پیامهای خطبه حضرت زهرا (س)/خطبه ی فاطمیه یا منشور ابدیت ارزش ها
یکی از مسایل بسیار مهم خطبه فاطمی ، مضامین بسیار با اهمیت آن است، که همه سرفصل های رشد فردی و تعالی اجتماعی و شعور سیاسی و حضور حماسی است ؛ در همه اعصار بشریت/اینجانب مدتی است به این امر می اندیشد که “خطبه فاطمیه” را از حوزه این نامگذاری نامناسب (فدکیه) نجات دهد، و شان الهی و انبیایی این خطبه را – تاحدی – روشن سازد،

پیامهای خطبه حضرت زهرا (س)/خطبه ی فاطمیه یا منشور ابدیت ارزش ها
فهرست این نوشتار:
فاطمیات،منشور ابدیت ارزش ها
اسناد محمد رضا حکیمی
در چنین روزهایی بنی هاشم و اهل بیت پیامبر (ص) در غم از دست دادن رسول الله(ص) عزادار بودند و مدینه در تب و تاب حوادثی بزرگ ،آتش فتنه ای عالم گیر در حال شعله ور شدن بود ، و فاطمه بنت رسول الله (ص) نمی توانست سکوت کند …
یکی از مسایل بسیار مهم در این سخنرانی و خطبه فاطمی ، مضامین بسیار با اهمیت آن است، که همه سرفصل های رشد فردی و تعالی اجتماعی و شعور سیاسی و حضور حماسی است ؛ در همه اعصار بشریت.
مورخ محدث معروف بهاالدین اربلی(م:۶۹۲ق) می گوید:
“علیها مسحه من نور النبوه ، و فیها عقبه من ارج الرساله ، وقد اوردها الموالف و المخالف.”
از این خطبه، فروغ نبوت می تابد و بوی خوش رسالت از آن می تراود. وشیعه و سنی آن را در کتاب های خود نقل کرده اند.
باید اهداف الهی، انسانی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، تربیتی و حماسی این خطبه را درک کرد . تاکیدی که این خطبه بر ضرورت حکومت عادل می کند و به صراحت می گوید که در غیر حکومت عدل ، مردمان بردگان زرخرید اقلیتی مستکبر و سرمایه دار خواهند بود ، و فاصله معیشتی مردم به بیش از حد تحمل وجدان انسانی و روح قر آنی خواهد رسید، بایدفهمیده شود.
در آن روزها که علی “ع” نبایست دست به شمشیر ببرد ، فاطمه “س” از سخن شمشیری ساخت – آتش بیان و حق نشان- که هم خونی ریخته نشد ، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمان ها و پیکره ی آبادی ها و مکان ها ثبت کرد.
باری اینها همه از برکات قیام فاطمی است و از تشعشع خورشیدی است که با اشعه حقیقت قرآنی و رسالت محمدی – پس از رحلت پیامبر- به مسجد وحی جبرئیلی پای نهاد و برای بیداری همیشگی بیداری طلبان تاریخ ، و نشان دادن ماهیت اسلامی حاکمیت عدالت و تربیت به پا خاست ، و خطبه ای خواند که عدالت تا ابد در مقابل آن به حالت خضوع ایستاده است، و خورشید تا بیکران ها به امید تحقق آن می تابد، و تاریخ تا همیشه بدان می بالد…
فریاد عدالت فاطمه ، در روز عاشورا نیز، از حنجره فرزندش حسین “ع” طنین افکن شد ، چنان که روزی همان فریاد از حنجره فرزند دیگرش مهدی موعود”عج” طنین افکن خواخد گشت، و عدالت آفاقی و انفسی ، گستره زمین و آفاق زمان و عرصه های زندگی انسان را فرا خواهد گرفت… و این است حقیقت جاودان رسالت محمدی…
و این است که شیعه هماره فریاد می زند:
– بعثت،
– غدیر،
– عاشورا،
– مهدی…
اینجانب مدتی است به این امر می اندیشد که “خطبه فاطمیه” را از حوزه این نامگذاری نامناسب (فدکیه) نجات دهد، و شان الهی و انبیایی این خطبه را – تاحدی – روشن سازد، و تجلی ثانی محمد”ص” را در کلمه به کلمه ، و سطر به سطر خطبه ی فاطمیه (یا منشور ابدیت ارزش ها) نشان دهد. و اصولی را که بانوی بزرگ در این سخنرانی منحصر به فرد در تاریخ ، برای بشریت – با تلخیص بینات قرآنی – بازگفته است فراآورد.
