وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

نقش ایران در آخرالزمان

0

نقش ایران در آخرالزمان

 

پرسش:امروزه احاديث بسيارى در موردآخرالزمان و ايران شنيده مى شود كه جاى تأمل دارد خواستم ببينم سنديت دارد؟ مثلا در مورد ظهور امام خمينى(ره) و سيدعلى خامنه اى وقوع زلزله در تهران و … لطفا آنهايى كه سند دارند ذكر بفرماييد

 

پاسخ:ابتدا بايد بدانيم كه نزديك بودن ظهور امرى است كه همه بايد نسبت به آن اميدوار باشند چنان كه در دعاهاى مربوط به حضرت ولى عصر (عج) آمده است: «انهم يرونه بعيدا و نراه قريبا دشمنان ظهور فرج را دور مى بينند ولى ما (شيعيان) آن را نزديك مى بينيم» و نيز در روايتى سفارش شده است كه هر صبح و شام منتظر ظهور آن حضرت باشيد. بنابراين همه اميدواريم كه روزى شاهد ظهور حضرت باشيم. اما با اين حال هيچ كس نمى تواند به طور دقيق از زمان ظهور حضرت سخن بگويد. زيرا غير از خداوند هيچ كس نسبت به آن آگاهى ندارد. آنچه در برخى از روايات درباره زمان ظهور امام زمان (ع) آمده است، نشانه‏ها و علايمى است كه بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهايى نسبت به نزديك بودن و يا نزديك نبودن زمان ظهور كرده‏اند. بعضى از اين بشارتها مى تواند شاهد وقرينه اى بر نزديك بودن ظهور و ايجاد اميد در دلها باشد. اما با اين حال به طور قاطع نمى توان گفت كه آيا امام عصر در اين نزديكى‏ها ظهور خواهد كرد يا خير. و موضوع مورد سوال نيز چنين است و نمى توان رابطه اى بين آن و ظهور برقرار كرد.

ظهور امام زمان (عج) به اراده الهى بستگى دارد كه در صورت فراهم بودن شرايط، به دستور خداوند تحقق مى يابد. بنابراين، تاريخ آن را فقط خداوند مى داند و هيچ كس نمى تواند تاريخ دقيق آن را پيش بينى كند. در روايات بيان شده كه هر كس وقتى را براى ظهور مشخص كند، دروغ گوست.

مهزم اسدى از امام صادق (ع) پرسيد: «فدايت شوم ظهور قائم آل محمد (ص) و تشكيل دولت حق كه در انتظارش هستيد، طول كشيد اين امر كى تحقق خواهد يافت؟» حضرت فرمود: «تعيين كنندگان وقت ظهور دروغ گويند عجله كنندگان هلاك مى شوند و كسانى كه تسليم هستند، نجات مى يابند.» (بحارالانوار، ج 52، ص 103)

خود امام زمان (عج) در اين باره فرموده اند: «ظهور فرج، به اراده خداوند متعالى بستگى دارد و كسانى كه براى ظهور وقت تعيين مى كنند، دروغ گو هستند.» (كمال الدين، ج 2، ص 484)

بنابراين، هيچ كس نمى تواند زمان ظهور را پيش بينى كند. البته ما بايد هميشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشيم و از عجله، تعيين وقت و گوش سپردن به سخن كسانى كه وقت مشخص مى كنند، بپرهيزيم و همواره تسليم امر خداوند باشيم. غير از خداوند هيچ كس نسبت به آن آگاهى ندارد. آنچه كه در برخى از روايات درباره زمان ظهور امام زمان (ع) آمده است، نشانه‏ها و علايمى است كه بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهايى نسبت به نزديك بودن و يا نزديك نبودن زمان ظهور كرده‏اند..

در اين رابطه توجه به چند نكته بايسته است:

يكم. عده‏اى با توجه به اوضاع و شرايط فعلى حاكم بر جهان به اين باور رسيده‏اند كه دوره‏اى كه ما در آن زندگى مى‏كنيم همان دوره آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است زيرا براى آخرالزمان نشانه‏هايى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسير دين براساس هوا و هوس و…) كه اين نشانه‏ها در دوره زمانى ما به وقوع پيوسته است پس زمان كنونى آخرالزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق مى‏شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذيرش ايشان بيشتر شده و اميد به ظهور زيادتر گشته است.

دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه كه غيبت دو مرحله‏اى بود و غيبت صغرى براى ايجاد آمادگى مردم براى ورود به غيبت كبرى لازم بود، ظهور نيز ممكن است دو مرحله‏اى باشد و با ظهور صغرى كه در انقلاب اسلامى ايران تجلى يافته است، مردم با حقيقت قيام امام زمان آشنايى بيشترى پيدا كرده‏اند و براى ظهور اصلى و قيام جهانى حضرت آماده مى‏شوند.

سوم. حركت عمومى كشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرايى و به عبارت ديگر توجه به تشكيلات بين المللى و اتحاديه‏هاى منطقه‏اى و فاصله گرفتن از جزءگرايى، ملت‏ها را به اين نتيجه رسانده كه براى آينده‏اى بهتر، بايد مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكده‏اى كوچك دانست. اين رويداد، آمادگى مردم براى براى پذيرش يك حاكميت فراگير، بيشتر كرده است. البته استكبار جهانى تئورى دهكده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تك قطبى شدن جهان پى‏گيرى مى‏كند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نيز انجام گيرد.

چهارم. اجحاف و تجاوز بيش از حد و روز افزون دولت‏هاى استكبارى به كشورهاى فقير به شكل‏هاى گوناگون از يك سو و لجام گسيختگى فرهنگى و فكرى و علمى مانند بحران هويت، بحران مشروعيت، بحران مدنيت از سوى ديگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. اين گونه مسائل و مباحث اين واقعيت را اثبات مى‏كند كه آينده روشن فقط در سايه حاكميت فردى آسمانى است كه احتمالاً ظهورش نزديك است.

پنجم. در بعضى از روايات منقول از اهل بيت عليهم السلام، ادعاى تعيين وقت ظهور برابر با كذب خوانده شده و شيعيان مأمور به تكذيب اين مدعيان گرديده اند چنانكه در توقيع مبارك امام زمان عليه السلام به اسحاق بن يعقوب آمده است:… و اما ظهور الفرج فإنه إلى الله تعالى ذكره و كذب الوقّاتون (و اما آشكار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالى است و وقت گزاران دروغزنانى بيش نيستند)

البته نهى از توقيت نبايد منجر به اين شود كه شيعيان و منتظران، امر ظهور را پديده اى دور از دسترس و مستقل از اراده خويش، كه در آينده اى محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پيوست، بيانگارند. بلكه بايد با حفظ روحيه نشاط و اميد، همواره ظهور را در چند قدمى خويش ببينند و اين همان چيزى است كه در برخى مجامع روايى و پاره اى از متون دينى بدان تصريح شده است چنانكه در دعاى عهد آمده است:… اللهم اكشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا (پروردگارا با حضور ولى و دوست خود اندوه را از دلهاى اين امت بزداى ودر ظهور وى شتاب كن (هرچند) ديگران ظهور حضرتش را دور مى انگارند و لى ما آن را نزديك مى بينيم).

به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملك عبد الله گفتنى است:

امام صادق (ع) در روايتى مى فرمايد: «هر كس مرگ عبدالله را براى من تضمين كند، من ظهور قائم را براى او ضمانت مى كنم….» (بحارالانوار/ ج 52/ ص 210)

آقاى كورانى درباره اين روايت و مسائل مشابه آن به تفصيل بحث كرده است، (عصر ظهور/ ص 292) اما تطبيق «عبدالله» در اين روايت به ملك عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعى نيست، چه بسا صد سال ديگر پادشاهى از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمين به مسند قدرت بنشيند و منظور از اين روايت، او باشد.

