وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

ویژگی های های ماه مبارک رمضان و روزه ی آن در سیر و سلوک انسان(قسمت اول)

0

ویژگی های های ماه مبارک رمضان و روزه ی آن
در سیر و سلوک انسان(قسمت اول)

فهرست این نوشتار:

 

همان طور که قبلاً درباره‏ ی ماه‏ های رجب و شعبان نیز عرض شد، ما باید این سه ماه را در مسیر کمالی انسان در یک سلسله ببینیم که از ماه رجب شروع شده و به عید فطر ختم می‏ شود. انسان سالک در سیر الی الله، حرکتش را از مقام ناسوتی و مقام کدورت عالم دنیا که انزل مراتب خلقت است شروع می‏ کند و به سوی مقام حقیقی خود که همان مقام فطرت توحیدی است پیش می‏ رود. به عبارت دیگر، انسان از بی‏ نهایت آغاز می‏ کند، برای مدتی محدود به عالم دنیا می‏ آید تا مقام حقیقی خود را اظهار کند و بعد دوباره به همان جایگاه باز خواهد گشت. این نگاه ما به جهان، انسان و سیر توحیدی اوست: <إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون>.

ما بدین در، نه پىِ حشمت و جاه آمده‏ ایم‏             از بدِ حادثه این‏جا به پناه آمده‏ ایم‏

رهرو منزل‏ عشقیم‏ و ز سرحدّ عدم                      تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‏ ایم‏

در این سیر، هر یک از فرائض و نوافل عبادی جایگاه خاصی دارند؛ مثلاً اگر درباره‏ ی نماز می‏ فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ، فَإِنْ قُبِلَتْ‏ قُبِلَ‏ مَا سِوَاهَا»[1](اولین عمل بنده که در روز قیامت مورد محاسبه قرار می‏ گیرد نماز است؛ پس اگر مورد قبول واقع شود، سایر اعمال هم پذیرفته است.) نشان‏ دهنده‏ ی جایگاه نماز در میان سایر عبادات است، و این‏که روح سایر اعمال انسان در زندگی نماز است، و همان طور که جسد بی‏ روح جیفه‏ ای بی‏ خاصیت است، زندگی و عبادت بی‏نماز، مردگی است و تقرّبی برای انسان نمی‏ آورد.

بدین ترتیب تردیدی نیست که نماز جلودار و مقدم بر همه‏ ی عبادات است، اما پس از آن، این روزه است که پابه‌ پای نماز اهمیت دارد. شاهد این سخن روایتی است که پیامبر اکرم(ص) در وصیتشان به اسامة بن زید می‏ فرمایند: «یا أُسَامَةُ، عَلَیکَ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَأْتِیکَ الْمَوْتُ وَ بَطْنُکَ‏ جَائِعٌ‏ فَافْعَلْ»؛ یعنی بر تو باد روزه گرفتن که سپری در برابر آتش جهنم است و اگر می‌توانی کاری کنی که هنگام مردن، شکمت خالی باشد، چنین کن؛ یعنی در حال روزه یا لا اقل با شکم خالی از دنیا مفارقت کن. این نشان می‏ دهد که خالی بودن شکم چقدر مطلوبیت دارد.

پس از بیان این مقدمه، قصد داریم به نقش روزه در این سیر بپردازیم و روایاتی را در این باره ذکر کنیم. سپس نقش و جایگاه ماه مبارک رمضان را در این چارچوب بررسی می‏ کنیم.

با مرور روایات پیرامون روزه و ماه رمضان، در یک نگاه کلان می‏ توان دو اثر اساسی برای آن‏ ها ذکر کرد:

1- دفع موانع و تعلقات

2- رفع حجب و کدورت‏ ها

ابتدا مفهوم «دافع بودن» را توضیح می‏ دهیم:

 

دافع تعلقات بودن روزه

در بسیاری روایات از روزه به «جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» (سپری در برابر آتش) تعبیر شده است. مراد از «نار» به تصریح آیات الهی، علایق و آلودگی‌ های انسان در دنیاست. دنیا اگرچه مخلوقِ حضرت حق است و از این جهت مبغوض پروردگار نیست، اما وقتی همین دنیا در اثر عُلقه و محبّتی که انسان به آن پیدا می‏ کند، حجاب انسان با خداوند می‏ شود، مبغوض پروردگار می‏ گردد و در قیامت به صورت آتش جهنم درمی‏ آید.

