وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

برده داری در اسلام

0

برده داری در اسلام

فهرست این نوشتار:

جزء 2
سوره بقره، آيه 178 و 221

 

اسلام و برده دارى

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ…»48؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! درباره كشتگان، بر شما [حق] قصاص مقرر شده، آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده…».

«وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتّى يُؤمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ»49؛ «و با زنان مشرك ازدواج مكنيد؛ تا ايمان بياورند. قطعاً كنيز با ايمان، بهتر از زن مشرك است؛ هر چند [زيبايى] او شما را به شگفت آورد».

پرسش 1 . نظر اسلام درباره برده دارى و بردگى چيست؟

پرسش 2 . آيا قيمت گذارى بر روى برده و خريد وفروش آن، با مقام انسانيت سازگار است؟

پرسش 3 . آيا درست است كه كنيز به صاحب و مولاى خود محرم مى شود؛ در حالى كه صيغه اى جارى نشده است؟

پرسش 4 . چگونه زن شوهردار كافر، وقتى كنيز مى شود، عقد قبلى او از بين رفته، مولايش مى تواند با او نزديكى كند؟

داستان بردگى در قرآن چند جا آمده است. عبد، به مرد برده مى گويند و اَمه، يعنى كنيز و زن برده. «لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ»50؛ «[براى ازدواج] كنيز با ايمان، بهتر از زن مشرك است».
همچنين در قرآن آمده است: اگر شما روزه تان را عمدا خورديد، كفاره اش، يكى از اين سه چيز است: 60 روز روزه يا سير كردن 60 فقير و يا يك بنده (برده) آزاد كردن.
حالا بايد بررسى كنيم:

اولاً، اصل داستان بردگى چيست؟

ثانيا، آيا اسلام قبول داشته يا نه؟

ثالثا، آيا الآن هم حكم برده دارى در اسلام وجود دارد يا نه؟

اصل داستان بردگى اين بوده كه در زمان قديم و قبل از اسلام، بر اثر جنگ، اسيرهايى كه مى گرفتند، اينها را مثل امروز، در اردوگاه اسيران نگه دارى نمى كردند؛ بلكه آنها را خريد و فروش مى كردند. اگر زن هم بوده، همين طور؛ از مردها، به عنوان خدمتكار استفاده مى كردند و از زنان به عنوان كلفت. بردگى در همه اديان، يهودى، مسيحى و بت پرست، كارى مرسوم بوده است.
البته غير از جنگ، يك راه ديگرى هم براى بردگى داشتند و آن اين كه هر كس زورش مى رسيده، افرادى را اسير مى كرد و مى فروخت؛ به ويژه سياه پوستان را؛ مثلاً يك تاجرى به افريقا مى رفت و 50 نفر را مثل اين كه قفس بيندازد و بگيرد، مى گرفت و با خود به كشورهاى ديگر مى آورد و آنها را مى فروخت. البته همين الان هم به نوعى اين كارها هست. در عربستان هم اكنون افراد ثروتمند از كشورهايى مانند فيليپين، تعدادى انسان را مى خرند و گاهى آنها را مى فروشند؛ البته اسمش برده نيست؛ اسمش مثلاً خادم است؛ ولى در اصل، همان برده است و هيچ فرقى ندارد و نيز در كشورهاى اروپايى و آمريكا، انسان هاى جهان سومى را اجير مى كنند و در كارهاى سخت از آنان استفاده مى كنند.

آيا اسلام بردگى را قبول دارد يا نه؟

اسلام، بخشى از برده دارى را رد و بخشى را امضا كرد كه بايد بررسى كنيم. آن بخش كه با كرامت انسانى ناسازگار است، رد شده است؛ مثل اين كه يك نفر به زور تعدادى را مى گرفت و بعد خريد و فروش مى كرد كه اين، ممنوع شده است؛ زيرا بشر آزاد است؛ چه سرخ پوست باشد و چه سياه پوست؛ همگى بشرند و آزاد خلق شده اند.
به همين دليل، براى حل مشكل برده دارى موجود در جامعه آن روز، در اسلام، احكامى وضع شد و راهكارهايى بيان شده كه بردگان رفته رفته، رها شوند و بدون تنش و مشكل، جذب اجتماع شوند؛ به طور مثال، كفاره برخى گناهان، مانند روزه خوارى را آزاد كردن برده قرار داد و با اين كار، برده هايى كه از گذشته به ناحق گرفته شده بودند، آزاد شدند و يا كسانى كه سياه لشگر دشمن بودند، رفته رفته در خانه مسلمانان، با آيين و آداب اسلام آشنا شدند و بعد، آزاد شدند.