انديشه مهدويت دچار آسيب هايى شده است. مسئله تطبيق يكى از اين آسيب ها به شمار مى رود كه برخى با خواندن يا شنيدن چند روايت در علائم ظهور، آنها را بر افراد يا حوادثى خاص تطبيق مى دهند. اين گونه تطبيق ها پى آمد هايى نامطلوبى دارد كه به آن اشاره مى شود:

تعيين وقت و استعجال (عجله كردن و صبر و تحمل نكردن)

نوميدى و ياس بر اثر واقع نشدن ظهور

به دليل احتمال تحقق نيافتن تطبيق هاى مطرح شده، افرادى به اصل ظهور بى اعتقاد مى شوند و يا در اصل روايات به شك مى افتند.

خلاصه آنكه:

1 تعيين زمان ظهور صحيح نبوده و هيچ كس به جز خداوند از آن آگاه نيست و اظهار نظرهايى كه در اين خصوص بيان مى شود همگى به صورت احتمالى و بدون قطعيت است.

2 علائم ظهور، امام عصر (عج) طبق مضمون برخى روايات به دو دسته تفسير پذير و تغيير ناپذير و به تعبير ديگرى حتمى و غيرحتمى تقسيم مى شوند چه بسا برخى از علائم ظهور جزء علائم تغييرپذير باشند.

3 تطبيق ويژگيهايى كه در روايات براى حوادث و افراد خاصى بيان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالى است و نمى توان به طور قطع و يقين ادعا كرد كه اين فرد دقيقا همان فردى است كه در روايت بدان اشاره شده است.

4 تنها يكى دو نشانه محدود فاصله زمانى تحقق نشانه تا زمان ظهور را بيان مى كنند لذا با تحقق برخى از علائم ظهور نمى توان به صورت عجولانه ادعا كرد تا چند صباح ديگر ظهور تحقق پيدا خواهد كرد.

5 بهتر است به جاى گمانه و دنبال نمودن فرضيه هاى زمان ظهور امام عصر (عج)- كه معمولا ثمره چندانى هم ندارند- وظيفه خود را نسبت به حضرت (عج) در زمان غيبت تشخيص داده و در تحقق اين وظيفه حداكثر تلاش خود را انجام دهيم. وظيفه ما انتظار فرج است.

اين انتظار جز با آمادگى و فراهم نمودن شرايط ظهور تحقق نمى يابد بنابراين تا جائى كه مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهايت جامعه را آماده پذيرايى حضرت (عج) نمود كه اگر اين امر محقق شود و سربازى واقعى براى آن حضرت (عج) باشيم حتى اگر مرگ- كه اگر زمان ظهور هم تشخيص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخيص نيست- بين ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما براى ادراك آن زمان و حيات دوباره خواهد بخشيد. انشاءالله كه همگى از ياوران حضرت (عج) باشيم.

درباره زلزله تهران و…

از نگاه روايات و احاديث مربوط به قبل از ظهور به طور خاص نمى توان مطلبى ارايه كرد (هر چند وقوع زلزله هاى فراوان از نشانه هاى پيش از ظهور است). اما به طور كلى بايد دانست كه افزايش مفاسد اخلاقى و گسترش زنا در جامعه در وقوع زلزله اثر گذاراست و امر به معروف و نهى از منكر و استغفار از گناهان و دعا به درگاه خداوند در پيشگيرى از وقوع زلزله موثر مى باشد. در همين راستا چند روايت از ائمه در مورد علت وقوع زلزله و نحوه پيشگيرى از وقوع آن در ذيل آورده شده است:

رسول خدا (ص): هرگاه دعا اندك شود، بلا نازل گردد.

(مستدرك الوسائل: ج 5 ص 179 ح 5616)

رسول خدا (ص): «در امت من زلزله اى رخ مى دهد كه در آن ده هزار، بيست هزار، سى هزار نفر نابود مى شوند. (خداوند) آن را براى پرهيز كاران پند، براى مومنان رحمت، و براى كافران عذاب قرار مى دهد».

(كنز العمال: ج 41 ص 567 ح 39615)

امام صادق (ع): «اى مفضل بينديش… اگر كسى گفت: چرا اين زمين مى لرزد؟ (در پاسخ) به او گفته شود: زلزله و مانند آن، پند و هشدارهايى است كه مردم را تهديد مى كند تا رعايت كنند و از گناهان دست بردارند».

