درمان دلتنگی و تنهایی
از آنجا كه شناخت عوامل معنوى دلتنگى نقش بسيار مهمى در دست يابى به راههاى برطرف نمودن دلتنگى دارد لذا ابتدا به بررسى برخى عوامل معنوى (و غير ظاهرى) حزن و اندوه درونى انسان از دريچه روايات معصومين (عليهم السلام) پرداخته سپس به راهكارهايى كه در همين زمينه از سوى آن بزرگواران مطرح گرديده مى پردازيم

درمان دلتنگی و تنهایی
فهرست این نوشتار:
درمان دلتنگی و تنهایی
آدم وقتى دلش مى گيره چيكار بايد كند؟
برخى اوقات انسان بدون هيچ دليل و بهانه اى احساس گرفتگى، بى حالى، دلتنگى و بى حوصلگى مى كند و غمى ناآشنا درون او را مى آزارد. برخى بر اين باورند كه يكى از عوامل اصلى اين بى حالى و اندوه، فاصله گرفتن از جمع دوستان و نزديكان و پناه بردن به خلوت و انزوا است در حالى كه نمى توان اين سخن را به عنوان دليل كامل و صحيحى تلقى كرد زيرا چه بسا ممكن است انسان در ميان جمع باشد ولى احساس غربت و دلتنگى نمايد.
البته قابل انكار نيست كه به طور حتم برخى عوامل ظاهرى همچون: مرگ بستگان يا دوستان، شكستها و ناموفقيتهاى تحصيلى، شغلى و خانوادگى، و دارا بودن برخى روحيات و رفتارهاى منفى همچون: حس بدبينى، غرور و تكبر، خود برتر بينى، ارضا نشدن برخى تمايلات و خواسته ها، مشكلات مالى و اقتصادى و أ نيز جزء عواملى به شمار مىروند كه در ايجاد ناراحتى درونى، بى حالى و كسالت روانى انسان نقش به سزايى ايفا مىكنند ولى بحث در اين است كه گاهى اوقات انسان به ظاهر هيچ گونه مشكل خاصى در زندگى احساس نمىكند ولى با اين همه، بى حالى و گرفتگى درونى، روح و روان او را تحت فشار قرار مىدهد، به گونهاى كه خود انسان نيز براى آن دليل و علتى نمىيابد.
خوب است بدانيد علاوه بر عوامل ظاهرى (1) برخى عوامل معنوى (غير ظاهرى) نيز در دلتنگى انسان بسيار نقش آفرين است كه عوامل آن در روايات معصومين عليهم السلام ذكر شده است.
از آنجا كه شناخت عوامل معنوى دلتنگى نقش بسيار مهمى در دست يابى به راههاى برطرف نمودن دلتنگى دارد لذا ابتدا به بررسى برخى عوامل معنوى (و غير ظاهرى) حزن و اندوه درونى انسان از دريچه روايات معصومين (عليهم السلام) پرداخته سپس به راهكارهايى كه در همين زمينه از سوى آن بزرگواران مطرح گرديده مى پردازيم اميد است با رعايت احكام و آموزههاى دينى در برطرف كردن عوامل دلتنگى، در زندگى لحظات خوشى همراه با نشاط و شادكامى داشته باشيد.
عوامل حزن و اندوه از ديدگاه روايات
الف: گناه و معصيت:
يكى از اصلىترين عوامل بروز مشكلات، گرفتاريها و ناراحتيهاى روحى و معنوى انسان، گناه و خروج از دايره عبوديت و بندگى حق تعالى است كه انسان را به انواع مصائب دچار مىسازد. نكته قابل توجه در اين بحث اين است كه خداوند متعال از روى لطف و محبتى كه نسبت به بندگان خود دارد، با آنان بر اساس ظرفيت و توان آنها برخورد نموده و هميشه درِ رحمت و مغفرت خود را بر بندگان گشوده است از اينرو در مقابل نافرمانيها و گناهان بندگان، از راههاى گوناگون همانند: ابتلا به انواع بيماريها، مشكلات معيشتى و… نسبت به توجه دادن و بازگشت انسان اقدام مىنمايد، تا شايد انسان متنبه شده و به ساحت رُبوبى و جايگاه واقعى خود برگردد. در اين زمينه يكى از راههاى توجه دادن انسان نسبت به گناه و تلاش براى جبران آن، دچار شدن به ناراحتيها و دلتنگيهايى است كه انسان در طول زندگى با آن مواجه شده و در بسيارى مواقع علت و دليل آن را نيز نمىداند.
