وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

واقعه ی غدیر خم چیست و در کجای قرآن آمده است

0

واقعه ی غدیر خم چیست و در کجای قرآن آمده است

 

آيا بحث غدير خم در قرآن كريم آمده است؟

اسم امام على (ع) به طور صريح و آشكار و نيز نام غدير در قرآن نيامده ولى طبق روايات شيعه و سنى اين قسمت از آيه 3 سوره مائده ((اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا) و امروز دينتان را براى شما كامل كردم و نعمت خود را براى شما تمام نمودم و اسلام را (به عنوان دين) برايتان پسنديدم) پس از نصب امام على (ع) به امامت در غدير خم نازل شده است. غير از دلائل نقلى، تحليل عقلى هم همين را مى‏رساند چون چهار ويژگى مهم براى روز غدير بيان شده. 1 ياس همه‏ى كافران. 2 روز كمال دين. 3 روز اتمام نعمت الهى بر مردم. 4 روزى كه اسلام به عنوان (دين كامل) مردم و يك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است. چون اگر همه روزهاى تاريخ اسلام را بررسى كنيم با همه ارزش‏هايى كه داشته‏اند داراى اين چهار صفت مهم كه مطرح شد نيستند. پس تنها روزى كه اين صفات را دارد همان روز غدير خم است كه امام على (ع) به عنوان جانشينى پيامبر (ص) نصب مى‏گردد و اين اهميت امامت و رهبرى پس از رسول خدا (ص) را مى‏رساند. البته دلائل بسيارى در اين باره وجود دارد كه جاى بحث آن نيست.

به نظر مى‏رسد كه منظور از عبارت ذكر غدير در قرآن به طور واضح اين باشد كه آنچه در غدير خم رخ داده در قرآن نقل نشده است و مى‏بايست تمامى واقعه غدير خم در قرآن به وضوح و به طور روشن و لفظ به لفظ بيان مى‏شد و مبحث خلافت در آياتى از قرآن گنجانده مى‏شد. اما بايد دانست كه شيوه و روش كلام الهى در بيان بسيارى از مطالب طرح پياپى و پيوسته مباحث است به گونه‏اى كه بدون توجه به شأن نزول بسيارى از آيات نمى‏توان به مقصود و هدف اصلى بيان آنها پى برد. شأن نزول در واقع علت، سبب و يا رويدادهايى است كه متناسب با آنها آياتى نازل شده و در بسيارى از موارد آياتى كه در پى هم در يك سوره وجود دارد در برگيرنده مباحث گوناگون است و بدين‏سان علوم قرآن خود دامنه‏اى ژرف و گستره از دانش را تشكيل مى‏دهد.

در مورد واقعه غدير خم نيز تمامى مفسران شيعه و سنى اتفاق نظر دارند كه در آيه از كلام اللَّه مجيد مربوط به اين رخداد مى‏باشد. اما در مورد اين كه چرا اين رويداد به مانند بسيارى از قصص قرآن به طور كامل عنوان نگرديده شايد دليل آن احاله ابلاغ جانشينى على (ع) به پيامبر بوده است. البته براى عدم ذكر اين واقعه دلايل ديگرى نيز ارايه گرديده است. به طور مثال برخى يكى از عوامل مصون ماندن قرآن از تحريف را عدم تصريح به نام جانشين پيامبر (ص) مى‏دانند چنان كه خود قرآن مى‏فرمايد كه به حضرت عيسى (ع) نام و نشان جانشين وى ابلاغ گرديد و جانشين پيامبر پس از مسيح در ميان مطالب انجيل گنجانيده شد اما در متن انجيل كه اكنون در دست مسيحيان است نشانى از اين مطلب نمى‏توان يافت و اين بخش از انجيل تحريف شده است. چرا كه امكان داشت برخى از حكمرانان و فرمانروايانى كه در طول تاريخ اسلام به نام اسلام حكومت نامشروع داشته‏اند براى توجيه حكمرانى خود دست به تحريف آيات قرآن مى‏زدند.

گروهى ديگر نيز با تمسك به اين كه تمامى مسلمانان قول و نقل پيامبر و اوامر و نواهى آن حضرت را معادل قرآن مى‏دانند، اقدام پيامبر در مورد معرفى امير مؤمنان به جانشينى را براى اتمام حق اين مطلب كافى دانسته‏اند چرا كه بسيارى از مطالب وجود دارد كه در قرآن به آن اشاره نشده اما مسلمانان با تمسك به سنت نبوى به آنها عمل مى‏نمايند مانند مبحث نماز چنان كه در قرآن تنها به خواندن نماز اشاره شده و تعداد ركعتها و شيوه انجام آن از سنت نبوى اخذ شده است.

اما در مورد 2 آيه‏اى كه پيش‏تر به آن اشاره شد كه تمامى مفسران اتفاق نظر دارند كه اين 2 آيه در مورد واقعه غدير خم نازل شده است اين دو آيه چنين است.

الف) آيه 67 سوره مائده: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس ان اللَّه لا يهدى القوم الكافرين».

اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده به طور كامل- به مردم- برسان و اگر اين كار را انجام ندهى رسالت- خداى را- انجام نداده‏اى و خداوند تو را- از خطرهاى احتمالى- نگاه مى‏دارد و خداوند كافران را هدايت نمى‏كند.

در ذيل تفسير آيه فوق روايات بسيارى نقل شده كه نظريه انتساب اين آيه به واقعه غدير را قطعى مى‏كند.