(ميزان الحكمه: ج 1 ص 59)

رسول خدا (ص): از [وقوع‏] غرق [يا دفن‏] شدن و مسخ و زلزله چاره اى نيست عرض كردند: اى رسول خدا آيا در اين امت؟ فرمود: آرى، هنگامى كه زنان خوانندگى كنند، و زنا را حلال شمارند، و ربا خورند، و شكار در حرم را حلال گردانند، و لباس ابريشم پوشند، و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده كنند (هم جنس بازى كنند).

(مستدرك الوسائل: ج 6 ص 188 ح 6737)

رسول خدا (ص): هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتى رُخ دهد.

(كنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)

رسول خدا (ص): هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتى رُخ دهد.

(كنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)

رسول خدا (ص): هرگاه پنج چيز در ميان شما فاش شود، پنج چيز به شما راه يابد: هر گاه زنا در ميان شما فاش شود، زلزله رخ دهد.

(وسائل الشيعه (آل البيت): ج 9 ص 26 ح 11431)

امام باقر (ع): در نامه‏ى رسول خدا [چنين‏] يافتم: هرگاه پس از من زنا فاش شود، مرگ ناگهانى بسيار گردد

(من لايحضره الفقيه: ج 1 ص 524 ح 1488)

رسول خدا (ص): هر گاه بنده پنهانى گناه كند، جز گنه كار را اسيب نرساند. و هرگاه آشكارا آن را انجام دهد و مورد نكوهش قرار نگيرد، همه را آسيب رساند.

(وسائل الشيعه (آل البيت: ج 9 ص 31 ح 11448)

امام على (ع): اى مردم همانا خداوند عزوجل عوام را به سبب گناه خواص كيفر نكند [البته‏] اگر خواص بدون اين كه عوامل بداند در پنهانى كارمنكر انجام دهد. [اما] اگر خواص آشكارا مرتكب منكر شود و عوام آن را تغيير ندهد، هر دو گروه از ناحيه‏ى خداوند عزوجل سزاوار كيفر مى‏گردند.

(ميزان الحكمه: ج 1 ص 763)

رسول خدا (ص): هرگاه مردم منكر را ببينند ولى آن را تغيير ندهند، نزديك است كه خداوند كيفرش را فراگيرشان كند.

(كنز العمال: ج 3 ص 70 ح 5535)

چه بايد كرد؟

امام صادق (ع): هر بنده اى پيش از آن كه خداوند عزوجل بخواهد [به خدا] رو آورد، خداوند [به او] رو كند پيش از آن كه او بخواهد و هر كه به خدا پناه آورد، خدا او را حفظ كند، و خدا به هر كه پيش از او رو كند و نگهش دارد برايش باكى نيست وقتى كه آسمان بر زمين بيفتد يا چيزى بر زمينيان فرود ايد و بلايى آنان را فراگيرد، او در حزب خدا از هر بلايى مصون بماند. مگر نه اين است كه خداوند عزوجل مى فرمايد: همانا پرهيزكاران در جايگاه امنى هستند

(ثواب الأعمال: ص 129)

رسول خدا (ص): از قرائت [سوره‏] زلزال ملول نشويد زيرا كسى كه در مستحباتش آن را قرائت نمايد، خداوند عزوجل هرگز زلزله اى بدو نرساند و با آن و [نيز] با صاعقه و آفتى از آفات دنيا نميرد تا اين كه [به طور عادى‏] بميرد

(بحار الانوار: ج 56 ص 356)

رسول خدا (ص): هر كه سه مرتبه بگويد: «به نام خداوند بخشنده مهربان، هيچ نيرو و قدرتى جز با خداى والا و بلند مرتبه نيست»، خداوند متعال او را از نود و نه بلا كفايت كند كه آسان ترين آن خفگى است.