يكى از اصلىترين عوامل بروز مشكلات، گرفتاريها و ناراحتيهاى روحى و معنوى انسان، گناه و خروج از دايره عبوديت و بندگى حق تعالى است كه انسان را به انواع مصائب دچار مىسازد
امام صادق (ع) در اين باره مى فرمايد: رسول خدا (ص) نيز چنين فرمود: «ساعاتُ الهُمُومِ ساعاتُ الكَفّاراتِ وَ لا يزالُ الهَمُّ بِالمؤمنِ حتّى يَدَعَهُ و ما لَهُ مِنْ ذَنْبٍ
(بحار الانوار، محمدتقى مجلسى، بيروت، مؤسسه وفاء، چ 2، 1403، ج 64، ص. 244)
لحظههاى غم و اندوه، لحظه هاى پوشاندن گناهان است و فرد مؤمن پيوسته گرفتار غم و اندوه مىشود تا آنكه از همه گناهانش پاك گردد.»
امام رضا (ع) نيز فرمود: «هيچ يك از شيعيان على (ع) نيست كه در روز، بدى يا گناهى مرتكب شود مگر اينكه در شب اندوهى به او مى رسد كه آن بدى و گناه را فرو مىريزد. (بحار الانوار، ج 65، ص 146)
همچنين در روايات از گناه به عنوان عامل بروز مشكلات اقتصادى ياد شده است: رسول خدا (ص) فرمود: «إنَّ مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبَاً لا يُكَفِّرُهَا صلاهٌ و لا صومٌ. قيل: يا رسول الله فَمَا يُكَفِّرُهَا؟ قال: اَلْهُمُومُ فِى طَلَبِ الْمَعِيشَه (الدعوات، قطب راوندى، ص 56 مستدرك الوسائل، محقق نورى طبرسى، نشر آل البيت، 1408، چاپ اول، ج 13، ص. 13)
برخى گناهان هستند كه هيچ نماز و روزهاى آنها را نمى پوشاند. عرض شد: اى رسول خدا پس چه چيز آنها را مىپوشاند (و از بين مىبرد؟) حضرت فرمود: اندوه براى كسب درآمد و گذران زندگى.»
ب. دلبستگى به دنيا:
امام صادق (ع) مىفرمايد: «الرَّغْبَهُ فى الدُّنيا تُورِثُ الْغَمَّ وَالحُزْنَ (بحارالانوار، محمد تقى مجلسى، ج 75، ص 240 ميزانالحكمه، محمد محمدى رى شهرى، دارالحديث، قم، چاپ اول، ج 1، ص. 610)
دنيا خواهى غم و اندوه مى آورد.»
پيامبر اعظم (ص) نيز فرمودند: «اَنَا زَعِيمٌ لِمَنْ اَكَبَّ عَلَى الْدُّنْيا بِفَقْرٍ لا غِنَاءَ لَهُ وَ بِشُغْلٍ لا فِراغَ لَهُ وَ حُزْنٍ لا اِنْقِطاعَ لَهُ كسى كه به دنيا بچسبد، من (سه چيز را) براى او قطعى مى دانم: فقرى كه بىنيازى برايش نيست، گرفتاريىاى كه از آن خلاصى نيست و غم و اندوهى كه به پايان نمىرسد.» (بحارالانوار، ج 70، ص 81)
ج. كوتاهى در عمل:
على (ع) مىفرمايد: «مَنْ قَصَّرَ فى العَمَلِ اُبْتُلِىَ بِالْهَمِّ (نهج البلاغه، سيد رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ 1، 1384، كلمات قصار،. 127) هر كه در عمل كوتاهى كند به اندوه گرفتار آيد.»
برخى گمان مىكنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد ديگران، مىتوانند مشكل خود را برطرف نمايند در حالى كه در اين گونه موارد نه تنها گِرِهى از كارشان گشوده نمىشود بلكه از قدر و منزلتشان كاسته شده و به فقر و فلاكت بيشترى براى آن دچار مىگردند
از اينرو در روايات تأكيد فراوان شده است كه قدر فرصتهاى زندگى را بدانيد و از لحظات و دقايق آن به بهترين وجه بهره ببريد. امام على (ع) مىفرمايد: «بادِرِ الْفُرْصَهَ قَبْلَ أنْ تَكُونَ غُصَّه (نهج البلاغه، سيد رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ 1، 1384، خطبه 31) فرصت را قبل از آنكه به اندوه تبديل شود، درياب.»
