وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

مدفن رأس حسين (عليه‌السلام)

0

مدفن رأس حسين (عليه‌السلام)

فهرست این نوشتار:

 

رأس مبارك امام حسين (عليه‌السلام)  در كجا مدفون شد؟

 

درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين (عليه‌السلام)  به خصوص و سرهاى ديگر شهداى كربلا به صورت عموم، در كتاب‌هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى مشاهده مى‌شود. البته اقوال نقل شده نياز به بررسى دارد؛ اما هم اكنون مشهورترين قول ـ كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته ـ آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد.

  براى آگاهى بيشتر به بيان اين اقوال مى‌پردازيم:

 

1. كربلا

اين نظر ديدگاه مشهور بين علماى شيعه است و علامه مجلسى رحمه‌الله به اين شهرت اشاره كرده است.[120]

 

 شيخ صدوق رحمه‌الله با نقل روايتى، الحاق سر به بدن در كربلا را از قول فاطمه دختر على (عليه‌السلام)  و خواهر امام حسين (عليه‌السلام)  نقل كرده است.[121] اما درباره كيفيت و چگونگى الحاق ديدگاه‌هاى مختلفى ابراز شده است.

 

  برخى همانند سيدبن طاووس آن را امرى الهى مى‌داند كه خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است. وى از چون و چرا درباره آن نهى كرده است.[122]

 

 برخى ديگر چنين گفته‌اند: امام سجاد (عليه‌السلام)  در بازگشت در روز اربعين[123] يا روزى غير از آن، سر را در كربلا در كنار بدن دفن كرد.[124]

 

 اما اينكه آيا دقيقا سر به بدن ملحق شد و يا در كنار ضريح و در نزديكى بدن دفن شد، عبارت روشنى در دست نيست و در اينجا نيز سيد بن طاووس چون و چرا را نهى كرده است.[125]

 

 عده‌اى گفته‌اند: پس از آنكه سر را در زمان يزيد سه روز به دروازه دمشق آويزان كردند، پايين آورده و آن را در گنجينه‌اى از گنجينه‌هاى حكومتى گذاشتند و تا زمان سليمان بن عبدالملك در آنجا بود. سپس وى آن را بيرون آورده و پس از تكفين، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن كرد. پس از آن جانشين وى عمر بن عبدالعزيز (حكومت 99 تا 101 ق) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد كه با آن چه كرد! اما با توجه به تقيد او به ظواهر شريعت، به احتمال فراوان آن را به كربلا فرستاده است.[126]

 

 در پايان متذكّر مى‌شويم كه برخى از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوى، شبلنجى و سبط ابن حويزى نيز اجمالاً پذيرفته‌اند كه سر در كربلا دفن شده است.[127]

 

 

2. نجف اشرف در كنار قبر حضرت على (عليه‌السلام)

 

از عبارت علاّمه مجلسى رحمه‌الله و نيز با پژوهش در روايات چنين به دست مى‌آيد كه رأس مبارك در نجف اشرف و در كنار قبر حضرت على (عليه‌السلام)  دفن شده است.[128] رواياتى همانند سلام دادن امام صادق (عليه‌السلام)  به همراه فرزندش اسماعيل، بر امام حسين (عليه‌السلام)  ـ پس از نماز خواندن بر جدشان حضرت على (عليه‌السلام) در نجف ـ به صراحت و روشنى وجود سر را در نجف تا زمان امام صادق (عليه‌السلام)  ثابت مى‌داند.[129]

 روايات ديگرى نيز همين مطلب را تأييد مى‌كند؛ به گونه‌اى كه حتى در كتاب‌هاى شيعه، زيارتى براى سر امام (عليه‌السلام)  در نزد قبر امام على (عليه‌السلام)  نقل شده است.[130]

 درباره كيفيت انتقال سر به اين مكان، از قول امام صادق (عليه‌السلام)  چنين نقل شده است: يكى از دوستداران اهل بيت (عليهم‌السلام)  در شام آن را سرقت كرد و به كنار قبر حضرت على (عليه‌السلام)  آورد.[131] البته اشكال اين ديدگاه آن است كه قبر حضرت على (عليه‌السلام) تا زمان امام صادق (عليه‌السلام)  براى همگان شناخته شده نبود.

  در روايتى ديگر آمده است: پس از آنكه سر مدّتى در دمشق بود، به كوفه نزد ابن زياد برگردانده شد و او از ترس شورش مردم، دستور داد كه آن را از كوفه خارج كرده و در نزد قبر حضرت على (عليه‌السلام)  دفن كنند.[132] اشكال ديدگاه قبلى به اين ديدگاه نيز وارد است.

