وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

راه پیدا کردن چشم برزخی

0

راه پیدا کردن چشم برزخی

نخست بايد دانست در اصطلاح فلسفه و كلام و عرفان، عالم برزخ عالمى فراتر از عالم دنياست. لذا به هر مقدار ما از دلبستگى و وابستگى به ماديات دنيا دور شويم به عالم مافوق آن بيشتر دسترسى مى يابيم.

چه رسيدن به كمال و آشكار شدن توانايى هاى انسان كه از جمله آنها معرفت شهودى و نگاه برزخى است نياز به سال ها رياضت و عبادت و سلوك دارد و اينگونه نيست كه با يك ماه دو ماه و به آسانى قابل دسترسى باشد. بايد طالب كمال همت خود را عالى نمايد و اراده خويش را براى يك عمر جهاد و اجتهاد تقويت كند تا به كمال و سعادت وصول يابد و توانايى هاى معنوى خود را شكوفا نمايد.

برابر آنچه از روايات بدست مى آيد عمل به واجبات و ترك محرمات سلامتى و هنجار در دنيا و دورى از جهنم و ورود به بهشت را براى ما زمينه سازى مى كند. اما اگر علاوه بر آن به نوافل و رعايت تقوا بيش از حد معمول موفق شويم.

به بيش از آنچه ديگران از جهت معنوى دست يافته اند خواهيم رسيد كه از آن به چشم برزخى تعبير مى شود و حقايق را فراتر از وقايع مى توان ديد. حديث قرب النوافل‏

«عن ابى عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص) قال الله: ما تحبب الى عبدى بشى‏ء احب الى مما افترضه عليه و انه ليتحبب الى بالنافله حتى احبه، فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و لسانه الذى ينطق به، و يده التى يبطش بها و رجله التى يمشى بها اذا دعانى اجبته و اذا سألنى اعطيته» از پيامبر (ص) روايت شد كه خداوند فرمود:

اظهار دوستى نكرد بنده من به چيزى دوست داشتنى تر از آنچه واجب كردم بر او، و او با نوافل به سوى محبت من مى آيد تا اينكه من نيز او را دوست بدارم. پس هنگامى كه او را دوست بدارم شنوايى او مى باشم آن گاه كه مى شنود و بينايى او مى باشم آن گاه كه مى بيند و زبان او مى باشم آن گاه كه سخن مى گويد و دست او مى باشم آن گاه كه ضربه مى زند و پاى او مى باشم آن گاه كه راه مى رود، هنگامى كه به درگاه من دعا كند اجابت مى كنم و اگر از من درخواست كند به او مى دهم.

(1) از زمانى كه حيات بشرى در اين كره خاكى شكل گرفته، هميشه سؤال مهمى ذهن او را مشغول ساخته كه هدف از خلقت انسان و مجتمع بشرى چيست؟

آيا زندگى همين جلوه صورى و ظاهرى آن يعنى خوردن و خوابيدن و شهوتررانى كردن است؟

يا در پشت اين حركات، غايت رفيع و هدف بلندى خوابيده است، در ادامه همين تفكرات و تاملات است كه مى‏توان دريافت كه ارسال پيامبران الهى آنهم در تمام عصرها به چه جهت و هدفى بوده است، آيا پس از اين عالم خاكى، جهان ديگرى كه در آن به حساب اعمال مردم رسيدگى مى‏شود، نخواهد بود، دراين صورت هر لحظه با تصور مرگ و نابودى، زندگى در كام انسان تلخ شده و با هر تأملى در عاقبت كار خود پشتش خواهد لرزيد و دستش به هيچ كارى پيش نخواهد رفت، واقعيت اين است كه خداوند راز خلقت انسان را در هنگام خلق آدم (ع) به ملائكه بيان نمود: «انى جاعل فيالارض خليفه» اين كه پيش از وى آدمى را نديده و از كارها و اعمال وى اطلاعى نداشتند (البته مطابق يكى از اقوال) ولى از تركيب ساخت وى كه تلفيقى از خاك و ماده و روح الهى بود توانستند حدس بزنند كه انسان كارش فساد در روى زمين و خونريزى خواهد بود، ولى سجده آنها در برابر آدم (ع) نشان داد كه در پشت اين اعمال احتمالى ظاهرى رازى بزرگ نهفته و آن مقام عبوديت انسان در مقابل خداوند، با وجود دارا بودن بُعد مُلكى و طبيعى وى است، چندان كه هر لحظه او را به فساد، گناه و غفلت مى‏كشاند، از همان ابتداى خلقت دو نيرويظاهرى و باطنى در درون انسان صف‏آرايى كرده و هر كدام سعى كرده قلب انسان را كه مطابق برخى روايات عرش خداوند و حرم الهى است تسخير نمايند:

شيطان و نفس اماره در مقابل پيامبران الهى و عقل كه هر كدام بنا به تناسب حقيقت ظلمانى و نورانى خود انسان را در اينمرحله از وجودش- حيات ملكى و طبيعى- به تسخير خود در مى‏آورد، حال اگر اين انسان در مقابل خداوند متعال خاضع و خاشع شده و تنها او را پرستش كند به جهت دارا بودن قوه شهوانى و شيطانى و تحت تأثير آنها واقع نشده بر ملائكه (كه تنها بُعد روحانى و الهى بر وجود آنهاسيطره دارد و كارى جز خير و نور نمى‏توانند انجام دهند) برترى دارد، ولى چون اين انسان هر لحظه در حال نسيان و غفلت قرار دارد و عقلش به تنهايى در مقابل شيطان و نفس سركش درونى ياراى مقابله ندارد، خداوند متعال با ارسال انبياى بى‏شمار و ابلاغ احكام و فرامين الهى وتشويق وى در انجام آنها و رسيدگى به مقام بندگى وى را در مقابل شيطان يارى نمود. و با اين ديدگاه مى‏توان دريافت كه ارسال پيامبران الهى يكى از الطاف عظيم خداوند متعال بر ايشان است، از همين روى بدست آوردن معرفت و بصيرت در منابع روايى ما از اهميت بسيار زياديبرخوردار است، يك ساعت تفكر در صنع خداوند، عاقبت انسان و آينده جهان كه مى‏تواند فكر انسان را تصحيح كرده و او را براه راست رهنمون سازد از هفتاد سال عبادت برتر شناخته شده است.

در مقابل، شيطان بزرگترين دشمن انسان معرفى شده است «ان الشيطان لكم عدو مبين» و مخالفت با وى راه نجات دانسته شده است و كشاكش و تضاد اين دو مقوله (اطاعت- معصيت) است كه انسان را مى‏تواند به هدايت رهنمون سازد و يا در وادى ضلالت سرگردان سازد، براى استحكام در امر طاعت و بندگيخداوند قبل از هر عمل بايد بصيرت و معرفت بدست آورد، همانند عمارت رفيعى كه تمام زينتها، زيبائيها و ظرافتها در آن به كار رفته و بچشم بسيار زيبا مى‏آيد در نگاه افراد عادى زيبايى هاى اين عمارت به تزئينات داخلى، دكوراسيون، گچ‏بريها و نماهايش ديده مى‏شود ولى از نظر گاهى ك مهندس و معمار حرفه‏اى ارزش اين ساختمان به اسكلت بندى و مواد استفاده شده در پى‏ريزى آن است و اگر چارچوب و اسكلت‏بندى عمارت سست و ضعيف باشد اين ساختمان با تمام زيبائيهايش به هيچ نمى‏ارزد، چون اولين باد سخت بنيانش را در هم فرو خواهد ريخت، درايمان و اعتقاد افراد هم كه اعمال خير و صلاح آن را زينت مى‏دهند اگر بر روى بنيانى اساسى و پايه‏اى راسخ يعنى عقل و استدلال مبتنى شده باشد، اعمال او هر چند كم و جلوه‏اش اندك باشد او را در نجات اين دنيا و دنياى پسين كافى است، معرفت مستحكم و متين او را به هدف خواهد رسانيد، اين معرفت همان «چشم دل» است كه در سؤال به آن اشاره شده است، يعنى شخص چشم حقيقت‏بين و نظرى باطنى به طبيعت و اطرافيان خود نگاه مى‏كند، نعمتى كه در نهان همه انسانها به وديعت گزارده شده و تنها غفلت و توجه به جنبه‏هاى فلكى و طبيعى آن را كندو ضعيف و ديد آن را كم سو ساخته است و با اعتقاد راسخ و عمل صالح و اقبال به خداوند آن دوباره فعال و احياء شده و باعث نجات وى خواهد شد در روايات منقول از على (ع) از معرفت و بصيرت به عنوان «نور قلب»، «غايت فضايل»، «اصل هر خير»، «گنج عظيم فناناپذير»،(2) ياد شده است.