ه. جزع و فزع:
بى تابى كردن و صبر و قرار از كف دادن در هجوم مشكلات زندگى نيز يكى ديگر از عواملى است كه باعث ايجاد حزن و اندوه در افراد مىشود. امير مومنان (ع) مىفرمايد: «ايَّاكَ والْجَزَعَ فَإنَّهُ يَقْطَعُ الامَلَ وَ يُضْعِفُ العَمَلَ وَ يُوِرثُ الْهَمَّ (مستدرك الوسائل، محقق نورى طبرسى، ج 2، ص 421 بحارالانوار، ج 73، ص 144) از بى تابى كردن بپرهيز كه آن اميد را قطع مىكند و عمل را ضعيف مىگرداند و اندوه به همراه مىآورد.»
نكته قابل توجه اينكه، برخى گمان مىكنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد ديگران، مىتوانند مشكل خود را برطرف نمايند در حالى كه در اين گونه موارد نه تنها گِرِهى از كارشان گشوده نمىشود بلكه از قدر و منزلتشان كاسته شده و به فقر و فلاكت بيشترى براى آن دچار مىگردند چرا كه رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ تَفَاقَرَ اِفْتَقَرَ
(تحف العقول، ابن شعبه حرّانى، تحقيق على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، چاپ دوم، قم، 1363، ص 42 بحار الانوار، ج 73، ص. 316) هر كس اظهار فقر و ندارى كند، به فقر مبتلا مىگردد.»
د. توجه به امكانات ديگران:
رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ نَظَرَ اِلَى ما فى أيْدِى النَّاسِ طالَ حُزْنُهُ وَ دامَ أسَفُهُ (بحار الانوار، ج 74، ص 172) كسى كه چشمش به آنچه در دست مردم است (امكانات و داراييها) باشد، اندوهش طولانى و افسوسش پايدار خواهد شد.»
اين واقعيتى است كه به روشنى در ميان برخى مردم مشاهده مىكنيم افرادى كه به دنبال چشم و هم چشمى و كم نياوردن در مقابل فاميل، همسايه يا دوستان خود هستند، با اينكه نهايت سعى و تلاش خود را به كار مىگيرند تا نسبت به دارايى و امكانات ديگران كمبودى احساس نكنند و حتى رتبه نخست را در مسابقه پول جمع كردن بدست بياورند ولى با اين همه، باز هم احساس مىكنند كه از برخى ديگر عقب افتاده و كمبود دارند از اينرو، غم و اندوه آنان ادامه داشته و رهايشان نمىسازد.
همچنين در حديث وارد شده است: هنگامى كه آيه «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ اِلَى ما مَتَّعْنَا بِهِ أزْوَاجَاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» (حجر/ 88) «هرگز چشم خود را به نعمتهاى [مادّى] كه به گروههايى از آنها (كفّار) داديم، ميفكن و به خاطر آنچه دارند غمگين مباش» نازل شد، پيامبر خدا (ص) فرمود: «كسى كه به دلدارى و توجه خداوند دلخوش و صبور نباشد، جانش بر دنيا حسرتها خورد و هر كه چشم به داراييهاى ديگران داشته باشد، اندوهش بسيار شود و ناراحتيش بهبود نيابد.» (بحار الانوار، ج 70، ص 89 ميزان الحكمه، ج 1، ص 611)
ه. شهوت رانى:
رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «رُبَّ شَهْوَه صَأه
حضرت على (ع) نيز فرمود: «رُبَّ لَذَّهٍ فِيهَا الْحِمَام (ميزان الحكمه، ج 4، ص 3477) چه بسا لذتى كه پيامدش مرگ است.»
و. غضب بى جا:
امام على (ع) فرمودند: «مَنْ غَضِبَ عَلَى مَنْ لا يَقْدِرُ أنْ يَضُرَّهُ طالَ حُزْنُهُ وَ عَذَّبَ نَفْسَهُ (تحف العقول، ص 99) هر كه بر كسى خشم گيرد كه توان آسيب رساندن به او را ندارد، اندوهش طولانى گردد و خود را عذاب دهد.»
ز. منفى نگرى:
امام كاظم (ع) مىفرمايد: «مَنِ اغْتَمَّ كانَ لِلْغَمِّ اَهْلَاً (بحار الانوار، ج 68، ص 153) آنكه غم خورد، شايسته غم و اندوه است.»
