ماجرای فطرس و شبهات آن
ماجرای فطرس و شبهات آن
آيا داستان فطرس ملك صحت دارد؟ مگر ملائكه معصيت مى كنند؟
جريان فطرس در چند روايت از معصوم) ع (روايت شده و در كتب مختلفي نقل شده از جمله در كامل الزيارات ابن قولويه كه از كتب معتبر حديث مي باشد(1) همچنين در ضمن دعاي مربوط به روز سوم شعبان كه شيخ طوسي در مصباح المتهجد از قاسم بن علاء همداني وكيل امام هادي) ع (از امام زمان) عج (نقل كرده است اين جمله آمده است كه» وعاذ فطرس بمهده… و پناه آورد فطرس به گهواره او] امام حسين) ع ([… «(2) جهت توضيح بيشتر در فرشتگان و فطرس توجه شما را به مطالب زير جلب مي نماييم: با بررسى آيات و روايات متعدد، مىتوان ويژگىهاى زير را براى فرشتگان برشمرد:
1. موجودات شريف و ارزشمندى هستند كه واسطه بين خداوند متعال و عالم محسوس به شمار مىآيند و در همه حوادث بزرگ و كوچك جهان نقش دارند بر هر امرى با توجه به ابعاد و جنبههاى مختلف آن يك يا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جريانها، اجراى فرمان الاهى و تثبيت آن در جايگاه ويژهاش است. قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:» لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون 1 آنها در هيچ سخنى بر خداوند پيشى نمىگيرند و مطيع امر خداوندند. «2. در فرشتگان سركشى و نافرمانى وجود ندارد چون ارادهاى مستقل از اراده خداوند ندارند تا چيزى خلاف خواست او بخواهند. قرآن در اين مورد مىفرمايد:» لا يعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يؤمرون 2 فرمان خداوند را مخالفت نمىكنند و امر او را اطاعت مىكنند. «3. فرشتگان، با وجود فراوانى و كثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند. برخى برتر از برخى ديگرند و عدهاى فرمانده و عدهاى فرمانبردارند.
آن كه فرمانده است به امر الاهى امر مىكند و فرمان مىدهد و آن كه فرمانبر است نيز به دستور الاهى مطيع و فرمانبردار است و همگى در اين ويژگى كه از خود اراده و اختيارى ندارند، مشتركند چنان كه قرآن مىفرمايد:» و ما منّا اِلاّ له مقام معلوم 3 هر كدام از ما فرشتگان داراى رتبه و جايگاه معين و مشخصى است. «4. چون كارهاى فرشتگان به امر خداوند و اراده او است و خداوند در همه امورش غالب و چيره است-» و الله غالبٌ على امره 4 خداوند بر كارش مسلط و چيره است- و هيچ چيز در آسمانها و زمين او را عاجز و مغلوب نمىسازد، 5 فرشتگان نيز كه فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستى جز اراده و خواست او ندارند و همواره چيره و پيروزند. 6 در مورد فطرس كه يكى از فرشتگان الاهى است، روايات متعددى داريم كه مضمون و محتواى آنها يكسان است. در روايتى مىخوانيم: فطرس فرشتهاى بود كه گردا گرد عرش الاهى در گردش بود و درباره دستورى از اوامر خداوند كوتاهى و سستى ورزيد. بالش به كيفر اين نافرمانى چيده شد و به يكى از جزيرهها تبعيد گرديد. هنگامى كه امام حسين) ع (متولد شد، جبريل) ع (براى عرض تبريك به پيامبر) ص (به سوى زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل) ع (به وى پيشنهاد كرد، براى عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر) ص (برود. هنگامى كه جبريل) ع (او را به حضور پيامبر) ص (برد، به امر پيامبر) ص (، بالش را به بدن پاك امام حسين) ع (ماليد و سلامتش را باز يافت. 7 عدهاى از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگىهاى فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفى مىكند و از هر نوع سرپيچى و نافرمانى پيراسته مىداند، سازگارى ندارد پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم و به فرض درستىشان، بدان سبب كه نكتهاى فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعنى اولياى برگزيده الاهى واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم.
در مقابل عدهاى بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجههاى گوناگون دارند. گروهى مقرّبند و گروهى در درجه پايينتر جاى گرفتهاند. آياتى كه هر گونه نافرمانى و سرپيچى را از فرشتگان نفى مىكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سركشى پيراسته باشد به ويژه آن كه تخلّف و سرپيچى فطرس در برخى روايات كندى و سستى ورزيدن خوانده شده كه نوعى ترك اولى است نه گناه. چنان كه پيامبران) ع (نيز درجات مختلف دارند:» تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض 8 بعضى پيامبران را بر بعضى برترى بخشيديم. «عدهاي از انبياء ترك اولى داشتند ولى جمعى مانند پيامبر بزرگوار اسلام) ص (و خاندان پاكش جز اراده الاهي ارادهاي نداشتند و حتى از ترك اولي نيز پيراسته بودند. ولي آنچه مي توان احتمال داد اين است كه فطرس يكي از جن ها بود و به خاطر نافرماني گرفتار عذاب خدا شده بود و اين عذاب را به واسطه توسل به كودك تازه به دنيا آمده فاطمه زهرا) س (» حسين «بر طرف ساخت و اگر در مآخذ روايي فطرس را ملك ناميده، مشكلي ايجاد نمي كند چون به اعتقاد ابن عربي، كلمه ملك هم به گروه هاي جني اطلاق مي شود و هم به فرشته هاي متعارف در بين مردم اطلاق مي شود. توجه به اين نكته هم داشته باشيم كه اين روايات اگر صحت داشته باشند، صد در صد داراي معناي درست هستند و اگر صحت نداشته باشند، ديگر مشكلي نيست.- پىنوشت: 1. انبيا) 12): 72. 2. تحريم) 66): 6. 3. صافات) 73): 461. 4. يوسف) 21): 12. 5. فاطر) 53): 44. 6. ر. ك: الميزان، ج 17، ص 12، ذيل آيه اول سوره فاطر. 7. ر. ك: سفينه البحار، شيخ عباس قمى) ره (، ج 3، ص 930 بحارالانوار، ج 26، ص 340، روايت 10 و ج 43، ص 243، روايت 8 و ج 4، ص 182، روايت 8. 7. بقره (253: (2.
(1)) كامل الزيارات، 041).
000 (2)) مصباح المتهجد، ص 628- 728). پرسمان