وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

شک در اعتقادات دینی

برخی افراد به محض اینکه در چیزی شک می کنند حکم می کنند که آن چیز وجود ندارد یا باطل است ؛ درحالی که شک نه یقین است و نه انکار ، بلکه در بین این دو قرار دارد ؛ لذا شخص شاکّ تا دلیلی بر اثبات یا ردّ هر کدام از دو طرف مساله نداشته باشد منطقاً نمی تواند یکی را بر دیگری ترجیح دهد.

0

شک در اعتقادات دینی

پرسش:معمولا اکثر اوقات به همه چيز اعتقاد و باور دارم اما گاهي اوقات بدون اينکه هيچ مشکل خاصي در زندگي من به وجود بياييد به جز وجود خداوند در اعتقاد به بسياري از مسائل ديني و مذهبي ترديد مي کنم و اين مسأله باعث مشکلات بسياري در زندگي من مي شود، لطفا مرا راهنمايي فرماييد.

پاسخ(حجت الاسلام ایمانی):

1. باید متوجّه بود که هر پدیده ای در عالم هستی علّتی و حکمتی دارد ؛ که شک در اعتقادات نیز از این امر مستثنی نیست. گاه شک در اعتقادات می تواند نعمتی از جانب خدای حکیم باشد که بنده ی خود را از این طریق به سوی یقینهای بالاتری سوق می دهد و او را از یقین تقلیدی به سوی یقین تحقیقی رهنمون می شود. لذا شک از هر سنخی که باشد می تواند باعث رشد و ترقّی انسان شود به شرط آنکه انسان از شک خود نتیجه نگیرد. برخی افراد به محض اینکه در چیزی شک می کنند حکم می کنند که آن چیز وجود ندارد یا باطل است ؛ درحالی که شک نه یقین است و نه انکار ، بلکه در بین این دو قرار دارد ؛ لذا شخص شاکّ تا دلیلی بر اثبات یا ردّ هر کدام از دو طرف مساله نداشته باشد منطقاً نمی تواند یکی را بر دیگری ترجیح دهد.

امّا علّت شک در اعتقادات معمولاً سه چیز است؛ در برخی افراد ، علّت شک ، شرایط فیزیولوژیکی بدن است ؛ تغییرات زیاد هورمونی که در دوران نوجوانی و جوانی در بدن رخ می دهد معمولاً عوارضی چون شکّاکیّت ، اضطراب و واسواس عملی یا فکری را در پی دارد که این عوارض معمولاً تا بیست و پنج سالگی و بخصوص بعد از ازدواج از بین می روند ؛ مگر اینکه  شخص با بها دادن بیش از اندازه به این امور مانع از زوال طبیعی آنها شود و آن را از يك روند طبيعي موقّت به يك عادت ذهني مزاحم تبديل نمايد. همچنین در برخی افراد ، این تغییرات هورمونی با تأخیر همراه بوده ممکن است تا سنین بالاتر نیز برسد. بنا بر این ، لازم است که حضرت عالی ، این عامل را در مورد خود بررسی نمایید. اگر منشاء شکهای شما این عامل باشد راه برطرف نمودن آن ، بی اعتنایی نمودن به شکّ است ؛ البته می توانید از این گونه شکّها استفاده ی مثبت کرده اعتقادات خود را تحقیقی کنید و به جاي اينكه با انفعال در برابر چنين شكّهايي آن را به عادتي مزاحم تبديل نماييد مي توانيد با پيش گرفتن راه تحقيق شك را زائل نموده و در اين روند ، روحيّه ي تحقيق را عادت ذهني خود نماييد كه عادتي است بسيار مثبت و سازنده ؛ و چه بسا شكهاي ناشي از تغيير ساختار شيميايي بدن نيز تدبيري است از جانب خداوند متعال تا همگان به سمت تفكّر و تحقيق كشيده شوند و اعتقادات خود را مدلّل نمايند.

علّت دوم شک در اعتقادات ، تمایل پنهانی نفس به بهره برداري هر چه بيشتر از امور دنیوی است که با اعتقاد به خدا و نبوّت و قیامت و دیگر امور دینی در تضادّ است ؛ لذا نفس سعی می کند با ایجاد شک در این گونه اعتقادات ، راه خود را باز نماید. امّا از آنجا که فریب نفس بسیار مخفیانه است ، انسان اکثر اوقات متوجّه ترفندهای آن نمی شود. حتّي گاه اینگونه امیال نفسانی ، چنان خود را استتار می کنند که شخص ، شک نفسانی خود را ناشی از حسّ حقیقت جویی می پندارد. در چنین شکهایی انسان معمولاً با انواع مغالطات از براهین عقلی فرار می کند و انتظار دارد که خدا برای او معجزه یا نشانه ای آشكار نشان دهد ؛ كه البته براي برخي افراد اين گونه امور نيز كارساز نيست ؛ تاريخ گواه است كه افراد فراواني با اين كه خود خواستار معجزه از انبياء بودند ولي وقتي معجزه را مي ديدند باز تحت تاثير شكّ نفساني زير بار روشنترين معجزات نيز نمي رفتند.برای اینکه معلوم شود شک انسان از این عامل ریشه گرفته است یا نه ، باید منصفانه امیال و اعمال و خواستهای درونی خود را کاوید ؛ اگر در این کاوش دقیق ، انسان متوجّه شد که امیالی در او وجود دارند که خداباوری و دين باوري مانع از بروز آنهاست باید شک خود را منتسب به نفس امّاره کرده  با آن به مبارزه برخیزد.