رسول اعظم (ص) نيز فرمود: «اِنَّ اللهَ بِحُكْمِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ الرُّوحَ وَ الْفَرَجَ فِى الْيَقين وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الهَمَّ وَ الْحُزْنَ فِى الشَّكِّ وَ السَّخَطِ خداوند از روى حكمت و فضل خويش، آسايش و شادمانى را در يقين و راضى بودن به قضاى الهى قرار داد و غم و اندوه را در شك و ناخشنودى.» (تحف العقول، ص 6)
عوامل رفع دلتنگى و حزن
براى درمان و رفع دلتنگى، كم حوصلگى و حزن و اندوه درونى، متناسب با عوامل ظاهرى و معنوى دلتنگى راه حلها متعددى از سوى ائمه معصومين عليهم السلام مطرح گرديده كه در دو بخش ارائه مى گردد:
بخش اول: راه حل هاى معنوى
1- دوستى با خدا:
به طور حتم داشتن ايمانى خالصانه و از روى علم و يقين كه در اعماق وجود انسان نفوذ كرده و تمامى اعضا و جوارح را تحت كنترل و اراده خود در آورده باشد، از مهمترين عوامل رفع حزن و اندوه به شمار مى رود زيرا انسانى كه به مقامى چنين رفيع دست يازيده باشد، داراى يقينى صادق، صبر و تحملى شگفت و توكل و اعتمادى تحسين برانگيز بوده و همه چيز را زيبا و خواستنى مىبيند و چيزى در عالم هستى براى او ناخوش و دلگير كننده به شمار نمىرود. به همين علت است كه حضرت زينب 3 در اوج گرفتاريها و مصيبتهاى كربلا در پاسخ يزيد مىفرمايد: «ما رَاَيْتُ اِلَّا جَمِيلَاً (بحار الانوار، ج 45، ص 115) من جز زيبايى چيزى نديدم.»
خداوند متعال نيز در قرآن كريم يكى از نشانههاى مؤمنان راستين و دوستان واقعى خود را چنين بر مى شمارد: اَلا إنَّ أوْلِياءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنوُن» (يونس/ 62) «بدانيد كه دوستان خدا را هراسى نيست و اندوهگين نمىشوند.»
2- عبادت:
يكى از اسباب شادى و نشاط، نماز و ارتباط و مناجات با خداست. افرادى كه به دعا و نماز مى پردازند، كمتر دچار نگرانى و اندوه مى شوند. كسى كه گناه مرتكب شده و عذاب و جدان او را غمگين كرده، بوسيله توبه و استغفار، از احساس گناه رهايى مى يابد ونشاط اوليه را بدست مى آورد. «مَنْ أكْثَرَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ مِنْ كُلّ يَ نٍّ فَرَجَاً وَ مِنْ كُلّ ضِيقٍ فَرَجَاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ هر كس زياد استغفار كند، خداوند گِرِه غمهاى او را بگشايد و از هر تنگنايى بيرونش بَرَد و از آنجا كه گمانش را هم نمىبرد، روزيش رساند.» (مستدرك الوسائل، ج 5، ص 277)
3- راضى بودن به تقدير الهى:
امام صادق (ع) مى فرمايد: «نشاط و شادى در پرتو راضى بودن به رضاى خدا و يقين بدست مى آيد و اندوه و غم، در شك و ناخشنودى به مقدرات الهى حاصل مى شود». (بحار الانوار، ج 68، ص 159) و در روايت ديگر فرموده اند: «إنْ كانَ كُلُّ شئٍ بِقَضاءٍ وَ قَدَرٍ فَالْحُزْنُ لِمَاذَا؟ اگر همه چيز بنابر قضا و قدر است پس اندوه چرا؟» (بحار الانوار، ج 75، ص. 190)
4- برخى ذكرها:
ذكر گفتن، به ياد خدا بودن و استعانت طلبيدن از ذات پاك اوست كه به واسطه برخى اذكار، بر زبان جارى شده و حلقه وصل خالق و مخلوق مىگردد. در روايات براى رفع حزن و اندوه، ذكر «حوقله» بسيار سفارش شده است.
