وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن

2

وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن

فهرست این نوشتار:

در نوشتار قبل شرایط شکسته شدن نماز مسافر مطرح شد در تکمیل بحث حاضر از اینجا کلیک کنید و مطالعه نمایید.

1-مسافر هرگاه 10 روز یا بیشتر قصد داشته باشد در محلی بماند نماز او کامل و روزه صحیح است.

2-وطن: وطن از یک نظر بر دو قسم است:
الف) وطن اصلی: جایی که انسان در آن متولد شده و مدتی در آن بوده و رشد و نمو پیدا کرده است.
ب) وطن اتخاذی (وطن جدید، وطن دوم): جایی که مکلف آن را برای سکونت و زندگی ، برگزیده است.

مثلا فتوای رهبری اینست: اگر شخص بداند حداقل هفت، هشت سال در جایی می ­ماند یا تصمیم داشته باشد هفت هشت سال در محلی بماند، حکم وطن را دارد و لذا در آنجا نماز تمام است. اما اگرنمی­داند چقدر می ماند، مثل افرادی که نظامی هستند یا حتی همان طلبه­‌ای که آمده درس بخواند – می­گوید اگر جای دیگری توانستم انتقالی بگیرم می­روم جای دیگری، یا اگر بعدا فهمیدم حوزه دیگری درس­های بهتری دارد یا امکانات اینجا برایم فراهم نبود می­روم – حال ممکن است چند سالی بماند، اما مردد است و تصمیم ندارد و نمی­داند هفت یا هشت سال میماند یا نه، در این فرض، مکان جدید برای او حکم وطن را ندارد.

3-صرف تولد در شهری باعث نمی‌شود که آنجا وطن اصلی انسان باشد، بلکه لازم است مدتی در آنجا بوده رشد و نمو پیدا کرده باشد، مثلاً کسی که در تهران به دنیا آمده و بعد از تولد، در آنجا رشد و نمو نکرده، تهران وطن اصلی او محسوب نمی‌شود، بلکه وطن وی همان وطن پدر و مادر است که بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگی می‌کند. بلی اگر زایشگاه (محل تولد) در وطن پدر و مادر که در آن زندگی می‌کنند قرار داشته باشد باشد همانجا وطن اصلی کودک هم خواهد بود.

4– شرایط وطن اتخاذی: برای این که جایی، وطن دوم محسوب شود شرایطی لازم است که در ادامه نوشتار مطرح می شود.

5-در وطن جدید، تملک خانه و غیر آن شرط نیست.

6-مراد از اعراض، خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن برای سکونت است.
۲. تا زمانی که انسان از وطن خود اعراض نکرده است آنجا برای او حکم وطن را دارد و نماز وی در آنجا تمام است، اما بعد از آن که از وطن خود اعراض کرد دیگر حکم وطن در آنجا بر او جاری نمی‌شود مگر آن که دوباره برای زندگی به آنجا برگشته و با قصد زندگی دایم مدتی در آنجا اقامت کند.

7– تبعیت زن و فرزند در وطن و اعراض از آن: زن و فرزندی که به بلوغ رسیده می‌توانند در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع پدر خانواده نباشد، بنابراین صرف این که مکانی وطن شوهر است باعث نمی‌گردد که وطن زن هم باشد. بلی اگر زن و فرزند در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع اراده‌ی پدر خانواده باشند، قصد پدر خانواده برای زن و فرزند کافی است و شهری که پدر خانواده برای زندگی دایم و به قصد توطن به آنجا رفته است، وطن زن و فرزند هم محسوب می‌شود.

8– اگر جایی را به عنوان وطن انتخاب کرد، برای اینکه وطن بودن برای شخص متحقق شود، برخی از مراجع می فرمایند 6 ماه در آنجا باید به صورت مستمر باشد اما رهبری و برخی دیگر از مراجع می فرمایند: لازم نیست شش ماه به طور مستمر در آنجا بماند، بلکه بعد از این که آنجا را به عنوان وطن جدید انتخاب نمود و با این قصد، مدتی (اگر چه فقط شبها) آنجا سکونت نمود، وطن او محسوب می‌شود.

9– تا زمانی که مکانی به عنوان وطن دوم یا اتخاذی متحقق نشده اگر کمتر از 10 روز در آنجا می ماند برخی از مراجع می فرمایند باید هم شکسته نماز بخواند و هم کامل، یعنی عمل به وظیفه احتیاط و جمع نماید. اما اگر بیشتر از 10 روز بماند نمازش در آنجا کامل است.

رساله توضيح المسائل نماز

[تعریف وطن]

مسأله 1329 محلی را که انسان برای اقامت (1) و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد (2).

