موارد حقوق مومن بر مومن

موارد حقوق مومن بر مومن
فهرست این نوشتار:
اهمّيّت حقّ مؤمن
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هيچ عبادتى نزد پروردگار، بهتر از ادا كردن حقّ مؤمن نيست».[1]
2. از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس به زندگى روزمرّه خود ادامه دهد ولى به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نيست. كسى كه صداى كمكخواهى مسلمانى را بشنود وبه او يارى نرساند مسلمان نيست».[2]
3. در حديثى ديگر فرمود: «محبوبترين مردم نزد خدا كسى است كه نفعش به مردم بيشتر مىرسد».[3]
4. نيز در روايتى فرمود: «هر كس خطر آب يا آتش را از گروهى از مسلمانان دور كند، بهشت بر او واجب مىشود».[4]
5. در حديث است كه شخصى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد. حضرت از وى پرسيد: «برادران دينىات در چه حالى هستند؟» عرض كرد: بر حال خوبى هستند. حضرت پرسيد: «ثروتمندانشان به فقيران رسيدگى مىكنند؟» عرض كرد : اندكى. فرمود: «ثروتمندان چقدر به ديدار نيازمندان مىروند؟» عرض كرد: كم. فرمود: «توانگران چه مقدار به فقيران احسان مىكنند؟» عرض كرد: اندكى. حضرت فرمود: «اينها چگونه ادّعاى تشيّع مىكنند!».[5]
حقّ مؤمن بر مؤمن
1. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بر مؤمن واجب است كه هفتاد گناه كبيره برادر مؤمن خود را بپوشاند».[6]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بر مؤمن واجب است كه در حضور وغياب برادر مؤمنش خيرخواه او باشد».[7]
3. در حديثى ديگر فرمود: «خيرخواهى مردم بر شما لازم است، زيرا هيچ عملى نزد خدا بهتر از اين كار نيست».[8]
4. نيز در سخنى فرمود: «با يكديگر برادر ونسبت به هم نيكوكار باشيد. وبراى رضاى خدا با يكديگر دوستى كنيد. به ديدن هم برويد وبا يكديگر بنشينيد واز معارف واحاديث ما ياد كنيد».[9]
5. در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه فرمود: «حقّ مؤمن بر مؤمن آن است كه او را دوست بدارد، مال خود را از او دريغ نكند، اگر به سفر رود به احوال اهل وعيالش بپردازد، اگر كسى بر او ظلم كند ياريش نمايد، اگر حقّى بهمسلمانان دهند واو غايب باشد بهره وسهم او را برايش كنار بگذارد، هنگامى كه از دنيا رفت به زيارت قبرش برود، بر او ظلم نكند، او را فريب ندهد، به او خيانت نكند، در برابر او اظهار تنفّر نكند كه اگر چنين كند دوستى از ميان آنها رخت برمىبندد، اگر به برادر مؤمنش بگويد تو دشمن منى، يكى از آن دو كافر است زيرا اگر دروغ گفته باشد خود كافر است واگر راست گفته باشد طرف مقابل كافر (يعنى صاحب گناه كبيره) است وچون او را متّهم به تهمتى كند ايمان در دلش ذوب شود همانگونه كه نمك در آب حل مىشود».[10]
6. در روايتى ديگر فرمود: «وعدهاى كه مؤمن به برادر مؤمن خود مىدهد همچون نذر است، هر چند كفّاره ندارد. هر كس خُلف وعده كند در حقيقت به خدا خلف وعده كرده وخود را در معرض خشم او قرار داده است».[11]
7. از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس به خدا وروز قيامت ايمان دارد بايد به وعده خود وفا كند».[12]
8. به سندهاى معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود : «مؤمن هفت حقّ واجب بر مؤمن دارد: در حضورش او را تعظيم وتكريم كند، محبّتش در دل او باشد، مال خود را از او دريغ نورزد، غيبت او را بر خود حرام بداند، هنگامى كه بيمار شود به عيادتش رود، چون از دنيا برود در تشييع او حاضر شود، پس از مرگش جز به نيكى از او ياد نكند».[13]
حقّ مسلمان بر مسلمان
