زیارت باطنی اهل بیت علیهم السلام /راهی برای تشرف محضر امام زمان علیه السلام
حضرت آیت الله بهجت در مورد زیارت باطنی فرمودند:[ائمه (علیهم السلام)] فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!

زیارت باطنی اهل بیت علیهم السلام /راهی برای تشرف محضر امام زمان علیه السلام
فهرست این نوشتار:
حجت الاسلام حامد جوارانی
روز بیست و سوم ماه ذی القعده روز زیارتی خاص امام رضا علیهم السلام است و زیارت مخصوصه ایشان وارد شده است یکی از اعمال روز بیست و پنجم هم که روز دحوالارض است زیارت امام رضا علیه السلام است این بهانه ای شد تا چند جمله ای در مورد زیارت و انواع آن بنویسم:
انواع زیارت
زیارت دو نوع است :1-زیارت ظاهری 2- زیارت باطنی
زیارت ظاهری ان است که برای شخص این توفیق حاصل شود که به بارگاه ملکوتی ائمه علیهم السلام مشرف شود و با بدنش به مشهد مقدس برود
اما زیارت باطنی بدین شکل است که شخص با توجه قلبی و سیر روحی ارتباط روحی و قلبی با آن حضرات برقرار کند
زیارت ظاهری هم مقدمه ای برای رساندن شخص به زیارت باطنی می باشد یعنی دیداری در حرم دل با امام دل ، زیرا همان گونه که ان مشهد و قبر مقدس ظاهر آن امام است و حقیقت و باطن آن ، روح امام علیه السلام است این بدن ما ظاهر ماست و اصل و حقیقت ما همان قلب یا روح ماست پس زیارت حقیقی محل ملاقات اصل با اصل است …
شاید بتوان گفت زیارت ظاهری ،رفتن زائر به محضر مزور است و زیارت باطنی آمدن مزور نزد زائر …در اینجا شما به صورت ظاهری سفر می کنید و به مشهد مقدس مشرف می شوید و انجا حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تشریف می آورند و به خانه دل شما پای می گذارند و به دل شما شرافت می دهند
راه رسیدن به زیارت باطنی
راه رسیدن به زیارت باطنی هم سنخ شدن با اهل بیت علیهم السلام است و طریقه هم سنخ شدن با ایشان غلبه هوای دل آنها به هوای دل خود از طریق عمل به دستورات ایشان و شبیه شدن به آنها است که هوای دل آن ها جز هوای خدا نیست
حضرت آیت الله بهجت در مورد زیارت باطنی فرمودند:[ائمه (علیهم السلام)] فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید! [در محضر بهجت]
تهذیب نفس، شرط درک خدمت امام زمان (عج)
حجة السلام قدس می گوید:
« روزی آقا [حضرت آیت الله العظمی بهجت] فرمودند: در تهران استاد روحانیی بود که لُمعَتین را تدریس می کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
روزی چاقوی استاد ( در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند ) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:
« آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند. » آقا یادش می آید و تعجب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.
از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام میشود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی ( به اصطلاح ) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی ( و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین )
آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. »[مرکزتنظیم و نشرآثار آیت الله بهجت]
بدون شک هم زیارت ظاهری و هم زیارت باطنی هردو تفضل و توفیقی خاص از طرف حضرت رب العالمین به بندگان محتاج خود می باشد که (انتم الفقراء الی الله) بنابراین عاجزانه از بارگاه ربوبیت حضرت حق توفیق هردوزیارت را خواستاریم