 (1) (سیستانی:) اقامت دائمی..

 (2) (بهجت:) پس وطن انسان بنا بر أقوی جایی است که عرفاً آنجا را وطن شخص بدانند و لازم نیست در آنجا ملکی داشته باشد و یا این که شش ماه آنجا زندگی کرده باشد بلکه همین قدر که عرفاً آنجا، وطن او به حساب بیاید کافی است.

(فاضل:) مسأله وطن بر دو قسم است: (1) وطن اصلی، یعنی جایی که وطن پدر و مادر یا یکی از آنها باشد؛ چه در آنجا متولد شده باشد یا در جای دیگر. (2) وطن غیر اصلی، یعنی جایی که انسان با اختیار خود به عنوان وطن انتخاب کند که در دو صورت محقق می شود: الف: جایی را برای زندگی خود انتخاب کند و قصد داشته باشد تا آخر عمر در آنجا بماند. ب: جایی را برای زندگی خود انتخاب کند و قصد رفتن از آنجا را نداشته باشد و آن قدر آنجا بماند که عرفاً او را اهل آنجا بدانند. بنا بر این کسی که قصد داشته باشد مدتی هر چند طولانی در محلی بماند و بعد به جای دیگر برود آنجا وطن او نمی شود.

(مکارم:) مسأله چند چیز است که سفر را قطع می کند و باید نماز را تمام خواند:

اول رسیدن به «وطن». منظور از وطن محلّی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است.

[ماندن در وطن غیر اصلی]

مسأله 1330 اگر قصد دارد در محلی که وطن اصلیش نیست مدتی بماند (1) و بعد به جای دیگر رود، آنجا وطن او حساب نمی شود.

 این مسأله، در رساله آیت اللّه بهجت نیست

(1) (سیستانی:) مدّت زمانی کوتاه بماند.. (فاضل:) رجوع کنید به ذیل مسأله 1329.

(مکارم:) مسأله هر گاه انسان جایی را برای «محل ّ اقامت» خود انتخاب کند به طوری که وقتی در آنجاست او را مسافر نمی گویند، خواه قصد اقامت دائم داشته باشد یا موقت، مثلًا می خواهد چند سال در آنجا بماند، این محل ّ در حکم وطن می باشد و همین گونه است حال مأموران ادارات که ممکن است هر چند سال در محلّی باشند و آنجا حکم وطنشان را دارد.

[ماندن دائم یا موقت در جایی برای تحقق وطن]

مسأله 1331 تا انسان قصد ماندن همیشگی در جایی که غیر وطن اصلی خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمی شود مگر آن که بدون قصد ماندن، آن قدر بماند که مردم بگویند اینجا وطن اوست (1).

(1) (اراکی:) و در صورتی که مدّتی زیاد بدون قصد توطّن بماند احتیاط واجب است که نمازش را شکسته و تمام بخواند.

(فاضل، بهجت:) رجوع کنید به ذیل مسأله (1329). (مکارم:) رجوع کنید به ذیل مسأله (1330).

(گلپایگانی، صافی:) مسأله جایی را که انسان محل ّ زندگی خود قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معیّن نکرده و مثل کسی که آنجا وطن اوست، در آنجا زندگی می کند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همان جا برمی گردد، اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند (صافی: در حکم) وطن او حساب می شود.

(نوری:) آنجا وطن او حساب می شود و در صدق وطن بودن قصد همیشه ماندن معتبر نیست بلی لازم است که ماندن خود را محدود به مقدار معین نکند و گر نه وطن صدق نمی کند.

(خوئی، تبریزی:) مسأله جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده، و مثل کسی که آنجا وطن اوست در آنجا زندگی می کند، مانند اکثر طلّابی که در حوزه های علمیّه ساکن می باشند که اگر مسافرتی برای آنها پیش آید، دوباره به همان جا برمی گردند اگر چه قصد نداشته باشند که همیشه در آنجا بمانند در حکم وطن او حساب می شود.

(سیستانی:) مسأله جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده، هر چند قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند اگر طوری باشد که عرف او را در آنجا مسافر نمی گویند به طوری که اگر موقتاً ده روز یا بیشتر جای دیگری را محل ّ زندگی خود قرار دهد باز هم محل ّ زندگیش را جای اوّل می گویند آنجا برای او حکم وطن را دارد.

(زنجانی:) مسأله جایی را که انسان محل ّ زندگی خود قرار داده، و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی می کند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همان جا برمی گردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب می شود، و کسانی که مانند اکثر طلّاب حوزه های علمیه و دانشجویان مدتی مثلًا به تحصیل در جایی که وطن آنها نیست اشتغال دارند و در آنجا عرفاً مسافر خوانده نمی شوند، در زمان تحصیل مثلًا آن جا در حکم وطن آنها می باشد.