امام صادق (ع) مىفرمايد: «اِذَا حَزَنَك اَمْرٌ مِنْ سُلْطَانٍ اَوْ غَيْرِهِ فَاَكْثِر مِنْ قَولِ «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إلا بِاللهِ» فَاِنَّها مِفْتَاحُ الفَرَجِ وَ كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الْجنَّهِ هر گاه از سوى حاكمى يا ديگران اندوهى به تو رسيد، «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلَّا بِاللهِ» را فراوان بگو كه آن كليد گشايش و گنجى از گنجهاى بهشت است.» (بحا ر الانوار، ج 75، ص 227)
و فرمود:
«إذا نَزَلَتِ الْهُمُومُ فَعَلَيْكَ بِلا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلَّا بِاللهِ
هر گاه غمها (بر تو) فرود آمد، بر تو باد به گفتن ذكر لا حول و لا قوه الا بالله.» (ميزان الحكمه، ج 1، ص 613)
رسول خدا (ص) نيز فرمودند: «اَمَانٌ لِاُمَّتى مِنَ الْهَمِّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ الَّا بِاللهِ، لا مَلْجَأ وَ لا مَنْجَى مِنَ اللهِ إلَّا إلَيْهِ (گفتن اين دو جمله:) هيچ جنبش و نيرويى مگر به اتكاى خدا نيست و پناه و گريزى از خدا جز به سوى او نيست، امت مرا از غم و اندوه در امان مى دارد.» (بحار الانوار، ج 74، ص 58)
5- صبر و تحمل
گاهى در زندگى مشكلاتى به وجود مىآيد كه حلّآنها از توان انسان بيرون است و دلسردى و ناخرسندى به دنبال مىآورد. در چنين مواقعى كنار آمدن با مشكلات، گاهى اوقات بهترين درمان و راه حل است و اينكه انسان توجه داشته باشد كه همه چيز به دست خداوند متعال است و برخى اوقات به دلايل گوناگون و بر اساس مصلحت، مشكلات و مصائبى براى انسان پديد مىآيد كه راضى بودن به رضاى الهى، موجب آرامش و صبر شده، انسان را يارى مىنمايد تا حوادث ناگوار را تحمل كند. على (ع) مىفرمايد:
«وَالدَّهْرُ يَوْمَانِ: يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ. فَإذَا كانَ لَكَ فَلا تَبْطَرْ وَ إذَا كانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ زمانه دو روز است: روزى با تو و به نفع توست و ديگر روز بر عليه تو. اگر با توباشد سرمست مشو و اگر بر تو باشد (دلگير و دلتنگ مباش و) صبر نما.» (نهج البلاغه، كلمات قصار، 396)
اميرمومنان (ع) فرمود: «اِطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهمُومَ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْيَقيِنِ (نهج البلاغه، نامه 31) اندوههايى كه بر تو وارد مىشود با صبر قاطع و يقين نيكو دور ساز.»
6- حس نوع دوستى و گره گشايى از مشكلات ديگران
برخى از احاديث بيانگر آن است كه داشتن حس نوع دوستى و گره گشايى از مشكلات ديگران موجب رهايى انسان از دلتنگى و غم مى باشد.
در روايتى از رسول خدا (صل الله عليه و آله) نقل شده: هر كه مؤمن مسافرى را كمك دهد خدا هفتاد و سه گره كارش را بگشايد و در دنيا از غم و هم پناهش دهد و گرفتارى بزرگ او را برطرف سازد روزى (قيامت) كه همه مردم در خود فرو رفتهاند. (آداب و سنن- ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار ص 175)
7- مثبت انديشى:
خوش بينى كه نشانه سلامت روان است، مى تواند شادى را افزايش دهد. منفى بافان هميشه نيمه خالى ليوان را مى بينند و با عينك بدبينى، به اطراف مى نگرند. اشتباهات كوچك را بزرگ مى شمارند و زندگى را در كام خودو ديگران تلخ مى كنند. اما مثبت انديشان، هميشه نيمه پر ليوان را مى بينند و خطاها و لغزش هاى ديگران را ناديده مى گيرند و زندگى را نشاط انگيز مى نمايند.
امام صادق عليه السّلام در خصوص علامت حسن ظن مى فرمايد:
علامت حسن ظنّ و نشانه اتّصاف آدمى به اين وصف شريف، آن است كه به هر چه نظر كند غير خوبى نبيند و عيب بين نباشد. (شرحمصباحالشريعه ص: 516)
بخش دوم: راه حلهاى مادى
8- رفاقت (جلسات انس)
از امورى كه در انبساط روح و روان، آرامش و زدودن غم و اندوه در انسان مؤثر است، داشتن دوستان باصفا و اهل معرفت، شادى و برقرارى جلسات انس و گفتگوهاى صميمانه با آنان است زيرا صفاى زندگى را در همدمى با رفيق نيك مىتوان يافت.