 

3. كوفه

سبط ابن جوزى اين ديدگاه را ابراز كرده و گفته است: عمرو بن حريث مخزومى آن را از ابن زياد گرفت و پس از غسل، تكفين و خوشبو كردن، سر را در خانه خود دفن كرد.[133]

 

 

4. مدينه

 

ابن سعد صاحب طبقات الكبرى اين ديدگاه را پذيرفته و چنين بيان كرده است: يزيد سر را براى عمرو بن سعيد حاكم مدينه فرستاد و او پس از تكفين، آن را در قبرستان بقيع در كنار قبر مادرش فاطمه (عليهاالسلام)  دفن كرد.[134]

 

 اين ديدگاه به وسيله تعدادى ديگر از دانشمندان اهل سنّت (مانند خوارزمى، در مقتل الحسين (عليه‌السلام)  و ابن عماد حنبلى در شذرات الذهب) پذيرفته شده است.[135]

 

 اشكال مهم اين ديدگاه آن است كه قبر حضرت فاطمه (عليهاالسلام)  معلوم نبوده تا در كنار آن دفن شود.

 

 

5. شام

 

شايد بتوان گفت: بيشترين گزارش‌هاى اهل سنّت، حكايت از دفن سر در شام مى‌كند كه معتقدان به اين ديدگاه نيز در ميان خود اختلاف داشته و اقوال مختلفى ابراز كرده‌اند؛ همچون:

  الف. در كنار دروازه فراديس كه بعدها مسجد الرأس در آن ساخته شد؛

  ب. در باغى در كنار مسجد جامع اموى؛

  ج. در دارالاماره؛

  د. در گورستانى در دمشق؛

  ه . در كنار دروازه توما.[136]

 

 

6. رقّة

 

رقّه شهرى در كنار فرات بوده كه گفته شده است: يزيد سر امام (عليه‌السلام)  را براى آل ابى محيط ـ خويشان عثمان كه در آن زمان در اين شهر ساكن بودند ـ فرستاد و آنها، آن را در خانه‌اى دفن كردند كه بعدها آن خانه به مسجد تبديل شد.[137]

 

7. مصر (قاهره)

نقل شده است: خلفاى فاطمى ـ كه از آغاز نيمه دوم قرن چهارم تا آغاز نيمه دوم قرن هفتم در مصر حكم مى‌راندند و پيرو مذهب شيعى اسماعيلى بودند ـ سر مبارك امام حسين (عليه‌السلام)  را از دروازه فراديس شام، به عسقلان و سپس به قاهره منتقل كردند و بر آن مقبره معروف به تاج الحسين (عليه‌السلام)  را پس از سال 500 بنا كردند.[138]

 

 مقريزى سال دقيق انتقال سر از عسقلان به قاهره را سال 548 دانسته و گفته است: هنگام بيرون آوردن سر از عسقلان چنين مشاهده شد كه خون آن هنوز تازه و نخشكيده است و بويى همچون مشك از آن به مشام مى‌رسد.

[139] علامه سيدمحسن امين عاملى (از دانشمندان معاصر شيعه) پس از نقل انتقال سر از عسقلان به مصر مى‌گويد: «در محلّ دفن سر بارگاه بزرگى ساختند و در كنار آن نيز مسجدى بزرگ بنا كردند.

من در سال 1321 ق آنجا را زيارت كرده و مردان و زنان زيادى را در حال زيارت و تضرع در آن مكان ديدم. سپس مى‌گويد: شكى در انتقال سرى از عسقلان به مصر وجود ندارد؛ اما اينكه آن سر از آن امام (عليه‌السلام)  يا شخص ديگرى بوده، جاى شك است![140]

 علامه مجلسى رحمه‌الله نيز به نقل از گروهى از مصريان، به وجود بارگاهى عظيم در مصر با نام «مشهد الكريم» اشاره مى‌كند.[141]

[120]. بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[121]. همان، ج 45، ص 140 (به نقل از: امالى صدوق، ص 231).

[122]. سيدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص 588.

[123]. شهيد قاضى طباطبايى، تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيدالشهداء، ج 3، ص 304.

[124]. لهوف، ص 232. البته با صراحت نام امام سجاد (عليه‌السلام)  را نمى‌آورد.

[125]. اقبال الاعمال، ص 588.

[126]. امينى، محمدامين، مع الركب الحسينى، ج 6، ص 324؛ به نقل از: مقتل الخوارزمى، ج 2، ص 75.

[127]. همان، ص 324 و 325.

[128]. بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[129]. همان، ج 45، ص 178؛ به نقل از: كامل الزيارات، ص 34 و كافى، ج 4، ص 571.

[130]. همان، ص 178 و ر.ك: مع الركب الحسينى، ج 6، ص 325ـ328.

[131]. بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[132]. همان، ص 178.

[133]. تذكرة الخواص، ص 259؛ به نقل از: مع الركب الحسينى، ص 329.

[134]. ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 112.

[135]. مع الركب الحسينى، ج 6، ص 330 و 331.

[136]. مع الركب الحسينى، ج 6، ص 331ـ335.

[137]. همان، ص 334؛ به نقل از: تذكرة الخواص، ص 265.

[138]. البداية و النهاية، ج 8، ص 205.

[139]. مع الركب الحسينى، ج 6، ص 337.

[140]. امين عاملى، سيدمحسن، لو اعج الاشجان فى مقتل الحسين (عليه‌السلام) ، ص 250.

[141]. بحارالانوار، ج 45، ص 144.

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «ویژه محرم»

 

حتما بخوانيد

 

ویژه نامه محرم و صفر

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.