن براى تصحيح ايمان امام صادق (ع) مى‏فرمايد: «بلا و گرفتارى براى مؤمن زيور است و براى آن كه خرد ورزد كرامت است. زيرا گرفتار بلا شدن و شكيبايى و پايدارى كردن در برابر آن ايمان را تصحيح مى‏گرداند.

4) بلاى وارد بر مؤمن جهت بيدارى او امام صادق (ع) مى‏فرمايد: هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه هر چهل روز يك بار به وسيله‏ى بلا و گرفتارى متنبه مى‏شود. اين بلايا به مال او مى‏رسد يا به فرزندش يا به خودش كه پاداش آن را مى‏بيند و يا اندوهى به او مى‏رسد كه نمى‏داند از كجا رسيده است.

5) بلاى وارد بر مؤمن كه موجب ارتقاى ايمان اوست. ايمان داراى درجات گوناگونى است و مؤمنين نيز داراى درجاتند و خداوند سبحان در اين باره مى‏فرمايد: «هم درجات عندالله مؤمنان نزد خداوند داراى درجات هستند» جناب رسول الله (ص) در مورد اين نوع بلا مى‏فرمايد: خداوند براى انسان مقام و منزلتى در نظر گرفته است كه او با كرده خود بدان نمى‏رسد تا آن كه در بدن خود به بلايى گرفتار شود و به وسيله صبر و شكيبايى در تحمل رنج به آن مقام رسد.

6) بلاى وارد بر انبياء و مقربان درگاه الهى كه براى ارتقاى كمالات عاليه انبياء است لذا جناب ابراهيم نبى (ع) با پيروزى در امتحان به مقام امامت رسيده است. «و اذ ابتلى ابراهيم ربّه بكلمات فأتمهنّ، قال انّى جاعلك للناس اماما بياد آر هنگامى كه خداوند ابراهيم را به امورى چند امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد خدا به او گفت: من ترا به پيشوايى خلق برگزينم».

با اين مقدمه روشن مى‏شود كه هيچ گروهى و هيچ فردى نيست كه مورد آزمايش و امتحان قرار نگيرد و بلكه همه انسان‏ها لحظه به لحظه و دم به دم مورد آزمايش قرار مى‏گيرند. بنابراين اى دوست عزيز، در هر يك از عملكرد و رفتارهاى خويش آزمايش الهى را ببين، همچنين با توضيحى كه گذشت، آزمايش الهى و غضب الهى جمع مى‏شود، چرا كه انسان مؤمنى مثل شما با يك گناه هر چند كوچك مورد غضب خداى تعالى واقع مى‏شويد و خداى عزيز با بلايى هر چند كوچك كه زاييده همان گناه است، شما را آزموده تا موجب پالايش جان شما گردد و جانتان از گناه تصفيه شود. اگر مى‏خواهيد مثالى براى شما ذكر مى‏كنم: مؤمنى غيبت شخصى نموده است و لذا مورد غضب الهى واقع گشته است و با اين غضب غم و اندوهى سخت بر او وارد شده است (غم اجتماعى، مالى، علمى، روحى و…) و اين غم جان او را پالايش مى‏كند، تصفيه مى‏كند، جلا مى‏دهد تا اين كه اندك اندك آلودگيها زدوده مى‏شود و با صبر در برابر اين غم و اندوه نيز از آزمايش الهى سرافراز بيرون مى‏آيد.

البته اگر بخواهيم ميزان عملى به شما ارائه دهيم، بايد بگوييم كه در دين محمّدى توبه و استغفار پس از هر گناه لازم دانسته شده و ثمره‏ى آن دفع بلاى زاييده آن گناه است و اگر هم بلايى وارد شد، با تواضع و تسليم در برابر درگاه الهى و صبر و شكيبايى در برابر بلا هم از فشار بلا و هم از طولانى شدن بلا كاسته مى‏شود و البته اگر بخواهيم نمونه‏اى از موانع نزول بلا را نام ببريم بايد نام نماز شب سحرگاهى و صدقه را ذكر كنيم.

نكته پايانى كه انسان در مسير تكامل زندگى حتما با موانع و دشوارى هايى هم روبرو است برخى از دشوارى ها و تلخى ها بازتاب اعمال بد و گناهان است كه اگر با توبه و بازگشت به سوى خدا جبران نشود، در نهايت- خداى نكرده- به سقوط و بدبختى ابدى كشانده مى شود. قرآن كريم مى فرمايد: «و ما ظلمنا هم ولكن كانوا انفسهم يظلمون». (1).

اما بيشتر دشوارى ها و تلخى هايى كه براى اهل ايمان پيش مى آيد بلاء حسن است و ممكن است پيامدهايى چون خطر مالى و جانى را به دنبال داشته باشد ولى پاداش ها و مقاماتى كه در سايه اين بلاها پيدا مى شود بسيار بزرگتر و مهمتر است. خلاصه كلام، ابتلاء و آزمايش اهل ايمان خير و نيكو است: «وليبلى المؤمنين منه بلاء حسنا (2) و بدينوسيله مؤمنان را به آزمايش نيكو، بيازمايد» (3).

پى نوشت ها:

1 «ما به آنان ظلمى نكرديم بلكه آنان خود بر خويشتن ستم روا داشتند» (نحل، آيه 118، 23).

2 انفال، آيه. 3

17 توضيح بيشتر را با عنايت به فهرست موضوعى تفسير نمونه، ص 347- 348 به مجلدات مختلف تفسير نمونه مراجعه فرماييد.

(1) (بلد، آيه 4)
000 (2) (نهج البلاغه، نامه 45)
000 (3) (بقره، آيه 155)

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.