وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چشم زخم در قرآن

0

چشم زخم در قرآن

جزء 13
سوره يوسف،آيه 67

 

 

چشم زخم

 

«وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّه مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ للَّه عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ»112؛ «و گفت: اى پسران من! [همه] از يك دروازه [به شهر ]درنياييد؛ بلكه از دروازه هاى مختلف وارد شويد و من [با اين سفارش ]چيزى از [قضاى ]خدا را از شما دور نمى توانم داشت. فرمان، جز براى خدا نيست. بر او توكل كردم، و توكل كنندگان بايد بر او توكل كنند».

پرسش 1 . آيا «چشم زخم» واقعيت دارد؟

پرسش 2 . چطور معقول است كسى با نگاهش بر خارج اثر بگذارد؟

پرسش 3 . چشم زخم چگونه با عدل الهى سازگار است؟

پرسش 4 . راه هاى مقابله با چشم زخم كدامند؟

در اين باره به يكى از داستان هاى قرآنى اشاره مى كنيم؛ حضرت يوسف، عزيز مصر شد. در قحطى پيش آمده، قرار شد يعقوب پسرانش را به دربار مصر بفرستد تا غذا بگيرند. يعقوب به پسرهايش كه يازده نفر بودند، گفت: هنگام داخل شدن، از يك درب وارد نشويد؛ بلكه از درب هاى متعدد وارد شويد.

بحث در اين جاست كه چرا حضرت يعقوب چنين سفارشى كرد؛ به خصوص اين كه در آيه بعد خدا يعقوب را صاحب علم معرفى مى كند؛ «وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْني عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ حاجَةً في نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»؛ «و چون همان گونه كه پدرشان به آنان فرمان داده بود، وارد شدند، [اين كار] چيزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمى كرد؛ جز اين كه يعقوب نيازى را كه در دلش بود، برآورد و بى گمان، او از آن چه بدو آموخته بوديم، داراى دانشى [فراوان ]بود؛ ولى بيشتر مردم نمى دانند».

برخى مفسرين بزرگ، دليل اين سفارش يعقوب را چشم نخوردن فرزندان ذكر كرده اند؛ زيرا به قول مجمع البيان113، آنها صاحب جمال و هيبت بودند و در عين حال، همه برادرانى از يك پدر (سرشناس و مهم) بودند. هيبتشان را (از جهت تنومندى) مى توان از كلام خودشان در آيه 8 فهميد؛ «…وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ»؛ «… ما جمعى نيرومند هستيم»؛ ولى جمالشان را شايد صاحب مجمع از برادر يوسف بودن استنباط كرده باشد.

با توجه به متون دينى، بايد گفت: اصل چشم زخم را اسلام پذيرفته است. خداوند در سوره قلم، آيه 51 مى فرمايد: «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ»؛ «و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند، چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند».
مرحوم طبرسى در اين جا مى فرمايد: «مفسران بر اين عقيده هستند كه مقصود آيه، چشم زخم است114؛ البته برخى نيز قبول ندارند؛ ولى اكثر قريب به اتفاق بر همين قولند.

در منابع روايى هم مطالب فراوانى در مورد حقيقت داشتن چشم زخم وجود دارد؛ «عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أَنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ تَسْتَنْزِلُ الْحَالِقَ115؛ چشم زخم، حق است و مى تواند قله كوه را به زير افكند».

روايت عجيبى در كتاب بحارالانوار است كه علت عمده مرگ ها را چشم زخم برمى شمارد؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ لِأَنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ أَلَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قَالَ الْعَيْنُ حَقٌّ فَمَنْ أَعْجَبَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَلْيَذْكُرِ اللَّهَ فِي ذَلِكَ فَإِنَّهُ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ لَمْ يَضُرَّهُ»116؛ از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود: اگر براى شما نبش قبر مى شد (و علت مرگ ها معلوم مى گرديد) هر آينه مى ديديد كه اكثر مردگان شما از چشم زخم مى باشند. به درستى كه چشم زدن، حق است. آگاه باشيد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: چشم زدن، حق است؛ پس هرگاه كسى نسبت به چيزى از برادرش شگفت زده شد (به چشمش بزرگ آمد)، پس در آن حال ياد خدا كند؛ زيرا به درستى كه وقتى ياد خدا كند، به او ضررى نمى رساند».

چطور مى شود چشم كسى بر اشيا و يا بدن ديگرى تأثير بگذارد؟

بايد توجه داشت كه وقتى مى گويند چشم، اين چشم خودش به تنهايى موضوعيت ندارد؛ بلكه ابزار روح است و روح بعضى ها اين قدرت را دارد كه اثرگذارى بر چيزهاى خارج داشته باشد؛ حتى ناخودآگاه و ناخواسته.