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «آنچه را براى عزيزترين كسان خود مىخواهيد براى برادر مسلمان خود بخواهيد. وآنچه را براى عزيزترين كسان خود نمىخواهيد براى برادر مسلمانتان نخواهيد. دوستى او را از ناخالصىها خالص گردانيد به اين صورت كه در شادى او شاد ودر اندوه وى اندوهگين باشيد. در صورت امكان غم وناراحتىاش را برطرف سازيد واگر نمىتوانيد، دعا كنيد كه خدا اندوهش را زايل كند».[14]
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «برادر مسلمان خود را دوست بدار وآنچه را براى خود مىخواهى براى او بخواه وآنچه را براى خود نمىپسندى براى او نپسند. هرگاه نيازمند شدى از او كمك بگير وچون از تو كمك خواست به وى عطا كن. نيكى را از او دريغ ندار تا او هم از تو دريغ نكند. يار وياورش باش تا او نيز ياور تو باشد. هر زمان غايب شود حرمت او را در غيبتش نگاه دار وچون از سفر بازگردد به ديدنش برو واو را گرامى بدار، چرا كه او از تو است وتو از او هستى. اگر با تو در مقام عتاب وسرزنش برآيد از او جدا شو، تا كينه را از سينهاش به در كنى. اگر نعمتى به او برسد خدا را شكر كن واگر بلايى بر او نازل شود ياورش باش وبا او بيشتر مهربانى كن».[15]
3. از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر مسلمانى بر برادر مسلمان خود شش حق دارد: هرگاه به او رسد سلام كند، هر وقت بيمار شود به عيادتش رود، هرگاه عطسه كند او را دعا كند، چون از دنيا برود بر او نماز بگزارد، هرگاه او را دعوت كند بپذيرد، آنچه را براى خود دوست مىدارد براى او دوست بدارد وآنچه را براى خود نمىپسندد براى او نپسندد».[16]
4. در روايتى معتبر مىخوانيم كه معلّى بن خنيس از امام صادق عليه السلام پرسيد :
حقّ مسلمان بر مسلمان چيست؟ حضرت فرمود: «هفت حقّ است كه همگى واجب است واگر يكى از آنها را ترك كند از دوستى وطاعت خدا خارج مىشود». عرض كرد: آنها چيست؟ فرمود: «مىترسم كه فرا نگيرى ومراعات نكنى (امّا مىگويم). آسانترين آنها اين است كه آنچه را براى خود دوست مىدارى براى او دوست بدارى وآنچه را براى خود نمىپسندى براى او نپسندى. از غضبش بپرهيزى ودر پى خشنوديش باشى وآنچه گويد اطاعت كنى. با جان ومال وزبان ودست وپا (وبا تمام وجود) ياريش كنى. ديدهبان، راهنما وآيينه او باشى. تو سير نباشى واو گرسنه، تو سيراب نباشى واو تشنه، تو پوشيده نباشى واو عريان. اگر خدمتكار داشته باشى واو نداشته باشد واجب است خادم خود را بفرستى تا لباسش را بشويد، غذايش را بپزد وبستر را بگستراند. اگر تو را بر انجام دادن كارى قسم داد انجام دهى واگر به خانهاش دعوت كرد اجابت كنى واگر بيمار شد به عيادتش بروى وچون از دنيا رفت بر جنازهاش حاضر شوى واگر دانستى كه حاجت ونيازى دارد پيش از آنكه بپرسد حاجتش را برآورده سازى. اگر اين كارها را انجام دهى محبّت خود را به محبّت او ومحبّت او را به محبّت خود پيوند زدهاى».[17]
[1] . كافى، ج 2، ص 170، ح 4.
[2] . همان، ص 164، ح 5.
[3] . همان، ح 7.
[4] . همان.
[5] . كافى، ج 2، ص 173، ح 10.
[6] . همان، ص 207، ح 8.
[7] . همان، ص 208، ح 2.
[8] . همان، ص 164، ح 3، وص 208، ح 6.
[9] . همان، ص 175، باب التراحم والتعاطف، ح 1.
[10] . كافى، ج 2، ص 171، ح 7.
[11] . همان، ص 363، ح 1.
[12] . همان، باب خلف الوعد، ح 2.
[13] . كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 284، ح 846.
[14] . كافى، ج 2، ص 172، ح 9.
[15] . امالى صدوق، ص 323، ح 12.
[16] . امالى طوسى، ج 2، ص 92.
[17] . كافى، ج 2، ص 169، ح 2؛ خصال، ج 2، ص 103، ح 20.