حجاب کنیزان در قرآن
چرا کنیزان به رعایت حجاب الزام نمی شوند؟اینکه چرا حجاب برای کنیزان لازم نیست،ببینید کنیزان زنانی بوده اند که در خانه ها به خدمت گرفته میشدند و طبیعتا جایگاه اجتماعی و نوع پوشش آنها به خاطر وظایفشان به گونه ای بوده که معمولا کسی نگاه حرام به آنها نداشته است،
حجاب کنیزان در قرآن
از احادیث زیادى استفاده مى شود که حجاب سر براى کنیزان لازم نبود به گونه اى که سر برهنه نماز مى خواندند. مذهب مشهور فقها هم همین است و ظاهراً صاحب جواهر(2) هم نظر مشهور را دارد و به نظر ما از آیه قرآن هم مى توانیم این معنى را استفاده کنیم، چون آیه مى فرماید:
«یا أیّها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یُدْنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین»(3) زنان جلباب را چنان به خود بپوشانند که موهایشان پیدا نباشد بعد مى فرماید که این سبب مى شود که شناخته شوند. چگونه اگر حجاب داشته باشند شناخته مى شوند؟ این به خاطر این است که کنیزان سر برهنه بودند و کسانى که اهل ریبه بودند با کنیزها مزاح مى کردند و آیه مى گوید که آنها سرهاى خود را بپوشانند تا شناخته شوند که کنیز نیستند تا اهل ریبه مزاحم آنها نشوند. پس از این آیه استفاده مى شود که کنیزها سرشان برهنه بوده است.
چرا آیه حجاب به کنیزان دستور پوشش سر را نمى دهد؟ شاید به جهت پایین بودن فرهنگشان بوده است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
حجت الاسلام مهدی طاها:
حکم تمایز پوشش میان زنان آزاد و کنیزان به جهاتی دارای اشکال است و شواهدی این احتمال را تقویت می کند.
روایات ناظر به تمایز پوشش زنان آزاد و کنیز در صورت صحت صدور، احتمال میرود که از تقیه صادر شده باشند و یا ناظر به صلاه باشد در هر حال اگر هم کنیز بر اساس نظر مشهور موی خود را نمی پوشانده با این شرط بوده که درجامعه اسلامی مفسده ایجاد نکند.
چرا کنیزان به رعایت حجاب الزام نمی شوند؟
اینکه چرا حجاب برای کنیزان لازم نیست،ببینید کنیزان زنانی بوده اند که در خانه ها به خدمت گرفته میشدند و طبیعتا جایگاه اجتماعی و نوع پوشش آنها به خاطر وظایفشان به گونه ای بوده که معمولا کسی نگاه حرام به آنها نداشته است، همانطور که شهید مطهری(ره) به این مسئله اشاره داشته اند(11)
به نظر می رسد آنچه که مانعی برای درک درست مسئله میشود تفاوت و تخالف عُرف زمان برده داری با زمان ما است، ما واقعا نمیتوانیم کنیز را و نوع نگاه مردم با آن را تصور کنیم، ذهنمان مستقیم میرود سراغ خدمتکار و مانند آن در حالی که واقعا این دو خیلی با هم تفاوت دارند!
خدمتکار یک زن است که همسر دارد و باید جاذبه های جنسی خود را برای همسرش حفظ کند، به دنبال ارتقاء جایگاه خودش است، اما کنیز متعلق به شخص دیگری است، چه در خانه کار کند و چه در بیرون از خانه، درآمدش متعلق به مالک است؛ دید مردم هم به او متفاوت است، ما نمونه این نگاه را در ماجرای زلیخا و یوسف می بینیم که زلیخا به خاطر دلبستگی به برده اش از جانب زنان مصری مورد تمسخر قرار گرفت، این نوع نگاه زنان مصری خیلی قرینه خوب و مهمی است، به خوبی نشان دهنده این تفاوت نوع نگاه در آن جوامع پیشین است؛ در حالی که این مسئله امروزه برای ما قابل درک و هضم نیست، به همین خاطر من معتقدم استبعادی که در این مسئله وجود دارد به خاطر این است که ما نمی توانیم درست، جایگاه و فعالیت و شرایط کنیزان را تصور کنیم.
نکته دیگر اینکه عدم وجوب حجاب یک حکم اولیه است، یعنی همانطور که در نکته پیشین گذشت به خاطر نوع زندگی کنیزان و نگاه دیگران به آنها بوده است
پس اگر به خاطر تغییر شرایط جامعه یا شرایط خاص شخص نگاه کننده این نگاه مفسده آفرین باشد طبیعتا باید پوشش رعایت شود، همانطور که پوشش صورت برای خانم ها واجب نیست اما مراجع تقلید فرموده اند اگر زنی احساس کرد که نامحرمی با قصد لذت جویی به صورت او نگاه حرام میکند باید صورتش را بپوشاند.
و نیز در روایتی از حضرت صادق(ع) نقل شده است:
«لَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ يَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَى شَيْءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَى شَعْرِهَا غَيْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِك»؛ برای زن جایز نیست که برده اش به بدن او نگاه کند مگر موی او به شرط آنکه نگاه با قصد نباشد.
در این روایت هم اینکه زنی جلوی برده اش موی خود را نپوشاند مشروط بر این دانسته شده که نگاه برده، یک نگاه عادی باشد، در غیر این صورت زن باید موی سرش را بپوشاند. بنابراین آزاد بودن حجاب کنیزان به این معنا نیست که اسلام زمینه نگاه حرام و مفسده را باز گذاشته باشد، بلکه چون این مسئله یعنی نگاه حرام نسبت به کنیزان احتمالش بسیار کمتر است، اسلام نیز تشخیص این امر را بر عهده کنیز گذاشته که اگر این وصف مفسده انگیز وجود داشت و کسی به او نگاه حرام میکرد خودش را بپیوشاند.