این دو گونه از شک ، در حقیقت شکّ علمی نیستند بلکه شکّ روانشناسانه و اخلاقی اند. امّا عامل سوم شک در اعتقادات ، حسّ کنجکاوی و حقیقت جویی قوی همراه با نداشتن  یقین عقلی محکم و استوار است. برای وجود خدا و حقّانیّت نبوّت و امامت و قرآن و معاد و فروعات آنها ، براهین عقلی متعدّدی ، در سطوح مختلف اقامه شده است. لذا باید تلاش نمود که این امور را با براهینی هرچه محکمتر اثبات نمود ، به گونه ای که شک در آن راه نیابد. برای این منظور روشن است که باید وقت گذاشت و کتابهایی چون کتب شهید مطهری را مطالعه نمود ؛ بخصوص کتاب «مقدّمه ای بر جهان بینی اسلامی» ایشان. اگر اعتقادات انسان از راه برهان عقلیِ محکم باشد در آن صورت از عهده ی دو عامل پیش گفته نیز راحتتر می تواند برآید. امّا با ضعف در این حیطه ، دو عامل قبلی و به خصوص عامل نفسانی که به نوعی در اکثر انسانها و بلکه غیر از اولیای الهی در همه وجود دارد ، می توانند بسیار خطرناک باشند.

بنا بر این ، اوّلین کاری که حضرت عالی می توانید انجام دهید این است که برای خود وقتی را اختصاص دهید تا با یک برنامه ریزی درست و منطقی ، اعتقادات را از راه اصولی آن از طریق کتب معتبر یا حفظ ارتباط مستمرّ با این نهاد فرابگیرید. البته باید مواظب بود که نفس ، همواره با این کار مخالفت خواهد نمود و سعی خواهد کرد به بهانه های گوناگون راه تحصیل برهان را ببندد. پس قبل از هر چیز برای این کار ، همّتی بزرگ و روحیّه ای حقیقت جو و خستگی ناپذیر لازم است. باید دانست که هر متاعی قیمتی دارد ؛ متاع یقین را هم بهایی است ؛ و بهای آن تحمّل رنج مطالعه و تحقیق و تعقّل است. حقیقت همواره در مرتبه بالاست لذا مثل بالا رفتن از یک آسمانخراش باید از برج علم بالا رفت تا به حقیقت و یقین دست یافت ؛ البته در مراتب میانی این برج بلند ، آسانسورهایی نیز تعبیه شده است ؛ لکن مراتبی از برج یقین را باید از پلّه ی عقل و برهان و با پای همّت طی نمود. دنیای بی ارزش که خداوند متعال آن را متاع قلیل خوانده است ، بی تلاش و همّت ، به چنگ نمی آید کجا رسد کالای یقین که معصوم(ع) در حقّش فرموده است:« ما اوتى النّاس اقلّ من اليقين . ـــ به مردم چیزی کمتر از یقین داده نشده است.» درست است که با صرف زمان برای مباحث اعتقادی ممکن است مقداری از بقیّه ی کارها بمانیم ؛ ولی اگر منصفانه به برنامه ی کاری خود دقّت کنیم خواهیم دید که روزانه اوقات زیادی را بی حاصل هدر می دهیم . اگر بخش کوچکی از این اوقات را صرف تحقیق در اعتقادات کنیم یقیناً ضرر نخواهیم کرد.

افزون بر اینها چه کاری بالاتر از حقیقت جویی وجود دارد که انسان برای آن وقت بگذارد. زندگی در شکّ و یا پوچی و سر در گمي حاصل از آن ، چه زندگی خواهد بود که ما برای اوقات آن دل بسوزانیم.به قول برخی حکما یک روز زندگی همراه با یقین کامل ، شرف دارد بر هزاران سال زندگی همراه با شک. « وَ سَمِعَ(ع) رَجُلًا مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ فَقَالَ نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ فِي شَكٍّ . ــــــ  امیرالمومنین(ع) شنيد كه مردى از حرویّه (خوارج) شب زنده داری کرده و در حال نماز و خواندن قرآن است، فرمودند: با يقين خفتن بهتر از نماز گزاردن با شکّ است. »(نهج‏البلاغة/حکمت97) و امام صادق(ع) فرمود:« نَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِل . ــــــــ  خواب عاقل بهتر از شب زنده داری جاهل است.»(بحارالأنوار ،ج1 ،ص 154)

همچنین باید دانست که راه کسب یقین ، در درجه اوّل تعقّل و اقامه برهان است ؛ امّا با این مقدار ، اگرچه یقین عقلی به دست می آید ، ولی برای همه ، یقین قلبی حاصل نمی شود. یقین قلبی در اکثر افراد ، زمانی حاصل می شود که انسان نفس خود را مطیع عقل و برهان عقلي نماید ؛ و این امر حاصل نمی شود مگر با تمرین مداوم و نشان دادن عظمت خدا و اولیای او به نفس خود و با ذکر مداوم. لذا باید مدام قدرت و شوکت الهی را در قاب طبیعت و قرآن کریم به قلب نشان داد و آثار اهل بیت را مطالعه نمود و عجائب و شگفتی های کلام این بزرگواران را مشاهده کرد و شیرینی آنها را چشید. همچنین برای حصول ایمان قلبی به معاد ، باید به یاد مرگ و رستاخیز بود تا نفس رام گردد. همچنین لازم است که حضرت عالی کتابهایی با طیفهای گوناگون را مطالعه فرمایید تا مطالب باب ذوق خود را بیابید چرا که ذوق افراد یکسان نیست ؛ برخی با دلائل کلامی قانع می شوند و بعضی با براهین فلسفی ؛ برخی نیز با لطایف عرفانی آرامش قلبی می یابند.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.