گفت حكيمى كه مفرِّح بود
آب و مى و لحن خوش دوستان
هست و ليكن نبود نزد عقل
هيچ مفرِّح چو رُخ دوستان (سنايى غزنوى)
امير مؤمنان على (ع) دوست خوب را نجاتبخش انسان از تنهايى و غم و اندوه مىداند و مىفرمايد: «الإخْوَانُ جَلاءُ الْهُمُومِ وَ الأحْزَانِ برادران، برطرف كننده زنگار غم و اندوهاند.» (عيون الحكم والمواعظ، على بن محمد الليثى الواسطى، تحقيق حسين حسنى بيرجندى، قم، دارالحديث، چ 1، 1376 ش، ص. 65)
به قول رودكى:
هيچ شادى نيست اندر اين جهان
برتر از ديدار روى دوستان
هيچ تلخى نيست بر دل تلختر
از فراق دوستان پُر هنر
9- خود آرايى و نظافت:
نظيف بودن و آراستگى ظاهر (چهره، لباس و…) از جمله چيزهايى است كه در آموزه هاى دينى نسبت به آن سفارش فراوان شده است كه البته با كمال تأسف امروزه برخى به بهانه اسراف و توجيهات اشتباه ديگر، با ظاهرى ژوليده و چه بسا زننده مشاهده مىشوند كه به نظر مىرسد تميزى و نظافت را با به روز بودن و لباسهاى گرانقيمت پوشيدن و امثال آن اشتباه گرفتهاند. در هر صورت ما به روايات مراجعه كرده و قضاوت را بر عهده خواننده مىگذاريم.
در روايتى از امام صادق (ع) آمده است: «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّل وَ يُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس، فَاِنَّ اللهَ اِذَا اَنْعَمَ عَلَى عَبْدِهِ نِعْمَهً أَحَبَّ اَنْ يَرَى عَلَيْهِ اَثَرَهَا. قِيلَ: كَيْفَ ذَلكَ؟ قالَ: يُنَظِّف ثَوْبَهُ وَ يُطَيِّب رِيحَهُ وَ يُجَصِّص دارَهُ وَ يَكنِس اَفْنِيَتَهُ (مكارم الاخلاق، شيخ طبرسى، نشر شريف رضى، چ 6، 1392، ص. 41) خداوند زيبايى و آراستگى را دوست دارد و كثيفى و ژوليدگى را دشمن دارد، خداوند دوست دارد وقتى به بنده خود نعمتى مى دهد اثر آن را در او مشاهده كند (و بنده آن نعمت را نمايان سازد.) پرسيدند: اين ظاهر كردن نعمت به چه چيز است؟ فرمود: لباسش را تميز كند، خود را معطر سازد، و خانهاش را گچكارى كند و فضاى جلوى خانه را جارو كند….»
امير مومنان (ع) مىفرمايد: «غُسْلُ الثِّيابِ يَذْهَبُ الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ شستن جامهها غم و اندوه را از بين مىبرد.» (وسائل الشيعه، ج 5، ص 14)
همچنين استفاده از لباسهاى رنگ روشن و نيز استحمام و شستشو، مسواك زدن (وسائل الشيعه، ج 5، ص 566)، پيرايش مو (كافى، ج 6، ص 485) و… از موارد اندوهزاى ديگرى است كه در روايات بدانها سفارش شده است.
10- رژيم غذايى مناسب:
پس از طوفان نوح علیه السلام، زمانى كه آب فروكش كرد و استخوانهاى مردگان نمايان شد، حضرت نوح علیه السلام با ديدن آن صحنه بسيار بى تاب و اندوهگين گشت پس خداى تعالى به او وحى كرد كه: انگور سياه بخور تا غمت زدوده شود.» (كافى، ج 6، ص 351)
امام صادق (ع) نيز مىفرمايد: «شَكَى نَبِىٌّ مِنَ الْاَنْبِيَاءِ اِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَمَّ، فَأمَرَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَكْلِ الْعِنَب يكى از پيامبران از غم و اندوه به درگاه خداوند شكوه كرد خداوند به او دستور داد انگور تناول كند.» (كافى، ج 6، ص 351)
همچنين خوردن كشمش، (خصال، ص 344) روغن زيتون، (عيون اخبار الرضا (ع)، شيخ صدوق، نشر اعلمى، بيروت، چ 1، 1404، ج 1، ص. 39) گلابى (وسائل الشيعه، ج 25، ص. 166) و… براى زدودن غم و اندوه سفارش شده است. تمامى موارد ذكر شده بيانگر آن است كه رژيم غذايى مناسب و قرار دادن برخى از خوراكى ها در دستور غذايى خود در رفع دلتنگى تاثير گذار مى باشند.
