بررسی روایت تشبیه زن استخوان کج
بررسی روایت تشبیه زن استخوان کج
آيا اين حديث كه از پيامبر اكرم(ص) روايت مى كنند كه « زن استخوان كج است» درست است؟ حديث را بيشتر توضيح دهيد؟
أَبُو عَلِىٍّ الْأَشْعَرِىُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَهِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَكْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ كَسَرْتَهُ وَ فِى حَدِيثٍ آخَرَ اسْتَمْتَعْتَ بِهِ كافى 313/ 5
امام صادق عليه السلام مي فرماید پيامبر خدا ص فرمود مثل زن مثل استخوان پهلو است كه كج است اگر او را به حال خود رها كنى از او نفع خواهى برد واگر بخواهى اورا راست كنى او را خواهى شكست.
عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِىِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْوَاسِطِىِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ إِبْرَاهِيمَ ع شَكَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا يَلْقَى مِنْ سُوءِ خُلُقِ سَارَهَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَهِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِ إِنْ أَقَمْتَهُ كَسَرْتَهُ وَ إِنْ تَرَكْتَهُ اسْتَمْتَعْتَ بِهِ اصْبِرْ عَلَيْهَا. كافى 313/ 5 .
امام صادق عليه السلام فرمود حضرت ابراهيم به خداوند از بد اخلاقى ساره شكايت نمود خداوندبه آن حضرت وحى نمود و فرمود مثل زن همانند استخوان پهلو است كه كج است اگر بخواهى او را راست كنى او را خواهى شكست واگر او را به حال خود رها كنى از او نفع خواهى برد بر اخلاق او صبر كن.
اين دو روايت را مرحوم كلينى در باب مداراى با همسر آورده به نظر ميرسد آنچه در اين دو روايت مد نظر است اين است كه معمول زنها خالى از نوعى بد رفتارى با همسران نيستند از جمله اينكه در روايتى آمده است كه پيامبر اكرم از كفران نعمت زنها نسبت به نيكى هاى شوهر سخن به ميان آورده وآن را از اخلاقيات منفى آنان بر شمرده اند ودر روايت ديگرى آمده است كه ممكن است ده ها سال مرد به زن خوبى كند ولى اگر يك روز قصور خدمتى از او سر بزند زن مى گويد من از تو در زندگى خيرى نديدم در برابر اين گونه خلقيات زنان در اين دو روايت توصيه به سازش از سوى شوهر شده است واين گونه اخلاقها از جمله خلقياتى دانسته شده كه به گونه اى طبيعى حالت انهاست. پرسمان
آیا پیامبر اسلام(ص) زنان را به استخوانی کج تشبیه نمودند؟
پرسش
آیا پیامبر(ص) فرمودند که زن مانند استخوانی کج است که اگر بخواهی راستش کنی، آنرا خواهی شکست و اگر او را به همان حالت رها کنی، از او بهره خواهی برد؟
پاسخ اجمالی
روایتی بدین مضمون در منابع روایی وجود دارد، اما با توجه به شواهد و قرائن و نیز با در نظر گرفتن دیگر آموزههای قرآنی و حدیثی، نمیتوان معنایی تحقیر آمیز را از آن برداشت کرد، بلکه در این رابطه، معتقدیم چنانچه استخوانهای صاف برای بدن انسان مفید است، بدون استخوانهای کج نیز نمیتوان ادامه حیات داد و این دو نوع از استخوان، مکمل یکدیگرند. به همین ترتیب، مرد و زن نیز دارای ویژگیهای منحصر به خود میباشند که در نظام خانواده با استفاده از همین خصوصیات، یکدیگر را تکمیل میکنند و هرگونه تلاش مردان برای تغییر ویژگیهای طبیعی بانوان برای هردوی آنان خسارت بار خواهد بود.
پاسخ تفصیلی
امام صادق(ع) این روایت را از پیامبر اکرم(ص) نقل میفرماید: «إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَکْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ کَسَرْتَهُ»؛[1] زن مانند استخوان کج است. اگر او را به همان حال رها کنی، از او بهره خواهی برد و اگر تلاش کنی که کژی او برطرف کنی، نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه او را درهم خواهی شکست.
تحلیل و بررسی این روایت، در گرو بیان چند نکته است:
1. خلقت حوا از استخوان کج پهلوی آدم، موضوعی است که در روایات اهل سنت بدان اشاره شده، اما این باور از طرف پیشوایان شیعه مورد پذیرش قرار نگرفته، بر این اساس، نباید محتوای این روایت را با آن باور در ارتباط دانست. در این زمینه، میتوانید پرسش 9055 را ملاحظه نمایید.
2. تفاوت خواستهها، سلیقهها و علاقههای مرد و زن در بسیاری از موارد، از موضوعاتی است که تقریباً جای تردیدی در آن وجود نداشته و مورد پذیرش تمام جوامع بشری است.
3. این تفاوتها بیحکمت نیست، بلکه در نهایت بدان خواهد انجامید که بر اساس آموزههای قرآنی، مرد و زن، یکدیگر را تکمیل کرده و موجبات آرامش هم را فراهم ساخته، زندگی آمیخته از مهر و صفا را برای یکدیگر به ارمغان آورند.[2]
4. مرد با توجه به اینکه مدیر خانواده است، باید کاملا مراقب باشد تا اختلافات طبیعی مرد و زن را در راستای تحکیم خانواده هدایت کرده و چنان رفتار نکند که بر اثر سوء تدبیر او، تفاوتهای طبیعی به اختلافات ریشهدار و از هم پاشیده شدن بنیاد مقدس خانواده بیانجامد.
