وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چه کسانی چشم برزخی دارند

0

چه کسانی چشم برزخی دارند

چه کسانی چشم برزخی دارند

چشم باطن بين

پرسش 29 . مى گويند: قدرت روحى و معنوى انسان در اثر زهد مى تواند به حدّى پيشرفت كند كه حتى با نگاه كردن به ديگرى، از درون وى آگاه شود و شخصيت درونى او را ببيند: آيا اين درست است و چگونه امكان دارد؟!

نخست بايد دانست نزد اهل حكمت و عرفان، عالم برزخ، عالمى فراتر از عالم دنيا است. لذا به هر مقدار، از دلبستگى و وابستگى به ماديات دنيا دور شويم، به عالم مافوق آن، بيشتر دسترسى مى يابيم. بنابر آنچه از روايات به دست مى آيد، علاوه بر انجام واجبات و ترك محرمات، اگر انسان سالك به نوافل و رعايت تقوا موفق شود؛ بيش از آنچه ديگران از جهت معنوى به دست آورده اند، خواهد رسيد چنين شخصى چشم برزخى دارد و مى تواند «حقايق» را فراتر از «وقايع» ببيند.

چه کسانی چشم برزخی دارند

حديث قرب نوافل:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله)  مى فرمايد:
«قال اللّه تعالى: ما تحبب الى عبدى بشى ء احب الى مما افترضته عليه و انه ليتحبب الى بالنافلة حتى احبه، فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و لسانه الذى ينطق به، و يده التى يبطش بها و رجله التى يمشى بها اذا دعانى اجبته و اذا سألنى اعطيته»118؛

«خداوند فرمود: اظهار دوستى نكرد بنده من به چيزى دوست داشتنى تر از آنچه واجب كردم بر او، و او با نوافل به سوى محبت من مى آيد تا اينكه من نيز او را دوست بدارم. پس هنگامى كه او را دوست بدارم، شنوايى او مى باشم، آن گاه كه مى شنود و بينايى او مى باشم، آن گاه كه مى بيند و زبان او مى باشم آن گاه كه سخن مى گويد و دست او مى باشم آن گاه كه ضربه مى زند و پاى او مى باشم آن گاه كه راه مى رود، هنگامى كه به درگاه من دعا كند اجابت مى كنم و اگر از من درخواست كند، به او مى دهم».

خداوند راز آفرينش انسان را هنگام خلق آدم (علیه السلام)  به ملائكه بيان فرمود: «إِنِّى جاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً»119. در حالى كه فرشتگان مى دانستند اين موجود زمينى، فساد و خونريزى خواهد داشت! ولى سجده آنها در برابر آدم (علیه السلام) نشان داد كه در پشت اين فساد احتمالى و ظاهرى، رازى بزرگ نهفته است و آن مقام «عبوديت انسان» در مقابل خداوند است.

لذا از همان ابتداى خلقت، دو نيروى ظاهرى و باطنى در درون انسان صف آرايى كرده و هر كدام سعى در تسخير قلب انسان داشته است. براى اين منظور شيطان و نفس اماره در مقابل پيامبران الهى و عقل قرار دارند.

حال اگر اين انسان در مقابل خداوند متعال، خاضع و خاشع باشد و به معرفت و بصيرت برسد و تنها خدا را پرستش كند، بر فرشتگان ـ كه كارى جز خير و نور نمى توانند انجام دهند ـ برترى دارد.

معرفت و بصيرت در منابع روايى ما از اهميت بسيار زيادى برخوردار است. يك ساعت انديشه در آفريده هاى خداوند و آينده جهان و فرجام انسان، مى تواند فكر آدمى را تصحيح كرده و او را به راه راست رهنمون سازد و از هفتاد سال عبادت برتر شناخته شده است.

اين معرفت همان «چشم دل» است كه در سؤال به آن اشاره شده است؛ يعنى، شخص با چشم حقيقت بين، به طبيعت و اطرافيان خود نگاه مى كند. اين نعمت كه در نهان همه انسان ها به وديعت گذاشته شده و تنها غفلت و توجه به جنبه هاى خاكى و طبيعى چشم باطنى را ضعيف و كم سو ساخته است. با اعتقاد راسخ و عمل صالح است كه چشم حقيقت بين، فعال و احيا مى شود؛ چنان كه امام على (علیه السلام)  از معرفت و بصيرت به عنوان «نور قلب»، «غايت فضايل»، «اصل هر خير» و «گنج عظيم فناناپذير» ياد كرده است.120

از نظر گاه آن حضرت «كم سخنى و گزيده گويى»، «ملازمت با حق»، «استقامت در دين»، «هم نشينى با نيكان»، «انجام دادن عمل صالح»، «مدارا با مردم»، «صدق و دوستى»، «ادب ورزيدن»، «عفت داشتن»، «عفو و گذشت كردن از مردم»، «تجاهل كردن به خطاهاى مردم»، «غيبت نكردن»، «زهد ورزيدن در دنيا»، «ذكر گفتن موقع سكوت»، «داشتن اخلاص در عمل» و «جدال و مرا نكردن»،121 نشانه هاى عقل و بصيرت شمرده شده است.

قرآن مجيد مى فرمايد:
«إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»122؛ «هر كس تقوا پيشه كند، خداوند به او فرقان (قدرت تميز بين حق و باطل) عطا مى كند».
اين فرقان (كه همان چشم دل و چشم حقيقت بين است) مؤمن را از مهلكه هاى گوناگون نجات داده و به سوى رستگارى رهنمون مى سازد.