در حقيقت، چشم زخم اين طور است كه چيزى براى شخص، جلب توجه مى كند و در روحش اثر مى گذارد و او مى تواند با روحش بر ديگرى و يا بر چيزى كه برايش جالب بوده، اثر منفى بگذارد. از نظر كسانى كه روح شناس و انسان شناس هستند، ثابت شده كه انسان مى تواند اثر غيرمادى بر خارج داشته باشد.

اگر كسى بگويد معقول نيست، مى گوييم: اگر شخصى مقابل چشم شما خميازه بكشد، چه اتفاقى مى افتد؟ آيا مى توانيد جلو خود را بگيريد و شما خميازه نكشيد؟ اين اثرگذارى، غيرمادى است (مگر براى افرادى خاص). شادى، غم و امثال آن، اثر بر روح مى گذارند و چشم و گوش و اعضا و جوارح انسان، ابزار آن هستند و در واقع، آن اعضا وسيله ها و راه هاى تأثير و تأثر روح هستند.

گاهى ديدن هم در كار نيست؛ مثلاً كسى در خانه اش نشسته، مى شنود فلانى معامله اى كرده و چند ميليون تومان سود برده است و حالتى برايش پيش مى آيد و آن شخص را چشم مى زند و بيچاره اش مى كند.

شورى چشم (چشم زخم)، با عدل الهى و با اراده و قدرت خداوند، چگونه سازگار است؟

در پاسخ بايد گفت كه شورى چشم، نوعى قدرت روحى شخص و يك سبب غيرمادى است و مانند بسيارى از اسباب مادى، مثل قدرت بازو و زور پنجه، اثرگذارى خارجى دارد و سنت خدا و نظام علّى و معلولى بر اين استوار است كه ابزارهاى مادى و قدرت هاى روحى و معنوى در جهان، داراى تأثير باشند و همان گونه كه قدرت مادى انسان ها در ضرر يا سود رساندن به ديگران منافاتى با عدالت و حكمت خداوند ندارد، قدرت غيرمادى آنان نيز منافاتى با اين مسئله ندارد.

راه هاى مقابله با چشم زخم كدامند؟

پاسخ اين است كه راه هاى متعددى براى دفاع و يا درمان وجود دارد كه برخى عبارتند از:

1. خواندن سوره هاى «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ».
2. خواندن آيه الكرسى.
3. خواندن آيه «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا…».
4. خواندن و همراه داشتن حرز امام جواد عليه السلام (در مفاتيح الجنان مذكور است).
5. دورى از تجملات و به رخ كشيدن دارايى ها و به چشم آوردن داشته ها.
6. انصراف ذهنى از فكر كردن درباره چشم زخم و دورى از بدبينى نسبت به ديگران و چشم زخم آنها.
7. صدقه دادن و خيرخواهى براى همگان.
8. گفتن ذكرهاى «ماشاءاللّه » و «لاحول ولا قوة الا باللّه العلى العظيم».
در برخى روايات هم آمده كه تكبير بگوييد و در برخى توصيه به اذكار ديگرى شده است؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْعَيْنُ حَقٌّ وَ لَيْسَ تَأْمَنُهَا مِنْكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ لا مِنْكَ عَلَى غَيْرِكَ فَإِذَا خِفْتَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَقُلْ مَا شَاءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ثَلَاثاً117؛ از امام صادق عليه السلامنقل شده كه فرمود: چشم زخم، حق است و حتى خودت از خودت در امان نيستى و نه كسى از تو در امان است؛ پس هنگامى كه نسبت به چيزى از اين (چشم زدن) ترسيدى، سه بار بگو ماشاءاللّه لا حول…».

در برخى روايات آمده است: اگر كسى لباس قشنگى پوشيد و به تعبير امروزى ها، تيپ زد، وقتى از خانه خارج مى شود، معوذتين (سوره ناس و علق) بخواند؛ تا چشم نخورد118.

112. يوسف 12، آيه 67.

113. مجمع البيان، ج 5، ص 249.

114. مجمع البيان، ج 10، ص 341.

115. بحارالأنوار، ج 6، ص 60، باب 1، تأثير السحر و العين و حقيقته.

116. همان، ج 25، ص 60، باب 1، تأثير السحر و العين و حقيقته.

117. همان، ج 26، ص 60، باب 1، تأثير السحر و العين و حقيقته.

118. همان، ج 128، ص 92، باب 96، الدعاء لدفع السحر و العين.

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسمان، تفسیر آیات برگزیده (جلد اول).

حتما بخوانيد

 

ویژه نامه قرآن پژوهی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.