اين روايات را كسانى چون زيد بن ارقم، ابوسعيد خدرى، ابن عباس، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابوهريره و ابن‏مسعود نقل كرده‏اند و گفته‏اند كه اين آيه درباره واقعه غدير و جانشينى حضرت على (ع) نازل شده است 1.

بسيارى از دانشمندان اسلامى نيز در كتابهاى خود به اين احاديث تصريح كرده‏اند كه برخى از آنان عبارت‏اند از:

1- حافظ ابونعيم اصفهانى در كتاب ما نزل من القرآن فى على به نقل از خصائص، ص. 29

2- ابو الحسن واحدى نيشابورى در كتاب الباب النزول، ص. 150

3- ابن عساكر شافعى بنا به نقل در المنثور، ج 2، ص. 298

4- فخر رازى در كتاب تفسير كبير، ج 3، ص. 636

5- جلال الدين سيوطى در كتاب درالمنثور، ج 2، ص. 298

6- علامه امينى در كتاب الغدير.

ب) آيه سوم سوره مائده: «… اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا».

امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آيين جاودان شما پذيرفتم مفسران شيعه معتقداند كه مراد از اليوم در اين آيه روز غدير خم است، روزى كه در آن پيامبر اسلام امير مؤمنان را به طور رسمى براى جانشين خود تعيين نمود.

در رواياتى كه از طريق شيعه و سنى نقل شده به صراحت اذعان گرديده است كه اين آيه در روز غدير خم و پس از اعلام پيامبر نازل شده است. برخى از علماى عامه و اهل سنت كه اين مطلب را نقل نموده‏اند عبارت‏اند از:

1- ابن جرير طبرى راوى معروف سنى در كتاب ولايت و به نقل از زيد ابن ارقم، صحابى معروف.

2- حافظ ابو نعيم اصفهانى در كتاب ما نزل من القرآن فى على به نقل از ابو سعيد خدرى. وى مى‏نويسد: «در روز غدير خم پيامبر (ص) على را به ولايت به مردم معرفى كرد و مردم متفرق نشده بودند زمانى كه آيه «اليوم اكملت لكم…» نازل شده در اين هنگام پيامبر (ص) فرمود: اللَّه اكبر بر تكميل دين و اتمام نعمت پروردگار و خشنودى خداوند از رسالت من و ولايت على (ع) پس فرمود: من كنت مولاى فهذا علىٌ مولاه هر كس كه من مولاى اويم پس از اين على مولاى اوست. خداوندا آن كس كه او را دوست بدارد دوست بدار و آن كس كه او را دشمن بدارد دشمن بدار. هر كس او را يارى كند يارى كن و هر كس دست از يارى‏اش برداشت او را يارى منما 2.

3- خطيب بغدادى در تاريخ خود از ابو هريره و او از پيامبر (ص) چنين نقل مى‏كند كه پس از واقعه غدير خم و پيمان ولايت على (ع) و گفتار عمر بن خطاب: بخ بخٍ يابن ابيطالب اصبحت مولاى و مولا كل مسلم. آيه «اليوم اكملت لكم دينكم…» نازل گرديد 3.

4- در تفسير برهان و نور الثقلين ده روايت از طرق مختلف نقل شده كه اين روايت در مورد غدير خم مى‏باشد 4.

بنابر آنچه نقل شده بيشتر علماى اهل سنت و تمامى علماى شيعه در مورد انتساب اين آيه بر واقعه غدير خم اتفاق نظر دارند. و تنها نكته اختلافى معناى واژه مولا مى‏باشد چنان كه علماى اهل سنت اين واژه را به معناى دوست و ياور دانسته‏اند. در توضيح اين مطلب بايد گفت كه تأكيد بر دوستى على (ع) نياز به آن همه مقدمه چينى و گردآورى مسلمانان و خواندن خطبه در آن بيابان سوزان و نيز گرفتن بيعت از مردم ندارد چرا كه مودت و دوستى مسلمانان با يكديگر بيش‏تر از اين در اسلام مطرح شده و مورد اتفاق و پذيرش همه مسلمانان بوده است. اين مطلب چيزى نبوده كه توسط پيامبر ابلاغ نشده باشد و يا پيامبر از ابلاغ آن بيم داشته باشد چنان كه در آيه 67 سوره مائده خداوند به پيامبر اطمينان مى‏دهد كه او را از خطرات نگاه خواهد داشت و اين نمى‏تواند تنها براى اعلام يك دوستى ساده با يكى از صحابه مشهور پيامبر كه پسر عموى ايشان نيز بوده و داراى آن سابقه درخشان در اسلام است باشد، و ديگر اين كه اگر مقصود تنها اعلام دوستى با على (ع) بوده پس چرا پيامبر بيش از اعلام آن از مردم اقرار مى‏گيرد كه من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر و نيز صاحب اختيار شما هستم آيا اين جمله تناسبى با بيان يك دوستى ساده با يكى از صحابه دارد تا جايى كه مردم به على (ع) تهنيت بگويند و خليفه دوم با جمله اصبحت مولاى و مولا كل مؤمن و مؤمنه، اى على تو مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمن هستى، به آن حضرت تهنيت بگويد آيا اين عبارت مولا به معناى رهبر و جانشين پيامبر نيست 5؟

منابع:

[. [1 تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى، ج 5، ص 5-. 17

[. [2 همان، ج 4، ص 263-. 267

[. [3 الغدير، علامه امينى، ج 1، ص 230-. 232

[. [4 تفسير برهان، ج 1، تفسير نور الثقلين، ج 1، ذيل تفسير سوره مائده، آيه. 3

[. [5 تفسير نمونه، ج 5، ص 16-. 17 به نقل از اداره پاسخگويى آستان قدس رضوى

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.