من این اصول را، “فاطمیات” نامیده ام… آری، حقایق اصلی اسلام با قیام فاطمی حفظ شد . و سپس به قرون بعد کشید، تا عصر طلایی تمدن اسلامی ، که به تصدیق همه مورخان عالم، از شرق و غرب، همین تمدن اسلامی بود که نهضت ادبی و فرهنگی اروپا(رنسانس) را پدید آورد.۱
پس بانوی بزرگ، با میراث سترگ خویش ، برهمه بشریت حق دارد. اگر قیام فاطمی نبود،از جمله “نهج البلاغه” نیز نبود. و ما می بینیم که “اقوال امام علی” ۴۰۰ سال پیش به زبان فرانسه ترجمه و در آنجا چاپ می شود و…و…
اکنون و در این گفتار کوتاه، با استفاده از تعالیم و حقایق خطبه ی فاطمیه به ۱۲ اصل از “فاطمیات”منتشر می کنم:
یک: توحید
۱- حمد خداوند متعال.
۲- شکر بر الهام های الهی.
۳- یاد نعمت های فراوان و بخشش های سرشار خداوند.
۴- نعمت های خداوند بیرون از حد شمار است، و انسان نمی تواند حق آنها را ادا کند.
۵- خداوند شکر نعمت را وسیله فراوانی نعمت قرار داده است، و حمد مکرر را باعث عطایی بسیار.
۶- اهمیت اقرار به توحید و یگانگی خداوند متعال و نفی هرگونه شرک و شریکی از او.
۷- باطن توحید(خداپرستی) را اخلاص قرار داده، و تفکر را مایه روشنی عقل انسانی گردانیده است.
۸- صفات خداوند برتر از آن است که انسان ها بتوانند آنها را بیان کنند.
۹- خداوند اشیا و کائنات را – از آن پس که هیچ چیز موجود نبود- خلق کرد، وبه آفریدن کائنات نیازی نداشت، بلکه برای آن بود که خلائق، آفریننده خود را بشناسند و عبادت کنند، و به پاداش های ابدی برسند.
۱۰- اگر از عذاب فرمود برای این بود که بندگان به راه معصیت نروند، تا از دوستی و مهر خداوند محروم نگردند.
دو: نبوت
۱- خداوند محمد”ص” را – که بنده او بود و فرستاده او- پیش از آن که به سوی خلق بفرستد، وی را برگزیده بود و پرورش داده بود. آن وقت که هنوز خلایق معدوم بودند و چیزی وجود نداشت.(و غیر از خدا هیچ کس نبود = توحید فطری)
۲- خداوند از ازل همه چیز را می دانست، و از حوادثی که پس از آفرینش پدید می آمد آگاهی داشت . و به چگونگی مقدرات عالم بود.
۳- خداوند پیامبر را فرستاد تا امر خلقت را (با هدایت انسان) تکمیل کند ، و احکام خویش را به همگان برساند.
۴- چون پیامبر”ص” مبعوث گشت ، مردم جهان به دین های مختلف معتقد بودند: برخی آتش پرست ، گروهی بت پرست، و جمعی منکر ذات اقدس الهی و…
۵- خداوند با بعثت محمد”ص” ظلمت های کفر وشرک را زدود و دل ها را نورانی کرد.
۶- پدرم، محمد”ص” برای هدایت مردم به پاخاست و آنان را از بت پرستی نجات داد، و به دین مبین اسلام هدایت فرمود.
۷- محمد”ص” صراط مستقیم را به مردم نشان داد.
۸- محمد”ص” کامل ترین روش تربیت و اخلاق را بر انسانیت عرضه کرد.
سه: درگذشت پیامبر”ص”
۱- هنگامی که امر هدایت به وسیله پیامبر”ص” کامل گشت، او را به مهربانی – وبا اختیار و میل خود- از این جهان برد.
۲- محمد”ص” قرآن و اهل بیت”ع” را برای ادامه هدایت در میان امت گذاشت.
چهار: رنج های پیامبر”ص”
۱- پدرم اکنون از آن همه رنج ها که در این دنیا کشید، و آزار ها که دید، آسوده گشت.
۲- او اکنون در میان فرشتگان آسمان جای دارد.
۳- او اکنون به رضایت بزرگ رسیده است.
۴- او اکنون در جوار الهی جای گرفته است.
۵- درود خدا بر پدرم، پیامبر امین وحی خدا ، و برگزیده خدا، از میان همه مخلوقات.
پنج: امت و تبلیغ
۱- امت باید به احکام دین عمل کنند و دین و وحی الهی را حفظ و حراست نمایند.
۲- هر یک از مسلمانان از جانب خدا، امین نفس خود هستند.
۳- مسلمانان باید دین خدا را به اقوام و ملل عالم برسانند.
شش: قرآن، قرآن
۱- خداوند به شما- به وسیله پدرم- قرآن داد.