11- سفر و گردش در طبيعت:
سير و سفر و تغيير محيط و جابجايى، زندگى را از يك نواختى ملال آور خارج مى كند و نشاط و شادكامى را به ارمغان مى آورد. علاوه بر اينكه مشاهده جلوه هاى طبيعت كه تجليات خداوند است، اين نشاط را دو چندان مى نمايد. حضرت على (ع) با اشاره به فرح بخشى جلوههاى گوناگون طبيعت مىفرمايد: «فَهِىَ تَبْهَجُ بِزِينَهِ رِيَاضِهَا وَ تَزْدَهِى بِمَا اُلْبِسَتْهُ مِنْ رَيْطِ أزَاهِيرِهَا وَ حِلْيَهِ مَا سُمِطَتْ بِهِ مِنْ نَاضِرِ أنْوَارِهَا وَ… زمين به وسيله باغهاى زيباى خود، همگان را به سرور و شادى دعوت مىكند و با لباس نازك گلبرگها كه بر خود پوشيده است، هر بينندهاى را به شگفتى وامىدارد و با زينت و زيورى كه از گلوبند گلهاى گوناگون خود را آراسته است، هر بينندهاى را به نشاط و وجد مىآورد.» (نهج البلاغه، خطبه 91).
همچنين مىفرمايد: «النَّظَرُ إلَى الْخُضْرَهِ نُشْرَهٌ نگريستن به سبزهها مايه شادمانى است.» (وسائل الشيعه، ج 2، ص 143)
اى دل چو زمانه مىكند غمناكت
ناگه برود زتن روان پاكت
بر سبزه نشين و خِوبشز ي روزى چند
زان پيش كه سبزه بر دَمَد از خاكت (مجله مبلغان:: مهر 1388- شماره 121- رضا اخوى)
12- ورزش
از ديگر اموريكه بعث از بين رفتن دلتنگى و اندوه مى شود ورزش است در روايتى كه عوامل برطرف كننده دلتنگى و غم اندوه ذكر گرديده به امورى همچون پياده روى، سواركارى و شنا تصريح شده است (نزهه النواظر فى ترجمه معدن الجواهر ص 103)
كارشناسان نيز معتقدند تمرينات ورزشى با حالات روانى رابطه دارد زيرا اين تمرينات باعث كم شدن سطح كورتيزول مى شود وسروتونين را كه از آن به هورمون شادى تعبير مى شود افزايش مى دهد.
13- پرهيز از بيكارى و بى برنامگى
به بطالت گذراندن اوقات، پرخوابى، تنبلى، بى كارى و بى برنامگى در زندگى به مرور زمان ناراحتى و دلتنگى به دنبال دارد.
الإمام الكاظم «ع» فرموده اند: إنّ اللَّه عزّ و جلّ ليبغض العبد النّوّام، إنّ اللَّه ليبغض العبد الفارغ.. «وسائل»/ 12. 37» خداى بزرگ از بنده پرخواب بيزار است، خدا از بنده بيكار متنفّر است. (الحياه با ترجمه احمد آرام ج 5 493)
و در حديث ديگرى از على عليه السّلام نقل شده: التّوانى مفتاح البؤس. «المستطرف 2، صفحه 56»: مسامحه و سستى كليد شدائد و مصائب است.
بنا براين بايد از بىكارى و بىبرنامگى پرهيز نموده و همه اوقات خود را به طور منطقى پر كرد. حضرت على عليه السلام در اين خصوص فرموده اند:: المؤمن… مشغول وقته. «. «نهج البلاغه»/ 1243 «عبده»/ 3. 232» وقت مؤمن… پر است (و هيچ گاه بيكار نيست).