اما آن قسمتى كه مورد قبول اسلام قرار گرفت و هم اكنون نيز در احكام اسلام وجود دارد، آن است كه اگر كافرهاى حربى، يعنى غيرمسلمانان متجاوز، به مسلمانان حمله كردند، در اين جا اسراى آنها احترام ندارند؛ نه زن و نه مرد؛ مثلاً اگر اسراييل يا آمريكا به ايران حمله كنند، اينها كافر حربى هستند. كشتن اسير در اسلام، حرام است؛ اما دليلى ندارد در اردوگاه نگه دارى شوند؛ بلكه اگر در خانه هاى مسلمانان تقسيم شوند و كار كنند، علاوه اين كه اين عمل نوعى تنبيه نسبت به تجاوزشان است، به عنوان نيروى انسانى به اقتصاد خانواده ها و در مجموع به اقتصاد كشور، كمك مى كنند و در عين حال با آيين و آداب مسلمانان نيز آشنا مى شوند و اين همان نكته مهمى است كه موجب شده از نگاه اسلام، تحويل اسرا به خانه مسلمانان، بر نگه دارى در اردوگاه، ترجيح داده شود. به همين جهت، بسيارى از بردگان پس از مدتى مسلمان شده، حتى بعد از آزادى، مايل بودند در خانه صاحب خود بمانند و اين نمونه ها درباره بردگانى كه در خانه امامان عليهم السلام بودند، بسيار بوده است.

در اسلام توصيه ها و احكام متعددى درباره رعايت حق و حقوق بردگان آمده است. بردگان در اسلام، نبايد شكنجه شوند، غذا و پوشاك و مسكن آنها بايد تأمين شود و… ولى در عين حال، بايد مطيع مولا و صاحب خود باشند. اسلام چنين برده دارى را پذيرفته، اگر چه امروزه امكان اجراى آن وجود ندارد؛ ولى احكام آن در رساله ها هست.

آيا پذيرفتن برده دارى به همين مقدار نيز با كرامت انسانى سازگار است؟

در اين باره بايد دانست كه اگر غيرمسلمانان در پى توطئه نباشند و جنگ افروز نباشند، بلكه به قوانين اسلام احترام بگذارند، آنها احترام دارند؛ اما كشورى كه سر جنگ با اسلام دارد و حمله نمايد ديگر احترامى ندارد و اگر اسير شدند، طبق قوانين اسلام، تحويل آنان به مسلمانان، بر نگه دارى آنان در اردوگاه ها، اولويت دارد و در اين صورت، چه بسا اكثر اينها مسلمان شده، بعد از اسلام آوردن، آزاد گردند. بنابراين، اين كار با كرامت انسانى سازگارى دارد.
در نتيجه اسلام با برده دارى به شكل زورگيرى يا انتقال مردم ضعيف از كشورى به كشور ديگر و خريد و فروش آنها و همچنين با برده گيرى از ميان اسراى دو كشور مسلمان مخالف است؛ اما اگر كافرى در جنگ با مسلمين اسير شد احترامى ندارد، اگر مرد بود، عبد است و اگر زن بود، در صورت اسير شدن، حكم كنيز را دارد.

آيا قيمت گذارى بر روى برده و خريد و فروش آن، با مقام انسانيت سازگار است؟

با پاسخ هاى متعددى كه ذكر كرديم، معلوم مى شود؛ انسان هايى كه با حضور در جبهه كفر، با اسلام به مقابله آمده اند، تنزل آنها در حد كالا، نه تنها با مقام آنها ناسازگار نيست، بلكه نوعى تخفيف در مجازاتشان نيز مى باشد و حداقل از زندگى محروم نبوده و يا در زندان هاى مخوف، گرفتار نمى شوند. اگر شخصى به ماهيت و حقيقت تجاوز آمريكا و انگليس به عراق و افغانستان آگاه شود كه چگونه از آن طرف كره زمين آمدند و به مال و جان و نواميس مسلمين تجاوز كردند، هيچ گاه واژه اى به نام كرامت انسانى براى اين كفار حربى به ذهنش خطور نمى كند.

