آیا ایمان بدون عمل ارزش دارد؟

آیا ایمان بدون عمل ارزش دارد؟
در قرآن همواره ایمان در كنار عمل صالح آمده است: «آمنوا و عملوا الصّالحات» ایمان و عمل صالح مانند نخ و سوزن هستند و به شرطى كارآیى دارند كه به هم متّصل باشند. با جدایى آنها از هم، چیزى دوخته نمىشود.
قرآن مى فرماید: اگر خدا را دوست دارید، از پیامبر اطاعت كنید: «اِن كنتُم تُحبّون اللّه فاتّبعونى»(سوره آلعمران، آیه 31)
بسیارند كسانى كه مىگویند: ایمان داریم ولى عمل نمىكنند، مى گویند: خدا را دوست داریم ولى با او حرف نمى زنند و نماز نمى خوانند، مىگویند:
ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را به دل داریم، امّا در عمل هیچ شباهتى به آن حضرت ندارند، مىگویند: به امام زمان علیه السلام ایمان داریم، ولى سهم امام را كه بر آنان واجب است نمىپردازند، اگر به دنبال این ادّعاها عمل و حركتى نباشد، باید در صداقت خود شك كنیم.
در روزگار قدیم كسانى را كه در جنگها اسیر مىشدند به نام برده در بازار مى فروختند. شخصى به بازار برده فروشان آمد تا بردهاى خریدارى كند. هر برده كه هنرى داشت گرانتر بود. به سراغ بردهاى رفت و دید قیمت آن بسیار گران است. سبب را پرسید، گفتند: او تشنهشناس است و مىفهمد چه كسى تشنه است.
خریدار علاقمند شد، او را خرید و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذایى تهیّه كرد ولى سر سفره آب نگذاشت. مهمانان چند لقمه اى كه خوردند، یكى پس از دیگرى تقاضاى آب نمودند. برده تشنه شناس نگاهى به او مىكرد و مىگفت: دروغ مىگوید، او تشنه نیست. كم كم به تعداد تشنه ها اضافه شد و هركدام فریاد آب سردادند. امّا برده مىگفت: همه دروغ مىگویند. تا اینكه یك نفر از میان آنان برخاست تا آبى تهیّه كند. برده گفت: این شخص راست مىگوید، زیرا از جایش بلند شد و فقط داد و فریاد نكرد.
آرى، كسى در ادّعاى خود صادق است كه حركت و اقدامى كند. كسانى كه اهل عمل نیستند، در واقع مؤمن نیستند و تنها ادّعاى ایمان دارند.
حجت الاسلام قرائتی