در پايان اين نكته نيز قابل ذكر است كه در احاديث معصومين عليهم السلام به يك نوع دلتنگى و اندوه پسنديده نيز اشاره شده است كه دانستن آن خالى از لطف نيست:
«جابر جُعفى» يكى از ياران باوفاى امام باقر (ع) مىگويد: «در حضور امام باقر (ع) دلم گرفت. به حضرت عرض كردم: فدايت شوم گاهى اوقات بدون آنكه مصيبتى يا گرفتاريى به من رسد، اندوهگين مىشوم چندان كه همسرم و دوستم آن را در چهره ام مىخوانند. حضرت فرمود: آرى، اى جابر خداى عز و جل مؤمنان را از طينت بهشتى آفريد و از نسيم روح خويش در آنها جارى ساخت از اينروست كه مؤمن برادر تنى و واقعى مؤمن است. پس هرگاه به يكى از آن ارواح در شهرى اندوهى رسد آن روح ديگر اندوهگين شود زيرا او نيز از جنس اوست.» (كافى، ج 2، ص. 166)
همچنين از امام رضا (ع) سؤال شد: «چرا فردى غمگين مىشود، بى آنكه علت اندوه خود را بداند؟
حضرت فرمود: اگر اندوهى به او رسد بداند كه برادرش غمى دارد، همچنين است اگر بى دليل شاد شود.» (بحار الانوار، ج 71، ص 227)
يكى ديگر از مصاديق اندوه و حزن پسنديده در موارد ذكر مصائب ائمه: است كه آثار و فوايد بسيار زيادى بر آن مترتب مىباشد كه در روايات بدانها تصريح شده است. امام صادق (ع) فرمود: «نَفَسُ الْمَهُمومِ لَنا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسبِيحٌ وَ هَمُّهُ لِأمْرِنَا عِبَادَهٌ (كافى، ج 2، ص 226) كسى كه براى ما نگران باشد و به خاطر ستمى كه بر ما رفته، غمگين شود، نفس كشيدنش تسبيح است و غمخواريش براى ما عبادت است.»
ابو بصير مىگويد: «با يكى از ياران خدمت امام صادق (ع) رسيديم. به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، يابن رسول الله من گاه بدون آنكه بدانم دليلش چيست، غمگين و اندوهناك مىشوم
امام صادق (ع) فرمود: آن غم و شادى از ما به شما مىرسد زيرا اگر اندوه يا سرورى به ما برسد بر شما نيز وارد مىگردد چون ما و شما از نور خداى عزوجلّ هستيم.» (بحار الانوار، ج 58، ص 145) به تعبير ديگر، هستى شيعه متأثر از حزن و سرور ائمه معصومين: مىباشد. (مجله مبلغان:: مهر 1388- شماره 121- رضا اخوى)
–
پى نوشت:
1 از آنجا كه در سوال خود به مورد خاصى اشاره ننموده ايد، پاسخ ارائه شده بافرض اينكه منظور شما عوامل معنوى دلتنگى و دانستن راهكارهايى براى رهايى از آن مى باشد تنظيم گرديده. لذا در صورتى كه دلتنگى شما مربوط به عوامل ظاهرى مى باشد ج كه برخى از آنها را برشمرديم ج لطفا سوال خود را بطور مصداقى طرح نمائيد تا پاسخ آن به شما ارائه گردد.
پرسمان.
ذکر و دعا جهت رفع غم و اندوه و افسردگی
میوه های مفید برای درمان افسردگی
افسردگی و پشیمانی پس از رد کردن خواستگار
درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهاییدرمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و تنهایی افسردگی,دلتنگی درمان دلتنگی چیست درمان دلتنگی با قران درمان دلتنگی و افسردگی درمان دلتنگی عشق درمان دلتنگی پس از شکست عشقی درمان دلتنگی در سربازی درمان دلتنگی خانواده درمان دلتنگی برای خانواده درمان دلتنگ دلتنگی درمان ندارد درمان قطعی دلتنگی درمان دلتنگی با قران درمان دلتنگی عشق درمان دلتنگی پس از شکست عشقی درمان دلتنگی خانواده درمان خانگی دلتنگی درمان دلتنگی برای خانواده درمان دلتنگی چیست درمان دلتنگی شدید درمان دلتنگی پس از شکست عشقی شعر درمان دلتنگی درمان حس دلتنگی درمان سریع دلتنگی درمان دلتنگی در سربازی درمان دلتنگی و تنهایی دلتنگی درمان ندارد درمان دلتنگی با قران درمان دلتنگی برای خانواده درمانی برای دلتنگی برای درمان دلتنگی چه کنیم برای درمان دلتنگی بهترین درمان دلتنگی درمان احساس دلتنگی درمان دلتنگی و افسردگی درمان دلتنگی پس از شکست عشقی برای درمان دلتنگی چه کنیم راه درمان دلتنگی روش درمان دلتنگی درمان گیاهی دلتنگی درمان دلتنگی پس از شکست عشقی درمان دلتنگی در سربازی درمان درد دلتنگی درمان دلتنگی و تنهایی درمان دلتنگی و افسردگی درمان استرس و دلتنگی دلتنگی و درمان