خداوند در آیه‏ ی 20 سوره‏ ی حدید می‌ فرماید: <اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ… وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ>. (بدانید که حیات دنیا چیزی نیست جز بازی و سرگرمی و فخر فروشی و زیادانگاری اموال و اولاد… و در آخرت عذاب شدید و مغفرت الهی و بهشت رضوان.)

مرحوم علامه‏ ی طباطبایی در مورد معطوفِ <وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ> می‌ فرماید: معطوفِ این «واو» اوصاف ذکر شده برای دنیا در صدر آیه است؛ یعنی گویی عبارت آیه‏ ی شریفه چنین بوده است: «اعلموا انما الحیاة الدنیا لعب و لهوٌ و… فی الآخرة عذاب شدید». بنابراین، چهره‏ ی حجاب‌ گونه‏ ی دنیا، بازی و سرگرمی و تفاخر و تکاثر است و چهره‏ ی بدون حجاب دنیا، عذاب الهی است.

در روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده است که ایشان بعد از برشمردن انواع گناهان می‌ فرمایند: «حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَةٍ» (محبت دنیا سرآمد همه‏ ی گناهان است.). بنابراین، حبّ دنیا منشأ همه‏ ی گناهان بوده و چهره‏ ی باطنی آن آتش و عذاب است و روزه سپری در برابر این آتش است.

با توجه به این مقدمات و بر اساس روایت «الصّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» و این‏که «النّارُ فی الدُّنیا حُبُّ الدُّنیا»، می‏ توان گفت که «حُبُّ الدُّنیا الحِجابُ الأَکبَر». در نتیجه: «الصّوم جُنَّةٌ مِن حُبِّ الدُّنیا وَ مِن الحِجابِ الأَکبَر». این سیر بحث ما تا این‏جاست و روزه بر این اساس «دافع حجب» است؛ یعنی مانند یک سپر انسان را از تیرها و موانع سیر و سلوک توحیدی حفظ می‏ کند.

در روایت دیگری آمده است که «الصّومُ جُنَّةٌ ما لَم یُخرَقها» یعنی روزه سپر است تا وقتی که پاره نشده باشد. سپر روزه با گناه و فساد و آلودگی پاره می‏ شود.

دافع تعلقات بودن ماه رمضان

در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که می‏ فرماید: «إِذَا کَانَ‏ أَوَّلُ‏ لَیلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، نَادَى الْجَلِیلُ جَلَّ جَلَالُهُ رِضْوَانَ خَازِنَ الْجَنَّةِ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیَقُولُ: نَجِّدْ جَنَّتِی وَ زَیِّنهَا لِلصَّائِمِینَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ لَا تُغْلِقْهَا عَلَیهِمْ حَتَّى یَنْقَضِی شَهْرُهُمْ، ثُمَّ ینَادِی مَالِکاً خَازِنَ النَّارِ: یا مَالِکُ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیقُولُ: أَغْلِقْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ عَنِ الصَّائِمِینَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) ثُمَّ لَا تَفْتَحُهَا حَتَّى یَنْقَضِی شَهْرُهُمْ. ثُمَّ ینَادِی: یا جَبْرَئِیلُ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیَقُولُ: إِنْزِلْ عَلَى الْأَرْضِ فَغُلَّ مَرَدَةَ الشَّیاطِینِ عَنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) لَا یُفْسِدُوا عَلَیهِمْ صِیامَهُمْ وَ إِیمَانَهُمْ»؛ یعنی وقتی شب اول ماه رمضان می‌ شود، پروردگار به مَلَک رضوان که خازن بهشت است خطاب می‌ کند: بهشت را برای روزه‌ دارانم در این ماه زینت کن (یعنی اعمال و طاعات را برای بندگان من بیارای) و مبادا برای این‏ها قفل کنی و توفیق اعمال صالح را در این ماه از آن‏ها بگیری. سپس پروردگار به خازن جهنم خطاب می‏ کند: درهای جهنم را بر روزه‏ داران امت محمد(ص) قفل کن و تا آخر این ماه باز نکن (یعنی زمینه‏ ی گناه را برای آن‏ها فراهم نیاور). بعد پروردگار به جبرائیل خطاب می‌ کند و می‏ فرماید: به زمین برو و شیاطین جن و انس را از امت محمد(ص) زنجیر کن.