[کسی که در دو محل زندگی می کند/تعدد وطن]

مسأله 1332 کسی که در دو محل زندگی می کند، مثلًا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می ماند، هر دو وطن اوست (1). و اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد (2)، اشکال دارد (3) و باید احتیاط مراعات شود.

 (1) (خوئی، گلپایگانی، تبریزی، سیستانی، بهجت، صافی، نوری:) و نیز اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد، (نوری: تا سه و چهار تا) همه آنها وطن او حساب می شود. (بهجت: و زن، در صورتی که زندگیش در این گونه وطن به همراه شوهرش است، در مسأله وطن، تابع شوهر خواهد بود. و در صورتی که فاصله بین دو وطن، به اندازه مسافت شرعی باشد، نمازش در آن فاصله شکسته است و در غیر این صورت، نمازش تمام است.)

(2) (فاضل:) بنا بر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته بخواند و هم تمام.

(3) (اراکی:) اشکال ندارد.

(مکارم:) مسأله ممکن است کسی در دو محل ّ زندگی کند، مثلًا شش ماه در شهری و شش ماه دیگر در شهر دیگر؛ هر دو وطن او محسوب می شود و حتّی ممکن است انسان دارای سه وطن باشد.

(زنجانی:) مسأله کسی که در دو محل زندگی می کند چنانچه در هر یک تقریباً شش ماه از سال را زندگی می کند، هر دو وطن او محسوب می شود، ولی اگر در یکی از آن دو کمتر از شش ماه بماند آنجا وطن وی به حساب نمی آید؛ بنا بر این انسان تنها می تواند دو وطن داشته باشد و بیشتر از دو وطن امکان ندارد.

[ حکم نماز در غیر وطن ]

مسأله 1333 در غیر وطن اصلی و وطن غیر اصلی که ذکر شد در جاهای دیگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکی در آنجا داشته باشد یا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد یا نه.

(گلپایگانی، صافی:) مسأله کسی که در محلی ملک دارد، اگر موقعی که آن ملک را دارد شش ماه در آنجا بماند، وقتی می تواند نماز را آنجا تمام بخواند که آنجا را برای خود وطن قرار داده باشد و به نظر عرف وطن او محسوب شود و تا به نظر عرف وطن حساب نشود باید شکسته بخواند. (صافی: ولی احتیاط مستحب آن است که کسی که منزل مسکونی در محلی دارد، و شش ماه در آنجا مانده است، ما دام که آن منزل را دارد هر وقت در مسافرت به آنجا رسید، نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند).

(خوئی:) مسأله کسی که در محلی مالک منزل مسکونی است اگر شش ماه متصل با قصد در آنجا بماند، تا وقتی که آن منزل مال اوست هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، باید نماز را تمام بخواند.

(تبریزی:) و بعد اعراض کند وطن حساب نمی شود.

(سیستانی:) مسأله بعضی از فقهاء گفته اند: کسی که در محلّی مالک منزل مسکونی است اگر شش ماه متصل با قصد اقامت در آنجا بماند، تا وقتی که آن منزل مال اوست، آن محل حکم وطن او را دارد پس هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، باید نماز را تمام بخواند، ولی این حکم ثابت نیست.

(بهجت:) مسأله غیر از وطن اصلی و وطن غیر اصلی که ذکر شد در جاهای دیگر اگر قصد اقامت ده روز نکند نمازش شکسته است ولی اگر جایی وطن او بوده و در آنجا شش ماه به قصد وطن بودن مانده است و ملک هم داشته و حالا اعراض کرده است، احتیاط کردن در جمع بین نماز قصر و تمام و هم چنین گرفتن روزه و قضای آن خوب است و همین احتیاط، جاری است اگر در جایی شش ماه بدون قصد وطن بودن بماند و ملکی داشته باشد.

(زنجانی:) مسأله در غیر وطن فرقی نمی کند که در محلی ملک داشته باشد و در آن محل شش ماه مانده باشد یا نه؛ هر چند احتیاط مستحب این است که اگر در محلی ملک داشته و شش ماه در آنجا مانده، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد نماز را تمام هم بخواند.