۲- قرآن رهبر شماست.
۳- قرآن، پیمان نامه خداست در دست شما.
۴- قرآن مشعلی فروزان است و خورشیدی تابان.
۵- بینش های قرآنی(بدون کمک گرفتن از هر فکری و فلسفه ای و…) همه آشکار است.
۶- حقایق قرآن پوشیده نیست.
۷- هر کس به راستی از قرآن پیروی کند، از سعادتی که نصیبش می شود ، مورد غبطه دیگران واقع می گردد.
۸- هرکس از قرآن پیروی کند، و به دستورات قرآن گوش دهد، به بهشت رضوان درآید، و از همه سختی ها و گرفتاری ها آسوده گردد.
۹- دلیل های روشن توحید، جز از قرآن به دست نمی آید.
۱۰- برهان های قرآنی، از هرچه و هر کی و هر فکر( و هر فلسفه) شما را بی نیاز می کند.
هفت: احکام دین برای چیست؟
۱- خدا را بپرستید، تا از شرک و آثار آن پاک شوید!
۲- نماز بخوانید، تا از عفونت تکبر برهید!
۳- زکات بدهید، تا جانتان پاک و مالتان زیاد شود!
۴- روزه بگیرید، تا خلوص شما در دین داری هر چه بیشتر استحکام پذیرد (و به برکت روزه، انسانی ثابت قدم در دین شوید).
۵- به زیارت خانه خدا بروید، تا دین در جهان استوار گردد!
هشت: عدالت
۱- عدالت را اجرا کنید تا دل ها متحد شوند (و پلیدی طبقاتی و اشرافی جامعه را از هم نپاشد)!
۲- به عدالت رفتار کنید، تا دل ها را به دست آورید!
نه: امامت
۱- از امامت اهل بیت”ع” اطاعت کنید ، تا اسلام و مسلمانان سامان یابند! (و به دست هر صاحب شمشیری گرفتار نشوند.)
۲- از امام معصوم پیروی کنید ، تا اختلاف بر افتد!
ده: دوران جاهلیت، دوران اسلام
۱- در دوره جاهلیت چه می کردید؟ هرکس می رسید پا بر سرتان می گذاشت و توی سرتان می زد، ذلیل بودید و بیچاره!
۲- پدرم شما را نجات داد، و گرگ های آدم خوار را -تا شد- از بین برد.
۳- یهودیان و مسیحیانی که همواره برای اسلام مشکل می آفریدند و جنگ به راه می انداختند، همه را به جای خود نشاند.
۴- هر فاجعه و واقعه ای که پیش می آمد، و موجودیت اسلام و شما را تهدید می کرد، علی را در دل حوادث مرگبار و شمشیرهای خونریز می افکند، تا دین خدا و شما را نجات دهد.
۵- اکنون شما به برکت اسلام و زحمت های پدرم، و مجاهدات شوهرم، به این زندگی مرفه، و آرامش و امکانات و فرهنگ و تربیت دست یافتید. آیا این قدردانی است که مقام الهی اهل بیت پیامبر را تصرف کنید، و همواره مشکل بیافرینید، و به یاری ما نشتابید؟!(که یاری ارزش های ابدی الهی- انسانی است)
یازده: حماسه
۱- ای جوانان و باقیماندگان، ای بازوان دین، ای نگاهبانان اسلام، چگونه از خود ضعف نشان می دهید،و مارا در این – ارزشبانی- یاری نمی کنید؟!
۲- شما پس از پیامبر خیلی زود تغییر موضع دادید، و از امامت غدیر روی گرداندید!…
دوازده: ارتجاع، بعد از انقلاب
۱- پس از استقرار اسلام و شکست شرک ، و زوال بت پرستی، و استحکام پایه های دین، چه شد که سرگردان شدید، و حقیقت (واقعه غدیر) را کتمان کردید؟!
۲- شما پیشوای شایسته و امام خود را کنار گذاشتید.
۳- من این سخنان را می گویم، چون می دانم که شما دست از یاری حق برداشته اید ، و دل از وفای به اعتقاد کنده اید.
۴- من از سر دردمندی چنین دردگزاری کردم، و تنها و بی یاور…!
۵- اکنون که چنین کردید…، همواره گرفتار جنگ و اختلاف خواهید بود ، و از ضربت شمشیر دشمنان نخواهید آسود ، و بعد از این دچار حکومت های ظالم و غاصب (اموی-مروانی-عباسی) خواهید گشت…
شما بکارید و دیگران بدروند، و حقوق محرومان را ببرند و تضییع کنند…
پی نوشت :
۱- به کتاب دانش مسلمین رجوع شود.
هدانا برگرفته از الحیاه/.