این روایت نشان می‏ دهد گرچه عامل اصلی انحراف یا هدایت انسان خود اوست و آیات قرآن هم بر آن تأکید دارد، ولی شیاطین جنی و انسی در دنیا بیماری‏ های روحی مردم را تشدید می‏ کنند؛ چنان‏ که در سوره‏ ی ناس می‏ فرماید <مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاسِ (4) الَّذِى یُوَسْوِسُ فىِ صُدُورِ النَّاسِ(5)> ([خداوندا به تو پناه می‏برم] از شر آن وسوسه‏ گر نهانی* آن که در دل‏ های مردم وسوسه می‏ افکند.). و در ماه مبارک رمضان، این شیاطین در غل و زنجیر می‏ شوند. پس ماه رمضان نیز به خودی خود دافع حجب و کدورت‏ هاست.

ماه رمضان؛ دور کننده‏ ی شیطان

در روایت دیگری آمده است: «قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع): یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، مَا الَّذِی یبَاعِدُ عَنَّا إِبْلِیسَ؟ قَالَ(ع): الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ‏ وَ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ یَقْطَعَانِ دَابِرَهُ وَ الْإِسْتِغْفَارُ یَقْطَعُ وَتِینَهُ». راوی از امام صادق(ع) می ‏پرسد: (چه چیزی ما را از شیطان دور می‌کند؟ حضرت فرمودند: روزه صورت شیطان را سیاه می‌ کند و صدقه کمرش را می‌ شکند و حب خدا و به دوش کشیدن عمل صالح پشت شیطان را می‌ بُرد و استغفار رگ گردنش را می‌ زند.) ملاحظه می‏ کنید که ماه رمضان بهترین فرصت برای عمل به همه‏ ی این‏ هاست؛ زیرا انسان در ماه رمضان هم روزه می‏ گیرد و هم صدقه و افطاری می‏ دهد و هم عمل صالح انجام می‏ دهد و هم استغفار می‌ کند.

در روایت دیگری از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده است که می‌ فرمایند: «إِذَا کَانَ‏ أَوَّلُ‏ لَیلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ، صُفِّدَتِ الشَّیاطِینُ وَ مَرَدَةُ الْجِنِّ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ، فَلَمْ یُفْتَحْ مِنْهَا بَابٌ، وَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ فَلَمْ یُغْلَقْ مِنْهَا بَابٌ وَ یُنَادِی مُنَادٍ: یا بَاغِیَ الْخَیرِ أَقْبِلْ وَ یا بَاغِیَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ (هنگامی که شب اول ماه رمضان فرا می‏ رسد، شیاطین و جنیان به زنجیر کشیده می‏ شوند و درهای جهنم غفل می‏ شود و هیچ کدام باز نمی‏ گردد، و درهای آسمان گشوده می‏ شود و هیچ یک از آنها غفل نمی‏ گردد و منادی ندا می‏ دهد: ای چپاولگران خیر بشتابید و ای چپاولگران شر شما نیز کوتاه بیایید.)

یعنی در شب اول ماه رمضان، شیاطین و جنّیان نافرمان به زنجیر کشیده می‌ شوند و درهای جهنم غفل می‏ شود و درهای آسمان باز می‌ گردد و هیچ دری از درهای آسمان بسته نیست.

در مورد نحوه‏ ی افاضه علم دو تفکر در میان فلاسفه‏ ی متألّه و در میان اهل توحید وجود دارد. گروهی معتقدند که علوم الهی حقایقی هستند اکتسابی که از عوالم بالا به عالم دنیا دنیا نازل می شوند و بر قلوب عباد وارد می گردند، ولی گروهی دیگر مثل جناب مولی صدرا و شیخ شهاب‌الدین سهروردی می‌ گویند علوم الهی حقایقی هستند ربانی که هرگز تنزل پیدا نمی کنند بلکه این متعلم است که با کسب استعداد ظرف عقل خود را مستعد دریافت انوار ملکوتی می نماید و در حقیقت این متعلم است که به خدمت علم می‌ رود نه آنکه علم به خدمت او در آید.