(مکارم:) مسأله هر گاه انسان در محلی زندگی می کرده و وطن او بوده چنانچه از آنجا اعراض کند، یعنی دیگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگی کند، هر چند گاهی به عنوان مسافرت و دیدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شکسته است، خواه در آنجا ملکی داشته باشد یا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگی کنند یا نکنند، مگر این که قصد کند در آنجا ده روز بماند، هم چنین اگر انسان غیر از وطن اصلی خود جای دیگری را برای زندگی انتخاب کند و شش ماه یا کمتر و بیشتر در آنجا بماند بعد، از آنجا اعراض نماید نمازش در آنجا شکسته است، خواه ملکی در آنجا داشته باشد یا نه.

[اعراض و صرف نظر از وطن]

مسأله 1334 اگر به جایی برسد که وطن او بوده و از آنجا صرف نظر کرده (1) نباید نماز را تمام بخواند (2)، اگر چه وطن دیگری هم برای خود اختیار نکرده باشد.

(1) (زنجانی:) و قصد ماندن ده روز را در آن جا ندارد، باید نماز را شکسته بخواند.

(فاضل:) اگر به جایی برسد که وطن اصلی او بوده و عملًا از آنجا صرف نظر کرده یا به جایی برسد که وطن غیر اصلی او بوده و دیگر قصد ماندن در آنجا را ندارد..

(نوری:) عملًا از آنجا صرف نظر کرده..

(2) (بهجت:) مگر این که قبلًا شش ماه با داشتن ملک در آنجا مانده باشد که خوب است احتیاط مسأله قبلی رعایت شود، اگر چه وطن دیگری هم برای خود اختیار نکرده باشد.

(مکارم:) رجوع کنید به ذیل مسأله 1333.

  • توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، بهجت،فاضل،  اراکی، خویی، گلپایگانی، تبریزی.

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

نظر حضرت آیت الله خامنه ای به صورت مستقل منتشر شده است از اینجا کلیک کنید و مطالعه نمایید.


طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی به صورت مستقل منتشر شده است از اینجا کلیک کنید و مطالعه نمایید.


مطابق نظر آيت الله سيستاني

مطابق نظر آيت الله سيستاني

مسأله ۱۳۱۳ ـ مسافری که در بین مسافرت به وطنش میرسد و در آنجا توقف میکند، تا وقتی در آنجا هست باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، یا مثلاً چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، وقتی که به حدّ ترخّص برسد، باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله ۱۳۱۴ ـ محلی را که انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختیار کرده، وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.

مسأله ۱۳۱۵ ـ اگر قصد دارد در محلی که وطن اصلی‌اش نیست مدّت زمانی کوتاه بماند و بعد به‌جای دیگر رود، آنجا وطن او حساب نمیشود.

مسأله ۱۳۱۶ ـ جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده، هرچند قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، اگر طوری باشد که عرف او را در آنجا مسافر نمیگویند، به‌طوری که اگر موقتاً ده روز یا بیشتر جای دیگری را محل زندگی خود قرار دهد، باز هم محل زندگی‌اش را جای اوّل میگویند، آنجا برای او حکم وطن را دارد.

مسأله ۱۳۱۷ ـ کسی که در دو محل زندگی میکند، مثلاً شش ماه در شهری، و شش ماه در شهر دیگر میماند، هر دو محل، وطن اوست. و نیز اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد، همه آنها وطن او حساب می‌شود.

مسأله ۱۳۱۸ ـ بعضی از فقهاء گفته‌اند: کسی که در محلی مالک منزل مسکونی است اگر شش ماه متصل با قصد اقامت در آنجا بماند، تا وقتی که آن منزل مال اوست، آن محل حکم وطن او را دارد، پس هر وقت در مسافرت به آنجا برسد باید نماز را تمام بخواند، ولی این حکم ثابت نیست.

مسأله ۱۳۱۹ ـ اگر به‌جایی برسد که وطن او بوده و از آنجا صرف‌نظر کرده، نباید نماز را تمام بخواند، اگرچه وطن دیگری هم برای خود اختیار نکرده باشد.

مسأله ۱۳۲۰ ـ مسافری که قصد دارد ده روز پشت سرهم در محلی بماند، یا میداند که بدون اختیار ده روز در محلی میماند، در آن محل باید نماز را تمام بخواند. رساله توضیح المسائل آیت الله سیستانی.

پرسش: زنی هستم که برای دیدن والدینم از دبی به ایران آمدم وفقط ۸ روز مرخصی دارم الان منزل ابوی هستم آیا روزه بگیرم یا نه؟
پاسخ: اگر شهر پدرتان زادگاه شما نباشد نماز شما شکسته وروزه صحیح نیست و همچنین اگر زادگاه شما باشد ولی از زندگی در آنجا اعراض کرده باشید.
بله اگر زادگاه شما باشد و اعراض نکرده باشید و احتمال می دهید در آینده برگردید و انجا دوباره زندگی کنید نمازتان هر وقت بیاید تمام است و روزه نیز صحیح است.

