راضی به رضای خدا!
راضی به رضای خدا!
همیشه گفته میشود، باید راضی به رضای خدا بود؛ چهطور کسی که در زندگی مشکلات دارد و سرنوشت خوبی ندارد، راضی به رضای خدا باشد؟
نکته:
بهطور طبیعی هنگامیکه زندگی با رضایتمندی و موفقیت به پیش میرود بهطور طبیعی انسان از خودش و از دیگران و از خداوند راضی است و شکر و تشکر را بر زبان جاری میکند و یا حداقل گلهمند نیست و زبان به نکوهش نمیگشاید. اما اگر مشکلات رو به سوی او آورد و ناکامیها دامنگیر او شود بهطور معمول زبان به شکایت میگشاید و خود و دیگران را سرزنش میکند و گاهی با عصبانیت به زمین و زمان بد میگوید! و گاهی حتی از خدا هم گلایه میکند و چه بسا از عبادت و دعا هم روی گردان شود!
نکته:
درحالیکه باید دانست مشکلات زندگی یا از بیاحتیاطیها و تنبلیها و کوتاهیهای خود انسان است و یا از کمکاری و کوتاهی اطرافیان و ظلم دیگران است. این نگاه واقعبینانه انسان را به تفکر و ریشهیابی مشکلات و ناکامیها حساس میکند و رفته رفته با برنامهریزی و کمک دیگران میتواند گره مشکلات را یکی پس از دیگری باز کند و خود را از حالت بحران به وضعیت عادی برساند و در ادامه راه رشد و پیشرفت را در پیش بگیرد.
نکته:
تکرار اینگونه تجربهها در زندگی روحیه رضایتمندی از خود و دیگران و در افق بالاتر رضایت الهی را برای انسان به ارمغان میآورد و این خود بهترین نشانه است که خداوند نیز از چنین بندهای رضایت دارد. چنانکه در حکایتی از قوم حضرت موسی(علیه السلام) آمده است: «روزی پیروان حضرت موسی(علیه السلام) خدمت ایشان رسیدند و گفتند: ای پیامبر خدا از کجا بدانیم که خداوند از ما راضی است؟!حضرت موسی(علیه السلام) به طرف کوه طور رفت و خواسته مردم را با خدا درمیان گذاشت. ندا آمد: ای موسی به مردم بگو هرگاه آنان از من راضی باشند من از آنان راضی هستم»!
اما چگونه میتوان از خدا راضی بود؟!
قدم اول آن که:
به این باور برسیم که آنچه از سوی خدا به ما میرسد خوبی است و بدیها از خود ما و یا اطرافیان ما است.
چنانکه در قرآن مجید میفرماید:
«مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ»[190]؛
«هر چه از خوبيها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست»
در مرحله بعد:
بدانیم که در صورت توبه و پشیمانی، خداوند بدی و خطای ما را میا میآمرزد.
چنانکه در قرآن مجید میفرماید:
«مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»[191]؛
«هر كس از شما به نادانی كار بدی كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وی آمرزنده مهربان است»
و در مرحله سوم؛
بدانییم علاوه بر آمرزش خطاهای گذشته، خداوند متعال در نامه اعمال بندگان خود، بدی بدیها را تبدیل به نیکیها میکند.
چنانکه در قرآن میفرماید:
«مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمً»[192]؛
«مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل می کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است»
بنا بر آنچه گفته شد:
اگر بدانیم مشکلاتی که برای ما پیش میش میآید از یک سو تجربه انسان را در زندگی زیاد میکند و از سوی دیگر با تحمل این مشکلات نه تنها خطاهای گذشته آمرزیده میشود، بلکه خداوند پاداشهای فراوان را به انسان عنایت میکند، در این صورت راضی به رضای خدا خواهد بود و در پرتو این رضایتمندی، آرامش درون و توکل به خدا در انسان روزافزون خواهد شد و چه بسا مشکلات قابل حل و یا قابل تحمل شود.
چنانکه در قرآن مجید میفرماید:
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجً»[193]؛
«و هر کس از خدا پروا کند [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد».
[190]. نساء (4)،آیه 79.
[191]. انعام (6)، آیه 54.
[192]. فرقان (25)، آیه 70.
[193]. طلاق (65)، آیه 2.
منبع: هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «قسمت» و «قضا و قدر».