تاریخچه تثليث مسیحیت
تاریخچه تثليث مسیحیت
پيشينه تثليث
اعتقاد به تثليث از چه زمان و چگونه وارد مسيحيت شد؟
در كتاب عهد جديد نصّى كه بر تثليث دلالت كند، وجود ندارد و عباراتى نظير «پدر، پسر و روح القدس»1 كه در انجيل متى آمده است نيز دلالت روشنى بر آن ندارد. به نظر برخى از محققان، مسيحيان قرن اول و دوم خداى يگانه را مى پرستيدند و از قرن سوم به بعد انگاره تثليث و الوهيت حضرت عيسى (علیه السلام) در مسيحيت راه يافت.2
يافت نشدن نصّى بر تثليث در عهد جديد، برخى جاهلان را تحريك كرد تا آن كتاب بشر ساخته را تحريف كنند و تثليث را در آن جا دهند. آنان نتوانستند براى اين اناجيل كه محتويات معروفى داشتند، دستبرد بزنند؛ از اين رو، به سراغ رساله اول يوحنا (5:7-8) رفتند و متنى را مبنى بر وحدت «پدر»، «كلمه» و «روح القدس» به آنجا افزودند.
با بررسى نسخه هاى خطى واجد و فاقد اين عبارت، معلوم مى شود كه عبارت مذكور تنها در برخى از نسخه هاى خطى متأخر يافت مى شود.3
تثبيت تثليث در شوراى نيقيه:
يافت نشدن نصى بر تثليث و محدوديت و ابهام عبارات مربوط به الوهيت عيسى، مسيحيان را بر آن داشت كه اصطلاح «پسر خدا» را در مورد آن حضرت توسعه دهند و اين اصطلاح را از معناى تشريفى به معناى حقيقى متحول كنند.
در اوايل قرن چهارم اسقفى برجسته به نام آريوس4 بر ضد اعتقاد به الوهيت عيسى قيام كرد،او بر آن بود كه «پسر» (عيسى) اولين و كامل ترين مخلوق است و چون متأخر از «پدر» (خدا) است، پس پيش از آنكه به وجود آيد، وجود نداشت.
بنابراين پرستش حضرت مسيح، پرستش يك انسان و مقدمه بت پرستى است. به دنبال اين مسئله مجادلات بالا گرفت، قريب 300 اسقف به دعوت قسطنطين، نخستين قيصر مسيحى، در شهر نيقيّه آسياى صغير به سال 325م. شورايى تشكيل دادند. اين شورا قول به الوهيت عيسى را با اكثريت قاطع پذيرفت و نظر آريوس را مردود دانسته و او را تكفير كرد5.
در قطعنامه آن شورا كه به نام «قانون نيقاوى» معروف است در مورد حضرت عيسى (علیه السلام) چنين مى خوانيم: «عيسى مسيح پسر خدا، مولود از پدر، يگانه مولود كه از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خداى حقيقى از خداى حقيقى، كه مولود است نه مخلوق، از يك ذات با پدر،… او به خاطر ما آدميان و براى نجات ما نزول كرد و مجسم شده، انسان گرديد… لعنت باد بر كسانى كه مى گويند زمانى بود كه او وجود نداشت و يا اينكه پيش از آنكه وجود يابد نبود، يا آنكه از نيستى به وجود آمد و بر كسانى كه اقرار مى كنند وى از ذات يا جنس ديگرى است و يا آنكه پسر خدا خلق شده، يا قابل تغيير و تبديل است».6
از نخستين اوان مسيحيت تا دوران معاصر عالمان و دانشمندان بسيارى در ميان مسيحيان به توحيد روى آورده و با انگاره تثليث به مخالفت برخاسته اند از جمله:
ايرانائيوس (130 – 200م)، اريجن (185 – 254م)، لوسيان (مت 313م).
اين افراد همگى به جهت حمايت از توحيد مورد آزار و شكنجه واقع شده و در اين راه به شهادت رسيدند.
ترتوليان (160 – 220) وسابلوس (قرن سوم ميلادى) از مدافعان و مبلغان برجسته انديشه توحيدى بوده اند.
از موحدان عصر جديد نيز مى توان فرانسيس ديويد (1510م)، ميخائيل سروتوس (1511م) ماريا سوزينى (1525م) و سوسيانوس(1539) را نام برد.
از اين جمع ميخاييل سروتوس در اكتبر 1553 در 42 سالگى به جرم تثليث گريزى و توحيدباورى زنده زنده در آتش سوزانده شد.7
از سوى ديگر لازم به يادآورى است كه تاكنون هيچ يك از عالمان و يا فرقه هاى مسيحى نتوانسته اند شرح مبسوط و روشنى از تثليث به تحرير آورند و به سبب نفوذ برخى از افكار يونانى و آيين هاى غيرالهى اين دين الهى را به شرك آلودند.
1. متى، 28 : 19.
2. بنگريد : مرضيه شنكايى، بررسى تطبيقى اسماى الهى، صص 248 – 263، تهران : سروش، اول، 1381.
3. حسين توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، ص 176 و 177.
4. Arius, 314 A.D.
5. Davis. J.G, Christianity, Lising Faith, ed. Zaehner, p.57.
6. ميلر، و.م، تاريخ كليساى قديم در امپراتورى روم و ايران، ترجمه على نخستين، تهران : انتشارات حياتابدى، 1981، ص 244 ؛ ق : حسين توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، صص 176 – 180، قم : طه، سمت، مركز جهانى علوم اسلامى، چاپ هفتم، 1384.
7. جهت آگاهى بيشتر بنگريد:
الف. احمد بهشتى، عيسى پيام آور اسلام، بخش ششم.
ب. محمد ظهورى فر، خدا در اديان ابراهيمى يهوديت، مسيحيت، اسلام (پايان نامه)، صص 101 – 103.
منبع : هدانا برگرفته از پرسمان ادیان و مذاهب
ویژه نامه دین پژوهی (ادیان و مذاهب)