پرسش: بنده، بیش از ۴ سال است که برای تحصیلات تکمیلی به شهر قم، رفت و آمد دارم و این رفت و آمد نیز حداقل تا ۵ سال دیگه هم ادامه دارد. این رفت و آمد در ایام تحصیل دو یا سه روز در هفته است (که یا شب ها در قم می مانم یا به تهران باز میگردم) و در ایام غیر درسی حداقل هر ماه یک بار!.
سئوال های بنده این است که
۱. وضعیت نماز و روزه بنده چگونه می شود؟!
۲. اگر نماز و روزه من کامل است آیا قم وطن دوم من محسوب می شود؟ که در ایامی که برای غیر مورد درس به قم می روم باز هم نماز من کامل شود؟! یا اینکه فقط زمانی که قصد درس دارم (در آن روزهای خاص که درس برگزار می شود) نماز و روزه من کامل است؟!
۳. آیا مشمول قاعده کثیر السفر می شوم که در تمام سفرها (چه قم و چه غیر قم) نمازم کامل شود؟
۴. وضعیت همسر بنده چگونه می شود؟ چون گاه با بنده در این سفرها همراه می شود؟
پاسخ: ۱- اگر در ماه حد اقل هفت روز در قم باشید حکم وطن دارد ، در غیر این صورت کثیر السفر هستید که در ایام درس نمازتان تمام وروزه صحیح است.
۲- جواب روشن شد.
۳- اگر قم مقر شما حساب نمی شود حکم شما در راه وبقیه سفرها به احتیاط واجب جمع است.
۴- اگر مجموع حضور شان در قم سالیانه (۹۰) روز باشد ، قم حکم وطن دارد والا نمازشان قصر وروزه صحیح نیست.

پرسش: دانشجویی که در شهری غیر از شهر خودش می باشد حکم نماز و روزه او چیست ؟
پاسخ: اگر قصد داشته باشد تا چهار سال هفته ای دو روز یا بیشتر در آنجا باشد محل تحصیل در حکم وطن است و نماز و روزه اش تمام است البته در دو هفته اول احتیاطا هم نماز شکسته بخواند هم تمام و همچنین هم روزه بگیرد و هم قضای آن را بگیرد مگر اینکه قصد ۱۰ روزه بکند که در این صورت از روز اول نمازش تمام است و روزه صحیح است و نیار به جمع نیست. استفتائات آیت الله سیستانی.

لینک کوتاه مطلب: http://goo.gl/tuecDC

*- ضمنا شما می توانید از اینجا مشترک  خبرنامه سایت شوید و جدید ترین مطالب را دریافت کنید.

حتما بخوانيد

کلید:  وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن وطن شرعی چیست و حکم تعدد و اعراض آن X احکام سفرX احکام وطنX احکام وطن مکارمX اعراض از وطنX اعراض از وطن چیستX اعراض وطنX تعدد وطنX تعریف وطنX حکم وطن زنX نماز مسافرX وطنX وطن اصلیX وطن دومX وطن سومX وطن غیر اصلیX وطن نم

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

2 نظرات
  1. بهنام می گوید

    سلام لطفا بروزرسانی کنید

    نظر رهبری طبق سایت لیدر حدود دوسال ست که در مورد وطن تغییر کرده ست فلذا می فرمایند وطن اتخاذییا دائمی ست یا مقر موقت که صرف اینکه انسان قصد داشته باشد یکی دوسال در جایی بماند آنجا در حکم وطن ست و از زمانی که عرفا اهل انجا محسوب شود و به او مسافر نگویند مقر به فعلیت می رسد و نماز کامل میشود

    1. حجت الاسلام مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم برادر عزیز
      در این نوشتار ما نظر رهبری را جایی ننوشته ایم؟! تا بخواهیم بروز رسانی کنیم!، بلکه لینک به صفحه دیگر قرار داده شده است. از اینجا کلیک کنید و ببینید.
      در این صفحه لینک شده در ۳۱ خرداد مطابق نظر رهبری بروزرسانی شده است، لطف کنید با دقت مشاهده و مطالعه فرمایید، اگر منظورتان تغییراتی غیر از آن تغییراتی است که آورده ایم، لطف کنید از سایت رهبر لینک را در دیدگاه ها برای ما بفرستید تا بروز رسانی کنیم. هرچند فتاوای رهبری به صورت بروز در سایت قرار گرفته است.
      در هر حال از اظهار نظر شما تشکر می کنیم.
      وفقکم الله لکل الخیر