انتظار چگونه مى تواند نقش اجتماعى داشته باشد؟
انتظار چگونه مى تواند نقش اجتماعى داشته باشد؟
پرسش: انتظار چگونه مى تواند نقش اجتماعى داشته باشد؟
پاسخ:
مهدويت نيز مانند ساير عقايد اسلامى نقش عملى خود را داشته و اگر تأثير آن از ساير عقايد اسلامى بيشتر نبوده كمتر نمى باشد مهدويّت نقش موجود اسلام را در عمل حفظ كرده است و از اين كه بر مسلمانان ياس و نااميدى مسلط شود جلوگيرى مى كند و ضامن بقاى نقش عملى اسلام است.
اين نهاد اسلامى هميشه نقش اسلام را بيشتر در عمل خواهان بوده و مسلمانان را به پياده شدن نقش اساسى و كلى اسلام اميدوار ساخته و بر خلاف آنان كه نقش اسلام را پايان يافته گرفته اند، مهدويّت آن را هم چنان در آغاز كار و در بين راه مى داند و اسلام را بيش از آنكه دين چهارده قرن پيش باشد دين حال و آينده و قرنهاى بعد و چهارده قرن بعد هم اگر جهان ادامه يابد، مى داند.
پس نقش عملى مهدويّت در پاسدارى از اسلام و نقش عملى اسلام موجود و گسترش و توسعه آن بسيار حساس و قابل توجه است و اين انديشه و عقيده اى است كه مسلمان را از اينكه عمر اسلام را تمام بداند و تسليم كفار و مكتبهاى الحاد و كفر شود يا جهان را از اسلام بى نياز بشمارد مصونيّت مى بخشد. ايمان مسلمانان به اينكه اين دين بايد پيش برود و جهانگير شود و دنيا را به زير پرچم توحيد در آورد، آنها را در برابر امواج حوادث ثبات بخشيد و در مقابل دشمنان پايدارى و استقامت داد، به گونه اى كه مسلمانان صدر اسلام گوشه گيرى و انزوا و ترك مداخله در امور را شعار خود نساختند و اين ايمان به آينده مشوق و محرّك آنها به جهاد و تلاش بيشتر بود. (امامت و مهدويت ج 2- اصالت مهدويت، آيهالله لطف الله صافى گلپايگانى)
همچنين عقيده به ظهور حضرت مهدى (ع) نشاط و تلاش ايجاد مى كندو سستى و نااميدى و كسالت را از بين مىبرد. حركتهاى اصلاحگرانه و اسلام خواهانه را تشويق مىكند، و جانهاى شورنده، بر استكبار و استضعاف را تقويت مىنمايد. [دين] اسلام هنوز بهكمال اهداف خويش نرسيده و به مرحله تحقّق همه آرمانهايى كه براى جامه عمل پوشاندن به آنها، آمده است، دست نيافته، آينده از آن اسلام است و ناگزير بايد روزى فرا برسد كه اسلام عزيز بر همه گيتى حكمروا باشد و همه ستمگرىها و حقّ كشىها را از بين ببرد.
بر اين اساس، انتظار همه گاه جنبش آفرين، سرچشمه قيام و مقاومت و ايثار و حركت مىباشد و حالت فرسايشى و سست كنندگى ندارد زيرا منتظر مىتواند با تلاش و زمينه سازى خود، فرج و گشايش را نزديك كند و امكانات و بسترهاى فرهنگى، نظامى، سياسى و اجتماعى آن را فراهم سازد.
نقطه شكوفايى و اوج اين تفكّر (انتظار مثبت)، در عصر پيروزى انقلاب اسلامى ايران نمودار گشت و دوران تاريك و پر از ظلم و فساد رژيم پهلوى را از صفحه تاريخ محو كرد. آگاهى فزونتر علما و عموم شيعيان، زمينه را براى ظهور و بروز آثار و پيامهاى اصلى انتظار فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذيرش نظام فاسد حكومتى، عدم تحمل ظلم و ستم فراوان و دينستيزى آشكار و تشكيل حكومت دينى در راستاى تعميق بخشى به انديشه مهدويت. پس «انتظار ظهور مهدى موعود» منشأ خمودگى و ركود جوامع اسلامى نيست و عدم تحقّق آن تا امروز، موجب دلسردى و يأس نمىشود زيرا در روايات متعددى بيان شده است كه دوران غيبت، دوره امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باورها و اعتقادات در مقابل سختىهاى زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را براى ظهور و شركت در قيام امام مهدى (عج) آماده ساخت.
مهمتر از همه انتظار وحدت وهمدلى زيادى ميان باورداران به مهدى موعود به وجود مى آورد وودر جامعه اسلامى و دينى انسجام و يكپارچگى ايجاد مى كند. اين اعتقاد مى تواند دشمنى ها واختلافات را از بين ببرد و دوستى ها را جايگزين آن سازد.
در نهايت انتظار، در پاكسازى اجتماع از آلودگى ها نقش مهمى ايفا مى كند و آن را به سمت تقوا، عدالت، اخلاق وايمان سوق مى دهد.
به طور خلاصه مؤلّفههاى زير را مىتوان از «انتظار» برداشت كرد:
1 تلاش و كوشش براى پيشرفت و ترقّى
2 اصلاحطلبى و اميد به زندگى بهتر (گشايش در امور)
3 نفى وضع موجود (ظلم و بىعدالتى، فساد و تباهى)
4 طرد و عدم پذيرش حكومتهاى سياسى (نامشروع دانستن آنها)
5 قيام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال
6 ضرورت تشكيل حكومتهاى دينى و مشروع
7 عدم انقياد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و…(1).
(1) براى مطالعه بيشتر ر. ك: رحيم كارگر، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش 2، ص. 130
پرسمان