(الكافى: ج 2 ص 276 ح 31)

امام على (ع): طوفان هاى بلا را با دعا دف كنيد [زيرا] كسى كه به بلاى سخت گرفتار شده از [فرد] تندرستى كه از بلا در امان نمى باشد به دعا نيازمند تر نيست.

(الدعوات: ص 21 ح 21)

امام صادق (ع): هر كس از بلايى كه به او مى رسد بترسد و درباره [دفع‏] آن به دعا برخيزد خداوند هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.

(الدعوات: ص 21 ح 22)

رسول خدا (ص): هر آينه بلا به بنده نزديك مى گردد، آن گاه بنده از خدا عافيت مى خواهد و خدا را ياد مى كند و عافيت را حفظ مى كند. و دعا و بلا تا روز رستاخيز با هم توافق دارند.

(كنز العمال: ج 2 ص 76 ح 3208)

رسول خدا (ص): بلا همانند قنديل ها بين آسمان و زمين آويزان است، هرگاه بنده عافيت را از پروردگارش بخواهد، خداى متعال بلا را از او برگرداند، [حتى‏] در حالى كه براى او قطعى شده باشد.

(كنز العمال: ج 7 ص 825 ح 21560)

امام زين العابدين (ع): دعا بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع مى كند.

(الكافى: ج 2 ص 472 ح 2)

امام كاظم (ع): بر شما باد دعا كردن چرا كه دعا براى خدا و درخواست از خدا بلا را برگرداند [حتى‏] در حالى كه تقدير و قضا شده باشد و جز امضاى آن باقى نمانده بشد. پس هرگاه از خداوند عزوجل دعا و درخواست شد، بى درنگ بلا را برگرداند.

(الكافى: ج 2 ص 472 ح 3)

امام صادق (ع): هر كه از بلايى كه به او مى رسد بترسد و درباره آن به دعا پيشى بگيرد، خداوند عزوجل هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.

(ثواب الأعمال: ص 153)

امام زين العابدين (ع): دعا پس از نزول بلا سودى ندارد.

(الكافى: ج 4 ص 88 ح 7)

امام صادق (ع): به هر كه زلزله برخورد كرد اين [دعا] را بخواند: «اى [خدايى‏] كه آسمان ها و زمين را نگاه مى دارد تا نيفتد. و اگر بيفتد بعد از او هيچ كس آن ها را نگاه نمى دارد، اوست بردبار آرزنده بر محمد و خاندانش درود فرست و بدى را از ما بازدار چرا كه تو بر هر چيز توانايى».

فرمود: هر كه هنگام خواب آن را بخواند، خانه بر سراو فرو نريزد انشاءالله.

(كنز العمال: ج 1 ص 479 ح 2094)

على بن مهزيار گويد: به امام باقر (ع) نامه نوشتم و از وقوع زلزله زياد در اهواز به او شكوه نمودم و عرض كردم: آيا به نظر شما از آن جا كوچ كنم؟ حضرت در پاسخ نوشت: از آن جا كوچ نكنيد بلكه چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگيريد و غسل كنيد و لباس هايتان را پاكيزه نماييد و روز جمعه بيرون بياييد و خداوند را بخوانيد كه آن را از شما برطرف نمايد. على بن مهزيرا گويد: چنين كرديم تا اين كه زلزله آرام گرفت.

(ميزان الحكمه: ج 2 ص 871)

با توجه به اين توضيحات، بايد بگوييم كه تطبيق آنچه در علائم ظهور آمده، بر اشخاص، كار دشوارى است خصوصا اگر به صورت احتمال باشد، به صورت قطعى و خبرى نباشد.

به هر حال در زمانى كه اراده الهى بر ظهور تعلق گيرد، سيدخراسانى نيز خروج كرده و با توجه به توضيحاتى كه در روايات آمده، به راحتى مى توان او را شناسايى كرد. البته چنين نيست كه روايات به معرفى كامل او پرداخته باشند، بلكه تنها به بعضى از ويژگى هاى او اشاره كرده اند.

براى مطالعه بيشتر ر. ك: مهدويت (پس از ظهور)، رحيم كارگر

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.