قيمت برده ها نيز با توجه به توانايى ها و هنرهاى ايشان، متفاوت است؛ مثلاً اگر غلامى خياط و يا بنا باشد، اين موجب تفاوت قيمت او مى شود كه به نوعى نه تنها كسر شأن او نيست، بلكه نشان دهنده توانمندى هاى او نيز مى باشد.

چگونه كنيز به انسان محرم مى شود؛ در حالى كه صيغه اى جارى نشده است؟

در اسلام، ازدواج بدون سبب ممكن نيست و سبب نيز منحصر به صيغه عقد نيست؛ بلكه در مورد كنيز، سبب محرميت، همان مالكيت مولاى او مى باشد؛ به اين معنا كه مولى وقتى مالك كنيز مى شود، هم به او محرم شده، هم مى تواند از او صاحب فرزند شود.
نبايد فراموش كرد كه اگر گفته شد محرميت كنيز با صيغه عقد نمى باشد، به معنى بى بندوبارى جنسى نيست و اين گونه نيست كه مولايش و يا ديگران هرنوع رابطه اى را بتوانند با او داشته باشند؛ بلكه زوجيت او ضوابطى دارد كه براى همه لازم الاجرا مى باشد؛ مثل اين كه اگر مولى اجازه داد كه كنيزش با شخص ديگرى و يا غلامى ازدواج كند، ديگر خود حق همبسترى با او را ندارد و مانند آن.

چگونه زن شوهردار كافر، وقتى كنيز مى شود، عقد قبلى از بين رفته، مولايش مى تواند با او نزديكى كند؟

كافر حربى و كسى كه به جنگ اسلام و مسلمانان آمده است، جان و مال او احترام ندارد و پس از اسارت زن او، پيوند ازدواج او نيز محترم نخواهد بود و او حقى نسبت به همسرش ندارد. اين گونه برخورد، حداقل دو دليل مى تواند داشته باشد؛

1. ضربه به دشمن. 2. رهاسازى زن از سلطه يك كافر و زمينه سازى اسلام آوردن او و آزادى او در محيط مسلمانان.

در صدر اسلام نيز بسيارى از زنان از مكه به مدينه پناهنده مى شدند و اسلام مى آوردند و همسران مشرك آنها، براساس قانون اسلام، حق بازگرداندن زنشان را نداشتند.
علاوه بر آن چه گفته شد، اسلام راه هاى ابتكارى متعددى را براى آزادى تدريجى بردگان اعلام نمود كه برخى عبارتند از:

1. اسلام، آزادى برده را از عبادات بزرگ قرار داد و پيشوايان اسلام نيز در عمل به اين عبادت، اهتمام والايى داشتند. امام سجاد عليه السلام در طول حيات شريف خود، هزاران برده را خريد و آزاد ساخت.51
2. كفاره واجب برخى از گناهان، آزادى برده قرار داده شد.

3. خريد و فروش ام ولد52 را منع كرد. اين مسئله خود به خود، موجب آزادى كنيزانى مى شد كه از طريق ارباب خود صاحب فرزند مى شدند.

4. مالكيت فرزند بر پدر و مادر خويش را منع كرد و اين مسئله نيز منجر به آزادسازى ام ولد مى شد.

5. به بردگان حق كتابت و قرارداد با صاحبان خويش داد؛ تا بتوانند با كار و تلاش به آزادسازى خويش بپردازند و يا مدت بردگى و گستره آن را محدود سازند. اين مسئله، باعث مى شد كه بردگان با اراده و عزم خويش، در جست و جوى آزادى برآمده، در راه آن بكوشند و سپس از ثمرات آن به خوبى بهره گيرند.

