چشم زخم از نظر پیامبر ص

چشم زخم از نظر پیامبر ص
چشم زخم: واقعیت یا خرافه؟
یکی از اموری که در فرهنگ مردم رواج یافته و از خرافه بینصیب نمانده، چشم زخم و شورچشمی است؛ یعنی فردی با نگاهی خاص به دیگری آسیب برساند. نظر اسلام در این باره میتواند سودمند باشد و ما را از خرافات باز دارد.
چشم زخم از منظر قرآن
دو آیه از قرآن را بسیاری از مفسران به چشم زخم ارتباط دادهاند.
۱ـ سوره یوسف آیه ۶۷: در این آیه خداوند متعال میفرماید: «و گفت ای پسران من، سفارش میکنم که چون به مصر رسیدید، همه از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهای مختلف درآیید و بدانید که از خدا چیزی شما را بینیاز نتواند کرد که هیچکس فرمانروای عالم جز خدا نیست. من بر او توکل میکنم و باید صاحبان مقام توکل هم بر او اعتماد کنند».(23)
یکی از احتمالاتی که در تفسیر این آیه گفته شده، «چشم زخم» است. از آنجا که برادران یوسف، نیکو روی و خوشقامت بودند و تعدادشان نیز بسیار بود، پدرشان حضرت یعقوب«ع» ترسید که مردم مصر آنها را چشم بزنند، از این رو به فرزندان خود سفارش کرد که از یک دروازه وارد نشوند؛ بلکه پراکنده و از دروازههای متعدد وارد شوند تا چشم نخورند.
۲ـ سوره قلم آیه ۵۱: این آیه در فرهنگ عمومی مردم به آیه «اِن یَکاد» شهرت دارد و پناهگاه آنان برای جلوگیری از چشم زخم است. خداوند در این آیه میفرماید: «ای رسول! نزدیک بود که کافران به چشمان بد، چشم زخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوند از شدت حسد گویند که همانا آن عجب دیوانه است».
علامه طباطبایی در تفسیر خود میفرماید: «بسیاری از مفسران «لیزلقونک بابصارهم» را به چشم زخم تفسیر کردهاند. هیچ دلیل عقلیای برای نفی چشم زخم وجود ندارد و چه بسا مواردی وجود دارد که بر چشم زخم قابل انطباق است».(24)
در شأن نزول این آیه در تفاسیر آمده است که گروهی از قریش، افرادی از قبیله بنیاسد را که به چشم زخم و شورچشمی شهرت داشتند اجیر کردند تا با این وسیله به رسول خدا«ع» آسیب برسانند. در وصف بدچشمی برخی از افراد بنیاسد آوردهاند که برخی از آنان چنان بد چشم بودند که آنها را زندانی کرده بودند تا مبادا به دیگران آسیبی بزنند. همین افراد موقعی که پیامبر اکرم «ص» قرآن تلاوت میکرد، نزد پیامبر میآمدند و میگفتند: «این مرد چقدر فصیح است! و چقدر زیبا سخن میگوید!» ولی خداوند فرستاده خود را از گزند چشم زخم آنها محافظت کرد.( 25)
چشم زخم از منظر روایات
روایات زیادی در باره چشم زخم وارد شده است. این روایات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱ـ روایاتی که در صدد اثبات واقعی بودن چشم زخم هستند.
الف) رسول اکرم «ص» میفرماید: «چشم زخم حق است و قله کوه را پایین میآورد».(26) در بسیاری از روایات علاوه بر اینکه به حقیقی بودن چشم زخم تأکید شده، به تأثیر شدید آن نیز توجه داده شده است.
ب) در حدیث دیگری رسول خدا«ص» میفرماید: «همانا چشم زخم انسان را داخل قبر و شتر را وارد دیگ میکند».(27) سیرۀ پیامبر اکرم«ص» نیز گواه این است که ایشان چشم زخم را امری واقعی میدانستند و برای مقابله با آن راهکارهایی را میفرمودند و خود نیز این راهکارها را به کار میبردند. روایت شده که امام حسن و حسین«ع» در اثر چشم زخم مریض میشوند و پیامبر خدا«ص» برای بهبودی آنها به سفارش جبرئیل«ع» از حرز و دعای خاصی استفاده میکنند.(28)
۲ـ برای جلوگیری از چشم زخم در روایات به هیچ درمان مادیای اشاره نشده، بلکه در همۀ آنها به نوعی یاد خدا مفید شناسانده شده است.
الف) رسول خدا «ص» میفرمایند: «چشم زخم حق است. هر کسی از چیزی در باره برادرش به شگفت آمد، باید در آن خدا را یاد کند که بیشک اگر خدا را یاد کند، چشم زخم به او آسیبی نخواهد رساند».(29)
ب) امام صادق«ع» در حدیثی برای در امان ماندن از چشم زخم سفارش میکنند که سه بار ذکر «ماشاءالله لا حول و لا قوٌه الٌا بالله العلیٌ العظیم» گفته شود.
ج) حرز و دعایی که پیامبر اکرم«ص» به توصیه جبرئیل«ع» برای درمان بیماری امام حسن و امام حسین«ع» استفاده کردند، این است: «اللٌهمٌ یا ذا السلطان العظیم و المنٌ القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامٌات و الدعوات المستجابات عاف الحسن و الحسین من انفس الجنٌ و اعین الانس».( 30)
د) در احادیث دیگری گفتن « تبارکالله احسن الخالقین اللهم بارک فیه»( 31) و تلاوت سورههای حمد، توحید، ناس، فلق و آیتالکرسی توصیه شده است.(32)
بنتبراین مسئله چشم زخم واقعیت دارد، هر چند مقداری با خرافات مخلوط شده و برخی حساسیت بیش از حد دارند و هر اتفاقی را به چشم زخم و شورچشمی و… ربط میدهند! اسپند دود کردن و استفاده از مهرههای آبی برای دور کردن چشم زخم مبنای روایی ندارد، (البته امکان اینکه برخی از سنگها در رفع چشم زخم مؤثر باشند، نفی نمیشود) ولی به هر حال با توکل بر خدا و پناه بردن به او به خدا و دادن صدقه و خواندن ادعیه وارد شده میتوان از شرّ چشمزخم در امان بود.
23ـ ترجمه الهی قمشهای، ۱۳۸۱.
24ـ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1372،ج ۲۰، ص ۵۰.
25ـ قمی، سفینهالبحار، 1416، ج ۶، ص ۵۹۰، به نقل از سایت www.islampedia.ir.
26ـ شریف رضی، المجازات النبویه، ص ۳۶۷.
27ـ مجیدی، نهجالفصاحه، 1379، ج ۲، ص ۷۰۴، مجلسی، بحارالانوار، 1404، ج ۶۰، ص ۳۹.
28ـ مجلسی، بحارالانوار، 1404، ج ۹۲، ص ۱۳۲، ج ۶۰، ص ۱۸.
29ـ همان، ج ۶۰، ص ۲۵.
30ـ همان، ج ۹۲، ص ۱۳۲، ج ۶۰، ص ۱۸.
31ـ مجیدی، نهجالفصاحه، 1379، ج ۲، ص ۷۰۱.
32ـ همان، ج ۶۰، ص ۲5.
پاسدار اسلام