5. در گذشته، استخوان کج از مصالحی بود که کاربردهایی چون ساخت کمان تیراندازی داشت. بدیهی است که استفاده از کمان، تنها زمانی ممکن خواهد بود که حالت منحنی او حفظ شود و اگر فردی به اشتباه، تلاش در صاف کردن انحنای کمان داشته باشد – چه موفق شود آنرا صاف کند و چه آنرا بشکند- کمان را از کاربرد خود خارج خواهد کرد!
در انسان نیز چنانچه استخوانهای صاف دستها و پاها برای بدن او مفید و ضروری هستند، زندگی او بدون استخوانهای کج پهلوها و سینهها امکان پذیر نخواهد بود. جالب است بدانیم که مهمترین اعضای حیاتی انسان؛ چون مغز، قلب، ریهها و … در پناه استخوانهای کج قرار دارند!
با توجه به نکات فوق، برداشت ما از این روایت، آن است که در نظام حکیمانۀ خلقت، در اموری چون جنگ، قضاوت و … که نیاز به شدت عمل بیشتری است، مردان باید پیشقدم بوده و در مواردی چون نگهداری از فرزندان، پرستاری از بیماران و مجروحان و … که نیاز به مهربانی و انعطاف بیشتری دارد، بانوان باید در صف اول باشند.
طبیعی است که تمام این نقشها در جای خود ارزشمند بوده و بهتر آن است که هر نقشی به فردی سپرده شود که علاقه و تناسب بیشتری با آن نقش داشته باشد.
به عنوان نمونه، اگر فرماندهی در جنگ، تنها بانوان را به خطوط مقدم درگیری فرستاده و مردان را تنها مسئول نگهداری و مداوای مجروحان جنگی کند، به احتمال زیاد شکست خواهد خورد؛ به همین دلیل، حتی جوامعی که شعار برابری مردان و زنان در تمام زمینهها را سر میدهند، چنین رویکردی در نبردها ندارند!
در نظام خانواده، اگر مرد بخواهد بدون توجه به تفاوتهای ساختاری دو جنس مخالف، تلاش کند که تمام سلیقهها، رفتارها و جهت گیریهای مردانۀ خویش را به همسرش تحمیل کند، سودی از این بابت نبرده و زنی که خصلتهای کاملا مردانه یابد، از وظایف زنانۀ خود نیز باز خواهد ماند.
بر اساس آنچه گفته شد، میتوانیم از روایت مورد نظر، چنین برداشتی داشته باشیم که مرد باید در مقابل برخی تفاوتهای طبیعی با همسر خویش صبر پیشه کند تا زندگی به کام هر دوی آنان شیرین شود.
به عبارت دیگر، به دلیل آیات بسیاری چون «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»؛[3] مردان و زنان با ایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند امر به معروف، و نهى از منکر مىکنند.
نه تنها زن و شوهر، بلکه تمام مردان و زنان با ایمان باید بر هم نوعی نظارت داشته و یکدیگر را به خوبیها فرمان داده و از بدیها باز می دارند و به همین دلیل، اگر معنای روایت فوق را چنین در نظر بگیریم که مرد باید در مقابل ناهنجاریهای اجتماعی و دینی همسر خود بیتفاوت باشد، چنین روایتی با آیات قرآن منطبق نبوده و طبیعی است که قابل پذیرش نخواهد بود. به همین دلیل چارهای نیست جز آنکه روایت «استخوان کج» را به معنای توصیه به تحمل سلیقههای متفاوت زنانه و مردانه تفسیر کنیم که چنین توصیۀ اخلاقی را نمیتوان نشانی از تحقیر زن برشمرد.
شاهدی دیگر بر درستی برداشت ما از این روایت آن است که تعبیر «استخوان کج» در مورد برخی بانوانی که شکی در مقام معنوی آنان نیست نیز به کار رفته است:
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت ابراهیم(ع) نسبت به برخی رفتارهای همسرش ساره نزد پروردگار شکایت آورد و خدا به او وحی کرد که زن مانند استخوان کجی است که اگر بخواهی آن را صاف کنی، او را در هم خواهی شکست و اگر به همان حال رهایش کنی از او بهرهمند خواهی شد. پس در برابر برخی رفتارهای همسرت که بر تو دشوار میآید، صبر کن.[4]
به نظر میرسد آن دسته از رفتارهای ساره که موجب آزار حضرت ابراهیم شده، ناشی از ویژگیهای طبیعی زنانه ایشان بود و نه رفتاری ناشی از کژراهه رفتن در مسیر فرمانبرداری از پروردگار؛ زیرا بر اساس روایات دیگری، ابراهیم و ساره، در بهشت سرپرست کودکانی خواهند بود که در خردسالی از دنیا رفتهاند[5] و بدیهی است اگر تعبیر «استخوان کج» را دلیلی بر تحقیر ساره و کم ارزش بودن او بپنداریم، چنین مقامی در بهشت، شایستۀ او نبوده و اساساً ورود او به بهشت جای سؤال خواهد داشت!
اما چنانچه برداشت دیگری از این تعبیر داشته و معتقد باشیم که «استخوان کج» در صورت بهرهبرداری درست از آن، کاملا مفید است، میتوانیم نتیجه بگیریم که در زندگی خانوادگی هم در صورت احترام به برخی ویژگیهای طبیعی زنانه بانوان و تحمل برخی دشواریهایی که گاه به دلیل اختلاف سلیقهها پدید میآید، مردان نیز میتوانند زندگی مشترک بهتری را پیش رو داشته باشند و هر دوی آنان – با حفظ ویژگیهای جنسیتی خود – به مقامات معنوی دست یابند.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 513، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.
[2]. روم، 21 «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون».
[3]. توبه، 71.
[4]. کافی، ج 5، ص 513 .
[5]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 490، ح 4732، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413 ق.اسلام کوئست.