6. در يكى از جنگ ها، پيامبر صلى الله عليه و آله با اسيران برده شرط كرد كه هر كس ده مسلمان را سواد بياموزد، آزاد خواهد شد و اسلام از اين طريق، استفاده هاى فرهنگى مناسبى نمود. اين كار علاوه بر آن كه به نفع مسلمانان بود، بردگان نيز در برخورد با مسلمين، با عقيده و مكتب آنان بيشتر آشنا مى شدند و زمينه براى اسلام آوردن آنها فراهم مى شد.
در صدر اسلام – به ويژه در دوران حيات پيامبر صلى الله عليه و آله – بردگان نه تنها آزاد مى شدند، بلكه از تعليم و تربيت و مراقبت هايى بهره مند مى شدند.
«زيد» برده اى آزاد شده بود كه به مقام صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله و كتابت قرآن و حديث رسيد و فرزند او اسامه، از فرماندهان بزرگ سپاه اسلام بود.
«بلال حبشى» نيز به فرماندارى مدينه برگزيده شد.
«قطب الدين آيبيك»، برده اى بود كه امپراتورى بزرگ اسلام را در سرزمين هندوستان بنيان نهاد.53

چرا پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام غلام و كنيز داشتند؟

رازش اين است كه يكى از شيوه هاى امامان، خريد غلامان براى تعليم و تربيت آنان و پرورش فكرى و معنوى و سپس آزادسازى آنان بوده است. رفتار امامان به گونه اى بود كه بسيار از بردگان پس از آزادى نيز نزد امامان مى ماندند.54

 

عدم لغو برده دارى

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ»55؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، درباره كشتگان، بر شما [حق] قصاص مقرر شده، آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولىّ مقتول]، چيزى [از حق قصاص ]به او گذشت شود، [بايد از گذشت ولىّ مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت ]احسان، [خون بها را] به او بپردازد. اين [حكم ]تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست؛ پس هر كس، بعد از آن، از اندازه درگذرد، وى را عذابى دردناك است».

پرسش . اسلام تمامى انسان ها را با يكديگر برابر و برادر مى داند؛ اگر اين طور است، چرا اسلام يك باره بردگى را لغو نكرد و راه هاى برده دارى را از بين نبرد؟

در اين باره بايد به چند نكته اساسى زير توجه كرد:

الغاى بردگى

الغاى يك باره بردگى، به طور كامل، در آن زمان به دلايل زير ممكن نبود:

1. نظم اقتصادى مردم آن روز به هم مى خورد و زندگى از هم مى پاشيد. از اين جهت، اسلام راه ديگرى را پيش گرفت كه ضمن آن، بردگى به تدريج از بين مى رفت؛ بدون آن كه نظام اجتماعى و اقتصادى جامعه، از هم گسسته شود. از اين رو، در مرحله نخست، همگان را ترغيب به كار و كوشش و دورى از تنبلى، بى كارى و عياشى نمود؛ تا جامعه از وضعيت سابق – كه همه كارها بر دوش بردگان بود – فاصله گيرد؛ سپس راه هاى زيادى براى رهايى بردگان قرار داد؛ تا به تدريج، هم بردگى لغو گردد و هم مردم به زندگى فعال و به دور از عياشى، عادت كنند.

2. برخى از انديشمندان، آزادى دفعى بردگان را خطرآفرين مى دانستند. منتسكيو درباره رها ساختن دسته جمعى بردگان در يك زمان، چنين مى نويسد: «آزاد كردن عده بى شمارى از غلامان به وسيله وضع يك قانون مخصوص، صلاح نيست؛ زيرا موجب اختلال نظم اقتصادى جامعه مى گردد و حتى معايب اجتماعى و سياسى دارد؛ براى مثال در ولسينى، چون غلامان آزاد شده حق رأى دادن در انتخابات را پيدا كرده بودند، حائز اكثريت گرديده و قانونى وضع كردند كه به موجب آن، هر كس از افراد آزاد عروسى كند، يكى از غلامان آزاد شده بايد در شب اول عروسى با دختر تازه عروس بخوابد و شب دوم او را تسليم داماد كند! بنابراين، آزاد كردن غلامان، بايد تدريجى و همراه با فرهنگ سازى هاى لازم و مناسب باشد؛ براى مثال، قانون گذار ممكن است اجازه دهد، غلامان از عوايد كارهايشان خود را از ارباب خويش خريدارى نموده و يا دوره غلامى را محدود كنند»56. به اين كار، مكاتبه مى گويند كه قرن ها قبل از منتسكيو، در قوانين اسلامى وضع شده و جزئيات آن در كتاب هاى فقهى آمده است.