نكته قابل تأمل اين كه در روايات ما از عقل طورى تعبير و تعريف شده كه با تعريف عرفى بسيارمتفاوت است، در عرف مردم هر كس زيرك و زرنگ در كارهاى مادى و امور دنيوى باشد عاقل شمرده مى‏شود هر چند در كارهاى اخروى و الهى ضعيف و ناتوان باشد، در حالى كه از نظر قرآن و روايات كسى كه بتواند آخرت خود را تضمين و خود را بخدا نزديك سازد عاقل و زيركاست هر چند در امور دنيايى و مادى ضعيف و ناتوان بوده باشد، العقل ماعبد به الرحمن و اكتسب به الجنان عقل آن است كه به واسطه آن خداوند پرستش و بهشت عدن بدست آورده شود، از نظر گاه على (ع) «كم سخنى و گزيده گويى»، «ملازمت با حق»، «استقامت در دين»، «هم نشينى با نيكان»، «انجام عمل صالح»، «مدارا با مردم»، «صدق و دوستى»، «ادب ورزيدين»، «عفت ورزيدن»، «عفو و گذشت كردن از مردم»، «تجاهل كردن به خطاهاى مردم»، «غيبت كردن»، «زهد ورزيدن در دنيا»، «موقع سكوت ذكر گفتن»، «اخلاص در عمل داشتن» و «جدال و مراء نكردن»،(3) نشانه‏هاى عقل و بصيرت شمرده شده است، قرآن مى‏فرمايد: ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا هر كس تقوا پيشه كند خداوند به او فرقان «قدرت تميز بين حق و باطل» عطا مى‏كند» اين فرقان كه همان چشم دل و چشم حقيقت‏بين است مومن را از مهلكه‏هاى گوناگون نجات داده و بسوى رستگارى رهنمون مى‏نمايد. پس معلوم شد كه چشم دل در اثر عادت و انس به طبيعت و عالم ملكى كم سو شده و توان ديدن حقايق را ندارد، تنها راه چاره روشن نمودن آن از طريق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترك محرمات) مى‏باشد كه آنهم بمرور زمان و بتدريج به دست مى‏آيد، چنانكه كندشدنش نيز بتدريج و در طول زمان متمادى بوده است، از طرفى حقايق زندگى نيز همان حقايق هستى و خلقت است كه براى كشف آن حقايق پيامبران الهى مبعوث شده و عقل ما را به آن راهنمايى و دلالت مى‏كند، از جمله حقايق زندگى فانى بودن حيات دنيوى و كوتاه بودن مدت آن و دل نبستن بدان است كه هر شخص عاقلى با اندك تامل و دقتى آن را تأييد و تصديق مى‏نمايد، شخص عاقل اين دنياى كوتاه مدت را بسان مزرعه و كشتزارى مى‏داند كه بايد محصول مورد نياز را در آن كاشته تا پس از كمال آن را در دنياى ديگر برداشت كند، چنين شخصى در سايه فرقان و بصيرت معنوى آن ديدگاه و برداشت عرفى از زندگى و هدفهاى آن را از ذهن خود دور ساخته و خود را به خاطر افكار و عقايد بى پايه در وادى هلاكت نمى‏اندازد، چرا كه تمام عمرش را- كه از مدت دقيق آن هم بى اطلاع است- براى رسيدن به هدف بلند باز هم كوتاه مى‏داند، او از تمام ساعات و.

عمرش براى ذخيره ثواب و بالا بردن درجاتش در بهشت تلاش مى‏كند و اين است معنى زيرك بودن مؤمن: «المؤمن كيّس»

(1) (ر. ك: المحاسن، احمد بن محمد بن خالد البرقى، ج 1، ص 291 و اصول كافى، كلينى، ج 2، ص 352)
000 (2) (غررالحكم و درر الكلم، عبدالواحد آمدى، چاپ دفتر تبليغات، ص 41- 42 و 52- 55)
000 (3) (همان)

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.