بر اساس تفکر دوم، علوم الهی و حکمت ربانی آن قدر جلالت دارد که هرگز پایین نمی‏ آید؛ این انسان است که باید خودش را مستعد کند تا ظرفیت و قابلیت استفاده از آن مقام علمی خاص را پیدا کند.

بر اساس این معنا، مراد روایت شریفه از این بیان که می‌ فرماید «درهای آسمان باز می‌ شود» این است که خداوند به برکت ماه رمضان، ظاهراً این قاعده را بر می‌ دارد. یعنی اگر در ماه‌ های دیگر لازم بود که انسان با مجاهده و تلاش، خود را بالا بکشد و به مقامی برسد تا به او عنایت شود، به برکت ماه رمضان، آن مقام علمی تنزّل پیدا می‌ کند و در واقع علم پایین می‏ آید. این‏که عرض کردم ظاهرا بدین دلیل است که قانون عالَم تغییر نمی‏ کند، بلکه ظرف عالم دنیا و فضای معنوی که به برکت ماه رمضان برای انسان‏ های مستعد ایجاد می‏ شود آن قدر پاکیزه است که انسان ها را به میزان مجاهده ای که در این ماه عزیز می کنند به سرعت مستعد بر خورداری از علوم الهی و فیوضات ربانی می نماید.

به بیان روایت بهشت در‏هایی دارد که هریک مربوط به جلوه‏ ای خاص از توحید و اعمال صالح است. از این روایت برمی‏ آید که ماه رمضان آن قدر در نزد خدا ارزش دارد که در این ماه توحید با همه‏ ی جلوه‏ هایش قابلیّت نازل شدن بر انسان را پیدا می‏ کند.

«وَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ فَلَمْ یُغْلَقْ مِنْهَا بَابٌ» یعنی هیچ دری از درهای آسمان بسته نیست و هر کس به اندازه‏ ی استعداد و ظرفیت خود از فیوضات الهی بهره‏ مند می‌ شود. این فراز از دعا بیانگر آنست که ماه رمضان چنان نزد خداوند قیمت دارد که جلوه‏ های گوناگون توحید با همه‏ ی جلالت و قدری که دارد در این ماه قابلیت انزال بر انسان‏ ها را دارد.

این فراز شبیه این آیه‏ ی شریفه است که خداوند درباره‏ ی قیامت می‏ فرماید: <وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَکانَتْ أَبْوابا>. از آن‏جا که ضمیر مستتر در «فکانت» به «السماء» برمی‌گردد، معنای آیه آنست که در روز قیامت حجاب‏ ها چنان کنار می‏ رود که آسمان سراسر در می‏شود؛ نه آن‏که درهایی در آسمان گشوده گردد. مثلاً یک وقت شما در اتاقی قرار دارید و پنجره‌ ای را برایتان باز می‌ کنند و خورشید را می‏ بینید، اما زمانی تمام سقف را برایتان برمی‌ دارند، تفاوت این دو تعبیر چنین است.

در این ماه منادی از آسمان‌ها فریاد می‌زند: «یا بَاغِیَ الْخَیرِ أَقْبِلْ»؛ یعنی ای کسانی که خیرات را حریصانه در بر می گیرید («بغی» در فارسی به معنی طلب حریصانه ی چیزی است) بشتابید که درهای آسمان باز است. «وَ یا بَاغِیَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ و ای چپاولگران شرّ که دائما به دنبال زشتی ها می‌دوید! در این ماه کوتاه بیایید! امر به «اقصر» در این فراز امر تکوینی است، کما این‏که «اقبل» هم تکوینی است؛ یعنی ای چپاولگران شرور، ای کسانی که اساساً مزاج آلوده‏ ای دارید و در زندگی دائماً به دنبال زشتی‏ ها و آلودگی‏ ها و افساد در میان خلایق هستید، در این ماه شما هم کشش ندارید، پس کوتاه بیایید.

ادامه دارد…

منبع:هدانابررفته از کتاب ادب حضور (دفترسوم-مراقبات ماه رمضان)

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.