3. گوستاو لوبون مى نويسد: «از آن جايى كه بردگان از ديرزمان، تحت رقيت زيست كرده و در اثر زندگى طفيلى خود، بى تجربه و بى استعداد بار آمده اند، از اين جهت، اگر اسلام، همه آنها را يك باره از قيد بردگى آزاد مى ساخت، ممكن بود در اثر نداشتن تجربه كافى و لياقت، قادر به تشكيل زندگى مستقل و اداره آن نباشند. در نتيجه، مانند غلامان قديم آمريكا – كه بعد از آزاد شدن بر اثر علت ياد شده، به كلى نيست و نابوده شده اند – از بين مى رفتند»57. از اين رو، قانون گذار اسلام، در عين آن كه براى خلاصى بردگان، فكرى اساسى و برنامه كاملى تنظيم كرده، از امور ياد شده نيز غفلت نورزيده است.

4. امكانات حكومت تازه تأسيس آن زمان، به گونه اى نبود كه بتواند اسيران جنگى را در مكان هاى خاصى مثل زندان ها، نگه دارى كند و اصولاً اين كار صحيح نبوده است. بدين جهت، اسيران در ميان جنگاوران تقسيم مى شدند و آنان بردگان را به خانه هاى خود مى بردند؛ تا هم امنيت جانى شان تضمين شود و هم پراكنده شده و امكان اجتماع و شورش نداشته باشند. از طرف ديگر، ناچار به تغذيه آنان بودند و در مقابل، از كار آنها نيز استفاده مى كردند.

مارسل بوازار در اين باره مى نويسد: «اسلام به خاطر تأمين جانى و جلوگيرى از تجاوز به اسيران جنگى، آنها را طبق ضوابطى در قبايل عرب، به عنوان برده يا كنيز تقسيم مى كرده، ولى به تدريج، آنان را از تمامى حقوق شهروندان مسلمان، بهره مند مى ساخته است»58.
5. در جنگ هايى كه بين مسلمانان و غيرمسلمانان روى مى داد، كافران، اسيران مسلمان را برده مى ساختند. از اين رو، اسلام ناچار به مقابله به مثل بود و اگر مى خواست غير از اين عمل كند، موجب تضعيف جبهه اسلام مى گرديد؛ زيرا برده شدن مسلمانان، زمينه تضعيف روحى آنان و جنگ روانى كافران را فراهم مى كرد.

 

48. بقره 2، آيه 178.

49. بقره 2، آيه 221.

50. بقره 2، آيه 221.

51. رسول جعفريان، حيات فكرى و سياسى امامان شيعه عليه السلام، قم: انصاريان، چاپ اول، 1376، ص 280.

52. ام ولد، كنيزى را گويند كه از ارباب خود صاحب فرزند شده است.

53. مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه محسن مؤيدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1358، ص 48 و 49.

54. براى مطالعه بيشتر ر.ك:
الف) تفسير الميزان، ج 6 (عربى) و ج 12 (فارسى)، ذيل آيات 116 ـ 120.
ب) موسوى زنجانى، اسلام و مسئله آزادى.
پ) على حجتى كرمانى، از بردگى روم قديم تا ماركسيسم.
ث) مكارم شيرازى، فرآورده هاى دينى.
ت) برده دارى در روم باستان، بيدار فكر.
ج) اسداللَّه مبشرى، حقوق بشر.
ح) محمد على گرامى، نگاهى به بردگى.
خ) صادق ايرجى، بردگى در اسلام.
د) مصطفى حسينى، بردگى از ديدگاه اسلام.
ه) يادداشت ها(موضوعى)، شهيد مطهرى.

55. بقره 2، آيه 178.

56. منتسكيو، روح القوانين، تهران: اميركبير، چاپ هفتم، 1355، ص 428.

57. گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ص 482.

58. اسلام و حقوق بشر، ص 49.

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسمان، تفسیر آیات برگزیده (جلد اول).

حتما بخوانيد

 

ویژه نامه قرآن پژوهی

 



کلید: برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام  برده داری در اسلام احکام کنیز در اسلام برده داری در اسلام  کتاب برده داری در اسلام آیه در مورد برده داری کنیزداری در اسلامبرده داری در مسیحیت احکام برده داری برده داری برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلامبرده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلامبرده داری در اسلام برده داری در اسلام برده داری در اسلام

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.