به عبارت دیگر علت اینکه پوشاندن این اعضاء واجب نیست به این خاطر نیست که اسلام معتقد است نگاه لذت جویانه به موهای کنیز مهم نیست! بلکه از این باب است که کمتر تحریک کننده هستند.
حال زن آزاد اگر دید کسی به صورتش از روی قصد لذت نگاه می کند باید آن را بپوشاند، یعنی ملاک این حکم، ممانعت از یک لذت جویی حرام است، که این ممانعت از طریق پوشاندن عضوی است که پوشاندنش قبلا واجب نبوده، حالا همین مسئله با همین ملاک و معیار دقیقا در مورد یک کنیز اتفاق افتاده و دارد یک لذت جویی حرام اتفاق می افتد، خب طبیعتا حکم اسلام ملاک و معیارش روشن است.
سوال سیتی
كنيز و برده داري در اسلام مشروعيت دارد. حتي قوانين اسلامي براي آن وضع شده است. پس خريد و فروش برده بي اشكال است.
كنيز يك جور برده جنسي محسوب ميشود. حتي رابطه جنسي هم زمان با چند كنيز نيز اشكالي ندارد.
پس عمل اعراب و داعش بر خريد و فروش زنان از نظر شرعي اشكالي ندارد.
چه دين خوب و باحالي داريم.
شهوتراني در اين حد آن هم از نوع اسلامي…
مگر غير از اين هست؟
سلام علیکم برادر عزیز
بله غیر از این هست، چه ربطی به داعش دارد عزیز من!. اینطور نیست که حمله کنند و زن و بچه مردم را به اسارت بگیرند!!!!؛ خودتان تصور می کنید و خودتان هم اشکال می کنید و بعد هم ناراحت می شوید.رابطه جنسی با چند کنیز هم اشکال دارد، شرعا. داعش حیوان صفت هستند. زمانی که فرق بین تفکر آنان با تفکر شیعه فهمیده نشود نشان از ضعف جدی و اینکه بدیهیات شیعه را نفهمیده ایم. هیچ پیامبری هیچ امامی هیچ فقیهی اجازه نمی دهد که همینطور بروند و مثل حیوان با زن و بچه مردم برخورد کنند.
بحث برده داری یک کتاب بزرگ احکام و شرایط دارد. کودکانه فکر کردن یعنی اینکه اینهمه شرایط را نبینیم. برده داره یک مجازات برای مجرمان است نه برای مردم عادی.
عزیز من ما به صورت مبسوط بحث کنیز را مطرح کرده ایم نظر شیعه با اهل سنت متفاوت هست. سیره اهل البیت بر این بوده که ریشه برده داری برداشته شود.
چه زنانی به عنوان کنیز گرفته می شدند، در آن زمان زنان دشمن در جنگها شرکت می کردند و بر علیه اسلام وارد فاز نظامی یا حمایت از مردان نظامی دشمن می کردند. بدیهی است جرم کسی که سلاح به دست بگیرد یا مسلحین را کمک کند سنگین است، حالا اینها را یا باید آزاد کرد با مردان، خب می روند و مجهز بر می گردند؛ یا همه را باید کشت که متناسب با جرمشان است، خب این رویکرد نیز با منش ورافت اسلامی سازگاری ندارد.اسارت آنان نیز خب این جرم حبس ابد دارد، نمی شود گفت جامعه مسلمین کار بکنند و مردان و زنان اسیر شده بخورند و بخوابند!. ثانیا مفهوم زندان در قدیم به این معنا که شما فکر می کنید هم نبوده… راه بعدی این هست که وارد یک سیستم و نظام حقوقی جدید بسوند و حقوق انسانی و الهی درجه دومی را پیدا کنند و در مقابل تمام تلاش دین بر این است که آنها را آموزش دهد و آزاد کند.
فراموش نکنید آنهایی که به مسلمانان حمله می کردند اگر مسلمانان به دست آنان می افتادند همین کار را و بدتر از آن را سر مسلمانان در می آوردند پس نباید از این حکم ناراحت باشند. عزیزمن شما جهات مختلف مسئله راببینید، ثانیا الان مقتضیات زمان با زمان قدیم متفاوت است.
گوستاو لوبون، شرقشناس فرانسوی، دراینباره مىگويد:
«آنچه مسلّم است برده نزد مسلمانان بدان صورت كه در نزد مسيحيان بوده نيست؛ وضعى كه بردگان مشرق در آن به سر مىبرند بهمراتب بهتر از وضعى است كه نوكران و کلفتهای اروپايى دارند. غلامان زرخرید در مشرق زمين جزء خانواده محسوب هستند و چنانچه پیشازاین گفته شد حتى مىتوانند با دختران آقايان و مالكين خود ازدواجکرده و در زمرهی دامادان او درآیند و همچنين مىتوانند بزرگترین منصبها را نائل گردند. در مشرق، غلام بودن عار و ننگ نيست و بدان اندازه كه در مغرب نوكر از ارباب خود فاصله دارد در آنجا غلام از مالكش دور نيست و ارتباطش زيادتر و با او نزدیکتر است»
لطف کنید بحث برده داری را در سایت سرچ کنید و کامل بخوانید. امیدوارم اشکال و ابهام برطرف شده باشد.
وفقکم الله لکل الخیر