نقد شبهه تسلسل توبه مرحوم آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی
نقد شبهه تسلسل توبه مرحوم آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی
مطلب سوم: گاهي گفته ميشود اگر توبه، واجبِ شرعي باشد ولو دليلش عقل است، اين مستلزم تسلسل هست ولي تسلسلي در كار نيست، چون دو مطلب هست كه اين دو مطلب اگر كاملاً بيان بشود هم امر سوم روشن خواهد شد، هم امر چهارم. آن دو مطلب اين است كه اگر كسي واجبي را ترك كرد يا حرامي را مرتكب شد يعني گناه كبيرهاي را انجام داد بايد اثر اين گناه را از بين ببرد، اين حُكم عقل است و شرع هم تأييد كرده، لذا توبه واجب است و واجب فوري هم هست، براي اينكه دليلي كه اصل وجوب را اثبات ميكند، عهدهدار نحوهٴ وجوب هم هست؛ ثابت ميكند كه فوري است. اين كاري ندارد به اين كه امر، مفيد فوريّت نيست، اين را ما از امر استفاده نكرديم، امر[1] مؤيّد آن حُكم عقل است. دليل عقلي همان طوري كه اصل وجوب توبه را اثبات ميكند، نحوهٴ وجوب آن را هم مشخص ميكند كه واجبِ فوري است.
اگر كسي فوراً توبه نكرد اين گناه فوراً فَفوراً در نامهٴ عمل او نوشته ميشود و واجب است كه توبه كند و وجوبش موقّت نيست كه تا با گذشت يك وقت، آن توبه ساقط شده باشد، وقت ندارد؛ نه موسّع است نه مضيّق، بلكه واجبِ فوري است. چون واجبِ فوري است، فوراً فَفوراً بايد توبه كند، اگر توبه نكرد گناهان او متراكم ميشود، اين كاري به تسلسل ندارد. اين مثل كسي است كه مال مردم را غصب كرده، خانهٴ غصبي نشسته، لباس غصبي دربركرده كسي كه خانهٴ غصبي دارد، لباس غصبي دارد، بر او واجب است كه آن مكان غصبي يا لباس غصبي را از خود دور كند و خود را تطهير كند، فوراً ففوراً هم بايد خود را تبرئه كند و اگر اين كار را انجام نداد، اين گناهها متراكم ميشود؛ هر لحظه در نامهٴ عمل او گناهي نوشته ميشود، اينكه تسلسل نيست، اين تراكم گناه است. ممكن است كسي عمري در حال گناه باشد كه هر لحظه در نامهٴ عمل او گناهي نوشته بشود.
تراکم گناه در صورت عدم توبه و فوري بودن آن
مطلب چهارم آن است كه اگر كسي بگويد كسي كه گناه كرده است بايد توبه كند و اگر توبه نكرد يك معصيتي كرده است كه بايد از اين تركِ توبه، توبه كند كه چون توبه، واجب است و او ترك كرد، معصيت كبيره را مرتكب شد بايد از اين معصيت هم توبه كند و چون به توبه دوم موفق نشد يعني از تركِ توبه، توبه نكرد، بايد از تركِ توبهٴ تركِ توبه، توبه كند، اين ميشود تسلسل، فرمايش مرحوم آقاشيخ محمدحسين ناظر به اين است.
آنگاه دو سلسله از گناهان در نامهٴ عمل او خواهد بود: يكي اينكه چون گناه كبيرهاي را مرتكب شد فوراً ففوراً بر او واجب است توبه كند، اين يك سلسله. مثل كسي كه لباس غصبي دارد و مكان غصبي دارد، عمري در مكان غصبي با لباس غصبي هم به سر ميبرد، اين هر لحظه بر او معصيت نوشته ميشود، اين تراكم گناهان است اين تسلسل نيست. ولي از آن جهت كه بر او واجب بود در لحظهٴ اول توبه كند، مالِ مردم را برگرداند اين كار را نكرد. پس ترك توبه يك معصيت كبيره است بايد از اين تركِ توبه، توبه كند، چون از اين هم توبه نكرد اين هم يك معصيت كبيره است بايد از تركِ تركِ تركِ توبه، توبه كند اين ميشود تسلسل. فرمايش مرحوم آقاشيخ محمدحسين در اجتهاد و تقليد ناظر به اين قسمت است.
تحليل فرق شبهه تسلسل با تراکم معصيت
بنابراين اگر كسي بگويد كه اين چهارمي درست است، اين همان شبهه تسلسلي است كه مرحوم آقاشيخ محمدحسين فرمودند، اين را كسي نميگويد. عقل كه عهدهدار بيان وجوب توبه است آن را در همان مطلب سوم خلاصه ميكند، نه در مطلب چهارم.
ميگويد توبهٴ از آن گناه يك واجب است، مثل نجات از غصب، اگر كسي از غصب نجات پيدا نكرد يك لباس غصبي را دربركرد، مرتب دارد گناه ميكند، اينكه تسلسل نيست يك گناهِ متراكم است. ولي اگر بگوييم براي اين تركِ توبه هم بايد توبه كند اين بله، تسلسل ميشود. البته اين تسلسل لايَقِفي است نه تسلسلِ مصطلحِ باطل؛ لكن عقلي كه عهدهدار اصلِ وجوب توبه است، معيار و محور آن را هم مشخص كرده است ميگويد: ديگر ترك توبه گناه كبيره باشد كه يك توبهٴ ديگري بر او باشد نيست، اين نظير ﴿أَطِيعُوا اللّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ﴾[2] است كه أوامر بعدي ميشود ارشادي يعني اگر كسي امر ﴿أَقِيمُوا الصَّلاَةَ﴾[3] را شنيد بر او واجب است اطاعت كند. امر ﴿أَطِيعُوا اللّهَ﴾ جز ارشاد به اين حُكم عقل چيز ديگر نيست؛ نميشود گفت كه ﴿أَقِيمُوا الصَّلاَةَ﴾ يك وجوب اطاعت دارد، ﴿أَطِيعُوا اللّهَ﴾ يك وجوب اطاعت دارد، چون ﴿أَطِيعُوا﴾ خودش امر است بايد آن امر را اطاعت كرد، آن امر هم به وسيلهٴ يك امر شرعي است آن امر شرعي را هم بايد اطاعت كرد فيتسلسل اينچنين كه نيست يعني عقل ميفهمد كه اين ﴿أَطِيعُوا اللّهَ﴾ ارشاد است به همان امتثال ﴿أَقِيمُوا الصَّلاَةَ﴾ چيز ديگر نيست، لذا اگر كسي نماز نخواند دوتا عِقاب ندارد: يكي براي اينكه ﴿أَقِيمُوا الصَّلاَةَ﴾ را امتثال نكرد؛ يكي براي اينكه ﴿أَطِيعُوا اللّهَ﴾ را امتثال نكرد اينها نيست، پس اين مطالب چهارگانه تنظيمشده است.
[1] – سورهٴ نور، آيهٴ 31
2] – سورهٴ نساء، آيهٴ 59
[3] – سورهٴ بقره، آيهٴ 43
منبع: تقریرات و یادداشتهای حجت الاسلام مهدی طاها از جلسه تفسیر سوره نساء حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی؛ سایت هدانا.