وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آيا در جهان بد مطلق وجود ندارد توضيح دهيد ؟

0

آيا در جهان بد مطلق وجود ندارد توضيح دهيد ؟

امور جهان به دو دسته نيكى ها و بدى ها تقسيم مى گردد. ولى در يك حساب ديگر هيچگونه بدى در نظام آفرينش وجود ندارد آنچه هست خير است و نظام موجود نظام احسن است و زيباتر از آنچه هست امكان ندارد، بدى يك امر عدمى است يعنى بديها همه ازنوع نيستى و عدم مى باشند، مقدمه كسانى كه ميگويند شر عدمى است اين نيست كه شرى در جهان وجود ندارد ناگفته شود اين خلاف واقعيت است با لحن و العيان مى بينيم كه كورى وكرى و بيمارى و ظلم و ستم جهل ناتوانى و مرگ و زلزله… وجود دارد نه مى توان منكر وجود اينها شد و نه منكر شر بودن شان. و هم اين نيست كه چون شر عدمى است پس شر وجود ندارد. و چون شر وجود ندارد پس انسان وظيفه اى ندارد زيرا او وظيفه انسان مبارزه با بديها و بدها و تحصيل خوبيهاست و چون هر وضعى خوب است و بد نيست پس بايد به وضع موجود هميشه رضا داد و بلكه آنرا بهترين وضع ممكن دانست. سخن در اين است كه همه اينها از نوع عدميات و فقدانيات مى باشد و وجود اينها از نوع وجود كمبوديها و خلاها است و از اين جهت شر هستند كه خود نابودى و نيستى و يا كمبودى و خلا هستند و يا منشا نابودى و نيستى و كمبودى و خلا مى باشند و نقش انسان جبران كمبوديها و پر كردن خلا ها و ريشه كن كردن ريشه هاى اين خلا ها و كمبوديها است. با اين تحليل اين روشن مى شود كه آنچه شر و بدى است از نوع هستى نيست بلكه از نوع خلا و نيستى است پس اصلاً بدى وجود ندارد.

از نظر عدل الهى و حكمت بالغه ع خوبى ها و بدى ها در ج هان دو دسته متمايز و جدا از يكديگر نيستند آنطورى كه مثلاً جمادات از نباتات و نباتات از حيوانات جدا هستند و صفهاى خاص را بوجود مى آورند. اين خطاست كه گمان كنيم بديها يك رده معينى از اشياء هستند كه ماهيت آنها را بدى تشكيل داده و هيچگونه خوبى در آنها نيست و خوبى ها نيز به نوبه خود داشته است و ديگر نه جدا و متمايز از بدى ها خوبى و بدى آميخته به همند. تفكيك ناپذير و جدا نشدنى هستند كه بدى هست همانجا خوبى هم هست و آنجا كه خوبى است همانجا بدى نيز وجود دارد. خوبى و بدى باهم سر رشته و آميخته كه گوئى با يكديگر تركيب شده اند اما از تركيب شيميايى بلكه تركيبى عميق تر و لطيف تر. از نوع وجود وعدم در خارج دو گروه جداگانه را تشكيل نميدهند. عدم هيچ و پوچى است، و نمى تواند در مقابل هستى جاى خاصى براى فرد داشته باشد، ولى در همان جا كه وجود ها است كه در چشم نابينا وجود دارد. نه نابينائى كه همان فقدان و نداشتن بينائى است، و خود واقعيت مخصوص ندارد. خوبى و بدى ها همچون هستى و نيستى است بلكه خوبى عين هستى است و بدى عين نيستى است. هر جاكه سخن از بدى مى رود حتما پاى يك نيستى و فقدان دركار است بدى يا خودش از نوع نيستى است و يا مستلزم مى باشد. يعنى موجودى است كه خودش از آن جهت كه خودش است خوب است، و از آن جهت بد است، كه مستلزم يك نيستى است و تنها از آنجهت كه مستلزم نيستى است بد است نه از جهت ديگر، ما نادارى، فقر، مرگ و… را بد مى دانيم اينها ذاتا نيستى و عدم مى باشند همچنين گزندگان، درندگان ميكروب ها و آفت ها را بد مى دانيم.

اينها مستلزم نيستى و عدم هستند. بدين جهت سوال كننده محترم بدى در جهان وجود ندارد، و جزء نيستى است. وقتى نيستى بود ديگر مطلق و غير مطلق معنا ندارد. اصلاً در جهان بدى وجود ندارد (1)

منبع:

1- برگرفته از كتاب عدل الهى، مرتضى مطهرى. به نقل از اداره پاسخگويى آستان قدس رضوى

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.