نقطه آغازين چشم باطن بين، از همين مرحله است؛ به طورى كه با رعايت «تقوا» نخست آدمى بر اعضاى بدن خود مسلط مى شود تا آنجا كه بر غضب خود چيره مى گردد و خشم او شعله ور نمى شود و دست و پاى او به ديگران آسيب نمى رساند و بر خواسته هاى نفسانى خود تسلط مى يابد؛ به طورى كه شهوت او حريم ديگران را نمى شكند و آن چنان بر چشم خود مسلط مى شود كه از هرگونه خيانت دورى مى كند. حتى گوش او به كنترل در مى آيد و هر صدايى را نمى شنود.

پس از برترى بر اعضاى بدن خود، روح آدمى قدرت بيشترى پيدا مى كند و بر تصورات و خيالات ذهنى خويش حاكم مى شود؛ به طورى كه اراده او متمركز مى شود و ناخواسته تصورات مختلف به ذهن او نمى آيد.

انسان سالك با رعايت تقواى بيشتر رفته رفته بر ديگر انسان ها نيز سلطه و برترى مى يابد؛ به طورى كه با نگاه او، اطرافيان تحت تأثير قرار مى گيرند و مبهوت او مى شوند كه از آن به «ابهت شخصيت» تعبير مى شود. سخن شخص سالك به گونه اى در مخاطب تأثير مى گذارد كه سراسر وجود مخاطب را فراگيرد و از آن به «نفوذ كلام» تعبير مى شود.

در مرحله والاتر، قدرت روح به حدى مى رسد كه باطن شخص مقابل را تشخيص مى دهد كه از آن به «چشم برزخى» و «نگاه باطن بين» تعبير مى شود. گفتنى است شخص سالك همان طور كه مى تواند تصرف تكوينى در افراد داشته باشد، مى تواند بر اجسام طبيعى هم تأثير بگذارد؛ به طور مثال، حركت آب جارى را متوقف كند.

روايت شده است: «روزى رسول خدا (صلی الله علیه و آله)  بعد از نماز صبح متوجه حارثة بن مالك ـ جوانى از انصار ـ گرديد و ديد بدن وى لاغر و رنگش زرد شده و چشمانش گود افتاده است. حضرت از او پرسيد: تو را چه شده است؟

عرض كرد: من به يقين رسيده ام. رسول اللّه تعجب كرد و پرسيد: هر چيزى حقيقتى دارد؛ حقيقت يقين تو چيست؟

پاسخ داد: نفس خود را از دنيا و تعلقات دنيا بازگرفتم و به اين پايه رسيدم كه گويا به عرش مى نگرم و مى بينم خلايق جهت حسابرسى محشور گشته اند و من در ميان آنها هستم و اهل بهشت را مى بينم كه در نعمت اند و بر كرسى هاى بهشتى تكيه زده اند و اهل جهنم را مشاهده مى كنم كه در عذاب اند و ناله مى كنند. آن گاه رسول خدا رو به اصحاب كرد و فرمود: اين جوان عبدى است كه خداوند قلب وى را به نور ايمان منور ساخته است.

سپس خطاب به حارثه فرمود: بر اين حالت مداومت كن و مواظب باش كه آن را از دست ندهى. حارثه عرض كرد: يا رسول اللّه ! دعا كنيد من در ركاب شما در راه خدا شهيد شوم، پس حضرت دعا كرد و چندى نگذشت كه حارثه در غزوه اى شركت كرد و در همان غزوه به شهادت رسيد.123

آية اللّه بهاء الدينى (رحمه الله) نيز مى فرمود:
«من با چشم دل و گوش باطن مى توانم چيزهايى را كه با چشم و گوش معمولى ديده يا شنيده نمى شوند، ببينم و بشنوم؛ ولى قدرت ديدنم به پايه شنيدنم نمى رسد».

118. ر.ك: محاسن برقى، ج 1، ص 291؛ اصول كافى، ج 2، ص 352.
119. بقره 2، آيه 30.
120. غررالحكم و درر الكلم، صص 41ـ42 و 52ـ55.
121. همان.
122. انفال 8، آيه 29.
123. بحارالانوار، ج 67، ص 174.

منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، کتاب پرسش ها و پاسخ ها «عرفان و عشق»  .

حتما بخوانيد

ویژه نامه عرفان و مکاتب عرفانی

ذکر یونسیه و دستور آیت الله ملکی تبریزی

دستور العملي براي حل مشكلات جوانان از آيت الله بهجت

عرفان صادق و كاذب

مقام و حال در عرفان

رابطه ميان دين و سياست در عرفان

دستورالعمل برای سیر و سلوک 



چه کسانی چشم برزخی دارند چه کسانی چشم برزخی دارند چه کسانی چشم برزخی دارند چه کسانی چشم برزخی دارند چه کسانی چشم برزخی دارند چه کسانی چشم برزخی دارند  چه کسانی چشم برزخی دارند چشم برزخي ايت الله بهجت راه باز شدن چشم برزخی ذکر برای باز شدن چشم برزخی علمایی که چشم برزخی داشتند چشم برزخی حسن زاده آملی چشم برزخی رجبعلی خیاط چگونه چشم برزخی داشته باشیم؟

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.